پایگاه رهنما :
روزنامهها در لابهلای گزارشها و سرمقالهها، قسمتی از صفحات خود را به اخبار روزهای گذشته یا اخبار ویژه اختصاص می دهند کهدر ادامه به آنها اشاره میشود.
***********
یک روزنامه آمریکایی در ارزیابی تبعات ترور فرمانده سپاه قدس نوشت تهدید به پشت درهای آمریکا رسیده است.
دیوید ایگناشس در واشنگتن پست نوشت: از سال 1979 میلادی جنگ با ایران سایهاش را بر سر آمریکا افکنده است و با یک حرکت آرام به سمت آمریکا پیش آمده است. حالا این تهدید پشت درهای آمریکاست. جمهوری اسلامی یک حکومت انقلابی و ایدئولوژیک است. از همان روز نخست شکلگیری جمهوری اسلامی؛ آمریکا مترصد منحرف ساختن رژیم از این مسیر بوده و هنوز موفق به این مهم نشده است. با این تفاوت که آمریکا امروز هم در همان نقطه روز اول این منازعه قرار دارد و وضعیتش بهتر از روز نخست نیست. جمهوری اسلامی در آغاز پیدایش خود سفارت آمریکا در تهران را اشغال کرد. 40سال گذشت و همان حادثه هفته گذشته تکرار شد، اما این بار در خاک کشور عراق. هفته گذشته نیروهای حشدالشعبی به سفارتخانه آمریکا در بغداد یورش بردند. 40 سال است که روزنامهنگارانی همچون من مرتباً داریم از اینکه «خلیج فارس» در آستانه خطر وقوع جنگ قرار دارد مینویسیم. اما این فقط نیمه شب پنجشنبه بود که یک اقدام مستقیم جنگی رخ داد. آن اتفاق افتاد و سرلشکر «قاسم سلیمانی» فرمانده «نیروی قدس» وابسته به «سپاه پاسداران» ایران ترور شد. سلیمانی یک فرمانده باهوش بود که به مدت دو دهه، گستاخانه آمریکا و متحدانش را تهدید میکرد.
ژنرال «دیوید پترائوس» فرمانده جنگ عراق میگفت: «به من بگویید این جنگ چطور تمام میشود.» گویا خاورمیانه شوخی بیرحمانهای با ترامپ کرد. رئیسجمهوری که زمانی میخواست جانش را بردارد و از خاورمیانه در برود و حتی حاضر نشد یک مأموریت کوچک نظامی کمهزینه را در شمالشرق سوریه تقبل کند، حالا دارد به درون یک ماجراجویی فوقالعاده پرهزینه با ایران میافتد. ترامپ همیشه در میانه سیاستهایی که خوب رویش فکر نشده در نوسان بوده است، از این سیاست به آن سیاست. جمهوری اسلامی برای مشاوران ترامپ، یک «وسواس فکری» است تا یک هدف استراتژیک.
«جیمی کارتر» و «رونالد ریگان» برای آزاد کردن گروگانها عملیاتهای سری انجام دادند و هر دوشان بدجوری شکست خوردند. «جورج بوش» و «باراک اوباما» هم برای زمین زدن برنامه هستهای ایران یک جنگ سایبری نوین راه انداختند و ویروسی به نام «استاکس نت» را وارد این برنامه کردند و این بار نوبت به ترامپ رسیده است. ترامپ آغازگر عصر جدید جنگ میان دو کشور شد و دستور ترور رهبر نظامی یک کشور دیگر را صادر کرد. مهمترین پیامد ممکن این رویداد؛ وقوع حملهای مشابه است که بهزودی شاهد آن خواهیم بود.
سلیمانی یک چهره نمادین بود. اما تنها یکروز پس از ترورش شخص دیگری جایگزین او در «نیروی قدس» شد. این نشان میدهد نیروی انقلاب ایران که تا به امروز تهدیدی بغرنج برای پنج رئیسجمهور آمریکا بود، کمافیالسابق جریان دارد. ما هربار تصور کردهایم پادزهر این سم را پیدا کردهایم؛ در حقیقت فصلی جدید و به مراتب بدتر از فصل قبل را به روی خود گشودهایم. اکنون تهدید به پشت درهای آمریکا رسیده است.
