البته برگزاری چنین رزمایشهای فنی و تمرینی برای کشوری که هزار کیلومتر مرز دریایی دارد و با وجود سوق الجیشی، ترانزیت انرژی، مسئله دزدان دریایی و حضور طماعانه قدرتهای زیادهخواه و مهمانان ناخوانده از ینگه دنیا در منطقهای استراتژیک قرار دارد، طبیعی و منطقی است. به هر حال، شمال اقیانوس هند یکی از مناطق استراتژیک جهان است که بین سه تنگه مهم و راهبردی جهان، یعنی تنگه هرمز، تنگه مالاکا و تنگه بابالمندب قرار دارد و حدود ۹۰ درصد تجارت کشورهایی که به دریا راه دارند از این دریا انجام میشود، همچنین خلیجفارس یکی از انبارهای انرژی جهان است. بسیاری از کشورهای اروپایی و جنوب شرق آسیا به نفت خلیجفارس نیاز دارند؛ به همین علت تضمین و تقویت امنیت این منطقه برای صاحبان آن و جهان ارمغانی بسیار مهم از صلح و ثبات را به دنبال دارد. علاوه بر آن، نجات کشتیهای آسیبدیده، امداد و نجات، تبادل تک، نزدیک شدن تفکرهای دفاعی در استراتژیها و تاکتیکها و تقویت مناسبات بینالمللی از دیگر اهداف مهم این رزمایش است.
فراتر از اهداف گفتهشده، مهمترین پیام این رزمایش، ابطال تصور انزوای سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران است. یادمان نرود آمریکاییها با حداکثرسازی فشارها و افزایش تهدیدهای بیثباتساز، در وهله اول، میخواستند ایران را در منطقه پیرامون خودش منزوی کنند و در مرحله بعد، در موقعیتی ضعیفشده به حضور بر سر میز مذاکره تحمیلی وادار کنند؛ اما امروز جمهوری اسلامی ایران با میزبانی از دو کشور قدرتمند نظامی به ویژه در بحث دریایی، نشان داد قدرتی خلاق و ائتلافساز است و میتواند از دامهای پیچیده دشمن به راحتی عبور کند. تصویری که این رزمایش از ایران امروز مخابره میکند و رسانههای آمریکایی نیز به روشنی به آن توجه میکنند، این است که امروز جمهوری اسلامی با دستاوردهایی که در ائتلافسازیهای منطقهای کسب کرده، در حال ورود به ائتلافهای جهانی است و از این منظر، این رزمایش دریایی کلید ورود به این جایگاه است. نیروی دریایی ایران در سالهای قبل از انقلاب فقط به آبهای داخلی اختصای داشت؛ اما اینک در آغاز گام دوم انقلاب با توانمندیها و رشد عظیمی که در زمینه راهبردی کسب کرده است، خود را برای بازی در زمینی بزرگتر آماده میکند.
ارسال نظرات