13 شهريور 1398 - 12:47
پیامدهای ارسال پالس مذاکره به آمریکا

مذاکره با شیطان؛ آب یا سراب؟

جمهوری اسلامی ایران همواره سیاست خارجی خود را بر اساس سه اصل عزت، حکمت و مصلحت پیگیری کرده است. این دیدگاه دقیقاً منطبق با روایات اسلامی بوده است.
نویسنده :
محمدرضا مرادی
کد خبر : 3788

پایگاه رهنما:

جمهوری اسلامی ایران همواره سیاست خارجی خود را بر اساس سه اصل عزت، حکمت و مصلحت پیگیری کرده است. این دیدگاه دقیقاً منطبق با روایات اسلامی بوده است. بر همین اساس ایران همواره در هر مذاکره‌ای عزت کشور و اسلام را مقدم بر منافع دیگر قرار داده است. در این راستا ایران با کشور‌های غربی وارد مذاکرات هسته‌ای شد که درنهایت منجر به امضای توافق برجام شد؛ اما این مسئله به‌عنوان سند زنده‌ای از بدعهدی و عدم اعتماد به غرب تبدیل شد. بااین‌وجود دولت دکتر روحانی هنوز اصرار به مذاکره با کشور‌های غربی داشته و اخیراً اعلام کرده که من اگر بدانم به جلسه‌ای بروم با کسی ملاقات کنم که کشور من آباد می‌شود و مشکلات مردم حل می‌شود، دریغ نخواهم کرد. این مسئله در تضاد با سه اصل فوق‌الذکر و حتی توصیه‌های اسلام بوده است. نکته جالب این است که درخواست مذاکره در شرایطی صورت گرفته که آمریکا در تمام حربه‌های خود علیه ایران شکست‌خورده است. بااین‌حال باز بدون توجه به تجربه برجام سخن از مذاکره مجدد به میان می‌آید.

اهداف سفر ظریف به فرانسه
آمریکا اخیراً آقای ظریف را در لیست تحریم‌های خود قرار داد؛ اما این مسئله مانع از تداوم تحرکات دیپلماسی ایران نشد و وزیر خارجه ایران پس از این تحریم، در مأموریت‌هایی به خلیج‌فارس، اروپا و شرق آسیا سفر کرد. این مسئله در نگاه نخست یک موفقیت برای جمهوری اسلامی ایران بود و نشان داد که اقدامات تحریمی آمریکا علیه ایران شکست‌خورده است؛ اما این پیروزی به‌جای اینکه در خدمت منافع جمهوری اسلامی باشد و جایگاه و عزت منطقه‌ای و جهانی ایران را ارتقا دهد به عاملی در جهت اعتماد مجدد به غرب تبدیل شده است. به همین دلیل ظریف اخیراً باهدف مذاکره با اروپا به محل برگزاری نشست سران گروه ۷ سفر کرد و با مقامات فرانسه، انگلیس و آلمان دیدار‌هایی داشت. برخی رسانه‌ها اعلام کردند که ایران در مسیر مذاکره مجدد در مورد برجام بوده و در ازای برخی معافیت‌های نفتی و فروش محدود نفت ایران، تهران حاضر به پذیرش تعلیق غنی‌سازی است. این مسئله همان خطری است که بسیاری از کارشناسان در ماه‌های اخیر هشدار داده که مذاکره مجدد با غرب یک تله بوده و منافع ایران را بیش‌ازپیش تحت الشاع قرار خواهد داد.

سخنان روحانی و ارسال پالس‌های مذاکره
رئیس‌جمهور کشورمان اخیراً و پس از سفر ظریف به فرانسه و مذاکره با برخی کشور‌های اروپایی اعلام کرد که «بنده معتقدم برای منافع ملی کشورمان از هر ابزاری باید استفاده کنیم اگر بدانم به یک جلسه‌ای بروم و با کسی ملاقات کنم که کشور من آباد می‌شود و مشکلات مردم حل می‌شود من دریغ نخواهم کرد. اصل، منافع ملی ملت ما است.» این سخنان با واکنش‌های مختلفی مواجه شده و آن را یک پالس مستقیم به آمریکا تفسیر کرده‌اند. در واقع تحرکات ظریف در درجه اول به‌عنوان اقدامی علیه آمریکا و باهدف شکستن تحریم‌های این کشور تفسیر می‌شد؛ اما سخنان دکتر روحانی نشان داد که این مسئله در واقع در راستای زمینه‌سازی برای مذاکره مجدد با غرب و به‌ویژه آمریکا صورت گرفته است. دونالد ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهوری که رسانه‌های غربی از وی به‌عنوان دیوانه، دروغ‌گو و حتی روان‌پریش نام می‌برند در ماه‌های گذشته به روش‌های مختلف اعلام کرده که ایرانی‌ها به دنبال مذاکره با من هستند. در ابتدا تصور بر این بود که این سخنان ترامپ در واقع نوعی بلوف بوده و وی به دنبال جلب‌توجه است؛ اما در شرایط کنونی که روحانی بر مذاکره تأکید کرده می‌توان نتیجه گرفت که گروهی در داخل ایران این پالس‌ها را به دولت ترامپ مبنی بر مذاکره مجدد داده‌اند. ارسال این پالس‌ها و سیگنال‌ها در حالی است که رهبر معظم انقلاب حتی حاضر به پذیرش‌نامه ترامپ که نخست‌وزیر ژاپن حامل آن بود نیز نشد. در واقع رهبر معظم انقلاب در حالی حتی به دلیل احترام به نخست‌وزیر ژاپن این نامه را قبول نکرد و اعلام کرد که مذاکره با آمریکا سم است که به‌خوبی بر این امر آگاه بود که پذیرش این نامه به معنای مشروعیت دادن به ارتباط بین ایران و آمریکا حتی به‌صورت غیرمستقیم است. ارسال پیام غیرمستقیم از سوی روحانی مبنی بر مذاکره با هرکسی کاملاً مغایر با اصل عزت، حکمت و مصلحت است. ایران چند سال سرمایه و وقت خود را در راه برجام هزینه کرده و به این نتیجه رسیده که اعتماد به غرب و مذاکره با این کشور‌ها بی‌نتیجه است؛ بنابراین در شرایط کنونی انجام مذاکره مجدد می‌تواند منافع ایران را تحت‌الشعاع قرار دهد.