متهم پرونده نظرسازی به نفع آمریکا، ضمن پنهان شدن پشت نام «مردم» مدعی شد بخش بزرگی از رأیدهندگان فاقد نامزد مطلوب در انتخاباتهای مختلف هستند.
عباس عبدی در روزنامه اعتماد مینویسد: انتخابات 1392 نشان داد که مردم حاضر نیستند این نهاد را کنار بگذارند. با همه ضعف و قوتهایش آن را حفظ کردند. انتخابات سال 1394 و مهمتر از آن 1396 اوج این روند بود. کسانی در این انتخابات رای دادند که هیچگاه در گذشته در انتخابات شرکت نکرده بودند. در سال 1394 مردم به لیستی رای دادند که اصلا افراد آن را نمیشناختند حتی سیاستمداران و فعالان هم آنها را نمیشناختند ولی برای تقویت اصل انتخابات و برای ایران وارد این ماجرا شدند و اوج این حضور در سال 1396 بود که همه درصدد تقویت جایگاه این نهاد برآمدند.
ولی اتفاق مهمی در این فاصله رخ داد که نباید از نظر دور داشت که به وجه دوم انتخابات یعنی طریقیت آن مربوط میشود. طریقیت انتخابات یعنی بازتاب یافتن قدرت حقیقی جامعه در ساخت حقوقی آن و توجه به نیازهای مردم از طریق تعیین نمایندگان مطلوب خود در انتخابات. در حقیقت هنگامی که انتخابات جا افتاد و به یک شیوه مورد قبول تبدیل شد، حالا باید نتیجه دهد. مثل یک ترازو که ساخته شده است و حالا باید وزنکشی کند. آنچه اکنون اتفاق افتاده این است که مردم و رایدهندگان مسئول نتایج انتخاباتی شدهاند که طریقیت نداشته است. چگونه؟
اگر به انتخابات سال 1392، 1394 و 1396 نگاه کنیم، روشن است که بخش بزرگی از رایدهندگان فاقد نامزد مطلوب خود در انتخابات هستند و فقط به دو دلیل تقویت نهاد انتخابات و نیز تقویت کشور و ایران به میدان آمدند و رای دادند، ولی اکنون متهم هستند که وضعیت کشور محصول رای آنهاست! کسانی این اتهام را میزنند که انواع و اقسام گرایشها را از گردونه انتخابات خارج میکنند و در نهایت با ملاکهای محدود خود چند نفری را در سبد انتخابات باقی میگذارند و در نتیجه اصلی انتخابات
90 درصد راه را آنان خودشان طی کردهاند، ولی مسئولیت کشور را متوجه انتخاب 10درصدی مردم میکنند! آنان توجه نمیکنند که اگر مردم نیایند میگویند چرا نیامدید و اگر بیایند متهم میشوند که چرا فلانی یا آن گروه را انتخاب کردید؟
این رفتار نشان میدهد که وارد مرحله طریقیت داشتن انتخابات شدهایم. به این معنا که دیگر نمیتوان برای تقویت نهاد انتخابات یا انتخاب میان بد و بدتر وارد انتخابات شد. انتخابات باید کارکرد واقعی خود را نشان دهد؛ انتقال قدرت حقیقی مردم به ساختار حقوقی.
درباره این دعاوی گفتنی است:
1- مردم در حالی از نماد انتخابات با حضور خود صیانت و پاسداری کردند که ابتدا ضدانقلاب و نفاق قدیم، و سپس منافقین جدید دنبال تحریم انتخابات بودهاند، طیفی از مدعیان اصلاحطلبی، سالهای 81 و 82 خواستار خروج از حاکمیت شده و در همان حال با گروکشی در مجلس و دولت وقت، خواستار تعطیلی انتخابات بودند و سپس هم، به تحریم انتخابات مجلس پرداختند. آنها همچنین در سال 88، دست به شورش علیه رأی اکثریت مردم زدند. بنابراین تظاهر به احترام به انتخابات و رأی مردم، به افراطیون مدعی اصلاحات نمیآید.
