پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
26 اسفند 1396 - 13:38

خانواده؛ مجری اصلی اقتصاد مقاومتی

قتصاد مقاومتی هر چند در ظاهر یک موضوع اقتصادی را به ذهن متبادر می‌کند؛ اما کمی دقیق‌تر که نگاه کنید با مفهومی کاملاً فرهنگی مواجه می‌شوید؛ مفهومی که گویی با تاروپود خانواده ایرانی گره خورده است.
کد خبر : 376

پایگاه رهنما :

اقتصاد مقاومتی هر چند در ظاهر یک موضوع اقتصادی را به ذهن متبادر می‌کند؛ اما کمی دقیق‌تر که نگاه کنید با مفهومی کاملاً فرهنگی مواجه می‌شوید؛ مفهومی که گویی با تاروپود خانواده ایرانی گره خورده است. به عبارتی اقتصاد مقاومتي مفهومی صرفاً اقتصادي نیست؛ بلکه تحقق آن الزامات و بسترهاي فرهنگي متعددي را مي‌طلبد و تا زماني که به اصلاح الگوي مصرف و استفاده از کالاي ایراني در مجموعه خانواده ایرانی بی‌اعتنا باشیم، نمي‌توانیم به پیاده‌سازي اقتصاد مقاومتي در ارکان جامعه اسلامی امیدوار باشیم؛ بنابراین براي دستیابي به اقتصاد مقاومتي پیش از هر چیز باید به سراغ موضوع سبک زندگي رفت تا مشخص شود چه عواملی در این بخش موجب شد تا ارزش‌هایي مانند قناعت و صرفه‌جویي جاي خود را به تجمل‌گرایي و چشم و هم‌چشمي و نمایش ثروت بدهد.

در حقیقت مقاومت به عنوان رکن اقتصاد باید در جای‌جای خانواده ایرانی نقش ببندد تا هم در برابر القائات فرهنگی دشمن مانند یک دژ نفوذناپذیر عمل کرده و هم ارتعاشات و تکانه‌های اقتصادی را خنثی کند. تأکید بر بنیان مقدس خانواده در مقوله اقتصاد مقاومتی به این دلیل است که اقتصاد مقاومتی ماهیتی مردمی دارد و بی‌شک حمایت خانواده ایرانی از تولیدات داخلی و کاهش مصرف‌گرایی، دروازه کشور به روی کالاهای وارداتی و به تبع آن فرهنگ تحمیلی را تنگ‌تر می‌کند. در این زمینه از نقش زنان در حوزه‌های کلان‌تر حمایت از تولید ملی و تحقق اقتصاد مقاومتی نیز نمی‌توان به سادگی عبور کرد. چنانچه در واقعه تحریم توتون و تنباکو آنچه این قیام مردمی را به سرانجام رساند، حضور مقتدرانه زنان بود. در اين قيام مردمي، زنان کشورمان، حتی در اندرونی ناصرالدین‌شاه قلیان‌ها را شکستند تا برگ زرینی در تاریخ مبارزات کشورمان با استعمار و پیاده‌سازی اقتصاد مقاومتی رقم بخورد.

در کنار نقش‌آفرینی بانوان کشورمان در برهه‌های حساس تاریخی و در سطح اجتماع، در حوزه‌های خانوادگی نیز این مهم با عناوینی همچون قناعت و صرفه‌جویی هنوز هم در خانواده‌های اصیل ایرانی و به طور مشخص با تدبیر بانوان و مادران کشورمان پیاده‌سازی می‌شود. به بیان دیگر، تحقق اقتصاد مقاومتی در سطح خانه و خانواده، هنر زن ایرانی است که می‌تواند به سطح جامعه هم تسری یابد. از سوی دیگر نیز نفوذ اقتصادی برای از پا درآوردن یک جامعه با تغییر نگاه زنان در جایگاه مجریان اصلی اقتصاد مقاومتی رقم می‌خورد.

بر همین اساس است که بخش عمده‌ای از نفوذ و تهاجم فرهنگی دشمن، خانواده را هدف گرفته تا با تغییر ارزش‌ها و رویکرد مصرفی، فرهنگ قناعت را با ولع مصرف و تجمل‌گرایی آلوده کند. این‌گونه است که کشورمان در برخی حوزه‌ها مانند مصرف لوازم آرایش، رتبه‌دار جهان و منطقه شده است و در کوران القای تبلیغات به جای مدیریت اقتصاد خانواده و تأثیرگذاری بر تحقق اقتصاد مقاومتی در جامعه، مصرف‌کننده کالاهای تجملی و غیرضروری شده‌اند. اینها نمونه‌هایی از نفوذ فکری و فرهنگی برای ضربه‌های اقتصادی به جامعه و مردم است؛ اما همچنان بیشتر خانواده‌های ایرانی در صف نخست تحقق اقتصاد مقاومتی ایستاده‌اند و با هنر قناعت‌شان، خانواده را آبرومندانه اداره می‌کنند.

