اکنون نیز موج جدیدی از این انقلابها در کشورهای الجزایر و سودان به راه افتثاده است و همچون تحولات سال ۲۰۱۱ عربستان و امارات بر ضد انقلاب مردمی این کشورها در حال فعالیت و نقش آفرینی هستند و الجزیره در برملا کردن این نقش مخرب اصلیترین عنصر میباشد
پایگاه رهنما :
روز گذشته «علی بن صمیخ المری» رئیس کمیته ملی حقوق بشر قطردر واکنش به تهدید کشورهای عربی نسبت به الجزیره گفت: «این کمیته هرگز در برابر سخنان تحریکآمیز مسئولان برجسته کشورهای محاصرهکننده علیه خبرنگاران و رسانههای قطر سکوت نخواهد کرد و این سخنان تحریکآمیز به حدی رسیده که به صراحت شبکه الجزیره را هدف قرار داده است». حساسیت کشورهای محاصره کننده قطر بر روی فعالیتهای شبکه الجزیره به حدی بود که یکی از شروط ۱۳ گانه برای پایان محاصره قطر تعطیل کردن کامل این شبکه بود. با این حال هنوز این فشارها و تهدیدات علیه الجزیره ادامه دارد به صورتی که این مساله را به میان میآورد که چرا با وجود برخورداری این کشورها از رسانههای مختلف بین المللی همچنان سعی در بایکوت الجزیره دارند؟
عملکرد الجزیره
شبکه الجزیره با ۲۳ سال سابقه و ۸۰ دفتر در سراسر جهان، بیش از ۴۰ درصد هزینههای مالی خود را به صورت مستقل تامین میکند و یک سیاست حرفهای در نشر و بازتاب اخبار و تحولات منطقه پیش گرفته است. تا قبل از ظهور شبکه الجزیره گفتمان رسانهای کشورهای عربی عمدتا اقتدارگریانه، دنباله رو سیاست حکام و محافظه کار بود، اما الجزیره این پوسته سخت و سنتی را شکست و تحت تاثیر سیاستهای حمدبن خلیفه آل ثانی که به نسلی جدید از رهبران کشورهای حوزه خلیج فارس تعلق داشت، رویکردی، جدا از رسانههای عربی را در پیش گرفت که در محبوبیت آن تاثیر زیادی داشت. اگرچه الجزیره در ابتدا کاملا مستقل نبود، اما در بین رسانههای عربی منطقه آزادترین و مستقلترین رسانه محسوب میشود.
دانشگاه جرج تاون در مقالهای درسال ۲۰۱۶ به قلم محمد زایانی شبکه الجزیره را قهرمان آزادی مطبوعات و طرفدار دموکراتیزاسیون در یک مسیر میانه عربی معرفی میکند. او همچنین بیان میکند در کارنامه الجزیره همیشه تحولات فلسطین به خوبی پوشش داده شده است ویکی از دلایل تخصصی موفقیت الجزیره را استفاده از خبرنگارانی میداندکه به پیچیدگیها و ابعاد منطقه مورد نظر کاملا آگاه هستند.
پس از حوادث یازده سپتامبرنفوذ و محبوبیت الجزیره افزایش یافت؛ دولت قطرنیز آزادی عمل گسترده تری به این شبکه داد به گونهای که استقلال چشمگیری از ساخت سیاسی دوحه گرفت و به انتشار اخبار بدون سانسور با تحلیلهای جسورانه پرداخت این نوع تحلیلها و بازتابهای خبری برخلاف سیاست رژیمهای خودکامه سعودی و اماراتی و بحرینی بود.
دلیل خشم حکام عرب
همزمان با رشد تحولات منطقه الجزیره بخش انگلیسی خود را در سال ۲۰۰۶ تحت عنوان الجزیره انگلیسی راه اندازی کرد. بخش عربی الجزیره در نفوذ منطقهای و بخش انگلیسی در جهانی شدن الجزیره موفق عمل کردند. وداح خانفار مدیر سابق الجزیره وقتی در سال ۲۰۱۱ از مدیریت این شبکه کنار رفت و برای دلیل استعفایش گفت: پس از ۸ سال در جهانی کردن الجزیره موفق شده است و به هدفی که خواسته رسیده است.
