05 خرداد 1398 - 09:27

شب نزول قرآن و عروج دل

هنگامی‌که در سحرگاه نوزدهم رمضان سال ۴۰ هجری، شمشیر نفاق و تحجر بر فرق مبارک سیدالکونین، امیرالمؤمنین علی (ع) فرود آمد، ندای «تهدمت والله ارکان الهدی – به خدا قسم ستون‌های هدایت ویران شد» در میان زمین و آسمان کوفه پیچید و خبر از حادثه‌ای بزرگ داد
نویسنده :
حامد حسین عسگری
کد خبر : 3049
 
هنگامی‌که در سحرگاه نوزدهم رمضان سال ۴۰ هجری، شمشیر نفاق و تحجر بر فرق مبارک سیدالکونین، امیرالمؤمنین علی (ع) فرود آمد، ندای «تهدمت والله ارکان الهدی – به خدا قسم ستون‌های هدایت ویران شد» در میان زمین و آسمان کوفه پیچید و خبر از حادثه‌ای بزرگ داد که قلب امت پیامبر (ص) را نشانه گرفت و طعم سرپیچی از فرمان امام عادل را در کام تاریخ نشاند. علی مرتضی (ع)، اولین مردی بود که در آغاز نوجوانی به رسالت نبی خاتم ایمان آورد و از آن زمان تا لحظه ارتحال جان‌سوز رسول‌الله (ص) یک‌دم از جان‌فشانی برای تحقق اهداف رسالت کوتاه نیامد و بار‌ها جان خود را در معرض خطر نهاد. پیامبر خدا (ص) او را وصی و جانشین و برادر خود خواند و به‌حکم آیه اکمال دین و اتمام نعمت، او را جانشین برحق خود معرفی کرد. هرچند انحراف امت که به مدد نفوذ منافقان رقم خورد، او را سال‌های سال، خانه‌نشین کرد و امت را از فیض رهبری و زمامداری او محروم کرد، اما آن هنگام که به فرموده خودش به خاطر وجود یاوران بیعت‌کننده، حجت بر او تمام شد، عنان شتر خلافت را در دست گرفت و وعده داد که بیت‌المال و حق مظلوم را پس می‌گیرم، حتی اگر آن را مهریه زنانتان کرده باشید.