2- هرچند که منطقا شهروندی در قبال رأیی که میدهد و نتایجی که آن رأی به بار میآورد مسئول است، اما سیاستبازان حزبی نمیتوانند با پنهان شدن پشت نام مردم، از مسئولیت پاسخگویی مثلا درباره وعدههای انتخاباتی سال 92، 94 و 96 خود طفره بروند. این وقاحت و اعتراف به پوپولیسم خسارتبار است که کسی بگوید ما نامزدهایی را که در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس به مردم معرفی کردیم و خواستیم رأی بدهند، خودمان قبول نداشتیم! خب اگر قبول نداشتید. برای چه وعدههای پرطمطراق رونق و گشایش اقتصادی به مردم دادید؟! مردم نمیشناختند، شما که میشناختید! این که نمیشود یک طیف سیاسی لااقل در دو دهه اخیر، در فصل انتخابات وعدههای خوشرنگ و لعاب بدهند و از قدرت و ثروت و امتیازات موجود حداکثر استفاده را برای 4 یا 8 سال استفاده کنند، در سررسید انتخابات بعدی که مردم شاکی شدهاند، به مردم بگویند ما اختیارات نداریم و یا فلان دولتمرد یا نماینده مجلس، «مطلوب» ما نبود، اما مجددا از مردم بخواهند با آنها و نامزدهایشان رأی دهند و دوباره 4 یا 8 سال، ملت را سر بدوانند! این رفتار پاندولی، توهین به شعور مردم علیالخصوص آن بخش از مردم است که از سر کماطلاعی و عدم شناخت دقیق از این طیف، به آنها اعتماد کردهاند.
3- نامزد مطلوب نداریم یعنی چه؟! سال 84، معین و کروبی و هاشمی، نامزد طیف مدعی اصلاحطلبی بودند؛ و در سال 88 با آمدن موسوی، خاتمی کنار رفت. در سال 92 و 96 نیز محمدرضا عارف (رئیس شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان) و اسحاق جهانگیری نامزد بودند. اگر این همه آدم رنگارنگ، از نظر روزنامه آقای الیاس حضرتی و عباس عبدی، نامزدهای مطلوب نیستند، پس نامزد مطلوب آنها کیست؟! بهراستی چرا در همین انتخابات آتی مجلس، محمدرضا عارف را مجبور کردند انصراف دهد؛ جز از ترس بیکارنامگی و عدم اعتماد مردم؟ خب! چرا مسئولیت این بدعملی و برانگیختن نارضایتی عمومی را از سر خود باز میکنند و گردن نظام انتخاباتی میاندازند؟!
4- فرض کنیم امثال عبدی سال 76 نمیدانستند نامزد مطلوب ندارند، سال 80 و 84 و 88 و 92 و 96 (و سالهای 86 و 90 و 94 و 98) هم نمیدانستند و نمیدانند؟! پس برای چه بهعنوان مثال در تهرانی که 30 نامزد میخواهد، بالغ بر 130 نامزد اصلاحطلب ثبتنام کردهاند؟!
عضو فراکسیون امید در مجلس میگوید؛ حتی اگر یک رای هم نداشته باشیم، دیگر نباید در انتخابات مجلس ائتلاف کنیم.
به گزارش ایلنا، عبدالرضا هاشمزایی گفته است: لازم است در شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان یا در کل جریان اصلاحات، با هم به بحث و گفتوگو بنشینند؛ قطعا هر یک از اعضای جریان اصلاحات پیشنهاد و سلیقهای را برای شرکت در انتخابات مطرح خواهند کرد. معتقدم اصلاحطلبان حتی اگر در انتخابات یک رای هم نداشته باشند، نباید با هیچ جناحی ائتلاف کنند.
این عضو فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه ما همیشه برای گرفتن قدرت نباید در انتخابات شرکت کنیم، اظهار کرد: جریان اصلاحات باید در درازمدت به اهدافش برسد. این دوره هم معتقدم اگر قرار است لیستی ارائه شود، باید اصلاحطلبی کامل باشد و با هیچ گروهی برای گرفتن مجلس ائتلاف نکنیم. او ادامه داد: درباره ارائه لیست و معرفی نامزد از سوی جریان اصلاحات، افکار و طیفهای مختلفی وجود دارد؛ عدهای میگویند اگر کاندیدای
اصلی ما را رد صلاحیت کنند، دلیلی ندارد ما لیست بدهیم. جمعی هم معتقدند در هر صورت بین نامزدهای تایید صلاحیت شده میتوانیم برای تهران 30 نفر و برای شهرستانها و استانها کاندیدا انتخاب کنیم.
