02 تير 1398 - 10:25
گفتگو| آیت‌الله اراکی: حلقه‌های مقاومت در منطقه امنیت را پایدار کردند/ فرهنگ و اقتصاد ما گرفتار «ستون پنجم» است

رئیس مجمع جهانی تقریب مذاهب گفت: ما باید ساختارمان را خودمان بسازیم و روی پای خودمان بایستیم و ساختارهای جهانی را وادار کنیم به ما احترام بگذارند

کد خبر : 3260

پایگاه رهنما:

یه نقل از خبرگزاری تسنیم، بیانیه «گام دوم انقلاب اسلامی» که بعد از 22 بهمن 97 و از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی منتشر شد، سرآغاز فصل جدیدی در جمهوری اسلامی ایران است، فصلی که از این پس باید با امید و تکیه بر جوانان بر مشکلات گذشته و ناکامی‌ها غلبه کرد و این کار جز با شناخت نقاط ضعف و قوت 40ساله انقلاب میسر نمی‌شود.

در ارتباط با دوم موضوع مهم این بیانیه، یعنی «مقاومت» و «عدالت»، به سراغ آیت‌الله اراکی رئیس مجمع جهانی تقریب مذاهب رفتیم.

وی از شاگردان مرحوم شهید صدر بود و بعد از بازگشت به ایران، فعالیت‌های علمی و سیاسی خود را ادامه داد. ریاست مرکز اسلامی انگلستان و نمایندگی مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری از دیگر مسئولیت‌های کارنامه وی است.

متن زیر مشروح گفتگو با آیت‌الله اراکی است که از منظرتان می‌گذرد:

تسنیم: با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید، با توجه به چهل سالگی انقلاب اسلامی و پیشرفت‌هایی که در زمینه‌های مختلف کسب کردیم، برای سوال اول بفرمایید اهداف اولیه انقلاب که استقلال، آزادی و عدالت بوده چه قدر پیشرفت داشته و چه قدر به اهدافی که تعیین شده رسیده است؟

آیت‌الله اراکی: بسم الله الرحمن الرحیم. یکی از اهداف انقلاب در درجه اول اسلام بود. اسلام یعنی عدالت و خدای متعال به رسول اکرم می‌فرماید خودت را چنین معرفی کن که " قُلْ آمَنْتُ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ کِتابٍ وَ أُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَیْنَکُمُ اللَّهُ رَبُّنا وَ رَبُّکُمْ"؛ من ماموریتم برقراری عدل است بنابراین وقتی رسول اکرم مردم را به اسلام فراخوان می‌کند یعنی فراخوانی به عدل! در جای دیگر در وصف رسول خدا در سوره نحل چنین آمده که فرمود «هَلْ یَسْتَوِی هُوَ وَ مَنْ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ»، این کسی که علی الصراط المستقیم است همان کسی است که یامر بعدل می‌کند.

در جای دیگر «یس و القرآن الحکیم إنک لمن المرسلین على صراط مستقیم»، را خدای متعال وصف رسول اکرم قرار داد این جا که می‌فرماید من یامر بعدل و یامر بعدل بحث رسول اکرم است که البته همین بحث در ائمه هدی هم جاری است چون تمام آن چه برای رسول خدا ثابت است به جز نبوت، برای خلفای او که ائمه و اوصیای او هستند ثابت است.

** دو مانع بزرگ در راه برقراری عدل؛ طاغوت و هوای نفس

بنابراین اساسا اسلام چیزی جز عدل نیست. وقتی قیام مردم به رهبری امام آغاز شد، حضرت امام قیام برای برقراری عدل یعنی برقراری اسلام کرد. برقراری عدل کار آسانی نیست زیرا دو مانع بزرگ در برقراری عدل در جوامع وجود دارد. مانعی در داخل هر جامعه‌ای وجود دارد، مانند عناصر، مجموعه‌ها، جریان‌های وابسته به طاغوت و... مانند طاغوتی که خود ایران را مورد ظلم خود قرار داده بود و  پیش از انقلاب بر سینه مردم نشسته بود و چنگالش در گوشت مردم ما فرو رفته بود. طاغوتی که در جهان حاکمیت دارد، امروز ما یک طاغوت جهانی داریم که بر جهان حاکمیت دارد و این یک مانع بزرگ است.

