19 فروردين 1397 - 09:48

آزادي عقيده، آري يا خير؟

مقام معظم رهبري در روز اول سال مجدداً تأكيد كردند كه در ايران كسي به جرم داشتن عقيده تحت تعقيب قرار نمي‌گيرد و البته اين مهم در قانون اساسي جمهوري اسلامي آورده شده است.
نویسنده :
عبدالله گنجی
کد خبر : 472

پایگاه رهنما

مقام معظم رهبري در روز اول سال مجدداً تأكيد كردند كه در ايران كسي به جرم داشتن عقيده تحت تعقيب قرار نمي‌گيرد و البته اين مهم در قانون اساسي جمهوري اسلامي آورده شده است. پس از سخن رهبري حجم زيادي از نقدها و انكارها درباره آن در فضاي مجازي توسط ضدانقلاب، روشنفكران و كساني كه با نظام درگير هستند، ارائه شد. اما واقعاً در ايران آزادي عقيده وجود دارد؟ در لغت‌نامه دهخدا «عقيده» عبارت است از: هر چيزي كه شخص بدان باور دارد، آنچه به آن گرويده مي‌شود. «عقيده آزاد است» مثالي است كهن و قديمي در نزد عوام و خواص ايراني و از آن اصل آزادي انديشه و دين اراده مي‌شود.

به صورت طبيعي عقيده – به معني باور- با هنجار و ضدهنجار، فعل و افعال، تصميم و اقدام متفاوت است. از نگاه رهبري: «در كشور كساني هستند كه نه امام را قبول دارند، نه رهبري و نه انقلاب را. باوري براي خودشان دارند نظام وظيفه دارد امنيت و حقوق اينها را محترم بشمارد.» بنابراين نه تنها نظام با عقايد ديگر برخورد نمي‌كند، بلكه محترم هم مي‌شمارد. البته بايد توجه كرد، اظهارنظر يك فرد منتسب به انقلاب درباره يك عقيده يا حتي مذهب، يا واكنش تند فلان جوان به عقايد يك فرد يا گروه ربطي به حاكميت ندارد و نبايد آن را به حاكميت ارجاع كرد.

اما تاكنون كسي سندي ارائه نكرده است كه فردي به خاطر عقيده‌اي به دادگاه رفته باشد و كيفرخواست وي مشحون از باور وي باشد، زيرا باوري كه به فعل تبديل نشود، مسئله‌اي را براي حاكميت ايجاد نمي‌كند. شايد آنچه باور برخورد نظام اسلامي با عقايد ديگر را برجسته كرده است، به دلايل ذيل باشد.

1- دشمن در ساليان گذشته تلاش كرده است قرائت واگرا از شيعه ارائه دهد يا تقابل شيعه – سني را سامان دهد، يا استفاده‌هايي از بهايي‌ها يا برخي از اعضاي اقليت‌هاي مذهبي بنمايد. برخورد با برخي از كساني كه در خدمت دشمن قرار مي‌گيرند، در فضاي رسانه‌اي و مجازي با عنوان برخورد با مذهب يا عقيده بازتاب داده مي‌شود. مثلاً فلان بهايي در خدمت صهيونيست‌هاست اما وقتي يقه او گرفته مي‌شود «برخورد با بهاييان» به عنوان علت برخورد، رسانه‌اي مي‌شود. حال آنكه جرم او هيچ ربطي به باور وي ندارد و در هيچ دادگاهي به او نمي‌گويند به جرم اينكه بهايي هستيد، بايد فلان حكم را تحمل كنيد.

2- برخورد با فعل انجام مي‌شود نه باور. اصولاً باور جنبه عيني و ملموس پيدا نمي‌كند كه بشود با آن برخورد كرد. طرف عضو پژاك است، وقتي با او برخورد مي‌شود، برخورد با يك قوم معرفي مي‌شود. ديگري به اسم عرفان به دهها زن و حتي مرد تجاوز مي‌كند اما وقتي برخورد با او صورت مي‌گيرد، برخورد با يك عقيده معرفي مي‌شود. حتي ممكن است فردي براي اثبات عقيده خود يا ترويج و معرفي آن دست به اقدامات غيرقانوني يا اغفال ديگران بزند كه باز اينجا حاكميت وظيفه ورود دارد و ربطي به عقيده آن فرد ندارد.

3- نكته‌اي كه در ايران مهم است، ممكن است فردي عقيده‌اي دارد كه با عقيده اكثريت مطلق جامعه ضديت دارد يا عقيده وي معارض و نافي عقيده اكثريت است. آيا مي‌توان به وي اجازه داد عقيده اكثريت را نفي كند يا به آن بتازد؟ فرض كنيد فرد يا گروهي به اين باور و عقيده برسند كه نبوت يك حقيقت الهي نيست، آيا مي‌توانند اين عقيده را در جامعه‌اي كه حدود صددرصد آن موحد هستند، ترويج داد؟ آيا مي‌شود، عقيده‌اي را برگزيد كه «سب» عقيده جامعه اكثريت باشد. بنابراين مرز آزادي عقيده اگر بخواهد در قالب «فعل» مرزهاي عقيدتي اكثريت را خدشه‌دار كند، طبيعتاً توسط اكثريت يا حاكميت برآمده از اراده اكثريت با پاسخ مواجه خواهد شد. اما اگر در ذهن و باور فرد باقي بماند، هيچ تهديدي نبايد متوجه وي باشد.

هيچ پرونده‌اي در جمهوري اسلامي به خاطر عقيده تشكيل نشده است. اما براندازي در پشت يك عقيده يا همكاري با براندازان و دشمنان با برجسته‌كردن «هويت عقيدتي» حتماً وجود داشته است. از سوي ديگر حاكميت نمي‌تواند عقيده‌اي كه از يك باور بي‌ريشه نشئت مي‌گيرد و با هدف ديگري ترويج مي‌شود و اغفال مردم از جهت مالي و جنسي غايت اصلي است را آزاد بگذارد. عرفان‌هاي كاذب يا اغفال زنان و دختران به بهانه‌هايي همچون «ديدار با امام زمان» يا موارد مشابه را نمي‌توان به رسميت شناخت. قطعاً پناهگاه مردم در چنين مواردي حاكميت است و مردم نيز توقع دارند اين انحرافات، زندگي آنان و فرزندانشان را مختل نكند.

جنس عقيده با تهمت، دروغ، طراحي نفوذ و توطئه نيز متفاوت است، اما عقيده پوششي براي انجام اين موارد نيز هست كه بايد هوشيارانه با آن برخورد كرد.

ارسال نظرات