29 تير 1398 - 12:50

گزیده تحلیل های رسانه ها

یمن، ضربه‌های فیصله‌دهنده-باز هم آخر هفته-سناریوی ترامپ برای توجیه شکست-هیولای گرانی مسکن را مهار کنید-توقیف کشتی انگلیسی
کد خبر : 3496

پایگاه رهنما:

یمن، ضربه‌های فیصله‌دهنده
کیهان:
شورای امنیت سازمان ملل در آخرین اقدام خود در تاریخ 24 تیر ماه در مورد جنگ یمن قطعنامه‌ای صادر کرد که تنها بر اجرای توافقات پیرامون بنادر الحدیده، الصلیف و رأس عیسی که در جریان نشست 18 دسامبر- 27 آذر 97- استکهلم به دست آمده بود، تأکید کرده این توافق ناظر به برقراری آتش‌بس در استان الحدیده و عقب‌نشینی نیروهای دو طرف از این شهر بود. در قطعنامه پنج روز پیش شورای امنیت، مأموریت نیروهای ناظر سازمان ملل تا 15 ژانویه 2020 - 25 دی 98- تمدید گردید. بر این اساس می‌توان گفت قطعنامه اخیر شورای امنیت حتی درباره شهر الحدیده نیز در بر دارنده هیچ نکته تازه‌ای نبود و لذا می‌توان گفت برخلاف اظهار نگرانی‌هایی که طی یک سال اخیر از سوی دبیر کل و یا نماینده انگلیسی ویژه او و یا اعضای دائم شورای امنیت در مورد رنج‌های مردم مظلوم یمن ابراز شده بود، آنان چندان هم نگران نیستند. تا جایی که می‌توان گفت قطعنامه 24 تیر این شورا که پس از صدور قطعنامه 2216، در تاریخ 25 فروردین 1394 و سه هفته پس از آغاز جنگ رژیم سعودی علیه مردم یمن صادر شده و تنها واکنش شورای امنیت به این تجاوز بوده، مجوز ادامه جنگ به حساب می‌آید.
دبیر کل سازمان ملل البته یک روز پس از قطعنامه 24 تیر، بیانیه‌ای نیز صادر کرد اما باز هم هیچ اشاره‌ای به تجاوز نظامی نیروهای موسوم به ائتلاف به یک عضو سازمان ملل نداشت و هیچ خواسته‌ای متوجه عربستان نکرد و تنها خواستار اجرای آتش‌بس بین نیروهای انصارالله و نیروهای منصور هادی وفق توافقی که اخیراً روی عرشه کشتی سازمان ملل در دریای سرخ صورت گرفت، گردید. این توافق هم مربوط به ترتیبات اداره بندر الحدیده است. براساس این بیانیه، سازمان ملل کماکان جنگ یمن را نه تجاوز یک ائتلاف عربی به رهبری سعودی، بلکه درگیری داخلی میان دو طرف یمنی می‌داند. در واقع سازمان ملل چشم خود را بر روی جنگ خارجی علیه مردم یمن بسته و با داخلی خواندن آن، به کمک متجاوزان خارجی آمده است. جالب این است که همین هفته پیش امارات رسماً اعلام کرد اداره 90 هزار نیروی شبه نظامی تحت امر خود را به عربستان واگذار کرده و در آن حتی اسمی از «منصور هادی» نیاورده است کما اینکه در اظهارات نماینده امارات در سازمان ملل با صراحت آمده امارات پایگاه‌های الخوخه و المخاء در اطراف تعز را به عربستان واگذار کرده است. چشم بستن سازمان ملل بر تجاوز خارجی به یک عضو خود از یک توافق جهانی برای انهدام یمن حکایت می‌کند.