 
مانعی در داخل هر جامعه‌ای وجود دارد، مانند عناصر، مجموعه‌ها، جریان‌های وابسته به طاغوت و... مانند طاغوتی که خود ایران را مورد ظلم خود قرار داده بود و  پیش از انقلاب بر سینه مردم نشسته بود و چنگالش در گوشت مردم ما فرو رفته بود. طاغوتی که در جهان حاکمیت دارد، امروز ما یک طاغوت جهانی داریم که بر جهان حاکمیت دارد و این یک مانع بزرگ است.
 
 

آمریکا و هم پیمانانش نیز مانع دیگری هستند. دو دسته همپیمان برای آمریکا داریم، یک دسته از هم پیمانان بخشی از شخصیت طاغوتی آمریکا هستند نظیر اروپا و بعضی کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس نظیر کشوری که نام خودش را اسرائیل گذاشته و اصولا کشور و دولت نیست و این‌ها بخشی از ماهیت آمریکا هستند.

بخش دیگری هستند که زیر ظلم آمریکا هستند و به وسیله آمریکا له شده‌اند و از روی ناچاری خواه ناخواه دنباله روی آمریکا شده‌اند که بخش اعظم جهان از این دست انسان‌ها و دولت‌ها هستند. این بخش اول مانع است و این مانع، مانع کمی نیست و مانع بزرگی است. مانع دیگر مانعی است که از روحیه‌های تنگ و خاک مدار بعضی از انسان هاست. وقتی می‌گوییم "خاک مدار" یعنی مادی‌گرایی و این هواهای نفسانی آنها را وادار می‌کند که در برابر عدل بایستند چون می‌خواهند برای خود امتیازاتی بیش از دیگران قائل شوند چیزی که با عقل در تضاد است و این دو مانع در برابر عدل همیشه بوده است. همین دو مانع در حکومت امیرالمومنین وجود داشته و معاویه در برابر حکومت امیرالمومنین، یکی از این موانع بود. 

اما در ارتباط با سوال شما که مسیری که در این چهل سال آمدیم چگونه بوده است، ما برای رسیدن به هدف مطلوب راه زیادی داریم که بخواهیم به عدالت اسلامی دست پیدا کنیم اما ما توانستیم مناسبات حاکم بر کشورمان را در منطقه بشکنیم و این مناسبات و میزان‌ها را عوض کنیم.

تسنیم: اینکه سیطره قبل از انقلاب نیست...

آیت‌الله اراکی: بله، این سیطره کاملا از بین رفته و نابود شده، آن چه بیشترین مانع ماست، در حقیقت مانع درونی است. مانع درونی گاهی از مانع بیرونی سخت‌تر است. مانع بیرونی تلاش دارد از مانع درونی استفاده کند و می‌بینید سران آمریکا دائم می‌گویند ما این تحریم که تحمیل می‌کنیم بر ایران و فشاری که بر ایران وارد می‌کنیم، برای این است که مردم را از حکومت جدا کنیم و در حقیقت مقصود مردم نیستند. این که می‌گویند می‌خواهیم مردم را در برابر حکومت به موضع‌گیری وادار کنیم، معنی‌اش این است که ما می‌خواهیم جریان‌هایی که به شکلی با عدالت سازگار نیستند، با ارزش ها و آرمان‌های انقلاب در درون سازگار نیستند این ها را پشتیبانی کنیم که بتوانند بر ایران سیطره پیدا کنند و قدرت را دست بگیرند.

 
ما ستون پنجمی داریم که این ستون پنجم برای دشمن کار می‌کند. از لحاظ فرهنگی همان کاری را می‌کند که دشمن می‌خواهد.  از لحاظ اقتصادی هم همین طور است. مسئله اقتصاد مسئله مهمی است مسئله اقتصاد مولفه مهمی از مولفه‌های اقتدار است...
 
 

بنابراین ما با یک مشکل داخلی روبه رو هستیم. متاسفانه ما یک اشکالی داریم در بعضی از جریان‌ها که وابسته به بیرون بودند یعنی غرب گراها. این جریان به شکلی ستون پنجم دشمن بودند و باید صراحتا گفت ما ستون پنجمی داریم که این ستون پنجم برای دشمن کار می‌کند. از لحاظ فرهنگی همان کاری را می‌کند که دشمن می‌خواهد.  از لحاظ اقتصادی هم همین طور است. مسئله اقتصاد مسئله مهمی است، مسئله اقتصاد مولفه مهمی از مولفه‌های اقتدار است.

