روزنامهها در لابهلای گزارشها و سرمقالهها، قسمتی از صفحات خود را به اخبار روزهای گذشته یا اخبار ویژه اختصاص می دهند که در ادامه به آنها اشاره میشود.
عضو متواری گروهک ملی-مذهبی میگوید جنبش سبز تا ابد نمیتوانست سبز بماند و رو به زردی و پلاسیدن گذاشت.
تقی رحمانی با وجود حمایت صریح و همه جانبه آمریکا و اسرائیل و انگلیس از فتنه سبز مدعی شد نیروی خارجه در جنبش سبز نقش اصلی نداشت.
او در ادامه نوشت: «با تمام نقدی که به رهبران جنبش در مورد کاستی در رهبری جنبش وارد است اما آنان میدانستند که نیروی اعتراضی و تأثیرگذار هستند نه تعیین کننده. این جنبش یا باید انتحار میکرد یا باید کنترل میشد و در خیابان جمع میشد. از طرفی نیروی انتحاری وجود نداشت و اقشار حامی جنبش مردمی مدنی بودند که میخواستند زندگی هم بکنند.»
او میافزاید: سبزی جنبش نمیتوانست تا ابد ادامه یابد پس جنبش به سوی زردی رفت و زردی گاه به پلاسیدن میرود؛ عدهای در جنبش با داخلی و خارجی معاملهگر شدند و نام جنبش را برای خود خرج کردند که با آنها کاری نیست.
عضو گروهک ملی-مذهبی در ادامه با لحنی شاعرانه مینویسد: جنبش میتواند ادامه یابد منتهی این بار با رنگ سبز طلایی (!) ادعای رحمانی مبنی بر اینکه جنبش سبز مدتی بود و نیروهای انتحاری نداشت، در حالی است که سازمان تروریستی منافقین و داعش و فرقه بهائیت در کنار آدمکشهای داعش بر سرویسهای جاسوسی (ما قبل کسانی چون ندا آقا سلطان و…) در وسط میدان نقشآفرین بودند و از سوی دیگر که دستاندرکاران جو گرفته فتنه سبز به توهم اینکه کار تمام است، نقاب برداشته و دست به تحرکات انتحاری و احمقانهای نظیر شعار «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است»، حذف اسلام از «جمهوری اسلامی» و هتاکی علنی علیه امام حسین علیهالسلام در روز عاشورا زدند؛ و این در حالی بود که در آغاز، شعار تحرکاتی نظیر شعار «یا حسین میر حسین» سعی میکردند به عوامفریبی بپردازند.
درست به همین دلیل هم بود که فتنه آغاز شده در پوشش ادعای تقلب انتخاباتی، به زودی ماهیت خود را برملا کرد و موجب ریزش شدید مردم شد. این نکته نیز گفتنی است که برخی سران متواری گروهک ملی- مذهبی به عنوان دستاندرکاران فتنه سبز، پاریس را در کنار لندن، یکی از پایگاههای تحرکات ضد انقلابی خود در اروپا قرار دادند و هم اکنون از سازمان تروریستی منافقین، در فرانسه تیمار میشوند.
یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام میگوید بیانیه موهن اروپا، اعضای مجمع را عصبانی کرد.
حسین مظفر در گفتوگو با وطن امروز، ضمن تأکید بر اینکه مقامات دولتی تاکنون هیچ دلیلی در راستای مزایای تصویب لوایح پالرمو و CFT بیان نکردهاند، تأکید کرد بیانیه توهینآمیز اروپا پیرامون شروع به کار سامانه موسوم به اینستکس، اعضای مجمع را عصبانی و آنها را به عدم تصویب لوایح مذکور ترغیب کرده است. به گفته مظفر، طی جلساتی که از سال گذشته تاکنون در مجمع پیرامون این موضوع برگزار شده، تعداد موافقان پالرمو و CFT کاهش یافته است.