شکست سیاست‌های آمریکا در برابر ایران
ارسال پالس مذاکره به آمریکا در شرایطی است که آمریکا در تمام حربه‌های خود علیه ایران شکست‌خورده است. دلیل این شکست نیز به جایگاه و نفوذ ایران در منطقه برمی‌گردد که نه آمریکا و نه هیچ قدرت دیگری نمی‌تواند این نفوذ و قدرت را نادیده بگیرد. طرح تابستان داغ آمریکا شکست خورد و وعده جان بولتون که اعلام کرده بود ایران نباید چهل‌سالگی انقلاب خود را جشن بگیرد باعث تمسخر آمریکا در جامعه جهانی شد. نشست ورشو نیز با شکست تمام‌عیار آمریکا پایان یافت و تنها دستاورد این نشست گرفتن عکس‌های یادگاری بود. طرح آمریکا در مورد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و تروریست نامیدن این نهاد انقلابی هم نه‌تن‌ها مانع از تقویت قدرت این نهاد انقلابی نشده بلکه به انگیزه‌ای تبدیل شده است که باقدرت بیشتر در عرصه منطقه‌ای فعالیت کند. ازاین‌رو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای نشان دادن این قدرت، هم نفت‌کش انگلیس را در خلیج‌فارس توقیف کرد و به این صورت اقتدار دریایی خود را نشان داد و هم پهپاد مدرن آمریکا را که به دنبال جاسوسی از ایران بود ساقط کرد. تلاش آمریکا برای به صفر رساندن فروش نفت ایران نیز به موفقیت نرسیده است؛ چراکه به دلیل نقش و جایگاه ایران در معادلات بین‌الملل، اکنون تلاش‌هایی باهدف تسهیل فروش نفت ایران در حال جریان است؛ بنابراین در شرایط کنونی، ارسال پیام برای مذاکره مجدد با غرب نه‌تن‌ها تأمین‌کننده منافع ایران نخواهد بود، بلکه صحبت‌های ترامپ را ثابت می‌کند که این ایرانی‌ها هستند که مرتب به دنبال مذاکره با آمریکا هستند.
 
این مسئله عزت ایران را نشانه خواهد گرفت. در هر مذاکره‌ای باید شرایط کشور و عزت ایران حفظ شود. جمله روحانی به این معنا است که این دولت از ۶ سال گذشته نه‌تن‌ها درسی نگرفته بلکه همچنان امیدوار به مذاکره است. تلاش کشور‌های اروپایی و سفر ظریف به فرانسه نیز نشان‌دهنده این است که تلاش کشور‌های اروپایی در شرایط کنونی به‌هیچ‌وجه کاهش تحریم‌ها نبوده، بلکه فرانسه صرفاً در پی نشاندن ایران و آمریکا پای میز مذاکره مستقیم و جلوگیری از برداشته شدن گام سوم کاهش تعهدات برجامی از سوی ایران در نیمه شهریور است. آمریکایی‌ها از ابتدا چند مسئله را مدنظر داشته‌اند؛ اول دائمی کردن تقریباً تمامی محدودیت‌های هسته‌ای ایران، ثانیاً مذاکرات موشکی و ثالثاً مذاکرات منطقه‌ای. گفته می‌شود اخیراً آمریکایی‌ها تأکید کرده‌اند تحریم فروش تسلیحات متعارف به ایران را نیز که اکتبر ۲۰۲۰ طبق قطعنامه ۲۲۳۷ سازمان ملل به پایان می‌رسد در نظر دارند ابدی کنند و ایران هیچ‌گاه نتواند تسلیحات بخرد. در صورتی که ایران به چنین مذاکره‌ای تن دهد، هرچند اتفاق مهمی است که ایران دست‌کم بخش مهمی از مؤلفه‌های قدرت خود را بار دیگر از دست می‌دهد، اما مهم‌تر و خسارت‌بار‌تر از آن صدور این پیام و معنای فوق‌العاده خطرناک است که ایران که به‌عنوان پرچم‌دار مبارزه با استکبار شناخته می‌شود، نیز تسلیم استکبار شده است. چنین اقدامی حرکت به‌سوی سراب و بزرگ‌ترین هدیه سیاسی به ترامپ و تضمین‌کننده پیروزی وی در انتخابات ۲۰۲۰ است.

ارسال نظرات