** اساتیدی داریم که باور دارند باید شاگردی غربی‌ها را کنیم

در عرصه دانش نسل اول انقلاب توانست سد حقارت در طبقه دانشمند را بشکند اما علی رغم موفقیت‌های بزرگی که در عرصه دانش داشتیم این را باید به صراحت عرض کنیم که طبقه اهل دانش ما خودباوری نداشتند یعنی باورشان نمی‌شد که بتوانند در عرصه دانش گام‌های بلندی بردارند. ما حتی در عرصه دانش هم اشکال داشتیم و یک روحیه خودباخته‌ای در عرصه دانش داشتیم. بودند اساتیدی در دانشگاه‌ها که عناصر اهل دانش هم بودند ولی این باور در آنها جا افتاده بود که کاری از ما ساخته نیست و اگر بخواهیم هر چه در عرصه دانش پیش برویم باید پای میز استادیِ اساتید غربی و پای درس آنها بنشینیم و همه چیز را از آنها بیاموزیم و چیزی از خود نمی‌توانیم داشته باشیم.

امروز در برابر یک جهش علمی در کشورمان هستیم و ما در خیلی از رشته‌های علمی اول، دوم، سوم یا چهارم هستیم و در خیلی از رشته‌های علمی حداقل پایین‌ترین رتبه‌مان این است که در زمره بیست کشور اول جهان باشیم. این آخرین رتبه‌ای است که ما داریم و دستاورد بزرگی است یعنی یک کشوری که هیچ دستاورد علمی نداشت به اینجا رسیده است.

اگر حساب کنیم در حقیقت بعد از قتل امیرکبیر، در ایران به شکلی صفحه دانش و تولید دانش بسته و متوقف شد و بعد از انقلاب بود که دوباره این ورق برگشت، دوباره این صفحه و این دفتر آغاز شد. در طول چهل سال گذشته، امروز ما در یک پایه بسیار ارزشمند علمی قرار داریم و این یکی از بزرگترین دستاوردهای انقلاب ماست. یکی از مولفه‌های قدرت، دانش و اقتصاد و فرهنگ و نیروی نظامی است. این ها مولفه‌های اقتدارند و ما بحمدالله در تمام این مولفه‌های اقتدار دست اول یا دست بالا را داریم.

 
اگر حساب کنیم در حقیقت بعد از قتل امیرکبیر، در ایران به شکلی صفحه دانش و تولید دانش بسته و متوقف شد و بعد از انقلاب بود که دوباره این ورق برگشت، دوباره این صفحه و این دفتر آغاز شد. در طول چهل سال گذشته، امروز ما در یک پایه بسیار ارزشمند علمی قرار داریم...
 
 

تسنیم: یکی از بخش هایی که می شود در مورد آن به عنوان مولفه اقتدار نام برد این است که انقلاب بالاخره باید در حوزه دولت سازی موفق شود. برخی‌ها معتقدند علی رغم پیشرفت‌هایمان اما در دولت سازی موفق نبودیم و نتوانستیم تئوری سازی کنیم. برخی از دولت‌ها بر سر کار آمدند، از تکنوکرات‌ها تا جریان اعتدال، دولت‌هایی که صراحتا افتخار می‌کردند و می‌کنند به لیبرالیسم و لیبرال بودن و برخی چیزهایی که با آموزه‌های اولیه انقلاب در تضاد است. شما فکر می کنید در حوزه دولت‌سازی خوب عمل نکردیم یا فکر می‌کنید در مصادیقی که برای ریاست دولت‌ها انتخاب شدند ضعف داشتیم؟

آیت‌الله اراکی: اتفاقا معتقدم در حوزه دولت سازی توانستیم موفق عمل کنیم. اینکه در ساختار دولت‌ها، جریان‌های مختلفی وجود داشته باشند و مع ذلک بتوانیم جهت‌گیری اصلی دولت‌ها را به سمت اهداف انقلاب هدایت کنیم، نشان دهنده اقتدار انقلاب و اقتدار مدیریتی است که در انقلاب حاکم بود. ما به دولت‌ها خیلی ایراد داریم. از دولت مرحوم آیت‌الله هاشمی گرفته تا بعد، به هر دولتی ایرادات کلانی داریم -نه ایرادات خرد- مع ذلک وقتی شما این مجموعه و این پازل را نگاه می‌کنید، با این که این پازل هر بخشش یک شکست‌هایی دارد اما در اختیار سیستم بوده یعنی سیستم کلان که با مدیریت ولی فقیه مدیریت می‌شده، این پازل را به سمت هدف خودش منسجم نگه داشته است.

