وظیفه جامعه در برابر رفتار و گفتار سلبریتیها چیست؟
هیجانات سلبریتیها و دودی که به چشم مردم میرود
همیشه چهرههای هنری و ورزشی در جامعه ما و در میان مردم بهویژه نوجوانان و جوانان موردتوجه بودهاند. هنرپیشگان سینما و تلویزیون، مجریهای رسانه ملی، خوانندگان، فوتبالیستها، کشتیگیرها و امثال آنان همیشه در کانون توجه بودهاند و هستند و وقتی هم که درباره موضوعی حرفی میزنند، موردتوجه قرار میگیرد.
پایگاه رهنما :
همیشه چهرههای هنری و ورزشی در جامعه ما و در میان مردم بهویژه نوجوانان و جوانان موردتوجه بودهاند. هنرپیشگان سینما و تلویزیون، مجریهای رسانه ملی، خوانندگان، فوتبالیستها، کشتیگیرها و امثال آنان همیشه در کانون توجه بودهاند و هستند و وقتی هم که درباره موضوعی حرفی میزنند، موردتوجه قرار میگیرد. ریشه این توجه مردم هم به این نکته برمیگردد که چهرهها یا به قول امروزیها «سلبریتیها» معمولاً نماد موفقیت در یک حوزه خاص یا فرهیختگی و خوشفکری در یک عرصه هستند و به همین خاطر مورداحترام و همراهی جامعه قرار میگیرند. در واقع، چهرهها یا سلبریتیها، با موفقیتهایی که کسب کردهاند و هنری که از خود به نمایش میگذارند، برای مردم بخصوص جوانها الگوساز هستند و میتوانند منشأ تغییرات مثبت یا منفی باشند. مشکل از جایی شروع میشود که برخی از این چهرهها گاهی فراموش میکنند که حیطه تخصصی مهارت یا هنرشان چیست و با این فراموشی که گاهش ناشی از هیجانات زودگذر سیاسی و اجتماعی است، وارد موضوعاتی میشوند که یا صلاحیت تخصصی و عرفی اظهارنظر در آن حوزهها را ندارند و یا اینکه از سر بیاطلاعی یا کماطلاعی و بهصورت شتابزده و بعضاً با هیجانات مخرب سخن میگویند و بهاینترتیب، هم منزلت خودشان را با دست خودشان پایین میآورند و هم اینکه گاهی باعث یک اتفاق یا موج مخرب در میان جامعه هدف و آنهایی که متأثر از سلبریتیها هستند، میشوند.
از این دست نمونهها در کشور ما فراوان است؛ مثلاً یک فوتبالیست به خودش اجازه میدهد که با کمترین اطلاع از مناسبات منطقه و تهدیدات پیرامونی کشورمان، درباره حضور مستشاری در کشورهای منطقه و شأن و منزلت شهدای مدافع حرم با عبارات سبک اظهارنظر کند، یا در اوج دردمندی هموطنان سیلزده که از قضا با موج همدلی و همراهی مردم کشورمان و برخی گروههای مقاومت از کشورهای همسایه مواجه میشود، یک هنرپیشه پر سر و صدا و البته معروف از فرصت استفاده میکند و با دستاویز قرار دادن یک پست مجازی جعلی، به گسلها و اختلافهای مذهبی میان مسلمانان منطقه دامن میزند. روز دیگر، جمعی از چهرههای ورزشی یا سینمایی، با ابزار شدن در دست نامزدهای انتخاباتی و به بهانه حمایت از یک جریان انتخاباتی و سیاسی، به برخی اصول و شعارهای بنیادین انقلاب اسلامی که مردم به خاطرش خون دادهاند، حمله کرده و این بنیانها را به باد تمسخر و طعنه میگیرند. در اتفاقی دیگر، عدهای از هنرپیشگان و فوتبالیستها، به بهانه حادثه خودسوزی یک نفر که علت اصلیاش بارها از طرف خانوادهاش گفتهشده، به القاء اطلاعات غلط به جامعه میپردازند و در آتش برپاشده میدمند.
میوه تلخ یک رفتار نسنجیده
خب حالا سؤال این است که نتیجه این رفتارهای سطحی و نسنجیده از سوی سلبریتیها چیست؟! شاید خود چهرههای هنری و ورزشی حاضر نباشند این حقیقت را قبول کنند، اما واقعیت این است که اولین و کمترین نتیجه این رفتارها و گفتارهای نسنجیده، تنزل تدریجی شأن و منزلت آنها در جامعه است که هرچند شاید در ظاهر خیلی به چشم نیاید، اما بعد از چند دهه کاملاً اثر آن را در مواجهه با مردم خواهند دید؛ اما نتیجه مهمتر و البته تلختر این منش ناصواب، کمک به سطحی شدن جامعه و هل دادن هواداران به سمت همین رفتارها و تفکرات نادرست و شتابزده است که تأثیرش در تحولات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت معلوم خواهد شد.
نوجوانها و جوانها رفتار و گفتار و اظهارنظرهای سلبریتیها را میبینند و میشنوند و به خاطر الگو گیری خواهناخواه از آنها، تحت تاثیر قرار میگیرند، حالا اگر قرار باشد، سلبریتیها که اتفاقاً با پول و سرمایه همین مملکت و نگاه گرم همین مردم بهجایی رسیدهاند، متاع نامرغوبی به نوجوانها و جوانها ارائه دهند، بدون شک در برابر وجدان خودشان و وجدان جامعه و در مواردی در مقابل قانون، مسئول خواهند بود.
مردم و یک روش جدید
حالا و در شرایطی که در کنار ویژگیهای مثبت و قابلتحسین دهها و صدها ورزشکار و هنرمند متعهد و مردمدار، عدهای هرچند اندک حرمت امامزاده را نگه نمیدارند، وظیفه مردم چیست؟ خیلی پیچیده نیست و نیاز به توضیح زیاد هم ندارد؛ مردم خودشان باید این نکته را باور کنند و به نوجوانان و جوانهایشان هم این حقیقت را گوشزد کنند که سلبریتیها فقط در حوزه کاری خودشان تخصص دارند و اگر ورزشکار یا هنرپیشه موفقی هستند، لزوماً سیاستمدار یا جامعهشناس یا تحلیلگر مسائل راهبردی نیستند. پس انتظار و توقعمان از سلبریتیها و متاعی که از آنها دریافت میکنیم، باید بهاندازه خودشان باشد و نه بیشتر. چنین منشی هم نیاز به فرهنگسازی، تفکر و خودداری از بها دادن بیشازحد یا شتابزده به اظهارنظرها و رفتارهای خاص است.
ارسال نظرات