اکثریت شهروندان آمریکایی برخلاف تبلیغات دولت ترامپ معتقدند ترور قاسم سلیمانی فرمانده ارشد ایرانی، آمریکا را ناامنتر کرده است.
به گزارش اسپوتنیک، بر اساس نظرسنجی مشترک یواسای تودی و ایپسوس که روز پنجشنبه منتشر شد، 55 درصد از شهروندان آمریکایی گفتند: ترور قاسم سلیمانی، فرمانده ارشد نظامی ایران، آمریکا را ناامنتر کرده، و فقط حدود 25 درصد تصور میکنند کشورشان امنتر شده است.
52 درصد از آمریکاییها رفتار ترامپ را در قبال ایران محکوم کردند و آن را «بیپروا» دانستند که این رقم دو برابر کسانی بود که اینگونه فکر نمیکردند.
حدود 52 درصد از شرکتکنندگان همچنین اعلام کردند که این ترور، احتمال مبادرت ایران به توسعه برنامه هستهایاش را بیشتر میکند.
عظمت شخصیت فرمانده خط مقدم جبهه بیداری و مقاومت اسلامی به حدی بود که حتی برخی مخالفان جمهوری اسلامی هم نتوانستند او را انکار کنند.
روزنامه هفت صبح که توسط برخی همکاران نشریات زنجیرهای اداره میشود، در این زمینه نوشت: از اینکه سردار شهید قاسم سلیمانی یک شخصیت ملی و مورد علاقه تمام گروهها و طیفهای سیاسی داخل کشور بود همه گفتند و نوشتن اما بعضی فعالان سیاسی و رسانهای از بیرون مرزها درباره شهید سلیمانی اظهار نظر کردند که قدری غافلگیرکننده بود. چون این چهرهها معمولاً منتقد سیاستهای نظام هستند و حتی با رسانههای فارسیزبان خارج از کشور همکاری میکنند. اینکه آنها نقش مهم و کلیدی سردار سلیمانی در حفظ تمامیت ارضی ایران و مقابله با دشمنانی مثل داعش را درک کردند نکته جالبی است. به طور مشخص مصاحبه اردشیر زاهدی وزیر امور خارجه حکومت پهلوی با شبکه بیبیسی فارسی خیلی بازتاب وسیعی داشته. واکنش مسعود بهنود هم تا حدودی دور از انتظار تلقی میشد. هر چند از موضع عطاءالله مهاجرانی خیلی تعجب نکردیم اما از بین فعالان رسانهای محمد منظرپور سردبیر پیشین صدای آمریکا و نگار مرتضوی از سردبیران ایندیپندنت غافلگیر کننده ظاهر شدند.
اردشیر زاهدی وزیر خارجه پهلوی و داماد محمدرضا شاه سالهاست در انگلستان زندگی میکند.
او سردار شهید قاسم سلیمانی را یک سرباز وطنپرست توصیف کرده و میگوید: «قاسم سلیمانی شخصیتی بزرگ و در معیارهای جهانی و سربازی دلاور برای وطن ما بود... قاسم سلیمانی فرماندهی شناخته شده در سطح ژنرال دوگل و مونتگمری و افسری شرافتمند و میهنپرست بود.»
مسعود بهنود نویسنده و روزنامهنگار هم 18 سال پیش به انگلستان رفت و به عنوان کارشناس شبکه فارسی بیبیسی مرتب به این شبکه میرود.
او ابتدا در توئیتی نوشته بود: «من و شما در هر شهری زندگی میکنیم در مهمترین میدانش، مجسمه یک قهرمان نظامی است که بیرون از مرزهای آن کشور جنگیده. ناپلئون در فرانسه، ژنرال ولینگتون (یا چرچیل) در بریتانیا، اول آن مجسمهها را بشکنید. بعد، فکر درس دادن به جامعه بشری را از سر بیرون کنید. بزرگتر از ما نتوانستند.» بعد از فعالان جنگطلب انتقاد کرد. طعنههای تندی به ترامپ زد و با اشتراک گذاشتن فیلمهایی از مراسم تهران نوشت: «ترور قاسم سلیمانی خواهید دید که در سرنوشت ایران و منطقه تاثیری بزرگ خواهد گذاشت. ترامپ که زنگ تفریح تاریخ است اما در سرنوشت او هم اثر خواهد داشت.»
