رهبر معظم انقلاب در دیدار با مسئولان و محققان ستاد توسعهی علوم شناختی (که در تاریخ ۱۳۹۷/۱۱/۳ رخ داد) به این پژوهشگران توصیه کردند که «هیچگاه به برنامهها و توصیههای غربیها اعتماد نکنید».
پایگاه رهنما :
رهبر معظم انقلاب در دیدار با مسئولان و محققان ستاد توسعهی علوم شناختی (که در تاریخ ۳/۱۱/۱۳۹۷ رخ داد) به این پژوهشگران توصیه کردند که «هیچگاه به برنامهها و توصیههای غربیها اعتماد نکنید». ایشان همچنین در ادامه با تأکید بر اینکه همواره باید به توصیهی غربیها با سوءظن نگریسته شود، افزودند: کشورهای غربی که امروز بیشترین پیشرفتها را در زمینهی علوم جدید دارند، بیشترین جنایات را نیز در طول تاریخ بر ضد ملتها مرتکب شدهاند. این نگاه «عدم اعتماد به غرب» از کجا ناشی میشود؟! آیا به نگاه ایدئولوژیک رهبران جمهوری اسلامی بازمیگردد یا هر ایرانی وطندوستی اگر با تاریخ آشنا باشد و سربلندی ایران را آرزو کند، همین نظر را خواهد داشت؟! در این گزارش روشن خواهد شد که هیچ محقق منصفی، «اعتماد به غرب» را عاقلانه قلمداد نمیکند.
غرب از منظر یک اندیشمند غربی
پیش از آنکه نظر اندیشمندان ایرانی و تجربههای تاریخی در مورد توصیههای غربیها را مرور کنیم، خوب است غرب را از منظر اندیشمندانِ منصف غربی مورد واکاوی قرار دهیم. ژوزف استیگلیتز (برندهی جایزهی نوبل در سال ۲۰۰۱ میلادی و اقتصاددان ارشد بانک جهانی) در کتاب معروفش با عنوان جهانیسازی و مسائل آن میگوید: نه فقط آزادسازی تجارت، بلکه در هر زمینه دیگر جهانیسازی، حتی تلاشهایی که -ظاهراً- با نیت خوبی صورت میگیرد، نتیجه معکوس داده است. وی در این کتاب با بررسی شواهد تاریخی نشان میدهد که چطور کشورهای در حال توسعه به توصیهها و برنامههای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی اعتماد کردند، ولی پس از اجرای آن برنامهها نه تنها پیشرفت نکردند، بلکه با مشکلات جدی اقتصادی نیز مواجه شدند.
نظر رئیس سازمان انرژی اتمی دوران پهلوی
اینکه غربیها در متن توصیهها و برنامههای به ظاهر بشردوستانه، منافع خود را تعبیه میکنند و از این طریق علیه سایر ملتها توطئه میکنند آنقدر روشن و بیپرده صورت میگیرد که هر صاحبنظر منصفی را به اعتراف وا میدارد؛ خواه این صاحبنظر خود یک اندیشمند غربی باشد یا حتی یک مسئول ارشد رژیم پهلوی. دکتر اکبر اعتماد (رئیس سازمان انرژی اتمی در زمان پهلوی) در گفتوگویی با بیبیسی در مورد برنامهی هستهای ایران (در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۸۹) به «قابل اعتماد نبودن توصیهها و برنامههای غربی» به خوبی اشاره میکند. وی در این گفتوگو میگوید: غربیها امروز در مذاکرات میگویند شما دست از غنیسازی بردارید، ما به شما غنیسازی و تکنولوژی میدهیم. دروغ میگویند! آن وقتی که باید میدادند، ندادند. حالا که ایران خودش به تکنولوژی غنیسازی دست پیدا کرده، برای اینکه ایران را در یک مسیری بیندازند که دستش بسته شود، میگویند ما به شما غنیسازی میدهیم. چه اعتباری به اینها هست؟! سالها قبل نیز به ما گفتند به شما سوخت میدهیم، فردایش گفتند نمیدهیم! چه اعتمادی به این کشورهای غربی میشود کرد؟!
