آدرسهای غلط همواره مولد دوقطبیهای جعلی و غیرواقعی در فضای سیاسی و اجتماعی کشور هستند. این آدرسدهیها نهتنها گرهای از مشکلات کشور باز نکرده و نمیکنند بلکه کاتالیزور فشارهای حداکثری و هوشمند دشمن میشوند
پایگاه رهنما:
آدرسهای غلط همواره مولد دوقطبیهای جعلی و غیرواقعی در فضای سیاسی و اجتماعی کشور هستند. این آدرسدهیها نهتنها گرهای از مشکلات کشور باز نکرده و نمیکنند بلکه کاتالیزور فشارهای حداکثری و هوشمند دشمن میشوند و دستگاههای تصمیمساز و اجرایی را تا مدتها از اولویتها و مسائل اصلی دور نگه میدارد. برای مثال وعده چرخیدن توأمان چرخ سانتریفیوژها و چرخ زندگی مردم، مسبب بخش عمدهای از وضعیت فعلی است؛ وعدهای که در ابتدا با تولید دوقطبی کاذب انزوا- نگاه به بیرون، حل همه مشکلات و تحقق آرمانها را درگرو نگاه به خارج میدانست؛ اما در طول ۶ سال گذشته امتحان خود را پس داده است و حنای آن در منظر و مرعای مردم دیگر رنگی ندارد؛ بنابراین اگر در وضعیت فعلی آمریکا و اروپا بر ایران فشار میآورند و از تشدید تحریم و فشارها دم میزنند بهواسطه مسیر غلطی است که یک جریان سیاسی خاص طی کرده و هنوز هم درک نکردهاند که اهرم بازدارنده در برابر جنگ و تحریم، کوتاه آمدن در برابر شیطان اکبر به نام امریکا نیست، بلکه راه آن، مقاومت فعال و خروج از خموشی و انفعال است که البته با نوربالای منتقدان دلسوز انقلاب، دوگام اساسی و مقتدرانه در مسئله هستهای برداشته شد. مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) در دیدار اخیر خود با ائمه جمعه در این رابطه فرمودند: «کشور باروحیهی انقلابی قابل پیشرفت کردن است و با حرکت انقلابی به اوج تکامل میرسد و هرگونه کوتاه آمدن از این مواضع، نهفقط به ضرر انقلاب بلکه به ضرر ملت، کشور و آیندهی ایران خواهد بود.»
با این اوصاف افتخار بر پیکر محتضر و «روبه موت» برجام تنها چند روز پس از گام دوم هستهای آنهم از سوی مقام ارشد دیپلماسی کشور، مقبول و معقول نیست. عبور از شرایط فعلی مستلزم گرفتن نبض جامعه و درک توانمندیهای کشور و کشف راهبردهای صحیح و نافذ در مواجهه با مشکلات است. امروز باید ایران اسلامی در حوزههای مختلف بخصوص اقتصاد به جایگاهی برسد که آمریکا یا هر زیادهخواه دیگری، خیال فشار به ایران را در سر نپروراند و امکان اعمال فشار بر ایران برای آن وجود نداشته باشد. طراحان برجام در ایران مبتنی بر همین نگاه در میدان سیاست کنشگری دارند و حتی بعد از نمایانشدن نقاط ضعف بزرگ برجام که عملاً منجر به شکست آن شد، در چهارمین سالگردش هنوز مدافع این مدل مذاکره و توافق هستند و میگویند اگر به آن دوران بازگردند باز همان مسیر را خواهند رفت. این جماعت معتقدند دموکراتها با انتخابات ۲۰۲۰ بازمیگردند و دوران صلح و صفا و رونق را به ارمغان میآورند! اما واقعیت این است که ما نیاز به تحول در گفتمان حاکم داریم؛ تحول از گفتمان سکوت و انفعال به گفتمان مقاومت که در سایه آن انسجام ملی، توان بازدارنده نظامی، اقتصاد مردمی و دیپلماسی عزتمندانه و بر پایه حکمت و مصلحت موج میزند و مسیر رونق و بالندگی را پیش روی کشور باز کند تا در پرتو آن دیگر تجربههای تلخی، چون برجام و یا وقایع اوایل دهه ۸۰ رخ ندهد و معیشت مردم نیز به خاطر مذاکره کردن و یا نکردن با آمریکا شرطیسازی نشود.
ارسال نظرات