پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
25 دی 1397 - 11:39

خانواده ای در این نزدیکی ! !

خانواده‌ای را می‌شناختم که بر اساس یک رسم دیرینه، هر سال یک نفر از اعضای خانواده را به عنوان «مادر خرج» انتخاب می‌کردند. «مادر خرج». وظیفه داشت. طی یکسال مالی، دخل و خرج خانواده را در اختیار گرفته و هزینه‌های اعضای خانواده، اعم از خوراک و پوشاک و آب و برق و گاز و نان و... را برابر شأن خانواده و براساس بودجه‌ای که در اختیارش قرار داده می‌شود، بگونه‌ای که موجب آرامش و آسایش خانواده گردد؛ انجام دهد و پایان سال در حضور تمام اعضای خانواده گزارش عملکرد خود را ارائه نماید.
نویسنده :
محمود قاسمی
کد خبر : 2123

پایگاه رهنما :

خانواده‌ای را می‌شناختم که بر اساس یک رسم دیرینه، هر سال یک نفر از اعضای خانواده را به عنوان «مادر خرج» انتخاب می‌کردند. «مادر خرج». وظیفه داشت. طی یکسال مالی، دخل و خرج خانواده را در اختیار گرفته و هزینه‌های اعضای خانواده، اعم از خوراک و پوشاک و آب و برق و گاز و نان و... را برابر شأن خانواده و براساس بودجه‌ای که در اختیارش قرار داده می‌شود، بگونه‌ای که موجب آرامش و آسایش خانواده گردد؛ انجام دهد و پایان سال در حضور تمام اعضای خانواده گزارش عملکرد خود را ارائه نماید؛ و هر سال هم چندین بار پدر حکیم و دلسوز خانواده؛ قبل از انتخاب «مادرخرج» به اعضای خانواده هشدارمی داد که؛ بر اساس دیدگاه‌های منطقی و بدور از هیجان و برابر نیازشان در انتخاب دقّت کنند و گوش به حرف بیگانگان ندهند. چرا که اگر در انتخاب خود اشتباه کنند وسط سال هیچ کاری نمی‌شود کردو باید تا پایان سال صبر کنند. روز انتخاب فرا می‌رسید. متاسفانه گاهی اکثر اهل خانواده تحت تأثیر غریبه‌ها قرار می‌گرفتند. پدر دوباره اتمام حجت می‌کرد که:‌ای فرزندان من، بصیر باشید و درست انتخاب کنید. بالاخره پس از کش و قوس‌های فراوان؛ نظر اعضای خانواده روی یکی از اعضاء متمرکز می‌شد. پدر هم بار‌ها گفته بود: شما هر کدام از اعضای خانواده را انتخاب کنید، آن فرد به احترام رای شما. مورد تأیید و حمایت من خواهد بود. «مادرخرج» انتخاب می‌شد؛ و با وعده‌های وسوسه کننده‌ای کارش را شروع می‌کرد. ولی مدتی بعداز انتخاب، تعدادی از اعضای خانواده گله مند می‌شدند؛ که امور جاری خانه به مشکل خورده و «مادرخرج» آنگونه که وعده داده بود، به وعده هایش عمل نکرده؛ و به درستی تدبیر نمی‌کند. ولخرجی زیاد دارد. چشمش دائم به غریبه هاست. کمتر گوش به حرف پدر خانواده می‌دهد، در ارائه عملکرد خود پنهان کاری می‌کند وآمار‌های درستی ارائه نمی‌دهد. تمام حواسش به مسائل خارج از خانواده بوده و به جای حل مشکلات با همکاری سایر اعضای خانواده، مدام بدنبال کمک به غریبه‌ها وافراد شرور است. بعد هم اعضای خانواده شروع می‌کردند به گلایه از پدر که: چرا اجازه دادی چنین شود؟ پدر هم دلسوزانه و صبورانه می‌گفت:: مگر من با همه شما اتمام حجت نکردم که در انتخاب خود دقت کنید؟ چون اگر دقت نکنید و در بین سال به مشکل بخورید. جبران این بی دقتی سخت خواهد بود؛ و باید تا پایان سال صبر کنید و این صبر حداقل تاوان یک انتخاب اشتباه است. واگر چنین فشاری نباشد و خانواده به انتخاب اشتباه خود پی نبرد، چه بسا دوباره همین اشتباه را تحت تأثیر غریبه‌ها تکرار کند و «مادرخرج» هم، چون منتخب خانواده است، همیشه مدعی خواهد بود که حق اعمال نظر در امور خانواده را خواهد داشت. پس برای درست اندیشیدن و درست انتخاب کردن گاهی چند صباحی تحمل و تدبّر و صبر لازم است این خانواده همین نزدیکی هاست و من هرروز با اعضای این خانواده دیدار می‌کنم. می‌خواهم به آن‌ها بگویم کلید حل مشکل در دستان شماست. وقتی با یک انتخاب درست می‌توان بخش عمده‌ای از این مشکلات را حل کرد، پس در انتخاب دقت کنید تا چنین نشود.

ارسال نظرات