پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
10 تير 1398 - 12:23

شومَن بی‌منطق

درس گرفتن از گذشته، یکی از راه‌هایی است که می‌تواند به مدیریت و تصمیم سازی در روند‌های آینده کمک کند.
نویسنده : محمدرضا شبانی
کد خبر : 3329

پایگاه رهنما:

درس گرفتن از گذشته، یکی از راه‌هایی است که می‌تواند به مدیریت و تصمیم سازی در روند‌های آینده کمک کند. سردمداران آمریکا همیشه راهبرد مشخصی علیه جمهوری اسلامی ایران داشته‌اند؛ با این توضیح که در تاکتیک‌ها و کیفیت مواجهه با ایران متفاوت، اما درعین‌حال در هدف مشترک بوده‌اند.
ترامپ که راهبرد عریان و بدون پوششی را با عملیات پیچیده رسانه‌ای و روانی علیه ملت ایران به کار بسته، به دربسته خورده و از سر استیصال گاهی بر طبل جنگ می‌کوبد و گاهی هم بر شیپور مذاکره می‌دمد. همه هنر ترامپ و تیم جنگ‌طلب او در راهبرد «فشار حداکثری» خلاصه می‌شود؛ راهبردی که هدفش فروپاشی اقتصادی و کشاندن ایران پای میز مذاکره البته با قبول پیش‌شرط‌های آمریکا در مسائل هسته‌ای، موشکی و منطقه‌ای است، هرچند در لابه‌لای بلوف‌های آن‌ها در مورد تحریم، طبق سیاست کثیف چماق و هویج، پرچم مذاکره نیز به نشانه صلح بالا می‌رود تا شاید ایران در دام مذاکره گرفتار شود. این فشار حداکثری که با خروج آمریکا از برجام آغاز شد و با اخلال در بازار ارزی، به صفر رساندن فروش نفت ایران، تروریستی نامیدن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و تحریم پتروشیمی به اوج خود رسید. حالا قطار تحریم‌های کاخ سفید به مجموعه تحت مدیریت رهبر معظم انقلاب (مدظله‌العالی) و برخی شخصیت‌های سپاه و حتی وزیر امور خارجه رسیده است؛ دستوری که ترامپ هفته گذشته آن را صادر کرد و به‌زعم خودشان برای ایجاد محدودیت‌های مالی است. استیو منوچین، وزیر خزانه‌داری آمریکا برای اعتباربخشی به نسخه جدید تحریم‌ها و مؤثر نشان دادن آن‌ها گفت: «با این تحریم‌های جدید «میلیارد‌ها دلار» از دارایی‌های ایران مسدود می‌شوند.»
 
جمهوری اسلامی ایران که از تقابل و چالش چهار دهه‌ای خود با آمریکا درس‌ها گرفته و مفتخر به دریافت «دکترای دور زدن تحریم‌ها شده»، نه‌تن‌ها در برابر این فشار حداکثری تسلیم نشد، بلکه با به‌کارگیری میانبر‌های جدید، حصر اقتصادی را شکست و با یارگیری منطقه‌ای، به حجم قابل قبولی از مراودات اقتصادی با برخی کشور‌ها ازجمله، عراق، ترکیه، روسیه، چین و هند رسیده است. از طرفی اولتیماتوم ۶۰ روزه ایران در واکنش به انفعال اروپا در تأمین منافع ایران در ۱۸ اردیبهشت که البته موج دوم آن در روز‌های آتی آغاز خواهد شد و از همه مهم‌تر، شجاعت و جسارت در شلیک به ناموس تسلیحاتی آمریکا؛ یعنی عقاب فوق پیشرفته «گلوبال هاوک-MQ-۴»، همگی برآیند حقارت آمریکا و لفاظی‌های بی‌خاصیت او شد.
 
بنابراین، آمریکا هرچند گزینه‌های مختلف را برای ضربه زدن به ج. ا. ایران امتحان می‌کند؛ اما در بعد نظامی هدف قرار گرفتن پهپاد جاسوس ۲۲۲ میلیون دلاری نشان داد که با توجه به توان بالای نظامی ایران، هیچ گزینه محتمل و مستحکمی در چنته ندارد. از همین رو تنها مسیری که پیش روی خود می‌بینند، تحریم است؛ حربه بی‌اثری که در چند دهه گذشته وجود داشته و همچنان ادامه خواهد داشت، مثل تصمیم هفته پیش ترامپ که سعی کرد، به‌گونه‌ای وانمود کند که فصلی نو در حوزه تحریم‌ها آغازشده است. نشست خبری مینوچین که در آن چندین فرمانده سپاه وزیر مجموعه آن‌ها و حتی طرف‌های معامله با سپاه تحت تحریم قرار گرفتند، در این راستا ارزیابی می‌شوند؛ اما واقعیت آن است که حنای تحریم دیگر رنگی ندارد، چرا قانون کاتسا و تروریستی اعلام کردن سپاه، نقطه اوج فشار و تحریم علیه سپاه پاسداران بود، این دستور‌های بیخودی و نمایش گونه، نشان از تمام شدن برگ‌های برنده شومن بی‌منطق یعنی ترامپ است!

ارسال نظرات