شما فرض کنید دولتی اشکالاتی دارد، دولتی که می‌رود محاسنش می‌ماند و اشکالاتش برطرف می‌شود. ما روی هم رفته مدیریت موفقی داشتیم به دلیل اینکه توانستیم 40 سال مملکت را مدیریت کنیم و به سمت اهدافِ اقتداریِ انقلاب حرکت کنیم. در رابطه با جمهوریت انقلاب ما توانستیم جمهوریت را کاملا پیاده و تثبیت کنیم.

در این 40 سال قریب به 40 انتخاب داشتیم از مقام معظم رهبری که بالاترین هرم قدرت است که توسط خبرگان منتخب مردم برگزیده شدند، تا ریاست جمهوری تا نمایندگان خبرگان تا نمایندگان شوراها و همه اعضای این ساختار که در مملکت داریم، با انتخابات مردمی بوده و ادامه‌دار است و ما توانستیم انتخابات مردمی را در وقت و موقع خودش پیاده کنیم. این دستاورد بزرگی است که بتوانیم یک حکومت مردمی داشته باشیم. بعد 40 سال نه حکومت نظامی در مملکت مان برقرار شده نه اعمال زور در برقراری دولت به کار رفته و با اینکه 8 سال جنگیدیم، ما 40 سال است می‌جنگیم.

 
آن چه مشکل داشتیم تاکنون این بود که رقابت های انتخاباتی به نظرم رقابت های سالمی نبوده یعنی در حقیقت مشکلی که ما در رقابت های انتخاباتی داشتیم تقلید از غربیان در نحوه انتخابات بود، در حالی که ما معیار و ارزش و روش‌های خودمان را در رقابت انتخاباتی نداریم.
 
 

هشت سال جنگ نظامی‌ نداشتیم؟ آن هم جنگ نظامی رو در رو و این که فرض کنیم ناچاریم در سوریه باشیم، به شکلی دفاع از خود نظام است یا در عراق حضور داشته باشیم. کسانی که در عراق اوضاع را به هم می‌زنند ما را هدف قرار دادند، منتهی خدای متعال ترسی از جمهوری اسلامی در دل آنها انداخت که جرات ندارند مستقیم جمهوری اسلامی را هدف قرار بدهند، بعد از دفاع هشت ساله ما این هیبت عظیمی که خدای متعال برای جمهوری اسلامی در دل دشمن انداخت، از دشمن جرات مقابله نظامی مستقیم را گرفته است.

عرض کردم مشکلی که ایجاد شد این بود که نیروهای انقلاب در عرصه رقابت‌های انتخاباتی یک مقدار اقتدار و قدرت و توان خودشان را تا حدودی پایین آوردند یعنی آن چه مشکل داشتیم تاکنون این بود که رقابت های انتخاباتی به نظرم رقابت های سالمی نبوده یعنی در حقیقت مشکلی که ما در رقابت های انتخاباتی داشتیم تقلید از غربیان در نحوه انتخابات بود، در حالی که ما معیار و ارزش و روش‌های خودمان را در رقابت انتخاباتی نداریم. ما نیاز نداریم در رقابت انتخاباتی به هم فحش دهیم، همدیگر را متهم کنیم حتی به آنچه واقعیت ندارد. متاسفانه در رقابت های انتخاباتی دیدیم بعضی رقبا چه طور با رقیب خودشان برخورد می‌کردند، کوبیدن رقیب آن هم کوبیدن نادرست! ما این نظریه که "هدف وسیله را توجیه می‌کند"، نداریم.