«نادانسته و با واسطه از عربستان سعودی پول گرفتهام اما از حکومت ایران هرگز یک ریال هم دریافت نکردهام. اعتقاد دارم انسان به نظام ارزشی خود مستقر است و در رابطه با دوست و دشمن باید اخلاقی عمل کند. در نهایت کل نفس ذائقه الموت. من زودتر شما دیرتر، دو روز دنیا به فروش شرف و انصاف نمیارزد.» این توئیت محمد منظرپور از سردبیر سابق صدای آمریکا و خبرنگار بیبیسی بعد از شهادت سردار سلیمانی بود. او بهدلیل مواضع اخیرش و قدرشناسی از سردار سلیمانی آماج حملات بعضی کاربران ضدایرانی قرار گرفت.
خبر اول اینکه، ساعاتی پساز اعلام حقیقت ماجرای سقوط هواپیمای بوئینگ متعلق بهخط هوایی اوکراین مردم در دو شهر تهران و کرج تجمع اعتراضی برگزار کردند. در تجمعهای بعد از ظهر دیروز تهران که از مقابل دانشگاههای امیرکبیر، تهران و صنعتی شریف آغاز شد، مردم با دادن شعارهای اعتراضی خواستار استعفا و محاکمه مقامهای مسئول مرتبط با حادثه شدند. روز جمعه یک روز پیش از صدور بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح در شبکههای اجتماعی این خبر دستبهدست میشد که مردم قصد دارند برای گرامیداشت یاد جانباختگان این حادثه هوایی که اغلب از نخبگان دانشگاهی کشور بودند در برابر دانشگاههای تهران جمع شده و به یاد آنها شمع روشن کنند. با این حال خشم آنها از پنهانکاری انجام شده دراعلام حقیقت ماجرا سبب شد که جمعیت پس از روشن کردن شمعهای عزاداری به اعتراض رو بیاورند.
خبر دیگر اینکه،روزنامه وال استریت ژورنال در گزارشی به ماجرای ارسال پیامهای امریکا به ایران پس از حمله هوایی امریکا- که منجر به شهادت سپهبد قاسم سلیمانی شد، پرداخت و با بیان اینکه حجم تبادل پیامها زیاد بوده، سوئیسیها نقش مهمی در انتقال پیامها و جلوگیری از محاسبات اشتباه داشتند، نوشت: مقامات امریکا اعلام کردند که نخستین پیام امریکا درست پس از تأیید ترور شهید سلیمانی، به دست ایران رسیده است. این پیام از طریق یک دستگاه فکس رمزگذاری شده برای تماس با مقامات ایرانی که در داخل یک اتاق در سفارت سوئیس ـ که برای کاخ سفید قرنطینه نگه داشته شده ـ ارسال شده است. بنابر این گزارش، ظریف از این پیام به شدت عصبانی شده و به گفته یک مقام آگاه، در یک لحظه مایک پمپئو، وزیر امور خارجه ایالات متحده را مورد خطاب قرار داده است و گفته: پمپئو قلدری میکند! همه مشکلات تقصیر امریکاست. در پی حمله هوایی امریکا، لایتنر (سفیر سوئیس) در یک مأموریت مهم دیپلماتیک بین تهران و واشنگتن رفت و آمد داشته و تلاش کرده است تا پیامهای دو طرف را شفاف رد و بدل کند. با این حال به گفته وال استریت، پیامهای خشمناک دو طرف در فضای افکار عمومی و رسانهای، تا حدی مانع از آن شده بود که سفیر سوئیس این مأموریت را بدون دغدغه و بی دردسر به انجام برساند. به گفته وال استریت، دیپلماتهای سوئیسی نام کسانی که این پیامها را رد و بدل میکنند «پستچی» گذاشتهاند و معتقدند این پستچیها در سال ۲۰۰۳ نیز بعد از حمله امریکا به عراق، نقش مهمی در جلوگیری از برخورد ایران و امریکا داشتهاند. بر اساس این گزارش، سوئیس از این وضعیت خود، برای چانهزنی با قدرتهای بزرگ بهره میبرد و در حال حاضر با واشنگتن برای مجوز صادرات کالاهای اساسی و دارو به ایران از طریق فاینانس بانکهای سوئیس رایزنی میکند.
