09 تير 1398 - 17:29

بسته پُر از خالیِ اروپا

گام ضعیف و بسته "پر از خالی" اروپا نباید مانع برداشتن گام دوم هسته‌ای از سوی ایران شود و ادامه کاهش تعهدات از سوی ایران، کاملا اصولی و منطقی به نظر می‌رسد؛ چرا که اکنون تازه درخت مقاومت به ثمر نشسته و توقف در ایستگاه اینستکس تنها غرب را زیاده خواه می‌کند و بس!
نویسنده : حسین نمازی
کد خبر : 3317
 
کمتر از ۱۰ روز تا پایان ضرب الاجل ۶۰ روزه ایران به کشور‌های اروپایی باقی مانده تا منافع اقتصادی ایران را در چارچوب برجام، تأمین کنند. نشست مشترک برجام با شرکت معاونین وزرای خارجه به همراه فضاسازی‌ها و تبلیغات هوشمند غربی در وین، در همین راستا برگزار شد؛ نشستی که اروپایی‌ها در آن نوید تصمیماتی مهم و راهبردی را می‌دادند؛ اما تصمیم مهم همان راه اندازی اینستکس یا سازوکاری است که اروپایی‌ها مدت‌ها پیش از آن رونمایی کرده بودند، ولی از اجرای و آغاز تراکنش آن هیچ خبری نبود. اما سازوکار اروپایی ها، بیشتر از آنکه تصمیم راهبردی باشد، یک رفتار تاکتیکی و حرکت فریبنده است. چرا که در آن، هیچ یک از انتظارات ایران برآورده نخواهد شد. اروپا با این حرکت سعی می‌کند همچون چند سال گذشته، ایران را معطل و منفعل نگه دارد.
هر چند جریانی که از ابتدا هم مخالف مقابله به مثل و اقدام قاطع درمواجهه با تعلل و بی عملی اروپا بود، اکنون نیز سعی می‌کند از سازوکار اینستکس، به عنوان یک دستاورد یاد کند. به همین دلیل در این برهه دولتمردان ما باید توجه داشته باشند که چنین سازوکاری فاقد اعتبار و توان کافی برای تأمین منافع جهوری اسلامی ایران ذیل توافق برجام است. برای این فرضیه دلایل مختلفی وجود دارد:
اول اینکه، قرار بود INSTEX، حصار تحریمی که توسط آمریکا وضع شده بود، را بشکند و در برابر تحریم‌های یکجانبه و زورمدارانه آمریکا بایستد. این در حالی است که اروپایی‌ها اذعان می‌کنند سامانه آن‌ها ابزاری برای تجارت مشروع یعنی کالا‌های سفید و غیر تحریمی با ایران است.
دوم اینکه اینستکس یا همان سامانه اروپایی‌ها با انتظارات و مطالبات ایران، فاصله معناداری دارد؛ در حقیقت انتظار ج. ا. ایران از اروپایی ها، سازوکار جامع و پیچیده‌ای فراتر از غذا و دارو و... است. اروپا حتی اگر توان و جسارت کافی برای رویارویی با آمریکا بر سر مسئله هسته ایران ندارد، باید حداقل مطالبات ایران را برآورده کند؛ برای مثال مهم‌ترین حوزه‌ای که اروپا در قالب اینستکس باید به آن ورود می‌کرد، مسئله خرید و فروش نفت ایران بود که تعمداً هیچ اشاره‌ای به آن نشده است. یعنی اروپایی‌ها در قالب هر سامانه‌ای که قرار است در چارچوب آن، منافع ایران را تأمین کنند، باید به اندازه‌ای که تهران، تشخیص می‌دهد (تقریباً ۱.۵ میلیون بشکه نفت در روز) از ایران نفت خریداری کند؛ به همین دلیل یکی از مهم‌ترین نواقص و چالش‌های این سامانه، مسئله نفت است.
سوم اینکه، یکی از انتظارات مهم دیگر از INSTEX آغاز تراکنش بانکی بین ایران و سایر کشور‌ها است، اما این سازوکار بیشتر از آنکه به دنبال تبادل مالی باشد، به دنبال تهاتر کالا است و نمی‌خواهد و یا نمی‌تواند روابط بانکی بین ایران و بانک‌های بین المللی و اروپایی را عادی کند. این سامانه در واقع تضمین کننده اعمال تحریم‌های آمریکا در حوزه بانکی است. مضافاً اینکه قرار نیست با این سازوکار، ایران به ارز حاصل از فروش نفت یا صادرات کالا‌های غیر نفتی دست پیدا کند.
با این اوصاف، تجربه تاریخی و اطلاعات روشنی که در این زمینه وجود دارد، نشان می‌دهد INSTEX، اقدامی بسیار ضعیف و کمتر از توان اروپا است، چرا که کشور‌های اروپایی اگر واقعا بخواهند تعهدات خود در قالب برجام را اجرا کنند، می‌توانند با ورود شرکت‌ها و بانک‌های خود، ایران را منتفع کنند، اما متاسفانه مواضع و حتی بیانیه‌های آن‌ها نیز نشان نمی‌دهد که بخواهند مسیر تجارت و مبادله حقیقی مالی با ایران را فعال کنند، از طرفی اجرای همین سامانه‌ای که نام INSTEX بر خود گرفته نیز مشروط بر اجرای کامل FATF می‌دانند؛ بنابراین گام ضعیف و بسته "پر از خالی" اروپا نباید مانع برداشتن گام دوم هسته‌ای از سوی ایران شود و ادامه کاهش تعهدات از سوی ایران، کاملا اصولی و منطقی به نظر می‌رسد؛ چرا که اکنون تازه درخت مقاومت به ثمر نشسته و توقف در ایستگاه اینستکس تنها غرب را زیاده خواه می‌کند و بس!

ارسال نظرات