روح خدا خمینی کبیر (ره) که بزرگ احیاگر فرامین و آرمان‌های اجتماعی اسلام در قرن حاضر و خود از فرزندان امیرالمؤمنین (ع) بوده، در وصف امام اول شیعیان و اسوه جوانمردی و تقوا این‌طور سخن می‌گوید: «شخصیت این مرد بزرگ که امام امت شد، شخصیتی است که در اسلام و قبل از اسلام و بعد‌ها هم کسی مثل او نمی‌تواند سراغ کند. یک موجودی که امور متضاده را در خودش جمع کرده بود. آدمی که جنگجوست، آن‌طور که جنگجویان بزرگ را، دلاوران بزرگ را، به هزیمت وامی‌دارد و می‌فرماید که اگر تمام عرب یک‌طرف باشند، به من هجوم کنند، من پشت نمی‌کنم؛ اما همین آدم در عطوفت آن‌طور است که وقتی‌که یک خلخال از پای یک زن یهودی ربوده‌اند می‌فرماید که مرگ برای انسان آسان است. آدمی که در عرفان و علم ماورای طبیعت، آن‌طور است که نهج‌البلاغه حکایت می‌کند از مقام عرفانش. درعین‌حال شمشیر می‌کشد و کفار و اخلالگران را از دم شمشیر می‌گذراند»؛ و باز در وصف مقام باعظمت علی بن ابیطالب (ع) می‌گوید: «پیغمبر می‌خواست همه مردم را علی بن ابیطالب کند، ولی نمی‌شد و اگر بعثت پیغمبر هیچ ثمره‌ای نداشت الّا وجود علی بن ابیطالب و وجود امام زمان (عج) این هم توفیق بسیار بزرگی بود. اگر خدای تبارک‌وتعالی، پیغمبر را بعث می‌کرد برای ساختن چنین انسان‌های کامل، سزاوار بود؛ لکن آن‌ها می‌خواستند که همه آن‌طور بشوند، اما آن توفیق حاصل نشد».
تجسم ناب انسان کامل و الگویی برای همه سنین
وجود نورانی امام اول شیعیان و شهید رمضان، آن‌چنان در همه ابعاد و حالات وجودی یک انسان کامل سرآمد اهل آسمان و زمین است که هرکسی در هر سنی و با هر حال و هوایی می‌تواند گم‌شده‌اش را در وجود باعظمت او بیابد. از زهد و تقوا تا جهاد، از عزلت و سکوت مصلحت‌آمیز تا فرمانروایی مقتدرانه برای اجرای عدالت اسلامی، همه در آنِ واحد در شخصیت او جمع است.
مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) در وصف جلوه‌های گوناگون شخصیت مبارک امیرالمؤمنین این‌طور می‌گوید: «در همه دوران‌های زندگی، امیرالمؤمنین (ع) اسوه است. نوجوان‌های ده‌ساله و دوازده‌ساله و سیزده چهارده‌ساله می‌توانند به علی اقتدا کنند؛ او را الگوی خودشان قرار بدهند. چرا؟ چون او در ده یازده‌سالگی اول کسی بود که اسلام را شناخت و پذیرفت و به دنبال پیغمبر راه افتاد. این خیلی مهم است. یک کودک ده یازده‌ساله حقیقت را در میان آن‌همه دشمنی و انکار بشناسد و پای آن بایستد و برای آن سر از پا نشناسد. جوان‌های بیست‌ساله و بیست‌ودوساله و بیست‌وپنج‌ساله می‌توانند امیرالمؤمنین را الگوی خودشان قرار بدهند؛ چرا؟ چون او کسی بود که در بیست‌وسه‌سالگی که پیغمبر اکرم در آن زمان از مکه به مدینه هجرت فرمود، بار این هجرت را بر دوش گرفت...»؛ و در بیان عظمت شخصیت او می‌فرماید: «انبیاء برای اجرای عدالت آمده‌اند؛ برای نزدیک کردن مردم به خدا آمده‌اند؛ برای اجرای مقررات الهی در بین مردم آمده‌اند و امیرالمؤمنین رسالتش در وصایت پیغمبر و خلافت اسلامی این است. یک‌لحظه از این راه عقب‌نشینی نکرد. درحرکت، کوتاهی نکرد. رفقای قدیمی از او بریدند؛ متوقعان بهشان برخورد، از او جدا شدند، علیه او جنگ‌های براندازی راه افتاد. کسانی که تا دیروز او را ستایش می‌کردند، عدالتِ او را که دیدند، تبدیل به دشمن خونی او شدند؛ ولی ملامت ملامتگران ذره‌ای در امیرالمؤمنین اثر نگذاشت، راه را محکم ادامه داد؛ بعد هم در همین راه به شهادت رسید؛ «قتل فی محراب عبادته لشدّة عدله». شخصیت امیرالمؤمنین و ظواهری که ما می‌بینیم، این‌هاست. ببینید چقدر شگفت‌آور است! چقدر این تابلو پُر از ظرافت و پُر از زیبایی و شگفتی است».
کتابی که برادر قرآن است
نهج‌البلاغه علی مرتضی (ع) که گنجینه مروارید‌های سخنان او در نامه‌ها و خطبه‌ها و حکمت‌هاست، برای همیشه دوران‌ها، پیش روی شیعیان و دلدادگان راه و مکتب اوست. کتابی شریف که «اخ‌القرآن – برادر قرآن» خوانده شده است و امروز بر ماست که حق آن را ادا کنیم و از زلال معارفش برای روشن‌تر شدن راهمان استفاده کنیم.
شاید نقطه اوج این گنجینه حکمت‌آمیز، آخرین سخنان علی مرتضی باشد که در بستر شهادت خطاب به حسن و حسین (سلام‌الله علیهما) و تمام کسانی که در طول تاریخ این نامه را دریافت می‌کنند، بیان شده است و خط به خط آن، هشدار‌هایی جدی و درعین‌حال، شیرین برای زندگی امروز ماست.

ارسال نظرات