در تقویم ملی کشورمان روز ۱۱ محرمالحرام همزمان با سالروز حرکت دادن کاروان اسرای کربلا، با عنوان «روز تجلیل از اسرا و مفقودین» نامگذاری شده و امسال، این مناسبت در روز ۲۰ شهریورماه قرارگرفته است.
نویسنده :
حامد کرمانیزاده
کد خبر : 3842
پایگاه رهنما :
در تقویم ملی کشورمان روز ۱۱ محرمالحرام همزمان با سالروز حرکت دادن کاروان اسرای کربلا، با عنوان «روز تجلیل از اسرا و مفقودین» نامگذاری شده و امسال، این مناسبت در روز ۲۰ شهریورماه قرارگرفته است. این نامگذاری ازآنجهت جالبتوجه است که در تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ملت ایران نیز، فرزندان غیرتمند این مردم که در اسارت صدامیان قرار داشتند، یکبار دیگر حقیقت و ماهیت کار اسرای کربلا را آنهم بعد از حدود ۱۴۰۰ سال نشان دادند و این حقیقت هم عبارت است از «فریاد آزادگی سردادن در زنجیر و در بند اسارت ظاهری».
قدری تأمل کافی است تا این مسئله بهتر فهمیده شود و درسهای آن برای جامعه امروز نیز بهتر دریافت شود. اسرای کربلا که همگی داغ بهترین عزیزان خود را دیده بودند، در بدترین شرایط و در بند یزیدیان، از کربلا تا کوفه و شام منزلبهمنزل برده شدند تا به خیال دشمن، تحقیر شوند و داغ دلشان تازهتر شود و البته، نور واقعه کربلا نیز با ترس و ارعاب مردم خاموش شود، اما وجود نورانی عمه سادات حضرت زینب کبری (س) که داغ برادر و امام زمانش را چشیده بود و دو فرزندش را نیز به همراه دیگر برادرش حضرت قمر بنیهاشم (ع) و برادرزادههایش ازدستداده بود، به مدد ایمان عمیق و معرفت الهی خود، رنج اسارت را به فرصتی برای افشای ماهیت یزید و دستگاهش و بیان حقیقت قیام اباعبدالله (ع) تبدیل کرد و به مدد نفس قدسیه این بانوی بزرگوار و قافلهسالار کاروان اسرا بود که نهتنها رسالت امام حسین (ع) نیمهکاره نماند، بلکه به بهترین شکل ممکن تکمیل شد. خطابههای آتشین و درعینحال عمیق و معرفت بخش حضرت زینب (س) و امام چهارم شیعیان حضرت سیدالساجدین (ع) - که بهحکم تقدیر، در واقعه کربلا بیمار بود و خدا او را برای رسالت بعدی نگه داشت - در طول مسیر کربلا به کوفه و شام، باعث بیدار شدن مردمان غافل و بیخبری شد که تا آن روز به دلیل سیل تبلیغات سوء دستگاه اموی، تصور میکردند که حسین بن علی (ع) برعلیه خلیفه عادل و برحق مسلمین طغیان کرده و قصد حکومت داشته است، اما حالا و با نور هدایتی که از زبان دختر علی (ع) جاری میشد، کمکم میفهمیدند که چه کلاه بزرگی بر سرشان رفته و چه لکه ننگی بر دامن ساکتین ماجرای کربلا نشسته است.
چرخ زمان گذشت و نزدیک به هزار و سیصدوچند سال بعد از آن واقعه تاریخی و بینظیر، گروهی از بهترین فرزندان ملت ایران که ردای رزمندگی و ایستادن در مقابل دشمن متجاوز و ظالم را بر تن کرده بودند، اما تقدیر آنها به «اسارت» در اردوگاههای مخوف دشمن بعثی رقم خورده بود، ماجرای شورآفرینی اسرای کربلا را دوباره تکرار کردند. بر اساس آمارهای نزدیک به هم در طول جنگ ۸ ساله تحمیلی حدود ۴۰ هزار نفر از رزمندگان اسلام اعم از بسیجی، سپاهی و ارتشی در عملیاتهای مختلف و پس از ایستادگی و مجاهدت تا آخرین گلوله، به اسارت دشمن درآمدند که در این میان، نزدیک به ۲۰ هزار نفر از آنها بهصورت «مفقودالاثر» و بیآنکه نام و نشانی از آنها در فهرست صلیب سرخ جهانی ثبت شده باشد، در اردوگاههای مرگآور تکریت و در بدترین شرایط نگهداری میشدند؛ اما تمام این فرزندان آزاده ملت ایران، چه آنها که نامشان در فهرست اسرا بود و چه آنها که مفقودالاثر بودند، باوجود سکوت معنادار مدعیان حقوق بشر، رنج اسارت و شکنجه و غربت را به فرصتی برای خودسازی مجدد و ایستادن در برابر فشار دشمن و بعضاً پیشنهادات اغواکننده آنها تبدیل کردند و بهقولمعروف، حسرت کمترین پشیمانی و خیانت به مردمشان را به دل دشمن و حامیان غربی و منطقهای آن گذاشتند. شرح بسیاری از این مجاهدتهای مظلومانه، در سالهای اخیر و در کتابهایی نظیر «پایی که جاماند» آمده و بسیار خواندنی و آموزنده است. حالا و باگذشت حدود ۳۰ سال از بازگشت آزادگان سرافراز به میهن اسلامی، در شرایط امروز کشور درسهای اسرا و مفقودین برای مردم و مسئولان در هر جایگاه و با هر سلیقهای که هستند، قابلاستفاده است. در شرایطی که دشمن ناامید از تهاجم نظامی، به جنگ همزمان اقتصادی و فرهنگی روی آورده و تنها هدفش نیز شکستن اراده مردم این سرزمین و تحمیل خواستههای ناحق و غیرقانونی به آنهاست، بازخوانی دائم گفتهها و ناگفتههای اسارت رزمندگان اسلام و مقاومت غیرتمندانه و مخلصانه آنها در برابر خواستههای ناحق دشمن، بدون شک آموزنده و الهامبخش خواهد بود.
ارسال نظرات