حسین مظفر درباره اقدام اخیر مجمع مبنی بر طرح ۱۱ سؤال از رئیسجمهور و برخی دستگاههای دولتی مرتبط پیرامون ابهامات لوایح مرتبط با FATF گفت: طبعاً برای تصمیمگیری باید ابهامات اعضای مجمع تشخیص رفع شود. ما در مجمع تاکنون چندین جلسه برگزار و کارشناسان مربوط را هم دعوت کردیم اما موافقان پالرمو و CFT نتوانستند ابهامات اعضا را پاسخ دهند تا تصویری روشن از این موضوع برای تصمیمگیری داشته باشیم، بهویژه کسانی که موافق الحاق به این دو کنوانسیون هستند هنوز تصور روشنی از اینکه معایب و مزایای پیوستن به این لوایح چیست، ندارند. در این راستا خواسته شد شورای عالی امنیت ملی، وزرای اقتصاد و خارجه و رئیس کل بانک مرکزی به صورت مکتوب به ابهامات مجمع پاسخ دهند.
وی درباره مهمترین ابهامات اعضای مجمع که در قالب ۱۱ سؤال به رئیسجمهور منعکس شده نیز تصریح کرد: مواردی نظیر اینکه تصویب این دو لایحه آخرین بهانه غربیهاست یا باز هم بهانهجوییها ادامه خواهد یافت، اینکه موافقت یا مخالفت چه دستاوردهایی برای کشور خواهد داشت، و بهویژه اطلاعاتی که از مدیران آمریکایی FATF منتشر شده، ابهاماتی است که اعضای مجمع خواستار شفافیت مقامات دولتی پیرامون آنها شدهاند.
مظفر در پاسخ به این سؤال که مقامات دولتی مرتبط با این موضوع همچون ظریف، همتی و جنیدی سال گذشته نیز در جلسات مجمع حضور داشتند و علت تکرار چنین جلساتی در آینده چیست، گفت: در جلسات سال گذشته مطالبی به صورت شفاهی توسط مقامات دولتی مطرح شد اما اکنون مجمع در نظر دارد به صورت مکتوب دلایل آنها را ببیند، ضمن اینکه در جلسات سال گذشته مجمع مزایایی برای تصویب پالرمو و CFT ذکر نشد؛ مثلاً هیچگاه نگفتند با تصویب آنها مسائل بانکی ما حل یا مشکلات مربوط به فروش نفت ایران برطرف میشود یا اروپاییها تصمیم به ارائه سازوکار جدید و مثمرثمر مالی خواهند گرفت، بلکه نهایت دلیلی که از سوی دولتیها برای الحاق ایران به این کنوانسیونها ذکر شده این احتمال بود که اگر ما این دو لایحه را تصویب نکنیم، در لیست سیاه FATF قرار میگیریم.
نکته اینجاست که این احتمال دوستان هم غلط از آب درآمد، چرا که ما در بازه زمانی که FATF تعیین کرده بود لوایح مربوط را تصویب نکردیم و وارد لیست سیاه این کارگروه مالی نیز نشدیم، همچنانکه بنده سال گذشته چندین بار در جلسات مجمع به این موضوع پرداختم و گفتم که آنها دست به این اقدام نخواهند زد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به این سؤال که تأثیر اقدام اتحادیه اروپایی در ایجاد یک شرکت ذیحساب مشترک آن هم روی کاغذ پس از یک سال مذاکرات با ایران و وقتکشیهای مکرر، بر تصمیم اعضای مجمع درباره پالرمو و CFT چه بود؟ گفت: این اقدام اروپا اعضای مجمع تشخیص را عصبانی کرد؛ هم بیانیه ۳ کشور اروپایی درباره راهاندازی INSTEX که طی آن چند شرط برای ایران ذکر شده بود و هم اینکه بعد از یک سال معطلکردن ایران یک سیستم ناکارآمد، بیربط و بیخاصیتی به نام INSTEX را مطرح کردند اعضای مجمع را ناراحت کرد، چرا که آن شروط اروپا دخالت در امور داخلی کشورمان بود.