باز هم آخر هفته
صبح نو:
به سیاق دوماهه اخیر، باز هم آخر هفته با خبرهای جنجالی در منطقه خلیج‌فارس به پایان رسید؛ توقیف کشتی قاچاقچی پانامایی که بعد از دو، سه روز ابهام‌آفرینی انگلیسی‌ها و اماراتی‌ها پیدا شد و سپس ادعای دروغین رییس‌جمهوری آمریکا مبنی بر اسقاط یک پهپاد ایرانی که همان لحظات ابتدایی اعلامش، آن‌ را پنتاگون نادیده گرفت. با این همه، قیمت نفت و طلا در بازارهای جهانی افزایش یافت و جماعتی از سران اروپایی و غیراروپایی از افزایش تنش‌ها ابراز نگرانی کردند. این خبر دروغین ترامپ، دومین اقدام او در دو روز پشت هم بود؛ روز قبل‌تر هم از جمله شرطی وزیر خارجه ایران، استنباط مذاکره بر سر توان موشکی ایران را اعلام کرده بود. در هر دو مورد به نظر می‌رسید دغدغه کاخ سفید، احیای چهره تضعیف‌شده خود بعد از اسقاط پهپاد جاسوسی فوق‌پیشرفته‌اش در آب‌های ایران است و ایجاد امکانی تازه برای تبلیغات انتخاباتی 2020 این کشور. به بیان ساده‌تر، ترامپ آماده است به هر دروغگویی‌ای دست بزند تا بتواند اعتبار ازدست‌رفته‌اش را بازیابد و به کمپین انتخاباتی‌اش جانی تازه ببخشد و این میزان وابستگی او به اقدامات ایران، خود به‌معنای ایجاد فرصتی بی‌بدیل برای محور مقاومت برای تحقق اهداف تاریخی خویش است که احتمالاً آخر هفته‌های آینده، آن را محقق خواهد کرد.
سناریوی ترامپ برای توجیه شکست
جوان:
ترامپ این روز‌ها به هر دری می‌زند تا انفعال ناشی از ناکارآمدی امریکا در پیشبرد سیاست فشار حداکثری‌اش علیه ایران و زیر سؤال رفتن اعتبار نظامی امریکا در پی هدف گرفته شدن پیشرفته‌ترین پهپاد نظامی امریکا توسط پدافند ضدهوایی ایرانی سوم خرداد در ارتفاع ۵۶ هزارپایی را جبران کند. ادعای شامگاه پنج‌شنبه او مبنی بر هدف قرار دادن یک پهپاد ایرانی توسط ناو هواپیمابر یو. اس‌اس‌باکستر در صبح روز پنج‌شنبه و نوع واکنش کاخ سفید نسبت به مصاحبه وزیرخارجه ایران با شبکه ان‌بی‌سی امریکا را باید در همین چارچوب مورد بررسی قرار داد.
درحالی‌که ایران صراحتاً هرگونه مذاکره با دولت کنونی امریکا را خصوصاً بر سر مسائل مهمی، چون موشکی نفی کرده است، روز سه‌شنبه وزیرخارجه امریکا در نشست کابینه این کشور به استناد این مصاحبه مدعی می‌شود که ایران آماده مذاکره بر سر برنامه موشکی است، ترامپ هم مبتنی بر همین خبر که از سوی وزارت خارجه ایران رسماٌ تکذیب شده بود مدعی می‌شود که پیشرفت‌های زیادی در ارتباط با ایران به دست آمده و واشنگتن خواستار کمک و همفکری با ایران است.
درمورد ماجرای پهپاد نیز سخنگوی ارشد نیرو‌های مسلح ایران اعلام داشت که برخلاف ادعای واهی ترامپ تمامی پهپاد‌های متعلق به ایران در منطقه خلیج‌فارس و تنگه هرمز، ازجمله پهپاد مورد نظر رئیس‌جمهور امریکا، پس از انجام مأموریت شناسایی و کنترل برنامه‌ریزی شده به سلامت به پایگاه‌های خود بازگشته اند. هیچ‌گونه گزارشی دال بر مقابله عملیاتی ناو یو. اس. اس‌باکستر امریکایی نشده است. معاون وزیرخارجه ایران نیز با تأکید بر این نکته حتی اعلام می‌دارد که نگرانم ناو یو. اس. اس باکستر، اشتباهی یکی از پهپاد‌های خودشان را هدف قرار داده باشد. ترامپ شامگاه جمعه در کاخ سفید و در ابتدای یک مراسم رسمی پشت تریبون قرار گرفته و با تلاش برای بزرگ‌نمایی اقدام ادعایی ناو باکستر، سعی کرد به‌زعم خود، قدرت نظامی امریکا را به رخ بکشد.