دلیل خشم سران عرب از این شبکه حداقل سه عامل مهم است: ۱- شبکه الجزیره در نوعی گفتمان سازی انتقادی موفق بوده که گونهای هویت عربی را با قرائتی میانه از اسلام پیوند داده است وتوانسته است در دل عامه مردم نفوذ کند. ولیدبن طلال شاهزاده عربستانی در این زمینه میگوید الجزیره کانال توده هاست و العربیه کانال حاکمان. عربستان سعودی این گفتمان سازی عربی اسلامی به سبک الجزیره را مخالف هژمونی ایدئولوژیک خود و رهبری جهان عرب میداندکه همیشه سودای آن را در سر میپروراند.
۲- پس از موج بیداری اسلامی از سال ۲۰۱۱ به بعد الجزیره به پوشش گسترده اعتراضات پرداخت، هیلاری کلینتون در این مورد گفت: الجزیره به رهبر تبدیل شده است وبه معنای واقعی کلمه در حال تغییر ذهن و نگرش مردم است. برخی الجزیره را در اعتراضات تونس و مصر مقصر میدانستند خبرنگاران الجزیره در مصر بازداشت شدند وبسیاری نیز اخراج شدند. همچنین فیلمسازالجزیره در لیبی کشته شد. وداح خانفار مدیر سابق الجزیره برای رفع این اتهامات گفت: الجزیره ابزار انقلاب نیست ما انقلاب نمیکنیم وقتی اتفاق بزرگی میافتد ما در مرکز پوشش قرار داریم. عربستان که در ابتدا با منحرف نمودن بهار عربی در سوریه تا حدودی خود را از آسیب آن در امان میدید، اما همچنان از نفوذ الجزیره درایجاد موج دوم بهارعربی در عربستان نگران است. اکنون نیز موج جدیدی از این انقلابها در کشورهای الجزایر و سودان به راه افتثاده است و همچون تحولات سال ۲۰۱۱ عربستان و امارات بر ضد انقلاب مردمی این کشورها در حال فعالیت و نقش آفرینی هستند و الجزیره در برملا کردن این نقشآفرینی مخرب اصلیترین عنصر میباشد چنانکه اخیراً در گزارشی به مسأله انتقال کودکان سودانی برای جنگ در یمن پرداخت که خشم حکام سعودی و اماراتی را در پی داشت.
۳- الجزیره به شکل بی سابقهای باعث تقویت قدرت نرم قطر در بین مردم و جوانان کشورهای عربی شده است. این مساله باعث خشم سعودیها و اماراتیها شده است. این شبکه در مستندی که دو سال پیش بااستناد به سخنان «پاتریک توروس» سفیر اسبق آمریکا درقطر تهیه نموده بود پرده از اقدام عربستان و امارات برای کودتا در قطر در سال ۱۹۹۶ با کمک بحرین برداشت. عربستان در این دشمنی ریشه دار و اختلافات ارضی و ایدئولوژیکی که با قطر دارد قدرت نرم قطر را برخلاف منافع خود ارزیابی میکند بنابراین تلاشها از سوی ائتلاف عربی و رسانههای وابسته برای ضربههای اساسی به الجزیره همچنان ادامه دارد. ماه گذشته روزنامه نگار وابسته به عربستان» خالد المطرفی» در حساب توییتری خود از این ائتلاف خواست به ساختمان شبکه مذکور حمله کند. او نوشت: ائتلاف عربی [ضد یمن]بر اساس قوانین بینالملل حق دارد نه تنها سکوهای پرتاب موشکی را که به فرودگاه آبها اصابت کرد، هدف قرار دهد بلکه میتواند آمران، حامیان مالی و رسانهای این حمله را نیز هدف قرار دهد؛ به این معنا که شبکه الجزیره قطر میتواند یکی از اهدافی باشد که این ائتلاف حق حمله به آن را دارد. این نوع تهدیدات قبلا نیز وجود داشته برخی رهبران کشورهای عربی در سال ۲۰۰۳ و در جریان جنگ علیه عراق از جورج بوش، رئیس جمهور وقت آمریکا خواستند ساختمان شبکه خبری الجزیره را هدف قرار دهد. تونی بلر به این مساله اعتراف کرد و بعدها نیز سایت ویکی لیکس اسنادی در تایید آن منتشر نمود. اما آنچه تا کنون غیر قابل انکار است موفقیت قاطع الجزیره در برابر رسانههای عربی رقیب خود است و این تهدیدات در نتیجهای معکوس باعث افزایش محبوبیت این شبکه شده است.
ارسال نظرات