این داستان خیلی عجیب است که در زمان قبل امیرالمومنین (این روایت هم در نهج البلاغه و هم در کتب روایی ماست)، فارس ها یا موالی عجم که گاهی بیشتر از خود عرب‌ها بودند، این‌ها را شهروند درجه دو تلقی می‌کردند و لذا آن مقداری که از بیت المال و از امتیازات دولت به این‌ها می‌دادند کمتر از آن چیزی بود که به عرب‌ها می‌دادند، این سنت شده بود و خلیفه اول و دوم این سنت را پایه گذاری کرده بودند که عرب باید بیش از عجم از امتیازات دولت بهره بگیرد لذا سهمشان در بیت‌المال کمتر بود.

 
ما از نظر دولت سازی یک دولت هستیم و این که رقابت انتخاباتی داریم نشان دهنده اقتدار دولت است، منتهی این اقتدار را به شکل دیگری دوست داریم، اینکه اقتدار در مسیر عدل باشد و در مسیر رعایت آرمان‌ها باشد.
 
 

امیرالمومنین که آمدند و خلافت را به دست گرفتند -که البته خلافت ظاهری بود-، گفتند سنت ما، سنت عدل است و من به سیره رسول‌الله عمل می‌کنم، فرقی نزد من بین عرب و عجم و سیاه و سفید نیست. سهم همه را از بیت المال یکسان کردند و این یکی‌ از دلایل شورش‌هایی بود که برعلیه امیرالمومنین اتفاق افتاد. کسانی که شورش کردند خودشان تصریح می‌کردند و به زبان می‌آوردند که چه کاری است که همه را یکسان قرار می‌دهی؟

بعضی از شخصیت‌هایی که برعلیه امیرالمومنین شورش کردند، قبل از شورش پیش امیرالمومنین رفتند و گفتند من و برده را هر دو یکسان حساب می‌کنی؟ ایرانیان یا به اصطلاح عجم‌ها خدمت امیرالمومنین آمدند و گفتند اگر شما می‌خواهید حق ما را بدهید از آن گذشتیم، شما همان طور مثل قبلی‌ها رفتار کنید  تا وقتی حکومت شما پایدار و مستقر شود.

حضرت امیر فرمایش عجیبی دارند و به چنین مضمونی می‌فرمایند، به خدا سوگند مادامی که ستاره‌ای می‌درخشد، من هیچ گاه از جور برای برقراری عدل استفاده نخواهم کرد و این مسئله‌ای بود که امیرالمومنین پایه‌اش را ریخت اما متاسفانه این اصل تا حدودی از سوی بعضی جریان‌های سیاسی ما نادیده گفته می‌شود و کار ما را در مسیر دولت سازی -نه در مسیر تحقق اهداف- کُند می‌کند و الا از نظر دولت سازی یک دولت هستیم و این که رقابت انتخاباتی داریم نشان دهنده اقتدار دولت است، منتهی این اقتدار را به شکل دیگری دوست داریم، اینکه اقتدار در مسیر عدل باشد و در مسیر رعایت آرمان‌ها باشد.

باید به این مسئله باور داشته باشیم که در دنیا حرف برای زدن داریم، در منطقه قدرت اول هستیم، در جهان حرف برای زدن در عرصه سیاست و فرهنگ داریم، اگر دولت قدرتمندی نبودیم آمریکا تمام دنیا را برعلیه ما بسیج نمی‌کرد. آمریکا که خود را قدرت اول جهان می‌داند در برابر ایران مستاصل شده و خود رهبران آمریکا اقرار می‌کنند ما نمی‌توانیم به ایران حمله کنیم. 

منتهی نقدی که به دولت‌ها داریم این است که مردم به هر دلیل شما را امین می‌دانند پس باید پاسدار آن ارزش‌ها و آرمان‌هایی که شهدا به خاطر آن آرمان‌ها و ارزش‌ها به شهادت رسیدند، باشید. سوگندهایی که هم رئیس جمهور و هم نماینده مجلس ادا می‌کند، پاسداری از عدالت و انقلاب و پاسداری از آرمان و ارزش‌های قانون اساسی است. این چیزهایی است ما انتظار داریم که در عمل به این‌ها پایبند باشید و امتحان بد پس ندهید، ما به همه انتقاداتی که داریم مع ذلک معتقدیم چارچوب کلان شخصیت آنها چارچوب سالمی است و خارج از سیستم نیستند.