هیولای گرانی مسکن را مهار کنید
صنعت:
گرانی بیش از حد و اندازه مسکن، چه برای کسانی که قصد تهیه سرپناهی برای خود و خانواده‌شان را دارند و چه برای اجاره‌نشین‌ها، به یک تراژدی غم‌انگیز و برای کشور به یک بحران بزرگ اجتماعی تبدیل شده است. اما در کمال تاسف مشاهده می‌کنیم دولت در ارتباط با این بحران اجتماعی از همان سیاست سکوتی که در قبال افزایش نرخ ارز، گرانی مواد غذایی و لبنی و افزایش سرسا‌م‌آور هزینه زندگی استفاده کرده است، پیروی می‌کند و دست به اقدامی عملی به منظور ریشه‌یابی این بحران و یافتن راه‌حلی برای آن نمی‌زند. اگر وضعیت موجود بازار مسکن همراه با بی‌تفاوتی و بی‌عملی دولت ادامه پیدا کند‌ در آینده‌ای نه چندان دور شاهد ظهور پدیده چادرنشینی و سر برآوردن دوباره حلبی‌آبادها و زاغه‌نشینی در حاشیه تهران و دیگر کلانشهرهای کشور خواهیم بود؛ واقعه‌ای که نوعی سرشکستگی بزرگ برای کشور و جامعه ما در انظار مردم جهان به حساب خواهد آمد زیرا برای کشور پروسعتی چون ایران با آن همه ثروت‌های طبیعی و امکانات بالفعل و بالقوه، این درد بسیار بزرگی است که داشتن سرپناهی به نام مسکن به هیولایی ترسناک برای درصد بالایی از خانوارهای ایرانی خصوصا زوج‌های جوان تبدیل شود. مهم‌ترین و اصلی‌ترین عناصر تولید مسکن را زمین، مصالح ساختمانی و نیروی کار تشکیل می‌دهد که همه این عناصر به وفور در کشور ما موجود است. در مقایسه با وسعت خاک و جمعیت ۸۰ میلیون نفری سرانه زمین در ایران چندین برابر بسیاری از کشورهای اروپایی، غرب آسیا و خاورمیانه و خلیج‌فارس و ژاپن و کره‌جنوبی است که مشکلی به نام کمبود و گرانی مسکن در آنها وجود ندارد. نیروی کار بسیار ارزان هم یکی دیگر از مزیت‌های ما در ارتباط با ساخت و تولید مسکن است. حالا ممکن است کسانی استدلال کنند که بخشی از مساحت ایران را اراضی کویری و بیابانی تشکیل می‌دهد که برای ساخت‌و‌ساز مسکن مناسب نیست. در پاسخ چنین کسانی باید گفت اولا به برکت پیشرفت تکنولوژی و صنعت ساخت‌و‌ساز امروز و وجود شبکه‌های گسترده انتقال برق و آب و گاز و امثال اینها امکان تبدیل اراضی بیابانی به زمین‌های سرسبز قابل کشاورزی و سکونت وجود دارد، در‌ثانی اجرای پروژه‌های بزرگ مسکن مهر در بیابان‌های دور از محدوده شهرها توسط دولت‌های نهم و دهم نادرست بودن چنین نظریه‌ای را به اثبات رساند هر چند که متاسفانه به دلیل سوء‌تدبیر و کوتاهی مدیران آن دولت‌ها در تامین خدمات مورد نیاز پروژه‌های مسکن مهر و خالی و بدون سکنه ماندن بسیاری از واحدهای مسکونی این پروژه‌ها، مسکن مهر نتوانست نقش موثری در خانه‌دار کردن مردم و جلوگیری از افزایش نجومی قیمت مسکن در کشور ایفا کند هر چند
توقیف کشتی انگلیسی
خراسان:
روابط عمومی نیروی دریایی سپاه شب گذشته در اطلاعیه ای با اشاره به توقیف نفتکش انگلیسی به نام «stena impero» تاکید کرد: « نفتکش مذکور پس از توقیف به ساحل هدایت و برای سیر مراحل قانونی و بررسی های لازم تحویل سازمان بنادر و دریانوردی شد.»
