«عملیات بازار باز» از دیماه سال گذشته بر سر زبانها افتاد و پس از چند ماه بحث و بررسی، در آخرین روزهای فروردین سال جاری دستورالعمل اجرای آن در قالب ۱۳ ماده و ۵ تبصره، در شورای پول و اعتبار به تصویب رسید.
«عملیات بازار باز» از دیماه سال گذشته بر سر زبانها افتاد و پس از چند ماه بحث و بررسی، در آخرین روزهای فروردین سال جاری دستورالعمل اجرای آن در قالب ۱۳ ماده و ۵ تبصره، در شورای پول و اعتبار به تصویب رسید. در کشورهای پیشرفته از عملیات بازار باز، برای کنترل نرخ بهره و درنتیجه تورم استفاده میکنند؛ اما عملیات بازار باز دقیقاً چه عملیاتی است و چگونه میتواند به اقتصاد کمک کند؟! نگارنده در این یادداشت سعی میکند به این پرسش، پاسخ دهد.
نرخ بهرهی بینبانکی
ما هر روزه با بانک سر و کار داریم و از طریق تراکنشهای بانکی بهراحتی از یک بانک به بانکی دیگر، پول منتقل میکنیم. در این تراکنشهای روزانه، ممکن است خروجی یک بانکی بیش از ورودیاش باشد؛ بنابراین انتهای هر روز کاری، ممکن است بانکها کسری داشته باشند. این کسری را بهصورت وام یکروزه از سایر بانکها تأمین میکنند. البته ممکن است بانکهای دیگر که مازاد دارند، تصمیم بگیرند که به بانکهای دیگر وام ندهند، بلکه به مشتریان خود وام بدهند. اینکه بانکهای مازاد دار تصمیم بگیرند به مشتریان خود وام بدهند، یا به سایر بانکها به این بستگی دارد که کدام نرخ بهره بیشتر باشد؛ نرخ بهرهی بین بانک و مشتری یا نرخ بهرهی بینبانکی. اگر نرخ بهرهی بینبانکی بیشتر باشد و بانک مازاد دار تصمیم بگیرد وام بینبانکی بدهد، نقدینگی در اقتصاد زیاد نمیشود، ولی اگر نرخ بهرهی بین بانک و مشتری بیشتر باشد و بانک، وام را به مردم بدهد، این اتفاق نقدینگی را افزایش خواهد داد؛ بنابراین بانک مرکزی میتواند با تغییر نرخ بهرهی بینبانکی، روی نقدینگی اقتصاد مؤثر باشد؛ بدین طریق که اگر نرخ بهرهی بینبانکی را افزایش دهد، نقدینگی کاهش خواهد یافت و تورم مهار خواهد شد و اگر نرخ بهرهی بینبانکی را کاهش دهد، نقدینگی افزایش خواهد یافت و اقتصاد شاهد تورم خواهد بود؛ اما بانک مرکزی چطور نرخ بهرهی بینبانکی را باید تغییر دهد؟! تاکنون این اقدام، با بخشنامه صورت میگرفت که البته بانکها نیز گاه این بخشنامهها را مراعات نمیکردند.
عملیات بازار باز چیست؟
اکنون بانک مرکزی میخواهد بهجای دستور و بخشنامه، از عملیات بازار باز که مبتنی بر مکانیسم «عرضه و تقاضا» است، استفاده کند. این به معنای تغییر پارادایم پولی بانک مرکزی است؛ تا دیروز نگاه بانک مرکزی به نرخ بهره برونزا بود و از روزی که «عملیات بازار باز» اجرایی شود، نرخ بهره بهصورت درونزا و در داخل سیستم اقتصاد تعیین میشود. عملیات بازار باز به این نحو است که با انتشار اوراق مالی که بیشتر از جنس اوراق مشارکت باشد -و نه اوراق بدهی و یا خرید آن در برخی مقاطع- بانک مرکزی حجم نقدینگی و پایه پولی را منبسط و یا منقبض میکند بهطوریکه در فرایند خرید، پایه پولی افزایش و با فروش آن پایه پولی کاهش مییابد؛ اما این افزایش و یا کاهشها در سطح بسیار پایینی انجام میشود و انتشارات وسیع و خلق پول وسیع در این زمره قرار نمیگیرد.
بدین ترتیب بانک مرکزی هرگاه تصمیم بگیرد نرخ بهره افزایش یابد، اوراق را میفروشد و پول را جمع میکند و هرگاه احساس کند باید نرخ بهره کاهش یابد، اوراق را خریداری کرده و پول را به بازار تزریق میکند. بهاینترتیب، با کاهش نرخ بهرهی بینبانکی، نقدینگی بالا رفته و تورم افزایش مییابد و با کاهش نرخ بهرهی بینبانکی، نقدینگی کاهشیافته و تورم نیز کاهش مییابد. حالا دیگر بسته به اینکه بانک مرکزی چه نرخ تورمی را هدف قرار دهد، میتواند در کوتاه و میانمدت از طریق «عملیات بازار باز»، تورم را کنترل کند. البته باید توجه داشت که ابزار «عملیات بازار باز»، شرط لازم برای مهار تورم است و شرط کافی نیست. مثلاً اگر دولت، روزبهروز پول بدون پشتوانه و بدون هماهنگی با رشد اقتصادی چاپ کند، طبعاً از عملیات بازار باز نمیتوان انتظار مهار تورم را داشت.
آیا عملیات بازار باز، شدنی است؟
حال که با جایگاه عملیات بازار باز آشنا شدیم، پرسش دیگر این است که آیا انجام این عملیات در مختصات اقتصاد ایران، شدنی است؟! برای تحقق عملیات بازار باز در اقتصاد ایران، دو مقدمه لازم است که ابتدا باید آنها فراهم شوند، سپس میتوان گفت: عملیات، شدنی است. نخستین مقدمه این است که لازم است در بانک مرکزی، کمیتهای دائمی، تحت عنوان «کمیتهی عملیات بازار باز»، شکل بگیرد؛ چون این عملیات، نیاز به پایش دائمی بازار و اقدام مستمر دارد و تحقق آن نیازمند نهادی است که کار دائمیاش، همین باشد. نکتهی دوم این است که در اقتصاد ما، حجم اوراق مالی (مثلاً اوراق مشارکت) آنقدری بالا نیست که کفاف عملیات بازار باز را بدهد؛ بنابراین، علاوه بر نهادسازی، اوراق موردنیاز نیز باید ایجاد شوند. در صورت تأمین این مقدمهها، «عملیات بازار باز»، در جایگاه شرط لازم برای مهار تورم، کارایی پیدا خواهد کرد و در صورت تحقق شروط کافی در کنار آن، میتوان به مهار تورم در اقتصاد ایران امیدوار بود.
ارسال نظرات