شنیدیم که،سفیر ایران در سئول به وزارت خارجه کره جنوبی احضار شد. به گزارش عصرایران، روزنامه «چونان ایلبو» روز جمعه گزارش داد که سعید بادامچی شبستری سفیر ایران در کره جنوبی، در مصاحبه با این روزنامه گفته است که اگر کره جنوبی سربازان را به تنگه هرمز بفرستد، روابط تهران با سئول خراب شده و ایران واکنش نشان خواهد داد. خبرگزاری یونهاپ به نقل از منابع خود در همان روز، وزارت امور خارجه کره جنوبی سفیر ایران را احضار کرد تا معلوم شود که آیا وی واقعاً اظهارات فوقالذکر را ایراد کرده است یا خیر. سفیر به وزارت امور خارجه کره جنوبی گفت که وی صریحاً به قطع روابط دوجانبه اشاره نمیکند، اما اظهار داشت مشارکت سئول در عملیات تأمین امنیت تنگه هرمز به رهبری امریکا میتواند در روابط بین سئول و تهران تأثیر بگذارد. منبع این خبرگزاری گفت: «ما سفیر را احضار کردیم زیرا لازم دانستیم که نگرانیهای خود در این زمینه را ابراز کنیم که آیا سفیر که برای حفظ روابط دوستانه دوجانبه در کره جنوبی به سر میبرد، واقعاً با صراحت درباره قطع روابط صحبت کرده... ما به اندازه کافی توضیحات وی را گوش کردیم.»
دست آخر اینکه، نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی گفت: در حال حاضر بسیار مورد اهانت قرار میگیرم و حتی یک مرتبه از خود دفاع نکردم؛ چرا که این جبهه برای جنگ است و نباید به دنبال حواشی باشم. به گزارش تسنیم، حجتالاسلام سید احمد علمالهدی این را در دیدار با اصحاب رسانه خراسان رضوی گفت و افزود: به طور کلی هیچ نظامی مانند ایران نیست، شاید در برخی موارد مدیریتها مطلوب نباشد، اما اگر بخواهیم منصفانه در نظر بگیریم هیچ نظامی مشابه ایران یافت نمیشود، البته برخی مسئولان نیز اشتباهاتی داشتند و نقش خود را بخوبی انجام ندادند، اما ما بین خود و خدا پاکترین مسئولان را دارا بودیم.
یک نهاد مسئول در ابلاغیه جدید خود به تعدادی از مدیران دولتی و بخش خصوصی، از آن ها خواسته است در ادامه تلاش ها و برنامه ریزی های صورت گرفته برای تحقق موضوع رونق اقتصادی، برنامه ویژه ای را برای ایجاد و افزایش بازار کار نیروهای ایرانی از طریق جلوگیری از فعالیت اتباع غیرمجاز اجرایی کند و موارد مهمی چون به کارگیری اتباع بیگانه فاقد پروانه کار، اتباع با پروانه کار منقضی، استخدام اتباع بیگانه در کاری غیر از آن چه در پروانهشان قید شده و به کارگیری پس از قطع رسمی رابطه استخدامی با این افراد را با حساسیت ویژه رعایت و بررسی کنند.
از آن جایی که مطابق مصوبات دولتی، وزارت دادگستری به عنوان مرجع ملی کنوانسیون مبارزه با فساد تعیین شده بود، بر اساس ابلاغیه روزهای اخیر یک مسئول ارشد اجرایی به علیرضا آوایی، وزارت دادگستری مجاز شده است در راستای تحقق این موضوع نسبت به اخذ کمکهای بلاعوض از سازمان ها و مجامع بین المللی و اجرای برنامه های همکاری مشترک اقدام و در چارچوب قوانین بودجه سنواتی، زیر نظر وزیر مربوط هزینه کند.