«این کشتی بر خلاف قوانین و مقررات دریانوردی دستگاه موقعیت یاب خود را خاموش کرده و بر خلاف رویه جاری، به جای حرکت در مسیر ورودی خلیج فارس در تنگه هرمز، از مسیر خروجی در جنوب در حال ورود بود که احتمال ایجاد حادثه و تصادف با کشتی‌ها را بالا می‌برد. کشتی انگلیسی همچنین به هیچ‌کدام از تذکرات داده شده نیز توجهی نکرده است.»، «نفتکش انگلیسی به دلیل ایجاد آلودگی محیط زیست و به درخواست سازمان بنادر و دریانوردی و با حکم قضایی توسط نیروی دریایی سپاه توقیف شده است.» در واکنش به این خبر وزارت دفاع انگلیس نیز با بیان این که در جریان این موضوع هستیم اعلام کرد: به دنبال ارزیابی وضعیت و اطلاعات فوری از تانکر نفت خود در خلیج فارس هستیم.
آسیب‌شناسی مبارزه با فساد در کشور
ابتکار: بیش از یک دهه است که مبارزه با فساد جزو مسائل اصلی کشور شده است‌. اژدهای فساد هر روز بزرگ‌تر شده است چندان که در این یک دهه، ماهیتی سیستمی پیدا کرده است. اگر پیش از آن در دهه‌های شصت و هفتاد، فساد به طور موردی و با دور زدنِ ساختارها پیش می‌آمد، اکنون اما ساختار خود فسادپرور شده است. ما دچار پدیده فساد سیستمی شده‌ایم. فساد سیستمی به مراتب غولِ سخت جان‌تری است. وقتی امری سیستمی می‌شود به تکنولوژی حفظ خود دست پیدا می‌کند؛ لذا برکندنش سخت و پیچیده می‌شود. فساد سیستمی، به طور سیستماتیک با انواع ابزار (رسانه، سیاست، قدرت، فرهنگ و...) تدلیس می‌کند و موانع خود را کنار می‌زند. راهکارِ مبارزه با فسادِ سیستمی، اصلاحِ سیستمی است. این اژدها را نمی‌توان با شکستن و یا بریدن یک سر‌ش از پا درآورد. این اژدها، هزاران سر دارد و وانگهی فیزیولوژی آن به گونه‌ای است که به طور خودکار سَر در می آورد! لذا اصلاً نمی‌توان در این موقعیت، مبارزه با فساد را به مبارزه با فاسد تقلیل داد.
از ابتدای انقلاب، نگاه درستی به بخش خصوصی وجود نداشت. بخش خصوصی بخش همیشه مطعون و مظنون در کشور بود. نگاه ما بر این بخش و به طور کلی نظارت بر فعالیت اقتصادی (دولتی یا خصوصی)، نگاه مچ‌گیرانه و بدبینانه بود. نهادسازی‌های ما جهت نظارت بر این فعالیت‌ها متاثر از این نوع نگاه منفی بود. لذا کارکرد این نهادها‌ در جهت نظارت پلیسی بود.
این نوع نگاه‌ در افکار و نهادهای ما ته‌نشین شد. در دهه‌های بعد اما سیاست کشور نسبت به بخش خصوصی در جهت مثبت تغییر کرد و قرار شد بار اقتصاد را به دوش این بخش بیندازیم و «خصوصی سازی»، میان راهبردهای نظام جای گرفت. آن نگاه منفیِ ته‌نشین شده در نهادهای نظارتیِ ما مسئله آفرین شده است.
دو گونه می‌توان بر فعالیت‌های اقتصادی نظارت کرد. یا متاثر از نگاه ضدبازار و منفی نسبت به فعالیت اقتصادی، نظارت پلیسی، بدبینانه و مچ‌گیرانه داشت و یا اینکه در جهت برداشتن موانع فعالیت سالم اقتصادی، نظارت مثبت داشت. نظارت اولی در نهادهای نظارتی ما ته‌نشین شده است و نظارت دومی توسط خودِ بخش خصوصی می‌تواند محقق شود. انجمن‌ها، اتحادیه‌ها و تشکل‌های غیردولتی، صالح‌ترین ناظران برای تحقق نظارت مثبت‌اند.

منبع: بصیرت

ارسال نظرات