ممکن است به سیاست‌ها ایراد داشته باشیم که چرا این سیاست را شما اعمال می‌کنید اما به این معنا نیست که شخصیت طرف را خارج از چارچوب می‌دانیم به هر حال این که یک شخصیتی از سوی شورای نگهبان تایید می‌شود، معنی‌اش این است که درون نظام است، در چارچوب است منتهی در چارچوب بودن به معنای خطا نکردن نیست، به معنای تحت تاثیر فضاهای بیگانه ساز قرار نگرفتن نیست، معنی‌اش این نیست که هوای نفس در آنها اثر نکند و آنها را ضعیف نکند.

یک اقدام مهم و یک دستاورد دیگر برای ما امنیت بود. امنیت برای کشوری که انقلاب کرده خیلی مهم است و موجب بقای آن است. بالاخره امنیت ما با امنیت کشورهای دیگر متفاوت است ما قادر به صدور انقلاب هستیم. امروز فکر می کنید شرایطی که ما برای صدور انقلاب در کنار حفظ آن داشتیم در چه مرحله‌ای قرار دارد؟ این حلقه‌های مقاومت که در منطقه و در دنیا برای حراست از عدالت و مقابله با طاغوت تشکیل شده، چه قدر توانسته پایداری داشته باشد و ما برای امنیت‌مان امروز در منطقه چه اقداماتی انجام دادیم و به کجا رسیدیم. یک زمانی برای تفرقه بین شیعه و سنی و همه کشورهای دنیا کار می‌کردند اما امروز ما مدعی وحدت بین شیعه و سنی هستیم.

** انقلاب اسلامی یک مسئله هویتی و ذاتا «صدوری» است

یک نکته‌ای را باید به آن توجه کنیم، مسئله صدور انقلاب برایمان روشن خواهد شد که معنی آن چیست و مقصود از صدور انقلاب چیست و هم مسئله وحدت بین شیعه و سنی بلکه وحدت بین همه تیره‌ها، مجموعه‌ها، اقوام و همه بخش‌های جامعه اسلامی برایمان روشن‌تر خواهد شد. واقعا انقلاب ما برای برقراری عدل و مقابله با ظلم و ستیزگری و استکبار بود. این ماهیت انقلاب ما بود. این هویت انقلاب ماست و همین نقطه قدرت انقلاب ماست.

 
ما می‌توانیم انقلاب را در خود آمریکا صادر کنیم این که مقام معظم رهبری پیامی برای جوانان اروپا و آمریکا صادر کردند نظر به این نکته دارند. امام ما و هم چنین مقام معظم رهبری معتقد هستند و درست هم هست این اعتقاد که آن چه ما را با همه مردم دنیا پیوند می‌دهد همین عدالت خواهی است
 
 

انقلاب ما ذاتا صدوری است یعنی ذاتا یک انقلابی است که صدورش هم دست ما نیست، «هویتی» است. انقلاب ما با همه مردم جهان و با همه مظلومین و مستضعفین جهان پیوند هویتی دارد. ما می‌توانیم انقلاب را در خود آمریکا صادر کنیم این که مقام معظم رهبری پیامی برای جوانان اروپا و آمریکا صادر کردند نظر به این نکته دارند. امام ما و هم چنین مقام معظم رهبری معتقد هستند و درست هم هست این اعتقاد که آن چه ما را با همه مردم دنیا پیوند می‌دهد همین عدالت خواهی است و لذا عدالت خواهی ما طبیعتا صدوری است یعنی اصلا جریانی نیست که محدود به مرز باشد، طبیعتا صادر می‌شود. این را ما صادر نمی‌کنیم، ما که این پرچم را برافراشته بداریم خود به خود مردم جهان همراه ما خواهند شد، مگر ما انقلابمان را به سوریه، عراق یا لبنان یا یمن صادر کردیم؟ ما که صادر نکردیم ما پیام داشتیم.

انقلاب ما پیام و هویت داشت. این هویت کاری کرد که صدام از بین رفت، این هویت کاری کرد که قدرت آمریکا در منطقه محدود شد و آمریکا در منطقه چنین نیست که هرکاری بخواهد بکند یک وقتی یکی از رهبران آمریکا، -فکر کنم کلینتون بود- می‌گفت می‌بینیم هر جا می‌رویم ایران در برابر ماست حتی ایران آمده در بیخ گوش ما قدرت نمایی می‌کند.