حسامالدین آشنا در حساب توئیتری خود نوشته است: آنچه خبر میپنداشتند دروغ بود. آنچه دروغ میپنداشتند خبر بود. ما گول خوردیم؛ امان از پنهانکاری.
شایعاتی پیرامون استعفای حسن روحانی رئیسجمهور در فضای مجازی منتشر شده است. در راستا انتشار این خبر، پیگیریها از بیاساس بودن آن حکایت دارد. این در حالی است که پیگیریهای خبرگزاری فارس از یک منبع آگاه در دولت نشان میدهد، این خبر از اساس کذب بوده است. در این میان رئیسجمهور با پیام صبح شنبه راجع به سقوط هواپیمای اوکراینی، نشان داده است که در دفترش حضور یافته و درحال انجام فعالیتهای خود است.
پلیس آمریکا اعلام کرده است که یک ایرانی را که با خود «چاقو، قمه و کلنگ» داشته است، در فاصله چهار مایلی «مارالاگو» تفریحگاه دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا در ایالت فلوریدا دستگیر کرده است. این در حالی است که بر اساس این خبر پلیس شهر «پالمبیچ» که مارالاگو درآنجا قرار دارد، گفته است که با همکاری نیروهای فدرال در حال تحقیق دراین باره هستیم. البته نام این فرد منتشر نشده است. همچنین پلیس در این باره گفته است که وی 22 هزار دلار نیز همراه خود داشته است و خودرویش در فرودگاه بینالمللی پالمبیچ پارک شده بود. بر اساس اعلام این خبر ترامپ در طول تابستان اغلب تعطیلات آخر هفته را در مارالاگو سپری میکند.
معاون سابق رئیسجمهور در توئیتر نوشته است که «آرزو به دلمان ماند حداقل یک نفر در این شرایط استعفا دهد.» شهیندخت مولاوردی نوشته است: «کمترین پاسخی که برای تسکین افکار عمومی در این لحظات میتوان داد این است که چسبیدن به این میزها و عناوین چه ارزشی دارد در برابر فوران خشم و سرخوردگی و احساس تحمیق یک ملت؟»
حشمتا... فلاحتپیشه عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت: اگر در ابتدا دلیل حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی صادقانه اعتراف میشد، اثر منفی کمتری داشت. مسئولان کشور با لاپوشانی اولیه و تعلل در اعلام واقعیت علت سقوط هواپیمای اوکراینی به منافع ملی کشور، اعتماد عمومی و حیثیت دولت آسیب زدهاند. مدعیالعموم باید لاپوشانی در اطلاعرسانی سریع و صادقانه را بهعنوان یکی از تخلفات در این ماجرا بررسی کند.
سفیر کشورمان در لندن از انتقال اطلاعات نادرست که از آنها بهعنوان یافتههای رسمی مقامهای مسئول کشور یاد کرده است، عذرخواهی کرد. حمیدبعیدینژاد در توئیتی نوشت: من در اظهارات دیروز خود به رسانههای انگلیس، یافتههای رسمی مقامات مسئول در کشورم را انتقال دادم که موشک در آن برهه زمانی نمیتوانست به هواپیمای اوکراینی اصابت کند؛ برای انتقال چنین یافتههایی عذرخواهی میکنم و پشیمان هستم.
هواپیما 167 مسافر و 9 نفر خدمه پروازی داشته که همه آنها جان خود را از دست دادهاند. 146 نفر از مسافران گذرنامه ایران، 10 نفر گذرنامه افغانستان، 5 نفر گذرنامه کانادا، 4 نفر گذرنامه سوئد و 2 نفر گذرنامه اوکراین داشتهاند. هر 9 نفر خدمه پرواز هم تبعه اوکراین بودهاند. تعداد زیادی از مسافران ایرانی این پرواز دارای تابعیت دوگانه بودهاند و 146 نفر ذکر شده بنا به گفته مقامهای رسمی، با گذرنامه ایران این کشور وارد شده بودند.