وی در ادامه به کاهش تعداد موافقان لوایح مرتبط با FATF در مجمع طی یک سال گذشته اشاره کرد و گفت: برخی اعضای مجمع نسبت به اروپا یکسری خوشبینیهایی داشتند و اینکه فکر میکردند اروپا به وعدههای خود عمل میکند اما در نهایت دیدند نه تنها وعدههای یکساله اروپا محقق نشد، بلکه مسائل حقوق بشر، موشکی و قدرت منطقهای ایران هم مطرح شد!
صادق زیباکلام ضمن حمله به محمدرضا عارف گفت: در این چند سال و در کدام نطق، از مشکلات مردم سخن گفتی.
وی در گفتوگو با نامهنیوز اظهار داشت: «اساسا جریان اصلاحات هیچ استراتژی خاصی برای آینده سیاسی خود و کشور در اختیار ندارد و رهبریت آن نیز چنین امری را تبیین نمیکند. به هیچ وجه از جریان اصلاحات هیچ صدایی شنیده نمیشود که اکنون چه باید کرد؟ شخصیتها و احزاب اصلاحطلب مشخص نمیکنند که در انتخابات آینده قرار است چه سیاستی را اتخاذ کنند. اگر از شخصیتهای اصلاحطلب مانند آقایان خاتمی، حجاریان، موسویلاری، محمدرضا خاتمی و… بپرسید که برنامهتان برای پیشبرد اصلاحات چیست و برای انتخابات مجلس چه رویکردی دارید جز حرفهایی کلی چیزی تحویلتان نمیدهند و هیچ دستورالعملی ندارند. من در فروردین امسال در نامهای نوشتم که اصلاحات در یک بحران عمیق به سر میبرد.»
او ادامه داد: رهبری ناکارآمد اصلاحات هیچ نقشه راهی ندارد. تکلیف اصلاحطلبان با خودشان مشخص نیست به نحوی که ممکن است امروز بگویند با پرچم اصلاحطلبی وارد انتخابات میشویم و فردا بگویند نه ائتلاف میکنیم. نخستین مشکل این است که هیچ مطالبه استراتژیکی در میان نیست و مشکل بعدی این است که صدای واحدی از این جریان به گوش نمیرسد و هریک از اینها یک حرفی برای خود میزنند.
زیباکلام در پاسخ به این پرسش که آیا میتوان نامزد شدن عارف در انتخابات هیئترئیسه مجلس را نشانی از عدم ائتلاف جریان اصلاحات با اصولگرایان معتدل دانست، گفت: «عارف قبل از اینکه مدعی اصلاحات بشود، باید به این سوال اساسی پاسخ بدهد که در این چهار سال چندبار نطق پیش از دستور داشته و در کدام یک از نطقهایش از مشکلات مردم سخن گفته است؟ عارف کدام موضع تاثیرگذار را داشته که بتوانیم بگوییم او واقعاً لیدر اصلاحات است؟ اینطور نیست که یک فرد خود را لیدر معرفی کند اما هیچ کاری انجام ندهد».
سخنان آقای زیباکلام البته درست است اما او توضیح نداده که خود وی، غیر از حرفهای اپوزیسیونمآبانه و بزککارانه نسبت به آمریکا و غرب، چندبار از مشکلات واقعی مردم حرف زده است. او آخرین بار اذعان کرد: از هر ۱۰۰ تا پیامی که در تلگرام و اینستاگرام و فیسبوک برای من میآید، ۹۰ تایش این هست که شارلاتان حقهباز! تو ما را گول زدی که به روحانی رای دادیم.
کارشناسان خارجی متعدد، در موضوع کاهش تعهدات برجامی در مقابل بدعهدیهای غرب، حق را به جانب ایران میدانند.
به گزارش ایلنا، پیتر وستمکات سفیر سابق انگلستان در آمریکا، گفت: یکسال از خروج ترامپ از برجام گذشته است. بعد از خروج از برجام ترامپ سختترین تحریمها را بر ایران اعمال کرد. این در حالی است که ایران کاملاً به برجام متعهد بود. پس در واقع طبیعی است که ایران در واکنش به این تصمیمات، تعهدات برجامی خود را کاهش دهد. بنابراین، این تصمیم یک تصمیم قابل پذیرش است.
