همیشه گفتهاند و درست هم گفتهاند که فرهنگسازی و تبلیغ غیرمستقیم، بهترین و مؤثرترین مسیر برای موفقیت هر موضوع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است؛ در واقع، درباره هر مسئله مهمی که به سرنوشت جامعه گرهخورده، اگر بهجای صحبتهای کلیشهای و بعضاً شعارگونه یا بهجای همایشها و جلسات پرخرج و کمفایده، به روشهای تبلیغی هنرمندانه و هوشمندانه روی آورده شود، هر پذیرش راحتتری از سوی مخاطب خواهد داشت و هم اثرات آن در ذهن و عمل مخاطبان، ماندگارتر و عمیقتر خواهد بود.
مسئله «رونق تولید» یا «حمایت از کالای ایرانی» هم که سال گذشته و امسال توسط رهبر حکیم انقلاب بهعنوان شعار و راهبرد سال انتخاب شد، از این قاعده مستثنا نیست و سوای اینکه مدیران و برنامهریزان کشور در قوای سهگانه باید بدون شعارزدگی و همایشزدگی، در عمل رهنمودهای رهبر معظم انقلاب (مدظلهالعالی) را دنبال و اجرا کنند، برنامهریزان و فعالان عرصه فرهنگ و هنر نیز -چه در بخشهای دولتی و عمومی و چه در کانونهای خودجوش مردمی - جا دارد تا به این موضوع وارد شوند و دست به تولید آثار سینمایی، تلویزیونی و مستند فاخر بزنند تا خطرات واردات بیرویه کالا و کنار گذاشتن حاصل تلاش کارگر و تکنسین ایرانی، برای لایههای مختلف جامعه روشن شود و بهمرور، حمایت از تولید ملی برایشان تبدیل به یک فرهنگ شود. حالا سؤال اینجاست که سینما، تئاتر و بهویژه تلویزیون بهعنوان فراگیرترین و مؤثرترین رسانههای هنری، چه کارنامهای در جبهه «جنگ اقتصادی» و در زمینه حمایت از کالای ایرانی و تولید ایرانی تاکنون از خود بجا گذاشتهاند و خودشان چه نمرهای به خودشان میدهند؟!
کارنامهای کمرنگ با شروعی امیدبخش
در اواسط سال 96 گروه کوچکی از اهالی سینما وارد میدان شدند و فیلم سینمایی «قهرمانان کوچک» را تولید و اکران کردند. این فیلم سینمایی که برخلاف بسیاری از آثار پر سروصدا و پرخرج سلبریتیها، با حمایتهای اندک مدیران دولتی و البته با حمایت تحسینبرانگیز سرمایهگذاران شخصی تولید شد، با مخاطب قرار دادن کودکان و نوجوانان و با درونمایه کمدی و رزمی و البته با بهرهگیری از هنرمندان نامآشنای طنز و ورزشکارانی مانند یوسف کرمی، داستان تلخ واردات بیرویه و قاچاق و تعطیل شدن کارخانجات ایرانی لوازمالتحریر و بیکاری کارگران را در قالب فیلمنامهای جذاب برای خانوادهها و فرزندان آنها به تصویر کشید و اتفاقاً در مدت اکران، گوی سبقت را از بسیاری آثار زرد و حاشیهای ربود و در رده فیلمهای پرفروش قرار گرفت.
این نخستین حرکت سینمای ایران برای ورود به جبهه نبرد اقتصادی و حمایت از کالای ایرانی بود که هرچند غیرقابلانتظار و تحسینبرانگیز ظاهر شد، اما اگر این یک مورد نبود، باید گفت که اهالی هنر هفتم هیچ قدمی در این جهاد برنداشتهاند! آنهم با حجم انبوه استعدادها و امکاناتی که به مدد داراییهای همین ملت در حوزه سینما و تئاتر انباشتهشده و باید دِین اهالی سینما نسبت به مشکلات مردم ادا شود.
در حوزه رادیو و تلویزیون هم اگر از برنامههای تولیدی و گفتگو محور روتین و بعضاً تکراری و یک یا چند مستند نسبتاً اثرگذار در برخی برنامهها مانند «ثریا» بگذریم، باید گفت این حوزه هم تا قبل از عید نوروز 98 آنطور که بایدوشاید، به رسالت خود در این میدان حساس عملنکرده است. عید نوروز امسال، خانوادههای ایرانی شاهد نمایش سریال 15 قسمتی «شش قهرمان و نصفی» بودند که توسط دستاندرکاران فیلم سینمایی «قهرمانان کوچک» با فیلمنامهای متفاوت و جذاب و البته با درونمایه طنز و ورزشی، قصه پر غصه واردات کالای قاچاق و تعطیلی کارخانههای وطنی و بیکاری صدها و بعضاً هزاران کارگر توانمند ایرانی را به تصویر کشیده است. اثری که به گفته دکتر حمیدرضا فولادگر رئیس کمیسیون ویژه حمایت از تولید ملی در مجلس، «یک شروع خوب و امیدوارکننده برای رسانه ملی در زمینه فرهنگسازی رونق تولید» بوده است. فولادگر معتقد است: «یکی از بهترین راههای فرهنگسازی، استفاده از ابزار هنر بهویژه هنر هفتم و تلویزیون است که تأثیر آن عمیقتر و ماندگارتر از سایر روشها است؛ سریال «شش قهرمان و نصفی» هم تلاش کرد تا با یک بیان ساده و با مخاطب قرار دادن نسل کودک و نوجوان، معنا و مفهوم رونق تولید و حمایت از کارگر ایرانی و اهمیت آن را به تصویر بکشد».
وقت طی کردن راه نرفته
علی عبدی مجری طرح این سریال نوروزی هم به نکتهای ظریف اشاره میکند و میگوید: «امروز نمادهای تصویری قهرمانهای آمریکایی و فراماسونری در قالب فیلمها و پویانماییهای کودک و نوجوان، هم جیب ما را خالی میکند و هم فرهنگ ما را عوض میکند. در مقابل چنین وضعیتی، حمایت از کالای ایرانی و حرکت ایرانی یک ضرورت است که جناح و خط نمیشناسد و هرکسی با هر تفکر و گرایشی آن را میپذیرد». وی تأکید دارد که «زمانی که حرف درست را با زبان تصویر و هنر به جامعه منتقل کنیم، بهمراتب از حرف و شعار بهتر و تأثیرگذارتر خواهد بود».
یکی از واقعیتهای غیرقابلانکار و بدون تعارف دنیای امروز، جادوی سینما و تلویزیون است که از قضا، آنهایی که مردم ایران را بهناحق زیر سنگینترین و ظالمانهترین تحریمهای اقتصادی گرفتهاند، خیلی خوب از این ابزار برای حق جلوه دادن رفتارهای خود استفاده میکنند، در چنین وضعیتی، کوتاهی اهالی هنر در ایران اسلامی برای حفاظت از مرزهای اقتصادی کشور، خوشایند نیست و حالا وقت انجام کارهای بر زمینمانده است.
ارسال نظرات