«تیم ب»، اصطلاحی است که پس از پخش تیزر کوتاهی از گفت و گوی وزیر امور خارجه ایران در نیویورک با شبکه خبری فاکس نیوز، در رسانه های داخلی و خارجی مورد توجه قرار گرفت.
«محمد جواد ظریف» در این گفت و گو جنگ طلبان را چهار شخصیت از چهار کشور معرفی کرده و گفته است: بولتون، «بی بی»، بن سلمان و بن زاید در پی جنگ با ایران هستند.
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در توییتی با ضمیمه کردن طرح جان بولتون برای خروج از برجام پیش از سمت فعلی او خطاب به رئیس جمهور آمریکا نوشت: " آقای ترامپ! قابل توجه در صورتی که قبلاً ندیده باشید. پیش از این که جان بولتون را به کار بگیرید، این طرحی بود که وی و همدستانش در "تیم بی" برای ایران داشتند. یک نقشه مفصل برای اطلاعات جعلی، جنگ دائمی و حتی پیشنهادات توخالی برای مذاکره. تنها تفاوت این بود که در آن طرح، شماره تلفن گنجانده نشده بود."
تیم «بی» چه کسانی هستند؟
جان بولتون، بنیامین نتانیاهو، محمدبن سلمان و محمدبن زاید چهار عضو تیم ب هستند که انگیزه دشمنی آن ها با ایران، از رویای تسلط بر جهان تا کینه های تاریخی و مذهبی گسترده است.
بولتون مشاور امنیت ملی ایالات متحده آمریکا است. او از 9 آوریل 2018 پس از کش و قوس های بسیار سرانجام به جرگه ترامپی های کاخ سفید وارد شد. سیاستمداری که بیش از آنکه در جهان دیپلمات شناخته شود، جنگ طلب معرفی می شود.
«رژیم چنچ» از پروژه های مورد علاقه اوست و او در راستای همین علاقه از طرفداران و حتی نظریه پردازان اصلی حمله ویرانگر آمریکا به عراق به بهانه سلاح های شیمیایی موهوم بود. تلاش او برای تغییر رژیم لیبی هم این کشور را در آستانه ویرانی قرار داده است. رژیم چنج در سوریه هم هدف ویژه بولتون و هفکرانش طی یک دهه گذشته بود که تاکنون با شکست روبرو شده است.
تغییر رژیم در ایران و کره شمالی از تازه ترین اهداف تعریف شده در اندیشکده «آمریکن اینترپرایز» به ریاست بولتون بوده و به شدت در حال پیگیری است. انجمن های یهودی از میزبانان همیشگی این دیپلمات آمریکایی هستند و چندی است با منافقین ایرانی هم حشر و نشر گسترده ای داشته است.
بولتون تسلط بر جهان را رسالت ایالات متحده آمریکا می داند و برای تحقق این رسالت در تلاش است، ایران از بهمن 57 تاکنون نه تنها در مسیر این تحقق گامی برنداشته بلکه با استقلال خود، انجام این هدف را با چالش های زیادی مواجه کرده است.
با حضور بولتون و مایک پمپئو در کنار رییس جمهوری تاجر مسلک آمریکا، سیاست خارجی آمریکا به اذعان تحلیلگران داخلی این کشور در یکی از رادیکال ترین دوره های خود قرار داد. سیاست تمامیت خواهانه بولتون با بهره گیری از پمپئو، سرعت تندروی های ذاتی ترامپ را شتاب داده و به سمت باتلاق تنش و انزوا هدایت خواهد کرد.
«ب» دوم تیم «ب»، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی است. اگر بولتون در دشمنی با ایران آهسته و پنهان گام برمی دارد، اما نتانیاهو در هر فرصتی تند و آشکار علیه ایران موضع گیری و اقدام می کند. رهبر حزب لیکود که به کمک برگ برنده ترامپ از مهلکه شکست در انتخابات نجات یافت از مشوقان اصلی رییس جمهوری آمریکا در اقدام علیه ایران است و رژیم صهیونیستی حتی از تنش های نظامی در این زمینه استقبال می کند.
نخست وزیر رادیکال رژیم اشغالگر قدس؛ حضور ترامپ در کاخ سفید و خروج او از برجام را فرصت مغتنمی می داند که طی آن پروسه ایران هراسی و ایران ستیزی خود را تکمیل کند.
نتانیاهو در طلب جغرافیای خاورمیانه برای اشغالگری و نابودی کشور فلسطین است. در این مسیر با تهدید و تطمیع اعراب را با خود همراه کرده و اکنون ایران سدی بزرگ در راه یاغیگری های این رژیم است.