جان تیرمن مدیر اجرایی و پژوهشی مرکز مطالعات بینالمللی دانشگاه امآیتی آمریکا نیز گفت: اروپا در مقابل آمریکا و برای اجرای تعهداتش ضعیف است، البته اروپا همواره ضعیف بوده و توسط قدرتهای قویتر هدایت و رهبری میشود. بنابراین نباید توقع اتفاق ویژهای از سوی اروپا را داشت.
دانیل لاکاله استاد اسپانیایی و تحلیلگر اقتصادی هم گفت: اتحادیه اروپا نمیتواند به سادگی با تحریمهای آمریکا مخالفت کند، اما اعتقاد دارم که بیشتر کشورها با تحریمها موافق نیستند. برجام یک توافق خوب و خروج آمریکا از آن یک اشتباه بزرگ بود.
یک نشریه آمریکایی تصریح کرد فشار حداکثری علیه ایران جواب نمیدهد.
نشنال اینترست با تأکید بر اینکه آمریکا درک درستی از واکنشهای بعدی ایران ندارد، مینویسد: بیانیه تهران مبنی بر توقف در اجرای برخی از تعهدات برجامی، شرکت در حملات علیه کشتیها و زیرساختهای نفتی در خلیج فارس و طرح ادعایی برای هدف قراردادن منافع آمریکا همه محصول مستقیم معایب استراتژی «فشار حداکثری» پرزیدنت ترامپ علیه ایران است. در عوض، ممکن است ایران به جای توقف غنیسازی آن را افزایش دهد. همچنین ایران ممکن است تهدیدات بیشتر و حملات علیه نیروهای آمریکایی در منطقه را افزایش دهد.
اقدامات جدید دولت ترامپ درخصوص لغو معافیتهای نفتی برای کشورهای خریدار نفت ایران، بدون شک میتواند با واکنش شدید تهران همراه باشد. این اقدامات نه تنها به اصلاح توافق هستهای منجر نمیشود بلکه حتی تغییر و تحول اساسی در سیاستهای منطقهای ایران ایجاد نمیکند. چرا؟ زیرا که اهرم مالی قابل توجه از طریق تحریمها علیه تهران با اهداف منسجم و واقعبینانه دولت ترامپ درهم آمیخته نشده است. استراتژی ترامپ در قبال ایران مملو از تناقضات و تنشهای داخلی است که به احتمال زیاد منجر به بنبست میشود.
از دیدگاه عملیاتی ترامپ هیچ طرح عمل واقعی و منظمی برای سرنگونی حکومت تهران ندارد. همچنین ادعای دولت ترامپ مبنی بر اینکه تحریمها زمینه تأمین مالی سازمانهای تروریستی و فعالیتهای مخرب نائبان ایران در سرتاسر خاورمیانه را کاهش داده با اشکال روبه رو شده است.
تحریمهای جدید توسط دولت ترامپ در یک سال گذشته نه تنها فعالیتهای ایران در منطقه را کاهش نداده بلکه زمینه افزایش اقدامات این کشور را فراهم ساخته است. برای نمونه؛ میتوان به حضور نظامی و افزایش نفوذ این کشور در سوریه اشاره کرد با وجود اینکه با حملات اسرائیل روبهرو بودهاند.
علاوه بر این، بودجه مالی اختصاص یافته ایران به حمایت از نهادهایی مانند حزبالله در سال تنها یک میلیارد دلار است که این رقم بسیار کوچکی برای یک قدرت منطقهای مانند ایران است. استراتژی آمریکا در قبال ایران بهنظر میرسد با نتیجه معکوس همراه بوده است و انتظار نمیرود که این راهبرد به اصلاح توافق هستهای یا تغییر اساسی در سیاست منطقهای ایران منجر شود. علاوه بر این بهنظر میرسد که این استراتژی میتواند رژیم ایران را تشویق کند که به صورت کامل از توافق هستهای خارج شود و توسعه تدریجی برنامه هستهای خود را از سر بگیرد.
