دنیای غرب به معنای خاص آن، یعنی آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی در طول چهار دههای که از عمر پربرکت نظام اسلامی میگذرد، همواره نسبت به آن مغرضانه و از سر دشمنی برخورد کردهاند. همانطور که آمریکا به منزله سردمدار استکبار در جهان با بهانههای واهی خواسته است نظام جمهوری اسلامی را که به وسیله خود مردم انتخاب شده و مورد تأیید بوده و هست، براندازد و حکومتی دستنشانده را در آن حاکم کند، اروپا نیز در این قافله عقب نمانده و چنین کرده است. مؤید این گفتار بیانیه اخیری است که اروپا نسبت به آنچه نقض حقوق بشر در ایران خوانده میشود، صادر کرده است. در اینجا ضروری است به برخی از نکات در این باره اشاره کنیم؛
۱ـ از زمانی که دونالد ترامپ با همه اخلاقیات عجیب و غریب مخصوص به خود روی کار آمد، برخی در در داخل کشور متوجه شدند که دیگر نمیتوان روی معاهدهای که بین ایران و 1+5 که آمریکا به منزله یکی از وجوه اصلی آن حضور داشت، حساب کرد، تلاش کردند در تقسیم نقش پلیس خوب و پلیس بد، نقش پلیس بد را به آمریکا و پلیس خوب را به اروپا بدهند. به این معنا که اگر آمریکا از توافق کنار برود، در واقع خسران بزرگی را بر دولت و ملت خود تحمیل کرده و این تأثیری در آثار برجام نخواهد داشت و ما ادامه همکاری بر اساس این توافق را با طرف اروپایی پیش خواهیم برد و چنان بر این اصل خودساخته تکیه کردند که طرف مقابل از این نقطه ضعف سوءاستفاده کرده و پیشنهاد مذاکرات موشکی را با بیشرمی مطرح کرد. حال هم شاهد این حرکت مداخلهجویانه اروپایی که قرار بود ناجی برجام باشد هستیم و این همان دست چدنی است که اکنون از روکش مخملی بیرون افتاده است. باید بدانیم اروپا در رویه خود تغییری ایجاد نکرده، بلکه این ذات اوست که حالا نمایان شده است.
۲ـ نظام جمهوری اسلامی یک نظام ایدئولوژیک بر مبنای آموزههای دین مبین اسلام است و سیاستگذاریها و قانونگذاریهایش نباید با این آموزهها در تعارض باشد. این در حالی است که حقوق بشر به آن معنایی که مدنظر غرب است، در بسیاری از موارد با دستورات قرآن و پیامبر اکرم(ص) در تضاد است. از سویی هم به طور قطع چنین مواردی را حتی اگر دولت بپذیرد، مردم مسلمان آن را نخواهند پذیرفت؛ چرا که عقیده مردم به اسلام به وسیله حکومتها ایجاد نشده که حکومت بخواهد درباره آن تصمیم بگیرد. در واقع، نظام اسلامی از عقاید مردم نشئت گرفته است و نه بالعکس.
3ـ در هر نقطهای از جهان که جنگی صورت گرفته و در آن جنایاتی علیه مردم شکل میگیرد، ردّ پای برخی کشورهای اروپایی را میتوان مشاهده کرد. به طور خاص فرانسه باید در قضیه حمایت از قاتلان ۱7 هزار غیر نظامی ایرانی در دادگاههای بینالمللی پاسخگو باشد. چطور میشود بیتوجهی به حقوق نامشروع و خودساخته عدهای را که برخلاف فطرت انسانی خود به همجنسبازی مشغولند، نقض حقوق بشر بدانی، اما کشتار وسیع زنان و کودکان و غیر نظامیان در روز روشن طی عملیات انتحاری را مصداق این امر نشماری و البته در کشور خودت مأمنی برایشان تدارک ببینی و از هیچ حمایتی هم دریغ نورزی!
4ـ نکته بسیار مهمی که باید به آن اشاره کرد، برخورد دوگانه اروپا با مسئله حقوق بشر جهان است. زمانی که لفظ بشر را به کار میبریم، باید بشر را فارغ از رنگ و زبان و اصالت و زادگاه و دین او دید و حقوق ذاتی او را رعایت کرد؛ اما اروپا همواره نشان داده است چنین رفتاری را در این مورد نداشته و اسنادی که به تازگی منتشر شده، نشان میدهد اتحادیه اروپا پناهجویان لیبیایی را به بردگی گرفته و درباره آنها رفتار خشن و وحشتناکی از خود نشان داده است.
5ـ غرب به واسطه فعالیتهای تبلیغی خود علیه جمهوری اسلامی تلاش میکند موج اسلامهراسی به راه بیندازد و از صدور عظیمترین انقلابی که مردم در طول تاریخ بر پایه اسلام به ثمر رساندهاند، جلوگیری کند و این نشان از واهمه دنیای غرب نسبت به رشد اسلام در کشورهای تحت نفوذشان است.
6ـ شاید بتوان گفت یکی از دلایل عمده زباندرازی غرب به جمهوری اسلامی و مداخله در امور داخلی آن این است که دستگاه دیپلماسی در برابر غرب و رفتارهایش مواضع منفعلانه اتخاذ کرده و برای حفظ برجام به هر قیمت چشم بر بسیاری از رفتارهای خلاف انسانیت دنیای غرب بسته و او را در موضع طلبکارانه نسبت به نظام اسلامی قرار داده است.
7- قوه قضائیه و وزارت امور خارجه ایران باید در موضوع حقوق بشر و رفتارهای دولتهای غربی ابتکار عمل را به دست گرفته و از آنها به دادگاههای بینالمللی شکایت کنند و تا باز ستاندن حقوق حقه ملت ایران از پای ننشینند. به طور حتم اگر در مقابل این زیادهخواهی دولتهای غربی کوتاه بیاییم و از حق چشم بپوشیم، آنها یک گام دیگر جلو خواهند آمد و برای تعرض به دیگر حقوق ملت تلاش خواهند کرد و تنها زمانی دست از این ماجراجوییها خواهند کشید که تودهنی محکمی بخورند.
ارسال نظرات