محمدرضا شبانی/ اقتصاد مقاومتی هر چند در ظاهر یک موضوع اقتصادی را به ذهن متبادر می‌کند؛ اما کمی دقیق‌تر که نگاه کنید با مفهومی کاملاً فرهنگی مواجه می‌شوید؛ مفهومی که گویی با تاروپود خانواده ایرانی گره خورده است. به عبارتی اقتصاد مقاومتی مفهومی صرفاً اقتصادی نیست؛ بلکه تحقق آن الزامات و بستر‌های فرهنگی متعددی را می‌طلبد و تا زمانی که به اصلاح الگوی مصرف و استفاده از کالای ایرانی در مجموعه خانواده ایرانی بی‌اعتنا باشیم، نمی‌توانیم به پیاده‌سازی اقتصاد مقاومتی در ارکان جامعه اسلامی امیدوار باشیم؛ بنابراین برای دستیابی به اقتصاد مقاومتی پیش از هر چیز باید به سراغ موضوع سبک زندگی رفت تا مشخص شود چه عواملی در این بخش موجب شد تا ارزش‌هایی مانند قناعت و صرفه‌جویی جای خود را به تجمل‌گرایی و چشم و هم‌چشمی و نمایش ثروت بدهد.
در حقیقت مقاومت به عنوان رکن اقتصاد باید در جای‌جای خانواده ایرانی نقش ببندد تا هم در برابر القائات فرهنگی دشمن مانند یک دژ نفوذناپذیر عمل کرده و هم ارتعاشات و تکانه‌های اقتصادی را خنثی کند. تأکید بر بنیان مقدس خانواده در مقوله اقتصاد مقاومتی به این دلیل است که اقتصاد مقاومتی ماهیتی مردمی دارد و بی‌شک حمایت خانواده ایرانی از تولیدات داخلی و کاهش مصرف‌گرایی، دروازه کشور به روی کالا‌های وارداتی و به تبع آن فرهنگ تحمیلی را تنگ‌تر می‌کند. در این زمینه از نقش زنان در حوزه‌های کلان‌تر حمایت از تولید ملی و تحقق اقتصاد مقاومتی نیز نمی‌توان به سادگی عبور کرد. چنانچه در واقعه تحریم توتون و تنباکو آنچه این قیام مردمی را به سرانجام رساند، حضور مقتدرانه زنان بود. در این قیام مردمی، زنان کشورمان، حتی در اندرونی ناصرالدین‌شاه قلیان‌ها را شکستند تا برگ زرینی در تاریخ مبارزات کشورمان با استعمار و پیاده‌سازی اقتصاد مقاومتی رقم بخورد.
در کنار نقش‌آفرینی بانوان کشورمان در برهه‌های حساس تاریخی و در سطح اجتماع، در حوزه‌های خانوادگی نیز این مهم با عناوینی همچون قناعت و صرفه‌جویی هنوز هم در خانواده‌های اصیل ایرانی و به طور مشخص با تدبیر بانوان و مادران کشورمان پیاده‌سازی می‌شود. به بیان دیگر، تحقق اقتصاد مقاومتی در سطح خانه و خانواده، هنر زن ایرانی است که می‌تواند به سطح جامعه هم تسری یابد. از سوی دیگر نیز نفوذ اقتصادی برای از پا درآوردن یک جامعه با تغییر نگاه زنان در جایگاه مجریان اصلی اقتصاد مقاومتی رقم می‌خورد.
بر همین اساس است که بخش عمده‌ای از نفوذ و تهاجم فرهنگی دشمن، خانواده را هدف گرفته تا با تغییر ارزش‌ها و رویکرد مصرفی، فرهنگ قناعت را با ولع مصرف و تجمل‌گرایی آلوده کند. این‌گونه است که کشورمان در برخی حوزه‌ها مانند مصرف لوازم آرایش، رتبه‌دار جهان و منطقه شده است و در کوران القای تبلیغات به جای مدیریت اقتصاد خانواده و تأثیرگذاری بر تحقق اقتصاد مقاومتی در جامعه، مصرف‌کننده کالا‌های تجملی و غیرضروری شده‌اند. این‌ها نمونه‌هایی از نفوذ فکری و فرهنگی برای ضربه‌های اقتصادی به جامعه و مردم است؛ اما همچنان بیشتر خانواده‌های ایرانی در صف نخست تحقق اقتصاد مقاومتی ایستاده‌اند و با هنر قناعت‌شان، خانواده را آبرومندانه اداره می‌کنند. محمدرضا شبانی

ارسال نظرات