** عدالت به‌دست کارگزار غیرعادل برقرار نمی‌شود

لذاست که ما در درون هم باید متوجه باشیم که مسئولیت دولتمردان ما در درجه اول برقراری عدالت است و این برقراری عدالت هم معنیش این است که باید کارگزاران عادل باشند چون محال است عدالت به دست غیر عادل برقرار باشد یکی از اصولی که باید در انقلاب تبین شود این است که نماینده مجلس ما باید عادل باشد، اصلا در سوگندی که برای نمایندگی مجلس در قانون اساسی پیش‌بینی شده این است که نماینده مجلس سوگند می‌خورد که عادل باشد. نماینده مجلس باید عادل باشد، وزیر ما باید عادل باشد تا چه برسد به رئیس جمهور که باید عادل باشد و عدالت تنها یک ایده ذهنی نیست، باید در رفتار عادل باشد. اصلا عدل یک مقوله رفتاری است نه یک مقوله گفتاری یا یک مقوله پنداری.

اساسا عدل یک مقوله رفتاری است تا کسی در رفتارش عدل نداشته باشد او را نمی‌شود عادل گفت. اگر ما واقعا این را رعایت کنیم نیروی انتظامی ما از بالا تا پایین عادل باشند، مدیران ما، تشکیلات اداری ما از وزرا و وزیر گرفته تا مدیرکل به پایین باید عادل باشند و این یک ساختاری است که البته در جای خود باید بیشتر تبیین شود. ما هنوز نتوانسته ایم که این عدالت را به این شکل در تمام رده ها اجرا کنیم البته انصاف را باید گفت ما بهترین مسئولین را امروز در رده های بالا داریم .

 
نماینده مجلس باید عادل باشد، وزیر ما باید عادل باشد تا چه برسد به رئیس جمهور که باید عادل باشد و عدالت تنها یک ایده ذهنی نیست، باید در رفتار عادل باشد. اصلا عدل یک مقوله رفتاری است نه یک مقوله گفتاری یا یک مقوله پنداری.
 
 

یکی دیگر از مشکلات ما این است که گاهی دیگران، غیر عدل را پوشش عدل می‌دهند و بر ما تحمیل می‌کنند این را باید خوب متوجه شویم، این احتیاج به هوش و فراست دارد و یک بینش می‌خواهد، یک دانش می‌خواهد. مدیران کلان کشور ما باید دانش اسلامی شان دانش بالایی باشد. نمی‌شود یک مدیر کلان اسلامی یک مدیر کلان کشور ما فقط اکتفا کند به آن تخصص خاص خودش. چرا؟ چون می‌خواهد تصمیم بگیرد و تصمیم را چه طور می‌خواهد بگیرد؟ تصمیم در چارچوب آرمان‌های اسلامی و باید با ارزش‌های اجتماعی در همه عرصه‌ها آشنا باشد نه این که با مبانی غربی بخواهد سیاست گذاری کند یا با نگاه غربی به مسائل نگاه کند.

یک اصلی که به نظرم در وزارت خارجه هنوز جا نیفتاده، این است که وزیر خارجه ما و کلا مدیران وزارت خارجه ما حق ندارند در برابر بیگانگان تواضع کنند. تواضع خیلی خوب است، تواضع یکی از صفات اخلاقی خیلی مثبت است منتهی کسی که با احکام اسلام آشنا نباشد این خیال می‌کند تواضع همه جا خوب و غیر از احترام است. تواضع یعنی به اصطلاح خودش را کوچک کند. یادم هست وقتی که قرارداد کمپ دیوید بین عرفات و بین نخست وزیر وقت رژیم اشغالگر امضا شد، وقتی خواستند از ساختمانی خارج شوند، عرفات به زور به طرف اسرائیلی گفت "تو باید جلو بیفتی، تو باید جلو بیفتی!" به زور هولش می‌دادند که جلو بیفتد و این پشت سرش باشد یا مثلا گاهی دیدم مسئولین خودمان گاهی که در برابر یک مسئول خارجی رفتارشان، رفتار متواضعانه‌ای است که این درست نیست.

 
یادم هست وقتی که قرارداد کمپ دیوید بین عرفات و بین نخست وزیر وقت رژیم اشغالگر امضا شد، وقتی خواستند از ساختمانی خارج شوند، عرفات به زور به طرف اسرائیلی گفت "تو باید جلو بیفتی، تو باید جلو بیفتی!" به زور هولش می‌دادند که جلو بیفتد و این پشت سرش باشد یا مثلا گاهی دیدم مسئولین خودمان گاهی که در برابر یک مسئول خارجی رفتارشان، رفتار متواضعانه‌ای است که این درست نیست.
 
