تحلیلی بر درخواست آمریکا از ایران درباره FATF
درحالیکه حامیان داخلی FATF مدعی بودند تصویب درخواستهای این نهاد از نظر اقتصادی به نفع ایران است و مصالح کشور آن را ایجاب میکند، موضعگیری صریح وزیر امور خارجه آمریکا در این مورد، تیر خلاص را به شک و شبههها درباره خطرناک بودن FATF شلیک کرد.
نویسنده :
جلال کامران آبادی
کد خبر : 3148
پایگاه رهنما :
درحالیکه حامیان داخلی FATF مدعی بودند تصویب درخواستهای این نهاد از نظر اقتصادی به نفع ایران است و مصالح کشور آن را ایجاب میکند، موضعگیری صریح وزیر امور خارجه آمریکا در این مورد، تیر خلاص را به شک و شبههها درباره خطرناک بودن FATF شلیک کرد.
مایک پمپئو در کنفرانس خبری مشترک با هایکو ماس وزیر امور خارجه آلمان گفت: «ایران بهطور کامل نتوانسته است تعهدات خود ذیل برنامه اقدام FATF که در سال ۲۰۱۶ پذیرفته است را تکمیل کند. بهعنوان بخشی از برنامه اقدام، ایران تعهد داده است که دو کنوانسیون پالرمو (مقابله با جرائم سازمانیافته فراملی) و کنوانسیون CFT (مقابله با تأمین مالی تروریسم) را تصویب کند؛ اما همانطور که ما از اصلیترین کشور حامی تروریسم در جهان انتظار داشتیم، آنها تصمیم گرفتهاند که این کار را انجام ندهند. امروز من از ایران میخواهم که هر دو معاهده را بدون تأخیر و بدون هیچگونه حق شرطی به تصویب برساند».
پیشازاین مقامات وزارت خزانهداری آمریکا بارها در این مورد اظهارنظر و مداخله کرده بودند، اما این برای نخستین بار است که یک مقام ارشد وزارت خارجه امریکا چنین درخواستی را مطرح میکند. این درخواست در حالی مطرحشده است که طبق اخبار منتشرشده قرار است روز چهارشنبه هفته جاری، این موضوع در نشست مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح شود و ازاینجهت زمان طرح این درخواست نیز قابلتوجه است.
درباره این درخواست آمریکا و وضعیت دو کنوانسیون باقیمانده، چند نکته قابلتأمل است؛
۱- حامیان FATF در کشور مدعی بودند که برخی مشکلات و تهدیدات این کنوانسیونها را میتوان با حق تحفظ و شرطگذاری مهار کرد، حالآنکه میبینیم پمپئو خواستار تصویب بدون شرط این کنوانسیونهاست و اگرچه موضع و درخواست وی برای ایران ملاک تصمیمگیری و عمل نیست، اما واقعیتهای موجود نشان میدهد تحفظی در این قضیه وجود ندارد.
پس از نشست عمومی FATF که مهرماه سال گذشته برگزار شد این نهاد بیانیهای ۹ بندی درباره ایران صادر کرد. بند نخست آن بیانیه مربوط بهحق شرط بود؛ «به نحو مناسبی تأمین مالی تروریستها را جرم انگاشته و ازجمله معافیت گروههای تحریم شده را که در تلاش برای پایان دادن به اشغالگری خارجی، نژادپرستی و استعمار هستند حذف کند.» FATF در این بند صراحتاً حق تحفظ ایران را رد کرده است.
کارگروه ویژه اقدام مالی-تیرماه ۹۷- نیز در بیانیهای حق تحفظ ایران را مردود اعلام کرده بود. در بند ۱ بیانیه مذکور صراحتاً اعلام شده بود که «اقدام مناسب برای اعلام تأمین مالی تروریسم بهعنوان جرم از جمله با رفع معافیت از گروههایی که برای پایان دادن به اشغال خارجی، استعمار و نژادپرستی تلاش میکنند.»