سومین «ب» در تیم مورد اشاره ظریف، «بن سلمان» ولیعهد جوان عربستان سعودی است. بن سلمان در تداوم پروژه ایران ستیزی آل سعود، با بهره گیری از تنش های تاریخی و مذهبی با ایران و همچنین با تکیه بر دلارهای نفتی خلیج فارس، تلاش می کند تاجر کاخ سفید را قانع کند که ایران دشمن صلح منطقه و جهان است.
ترامپ هم برای قانع شدن انگیزه های بسیار دارد که پر کردن زرادخانه های عربستان با سلاح های آمریکایی از مهم ترین آن است. تامین امنیت رژیم صهیونیستی از طریق تقویت محور عبری-عربی در خاورمیانه و بسترسازی برای معامله موسوم به معامله قرن هم از پشت پرده پیوند «بی» ریاض (بن سلمان) با «بی» واشنگتن (بولتون) و «بی» تل آویو دارد.
ضلع چهارم «ب» اما برخلاف اضلاع دیگر، قدم های ابتدایی خود را در عرصه جهانی تجربه می کند. در این بازی بزرگان « بن زاید آل نهیان» در پی گشودن فصلی تازه به نام امارات متحده عربی در جهان است.
«ب» ها از ایران چه می خواهند؟
گمانه و حدس درباره اهداف تیم بی و آنچه برای ایران در سر دارند کار چندان ساده ای نیست. ترامپ به تحریک بولتون و بنیامین و تشویق بن سلمان و بن زاید در پی جنگ است یا سناریوی با دست پیش کشیدن و با پا پس زدن، دستور کار سیاست خارجی آمریکاست؟
پرسشی که تحلیلگران بین المللی پاسخی قطعی برای آن ندارند اما تحلیل وزیر امورخارجه ایران از تحرکات تیم بی جنگ نیست. «محمدجواد ظریف» در بخشی از گفت و گوی خود با شبکه خبری فاکس نیوز در این باره می گوید: «معتقدم که شخص ترامپ در پی جنگ با ایران نیست و در مبارزات انتخاباتی اعلام کرد که مخالف ورود آمریکا به جنگ دیگری است.»
ظریف، با اشاره به وعده انتخاباتی ترامپ مبنی بر عدم آغاز جنگی تازه برای آمریکا، میان او و تیم تحریک و تشویق جنگ تفاوت قائل شده است. تیمی که بیش و پیش از آنکه به فکر صلح در خاورمیانه و یا حتی منافع آمریکا باشند به دنبال ارضای جاه طلبی های جغرافیایی و تاریخی خود هستند.
اینکه تیم ب در مسیر زیاده خواهی های خود از چه ابزارهایی بهره خواهند گرفت، مبهم است اما به نظر می رسد سناریوی روی میز فشار حداکثری بر ایران است تا به ادعای مقامات آمریکایی تغییر رویه دهد.
نکته جالب در اعضای تیم ب معرفی شده از سوی ظریف، غیبت معنادار اروپا و همسایگان ایران است. دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران دستکم طی پنج سال گذشته سبب پراکندگی گسترده در اجماع جهانی علیه ایران شده است. با ادامه چنین تدبیری می توان انزوای تیم چهارنفره ب و کاهش تاثیر اقدامات آن ها را منتظر بود. پیش بینی که امروز واشگتن پست هم در تحلیل تقابل آمریکا با ایران به آن اشاره کرده و آورده است: سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه ایران به بن بست رسید.
نگرانی امارات از اسم تیم ب
وزیر خارجه امارات ، ضمن مضحک خواندن توئیتهای محمدجواد ظریف در مورد گروه موسوم به تیم B (بولتون، بنزاید، بنسلمان و بنیامین نتانیاهو) مدعی شده بود اعتبار بینالمللی وزیر خارجه ایران رو به افول است.
در همین حالعباس موسوی به اظهارات انور قرقاش وزیر خارجه امارات علیه محمدجواد ظریف واکنش نشان داد و در توئیتر نوشت: کسانی که از ابتدا نه اعتبار داشتند نه مشروعیت و نه استقلال و همه دلخوشی آنها خرید امنیت پوشالی از غرب بود و نگاه غرب به آنان مانند گاو شیرده، بهتر است درباره اعتبار مقامات مقتدر ایران که حتی با یک توئیت آب در لانه مورچگان میریزند، سکوت کنند.
ارسال نظرات