 

تسنیم: همین نگاه‌هاست که منجر به برجام می‌شود...

آیت‌الله اراکی: بله، این نگاه هاست که منجر به ضعف ما می‌شود. ما نقطه اصلی مشکلمان در این چند سال اخیر این است که دشمن در ما طمع کرده است این نکته در روایات و منابع دینی ما زیاد است که طوری رفتار نکنید که دشمن شما را کوچک بشمارد و دشمن در شما طمع کند در دشمن احساس کند که شما حاضرید در برابر فرمان اودر برابر اراده او خم شوید این احساس در دشمن نباید پیش بیاید متاسفانه بعضی از رفتارها، بعضی از سیاستگذاری ها این احساس را در دشمن به وجود آورده‌اند. الان چرا آمریکا می‌گوید می‌خواهیم کاری کنیم ایران در تصرفات و رفتارش تغییر ایجاد شود، چرا؟ یعنی آنها پس نشانه‌ای می بینند که ممکن است در رفتارمان تغییر ایجاد کنیم چرا این حرف را ده سال پیش نمی‌زدند چرا 20 سال پیش نمی‌گفتند.

این نشان دهنده این است که ما در رفتار دیپلماتیک خودمان درست رفتار نکردیم. این‌ها مطالب دقیقی است که می‌گویم با همه اراداتی که من به مجموعه وزارت خارجه دارم، نسبت به شخصیت بزرگواران از وزیر خارجه تا معاونینش و نسبت به شخصیت شخصی آنها نه شخصیت سیاسی شان ارادت دارم و می‌دانم آدم‌های درست و دین دار و معتقدی هستند، منتهی دین داری یک مطلب است و سیاست مداری مطلب دیگری است. سیاست‌مداری باید سیاست مداری اسلامی و روی اصول اسلامی باشد.

ما معتقدیم ساختاری که داریم اگر مقتدرانه عمل کند، ساختارهای دیگر ناگزیرند که با ساختار ما هماهنگ شوند مگر در انقلاب ما چه اتفاقی افتاد؟ مگر در جنگ چه اتفاقی افتاد؟ مگر ما وادار نکردیم سازمان ملل را که بیاید و رسما اعلام کند که صدام متجاوز است و ایران حق دارد مگر ما این کارها را نکردیم؟

تسنیم: همان مقاومتی که جمهوری اسلامی درباره سوریه و دولت قانونی این کشور انجام داد.

آیت‌الله اراکی: کاری کردیم که ساختارهای جهانی زانو بزنند. وقتی ببینند ما مقتدریم، ناگزیراند در برابر قدرت ما خم شوند. این اقتداری است که در پی آن هستیم و این اقتدار را داریم و اثبات هم کردیم.  الان کشورهایی مانند انگلیس، فرانسه و آلمان که به شکلی در همان حلقه آمریکا قرار دارند چه کار می‌خواهند بکنند؟ می‌خواهند کاری کنند که در برابر آنها زانو بزنیم. دهه‌های گذشته انقلاب ما آمدیم روی پای خودمان ایستادیم و دشمن در برابر ما زانو زد. صدام یک نماد بود، صدام یک شخص نبود! صدام یک حاکم عادی نبود، صدام کسی بود که نماد اقتدار جهانی یعنی نماد استکبار جهانی بود که آمد بر علیه ما با پشتوانه تمام اقتدار استکبار جهانی ما را خم کند و ما را در برابر قدرت استکبار جهانی وادار به زانو زدن کند.

 
دهه‌های گذشته انقلاب ما آمدیم روی پای خودمان ایستادیم و دشمن در برابر ما زانو زد. صدام یک نماد بود، صدام یک شخص نبود! صدام یک حاکم عادی نبود، صدام کسی بود که نماد اقتدار جهانی یعنی نماد استکبار جهانی بود که آمد بر علیه ما با پشتوانه تمام اقتدار استکبار جهانی ما را خم کند و ما را در برابر قدرت استکبار جهانی وادار به زانو زدن کند.  اما ما چه کردیم؟ او به زانوزدن افتاد.
منبع: تسنیم

ارسال نظرات