آیا با سهمیهبندی، توزیع یارانه بنزین به نفع طبقات مستضعف خواهد شد؟
سهم دهکها از یارانهی بنزین قبل و بعد از سهمیهبندی
سهمیهبندی بنزین، سیاستی بود که چندی پیش اجرایی شد و حاشیههایی را نیز به همراه داشت. مهمترین نگرانی مردم –خصوصاً دهکهای پایین درآمدی- از این سهمیهبندی، کاهش رفاه خانوارها بود. مردم هنوز نیز نگران این هستند که دولت، تمام درآمد حاصل از افزایش قیمت بنزین را به آنها اختصاص ندهد یا تورم به حدی بالا برود که نهتنها افزایش یارانه به کارشان نیاید، بلکه وضع معیشتشان سختتر نیز بشود.
پایگاه رهنما :
سهمیهبندی بنزین، سیاستی بود که چندی پیش اجرایی شد و حاشیههایی را نیز به همراه داشت. مهمترین نگرانی مردم –خصوصاً دهکهای پایین درآمدی- از این سهمیهبندی، کاهش رفاه خانوارها بود. مردم هنوز نیز نگران این هستند که دولت، تمام درآمد حاصل از افزایش قیمت بنزین را به آنها اختصاص ندهد یا تورم به حدی بالا برود که نهتنها افزایش یارانه به کارشان نیاید، بلکه وضع معیشتشان سختتر نیز بشود. از طرف مقابل، دولت نیز میگوید که اصلاً به خاطر همین مشکلات معیشتی اقشار فرودست، قیمتها را افزایش داده و قرار است این سیاست بر رفاه حال محرومان و مستضعفان بیفزاید؛ اما واقعاً کدام اتفاق خواهد افتاد؟! آیا تخصیص یارانه مستقیم به بنزین و پایین نگهداشتن آن در حد لیتری ۱۰۰۰ تومان به نفع طبقات متوسط و پایین بود، یا اکنون وضع بهتر خواهد شد؟! در این گزارش، به بررسی پاسخهای این سؤالات خواهیم پرداخت.
فاصلهی ۱۰ برابری در سالهای گذشته
چند سال قبل آمارها حاکی از آن بود که دهک اول درآمدی، ۱۰ برابر دهک دهم درآمدی، از یارانهی پنهان بنزین استفاده میکنند. علّت نیز این بود که ثروتمندان، هم اتومبیلهای بیشتری در خانه دارند و هم بیشتر از آنها استفاده میکنند؛ تفریحات لوکس در سبد مصرف خانوارشان دیده میشود و معمولاً به صورت هفتگی در این تفریحات، با ماشین شخصی مسافرت کرده و بنزین میسوزانند. دهک اولیها، معمولاً کسر شأن خود میدانند که مثل دیگران از وسایل حملونقل عمومی استفاده کنند و هزینه جالب اینکه دولت، با پرداخت یارانهی مستقیم به هر لیتر بنزین تا کنون هزینهی این پُز دادنها و لاکچری زندگیکردنهای ثروتمندان را از دارایی بیتالمال که حق عموم مردم است، پرداخت میکرد.
دهک اول؛ ۲۳ برابر بهرهمندتر در سالهای اخیر
حتی فرزندان ثروتمندان نیز معمولاً یکی از تفریحاتشان، دور دور کردن با ماشینها در خیابانهای شهر بوده و هزینهی این تفریحات غیر ضرور و مخرب برای فرهنگ عمومی را نیز، دولت از بیتالمال به آنها پرداخت میکرده است. اسفبارتر از این اتفاق، این است که هر ساله، با افزایش تورم و افزایش قیمت بنزین، این بهرهمندی ثروتمندان از بیتالمال بیشتر و بیشتر نیز شده است. چرا که وقتی بهای بنزین فوب خلیجفارس از ۵۰۰۰ تومان به ۷۰۰۰ تومان میرسد، ولی بهای بنزین در داخل همچنان ۱۰۰۰ تومان میماند، این یعنی طی این فرایند، دولت لیتری ۲۰۰۰ تومان به هرکسی که بنزین مصرف میکند، بیشتر یارانه میدهد و ثروتمندان، طبق آمار بیشترین مصرفکنندههای بنزین هستند.