محافل رسانهای آمریکا نیز فضاسازی بیمحتوای دولت این کشور برای متهمکردن ایران در ماجرای حمله به نفتکشها را زیر سؤال بردند.
روزنامه لسآنجلس تایمز در اینباره نوشت: واقعیت آن است که دولت ترامپ به دروغگفتن عادت کرده است و هیچ دلیلی برای باورکردن رهبران آمریکایی حتی در یک بحران واقعی نیز وجود ندارد.
ترامپ پیشتر گفته بود که مخالف جنگهای بیشتر در منطقه است. واقعیت آن است که او فاقد کفایت و صلاحیت است و روند اخبار در رسانهها اکنون بهطور دائمی به ضرر اوست و به همین دلیل علیه ایران دروغ میگوید.
نشریه «نیوزویک» نیز در گزارشی با اشاره به فیلم منتشر شده توسط پنتاگون که مقامهای نظامی و سیاسی آمریکایی با استناد به آن مدعی شدهاند یک قایق متعلق به گشت دریایی سپاه به کشتی آسیبدیده در نتیجه انفجار روز پنجشنبه در دریای عمان نزدیک شده، مینویسد: «این ویدئو بسیار مبهم است و واقعاً بسیاری از موارد در آن مشخص نیست. با این حال، مقامهای نظامی آمریکایی انگشت اتهام را به سوی ایران گرفتهاند و میگویند ایران درصدد پاککردن شواهد دست داشتن خود در آتشسوزی کشتی بوده است.
اما کارشناسان مستقل امنیتی میگویند این ویدئو مدرک مستدلی درباره نقش ایران در حملات نیست. کارشناسان میگویند بازیگران متعدد دیگری در منطقه با انگیزههای مختلف برای انجام چنین حملاتی حضور دارند. «آنتونی کوردزمن» تحلیلگر استراتژیک در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالملل به «نیوزویک» میگوید باید پرسید اگر این حمله کار ایران نبوده کار کدام یک از بازیگران بوده است. او میگوید: «شما میتوانید این احتمال را درنظر گیرید که حمله کار داعش بوده است؛ در سوی دیگر عربستان و امارات متحده عربی قرار دارند که از هر اهرمی برای افزایش فشار بر ایران استفاده میکنند.»
«ویلیام چرچ» پژوهشگر سابق نظامی شورای امنیت سازمان ملل متحد میگوید: مشخص نیست چرا ایران باید حملات را به کشتیهای نروژی و ژاپنی انجام دهد که دو کشور از بهترین خریداران نفت ایران هستند. «در دهههای اخیر ایران نفت زیادی به این دو کشور صادر کرده است. چرا باید علیه آنان این کار را انجام دهد؟»
خبر اول اینکه، بر اساس نظرسنجی فاکس نیوز که بین نهم تا دوازدهم ژوئن انجام شده، جو بایدن معاون رئیس جمهوری سابق امریکا با کسب ۴۹ درصد آرا از دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا با ۳۹ درصد پیشتاز است. به گزارش سایت نور نیوز، این نظرسنجی همچنین نشان میدهد در صورتی که کاندیداهای ریاست جمهوری، برنی سندرز و دونالد ترامپ باشند، سندرز ۴۹ درصد آرا و ترامپ ۴۰ درصد رأی را کسب خواهند کرد.
بر اساس این نظرسنجی، سه نامزد دیگر حزب دموکرات (وارن، هریس و بوتیگیگ) هم از ترامپ جلوتر هستند. انتشار این اخبار از سوی رسانهای که عملاً سیاستهای کلان خبری خود را با اراده ترامپ تنظیم میکند، بسیار تعجبآور است. شبکههای رسانهای وابسته به دونالد ترامپ، تا الان دست به سانسور اخبار و نظرسنجیهایی میزدند که حکایت از شکست وی در انتخابات داشت.