تجربیات متعدد پس از انقلاب
پس از انقلاب اسلامی نیز کشور موارد متعددی از «اعتماد به غرب» را تجربه کرد و دیدیم که در هرکدام، چطور غربیها با ارائهی برنامههایی به ظاهر زیبا، ولی با باطنی استعماری، به منافع ملی ایرانیان آسیب وارد کردند. یکی از این موارد که اکنون نیز کشور با آن دست به گریبان است، برنامهی جامع اقدام مشترک (برجام) است. برنامهای که قرار بود در آن از سویی ایران امتیازهایی در زمینهی فناوری هستهای به غرب بدهد و در مقابل غربیها نیز تحریمهای ظالمانه علیه ایران را لغو کنند. در ادامه در حالی که ایران به تمام تعهدات خود عمل کرد، پس از روی کار آمدن ترامپ ابتدا امریکا بیهیچ دلیل قانعکنندهای برای افکار عمومی از این معاهده خارج شد و سپس شرکتهای اروپایی نیز یکی یکی ارتباط خود با ایران را قطع کردند.
برنامههای تعدیل ساختاری
میتوان گفت: پس از انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، نخستین برنامهای که از سوی غرب به ایران توصیه شد، برنامهی تعدیل ساختاری بود که در دوران ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی به اجرا در آمد. طی این برنامه، به ایران اینطور القاء شد که برای رسیدن به رشد اقتصادی لازم است مقدار زیادی وام خارجی اخذ کند. این وامها توسط شرکتهای زیادی اخذ شد، ولی کاهش درآمدهای نفتی به جهش نرخ ارز انجامید و بحران بدهیهای خارجی را رقم زد. طی این بحران، اقتصاد ایران آسیب جدی دید؛ رشد اقتصادی ایران به ۱.۵- رسید و تورم، رقم تاریخی ۴۹درصد را تجربه کرد. در خلال گرفتن این وام، ایران ملزم شد برنامههای «بازار آزاد» را در ایران پیاده کند. برنامههایی که یک مورد آن، کاهش موانع تجاری بود. این سیاست در کشورهای در حال توسعه، معمولاً منجر به نابودی ساختار تولید داخلی میشود و کشورهای در حال توسعه را به بازاری برای کشورهای غربی تبدیل میکند.
غرب قابل اعتماد نیست!
همانطور که ذکر شد غرب نه تنها برای رهبران جمهوری اسلامی ایران، بلکه از منظر اندیشمندان غربیِ منصف نیز قابل اعتماد نیست و اتکا به سیاستها و توصیههای پیشنهادی غربیها در عمدهی کشورهای در حال توسعه، به آسیبهای جدی برای آن کشورها و کسب منافع زیاد برای کشورهای غربی منتهی شده است. علاوه بر اندیشمندان غربی، مسئولان و صاحبنظران منصف دوران پهلوی نیز معتقدند غرب، قابل اعتماد نیست و اکبر اعتماد (رئیس سازمان انرژی اتمی دورهی پهلوی) تنها یکی از این افراد است. همچنین تجربهی دوران جمهوری اسلامی نیز، نظریهی غیر قابل اعتماد بودن توصیهها و سیاستهای غربی را تایید میکند؛ از برنامهی تعدیل ساختاری –که میتوان گفت: نخستینِ آنها پس از انقلاب بود- گرفته تا آنچه امروز به برجام معروف است و حتی سرسختترین مدافعانش نیز، امروز به اشتباه بودنِ اعتماد به غرب پی بردهاند. با این وجود، باید توجه داشت که برجام، آخرین توصیه و برنامهی استعماری غرب برای کشورمان نخواهد بود.
ارسال نظرات