فوتبالیست آلمانی در ساحلی در استرالیا دچار حادثه شده و جانش را از دست داده است. این در حالی است که یک فوتبالیست آلمانی به نام اریک بیریگیتی که 21 سال داشته است در حادثهای تلخ خوراک کوسهها شده است. بر اساس این خبر او برای تیم «هاستینگ برونکوس» نیویورک بازی میکرده و برای تعطیلات به استرالیا رفته بود. این بازیکن آلمانی هنگام گذراندن تعطیلات خود در استرالیا نزدیک ساحل بوده، اما کنترل خود را از دست داده و سقوط کرده است. در این میان اریک بیریگتی 21 ساله اسیر موجها و در نهایت با حمله کوسهها روبهرو شده است. با وقوع این حادثه دوستانش سعی کردهاند بیریگیتی را نجات دهند، اما تلاششان بینتیجه مانده است. پس از رخ دادن این حادثه ناگوار هشتم ژانویه پیکر بیجان این بازیکن آلمانی از آب گرفته شده است.
معاون هوانوردی و امور بینالملل سازمان هواپیمایی کشوری خبر استعفای علی عابدزاده رئیس سازمان هواپیمایی کشوری را رد کرده است. در این رابطه مرتضی دهقان با رد انتشار شایعاتی مبنی بر استعفای علی عابدزاده معاون وزیر راه و شهرسازی و رئیس سازمان هواپیمایی کشوری، کنارهگیری وی از این سمت را تکذیب کرده است. گفتنی است این در حالی است که علی عابدزاده، رئیس سازمان هواپیمایی کشوری در ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی بارها احتمال اصابت موشک به این هواپیما با عمر 3 سال را رد کرده بود.
سقوط پرواز تهران-کییف باعث فوت مسافران حاضر در آن و ناراحتی کل جامعه شده، ولی قرار بوده است یکی از بازیکنان اسبق استقلال هم در آن هواپیما حضور داشته باشد. بر اساس این خبر قرار بوده است امید روانخواه با یکی از دوستانش راهی اوکراین شود. بر این اساس او تمام کارهای مربوط به اخذ بلیت را هم انجام داده بود ولی ویزا صادر نشده است. در این میان رفیق روانخواه چون ویزایش صادر نشده بود به او گفته بود که چند روز بعد پس از اخذ روادید به او ملحق شود، اما مهاجم اسبق استقلال به دوستش گفته بود که نرود، چون اگر برود، او (روانخواه) حاضر نیست تنهایی عازم اوکراین شود. این در حالی است که به همین دلیل سرانجام هیچکدام راهی اوکراین نشدهاند تا تقدیر همراه زندگی آنان باشد و این دو به طور معجزهآسایی از پرواز مرگ نجات پیدا کنند.
فرماندار تهران با ارسال نامهای به رئیس شورای شهر با تغییر نام خیابان جهان پهلوان تختی مخالفت کرده است. عیسی فرهادی، فرماندار تهران با ارسال نامهای به محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران، با تغییر نام خیابان جهان پهلوان تختی مخالفت کرده است. این در حالی است که بر اساس نامه عیسی فرهادی، فرماندار تهران به محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران آمده است: طبق بند (3) ماده واحده به دلیل مغایرت با بند (2) ماده (2) آییننامه نامگذاری شهرها، خیابانها، اماکن و موسسات عمومی مصوب 17 آذرماه 1375، و همچنین از آنجا که پهلوان تختی شخصی صاحبنام و فردی شناخته شده در سطح ملی و بینالمللی بوده است بر این اساس میتوان گفت تغییر نام ایشان با اعتراض جمعی از پیشکسوتان کشتی ایران روبهرو شده است؛ بنابراین انجام دادن این کار مورد مخالفت آنها قرار گرفته است.
آژانس حمل و نقل سوئد در تصمیمی اعلام کرد که تمامی پروازهای شرکت هواپیمایی ایرانایر از ایران به سوئد تا اطلاع ثانوی لغو شده است. مسافران هما حالا مجبور هستند با وجود داشتن بلیت این شرکت یا از ایرلاین دیگری که شرکت هواپیمایی ایرانایر معرفی میکند استفاده کنند و با وجود تغییر ایرلاین راضی به انجام سفر شوند یا از انجام سفرشان انصراف دهند. هزینههای تغییر ایرلاین نیز در صورت افزایش قیمت بلیت با هواپیمایی جمهوری اسلامی است و مشخص نیست ادامهدار شدن توقف پروازهای هما به این کشور منجر به خسارت چند دلاری برای هما شود.
ارسال نظرات