سید حمید پورمحمدی –معاون سازمان برنامهوبودجه- هفتهی گذشته در ارتباط تلفنی با برنامه گفتگوی ویژه خبری شنبهشب شبکه دو سیما در خصوص آخرین اختلاف بهرهمندی از یارانهی بنزین گفت: با توجه به اختلاف قیمت بنزین در کشورمان نسبت به منطقه، یارانهای که برای بنزین داده میشود، عادلانه توزیع نمیشود و از این یارانه، دهک اول در مقایسه با دهک دهم، ۲۳ برابر بیشتر برخوردار میشود، بنابراین بسیاری معتقد بودند که باید این موضوع، اصلاح و یارانه، عادلانه توزیع شود. در همین خصوص، علی ربیعی –سخنگوی دولت- نیز هفتهی گذشته با اشاره به اینکه ۵۰ درصد مردم کشور خودرو ندارند، گفت: یارانه بنزین نصیب کسانی که خودرو دارند میشود و یا در قالب قاچاق به کشورهای دیگر میرود. این استدلالها که از پورمحمد و ربیعی نقل شد، استدلالهای دولت برای افزایش قیمت و سهمیهبندی را نشان داد.
اگر به اظهارات دولت در خصوص واریز همه درآمد حاصل از سهمیهبندی به خانوارها خوشبین باشیم، چون تورم نیز بر اساس محاسبات بانک مرکزی و برخی پژوهشگران بین ۴ تا ۱۴% خواهد بود، میتوان امیدوار بود که سهمیهبندی درنهایت به سود طبقات متوسط و پایین جامعه باشد.
عدالتمحوری در سیاست فعلی
واقعیت این است که با دو فرض، ادعای دولت منطقاً صحیح است و سیاست سهمیهبندی جدید به نفع تودههای مردم خواهد بود. فرض اول این است که تورم کنترل شود و فرض دوم این است که همهی درآمد حاصل از سهمیهبندی و افزایش قیمت به مردم بازگردد. در این صورت، چون افرادی که حتی اتومبیل ندارند نیز از یارانه برخوردار میشوند، برآوردها حاکی از آن است که بهرهمندی اقشار ثروتمند از یارانهی انرژی از ۲۳ برابر مستضعفین به زیر ۱۰ برابر تقلیل پیدا خواهد کرد. البته میزان دقیق آن، پس از رؤیت میزان کاهش مصرف بنزین، قابل ارزیابی خواهد بود. با این وجود، اگر علاوه بر موضوع یارانهی مستقیم، بنزین سهمیهای هم بهجای هر ماشین، به هر نفر ایرانی تخصیص پیدا میکرد، توزیع یارانهی بنزین به عدالت بسیار نزدیکتر میشد.
حالت آرمانی و عادلانهترین وضعیت این است که قیمت بنزین بهطورکلی آزاد شود (مثلاً به ۷۰۰۰ تومان برسد) و همهی درآمد حاصل از این افزایش قیمت، بهحساب ۷ دهک پایینتر جامعه واریز شود و اصلاً به سه دهک اول بنزین تعلق نگیرد. البته این اقدام از دو جهت، فعلاً شدنی نیست: اول به دلیل تورمزا بودن اعمال این سیاست و دوم نیز به دلیل سختی شناسایی افراد دهکهای بالا و مناقشاتی که حول آن ممکن است به وجود بیاید. درمجموع، اگر به اظهارات دولت در خصوص واریز همه درآمد حاصل از سهمیهبندی به خانوارها خوشبین باشیم، چون تورم نیز بر اساس محاسبات بانک مرکزی و برخی پژوهشگران بین ۴ تا ۱۴% خواهد بود، میتوان امیدوار بود که سهمیهبندی درنهایت به سود طبقات متوسط و پایین جامعه باشد.
ارسال نظرات