لازم به ذکر است که در ماده ۶ کنوانسیون بینالمللی مبارزه با تأمین مالی تروریسم CFT آمده است: «هر کشور عضو در صورت لزوم، اقداماتی را از جمله در صورت اقتضاء از طریق تدوین قانون داخلی اتخاذ خواهد نمود تا اطمینان حاصل نماید اعمال کیفری در حیطه شمول این کنوانسیون، تحت هیچ شرایطی با ملاحظات سیاسی، فلسفی، عقیدتی، نژادی، قومی، مذهبی و یا سایر ملاحظات با ماهیت مشابه قابل توجیه نباشد.» تمام این موارد گویای این واقعیت است که پذیرفتن درخواستهای FATF یعنی همان درخواست آمریکا و کدام عاقلی درخواست دشمن آشکار خود را میپذیرد و آن را به نفع خود میداند؟!
۲-، اما این سؤال پیش میآید که FATF و درخواستهای آن چرا تا این حد برای آمریکا مهم است که وزیر خارجه این کشور شخصاً وارد گود شده و بهصراحت، چنین درخواستی را مطرح میکند؟
اولین نکته و مسئله به شناخت ساختار تحریمها بازمیگردد. تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه کشورمان برای اجرایی شدن نیاز به اطلاعات دقیق و بهروز دارد. یکی از اصلیترین کارکردهای FATF همین مسئله است. این کنوانسیونها مسیر تحریمهای آمریکا را هموار میسازد و موانع را از سر راه برمیدارد. چنانچه بخواهیم در مقام مقایسه برآییم میتوانیم به پیوستن ایران به NPT اشارهکنیم. این معاهده بینالمللی ظاهری مطلوب و بیخطر دارد و حتی میتوان برای آن فوایدی هم ذکر کرد، اما در عمل اینگونه نیست و نشد. چراکه تفسیرکننده این معاهده و مجری آن دشمنان جمهوری اسلامی ایران هستند و میتوانند بهراحتی و بدون هزینه آن را به نحوی تفسیر و عملیاتی کنند که علیه منافع ما باشد. پروندهسازی دو دههای علیه فعالیت هستهای صلحآمیز جمهوری اسلامی ایران با استناد به همین معاهده و امضای ایران انجامشده است. وقتی از غربیها پرسیده میشود چرا آنقدر بر فعالیت هستهای ایران تمرکز کرده و در مقابل با رژیم صهیونیستی که دهها بمب اتمی ساخته است هیچ کاری نداشته و هیچ نظارتی بر آن نیست، در کمال خونسردی و ظاهری حقبهجانب میگویند، چون رژیم صهیونیستی NPT را امضا نکرده و ایران امضا کرده است.
نپیوستن به کنوانسیونهای FATF به معنای خلاصی از شر مزاحمتهای آمریکا و اروپا نیست، اما بدون شک پیوستن به آنها نهتنها این شر را مهار و محدود نمیکند بلکه زمینه را برای خباثت و فشار بیشتر فراهم میسازد. درواقع یکی از وجوه FATF به معنای به رسمیت شناختن تحریمهای ظالمانه علیه کشورمان است.
نکته دیگر آنکه پیوستن به این کنوانسیونها یعنی مهار قدرت منطقهای کشورمان به دست خودمان. چراکه با این کار عملاً اعلام میکنیم که حمایت از گروههای مقاومت در منطقه کاری غیرقانونی است و با این اقدام امنیت ملی کشور دچار تهدید و مخاطره خواهد شد.
۳- نکته سوم و پایانی به این قضیه برمیگردد که چه باید کرد؟ برخی معتقدند نباید این کنوانسیونها را رد کرد و باید حالت بلاتکلیفی را در مورد آنها ادامه داد. آنان برای این نظر خود استدلالهایی نیز مطرح میکنند، اما به دو دلیل منطقی به نظر میرسد یکسره کردن تکلیف این کنوانسیونها، نفع بیشتری برای منافع ملی کشور دارد. نخست آنکه در برابر دشمنی که در دشمنی خود صراحت دارد باید صریح بود. این صراحت، پیام آشکاری برای دشمن دارد، حالآنکه بلاتکلیفی پیام ضعف و تردید را به دشمن ارسال میکند. دوم آنکه این بلاتکلیفی یعنی ادامه روند شرطی شدن اقتصاد و پیوند آن به مسائل خارجی که کشور از این منظر تاکنون کم ضربه نخورده است. با در نظر گرفتن موارد فوق میتوان گفت: موضعگیری صریح پمپئو، کمکی ناخواسته به منافع ملی کشورمان است تا اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، بدون تردید و معطلی این دو کنوانسیون را رد کند.
ارسال نظرات