اما این شبکهها با تغییر آشکار سیاستهای خود و با اتخاذ رویکردی هماهنگ با یکدیگر، سعی دارند در ظاهر هشدارهایی را به ترامپ مخابره کنند! سؤال اصلی اینجاست که نقش ترامپ در شکلدهی این جریان جدید و مخابره علنی این هشدارها چیست؟ به نظر میرسد بازی کاملاً پیچیده و مهندسی شدهای از سوی ترامپ برای حذف جان بولتون و حتی مایک پمپئو به دلیل ناکامی در پروندههای مهم سیاست خارجی امریکا آغاز شده است. بر این اساس، ترامپ سعی دارد خود را «ناچار» به حذف مشاور امنیت ملی خود نشان دهد تا از سوی نومحافظهکاران طرفدار بولتون در خصوص عدم حمایت کافی از وی متهم نشود.
خبر دیگر اینکه ،مسعود پزشکیان، نایب رئیس مجلس از دلیل مخالفت برخی با افایتیاف سخن گفته است. به گزارش خانه ملت، او گفته است: برخی مطرح میکنند که با اجرای FATF افراد متوجه میشوند که ما پول را چکار کردهایم و همه چیز شفاف میشود که در پاسخ به این افراد باید گفت که اصلاً میتوان این اطلاعات را به کارگروه ویژه اقدام مالی نداد، ولی حداقل خودمان متوجه شویم که پول در کشور چه میشود، البته دلیل مخالفت برخی افراد این بوده که برخی افراد گردنکلفت که براحتی در کشور پولها را جابهجا میکنند، شناسایی میشوند.
نماینده تبریز با بیان اینکه اگر یک میلیون تومان اضافه در این کشور جابهجا شود فرد خاطی باید پاسخگو باشد، تأکید کرد: عدهای پس از اختلاسهای با رقمهای بالا همانند ۴ هزار میلیارد تومانی تازه مطرح میکنند که فرد خاطی را دستگیر کردهایم، این سؤال مطرح میشود که تاکنون کجا بودهاید که این فرد رقم به این بزرگی اختلاس کرده است، لذا باید در همان مرحله اول که پای فردی میلغزد، حاکمیت مانع آن فرد میشد و تا زمانی که بستر برای این لغزشها آماده است هر فردی ممکن است چنین لغزشی داشته باشد و محاکمه مشکلی را حل نمیکند.
دست آخر اینکه، درحالی که برخی رسانهها مدعی شده بودند انگلیس پس از حوادث اخیر در دریای عمان اعزام ۱۰۰ نیروی ویژه به خلیج فارس را در دستور کار قرار داده، سخنگوی وزارت دفاع این کشور در گفتوگو با یک رسانه عربی این خبر را تکذیب کرد. انگلیس، امریکا و عربستان سعودی پیش از این مدعی شده بودند که ایران در حادثه دریای عمان دست داشته است.
به گزارش ایسنا، سخنگوی وزارت دفاع انگلیس در گفتوگو با روزنامه الشرق الاوسط اعلام کرد که اعزام ۱۰۰ نیروی نظامی به خلیج فارس کذب است و قرار است ۲۰ نفر از نیروی دریایی ارتش در چارچوب تمرینات روتین و عادی که از پیش هماهنگ شده است، به منطقه خلیج فارس اعزام شوند.
یک مقام مسئول دولتی در بخشنامه خود به تعدادی از ادارات و سازمان ها، با اشاره به ضرورت احترام کامل و دقیق به آرم جمهوری اسلامی ایران، یادآور شده با توجه به مصوبه هیئت وزیران دولت در سال ۱۳۶۷ که همچنان معتبر و جاری است، این آرم صرفاً می تواند در تابلوهای وزارتخانه ها، سازمان ها و مراکز و نیز سربرگ اسناد رسمی، مکاتبات رسمی ادارات و موارد مشابه استفاده شود و استفاده از آن در اموری مثل تبلیغات از جانب شرکت ها و موسسات بخش خصوصی، فاقد وجاهت قانونی تلقی می شود.
ارسال نظرات