- حنظله گوشی «نفتالی بِنِت» را هک کرد
- عکس / تصاویر دیده نشده از شهید رائد سعد
- بانک اهداف در جنگ شناختی
- کشتار دانشجویان در ۱۶ آذر و یک سند تاریخی از شکنجه مخالفان با «خرس» در دوره پهلوی!
- آیا نبرد حضرموت نقشه یمن را تغییر خواهد داد؟
- یادداشت ها / آیا پایان ماه عسل صهیونیستها در سوریه نزدیک است؟!
- قیام جوانان سوری | پیام عملیات «بیت جن» برای جولانی و صهیونیستها
- بسیج تمدنساز، نفس آخر استکبار
- دومین شب مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه(س) با حضور رهبر انقلاب
- انصارالله: جنگافروزی عربستان علیه یمن عواقب سنگینی دارد
- منظور: برنامه هفتم با کار کارشناسی کمسابقه تدوین شد/ بخش بزرگ برنامه قابل اجراست
- ۶۵۶ میلیون دلار صادرات با «مجوزهای رد شده» /بازهم پای کارتهای اجارهای در میان است؟
- نصراللهی، استاد ارتباطات: مستند عبری تسنیم آغاز عصر جدیدی از حرکت رسانهای ایران است
- ایران لولای ژئوپلیتیک جهان
- یادداشت / کد حیفا
يکشنبه ؛ 30 آذر 1404 آشفتگی سیاست ترامپ در سوریه
به دنبال حمله اخیر عناصر داعش به نیروهای آمریکایی که منجر به کشته و زخمی شدن سه نظامی شد، کاخ سفید روز گذشته از انجام عملیات هوایی علیه این مرکز حضور این گروه تروریستی در خاک سوریه خبر داد.
بر اساس گزارش رسانههای آمریکایی، جنگندههای ائتلاف ضد داعش بامداد شنبه مجموعهای از حملات را در بادیه معدان در ریف الرقه، بادیه الحماد در ریف دیرالزور و همچنین ارتفاعات جبلالعمور علیه مقرهای داعش انجام دادهاند. شبکه «الاخباریة» سوریه به نقل از منابع محلی گزارش داد که حملات عمدتاً انبارهای تسلیحاتی و مقرهایی را هدف قرار داده که به عنوان پایگاههای عملیاتی داعش در منطقه مورد استفاده قرار میگرفتند.
منابع یاد شده گفتند که نیروهای آمریکایی مستقر در پایگاه «الشدادی» در جنوب «الحسکه» نیز در این حملات مشارکت داشته و علاوهبر بمباران هوایی، به شلیک موشک و پرتاب بمبهای نورافشان اقدام کردهاند.
پیت هگست، وزیر جنگ آمریکا دستور اجرای این عملیات موسوم به «چشم شاهین» را صادر کرد که به ادعای او با هدف «انتقام» از حمله اخیر در تدمر انجام میشود. او در اظهاراتی تهدیدآمیز گفت: «این آغاز جنگ نیست، اعلام انتقام است. آمریکا تحت رهبری رئیسجمهور ترامپ در دفاع از مردم خود تردید نخواهد کرد».
فرماندهی مرکزی آمریکا موسوم به «سنتکام» نیز اعلام کرد که در حملات متمرکز و گسترده علیه مواضع داعش در سوریه بیش از ۱۰۰ بمب و موشک هدایت شونده استفاده شد.
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا این اقدام را «پاسخی قاطع» به کشته شدن چند نظامی آمریکایی در سوریه عنوان کرد و در سخنانی تهدیدآمیز مدعی شد که هدف از این حملات، «محروم کردن داعش از توان نظامی و جلوگیری از تهدید منافع آمریکا و متحدانش» است.
رژیم جولانی هم که سیاستهای خود را با منافع آمریکا همسو کرده است، در بیانیهای اعلام کرد:«حضور نیروهای آمریکایی و ائتلاف بینالمللی در مبارزه با تروریسم ضروری است. سوریه به تلاش برای از بین بردن هرگونه پناهگاه داعشیها ادامه میدهد و از آمریکا و ائتلاف بینالمللی میخواهد در این مسیر همکاری کنند».
این بیانیه را میتوان به عنوان تبرئهجویی و اعلامیه همکاری دولت موقت جولانی باآمریکا تلقی کرد که به دلیل سابقه همکاری با جریانات تکفیری همچنان در میان بخشی از نظامیان و هیئت سیاسی آمریکا غیرقابل اعتماد شمرده میشود. دولت جولانی ماه گذشته رسماً به ائتلاف نمایشی ضد داعش پیوست تا در عمل نشان دهد که کاملاً از رویکردهای گذشته خود بویژه در تقابلجویی با منافع آمریکا دست شسته و آنگونه که اعلام میکند دولت او برای همراهی با سیاستهای واشنگتن آمادگی دارد.
عملکرد متناقض واشینگتن در سوریه
تکرار حملات آمریکا در مناطق بیابانی سوریه همزمان با تحرکات مشکوک گروه تروریستی داعش، بار دیگر پرسشهایی را درباره اهداف واقعی واشینگتن در شرق سوریه مطرح کرده است. حملات اخیر آمریکا به مواضع منتسب به داعش در سوریه، آن هم در مقطعی که واشینگتن مدعی آمادگی برای خروج از این کشور و واگذاری امور به دولت موقت بود، بار دیگر سردرگمی و تناقض در سیاستهای آمریکا در قبال سوریه را آشکار میسازد.
این تحولات نشان میدهد که آمریکا نه تنها راهبردی منسجم و بلندمدت برای مدیریت بحران سوریه ندارد بلکه تصمیماتش بیشتر تابع شرایط مقطعی و فشارهای میدانی است.
دولت ترامپ در ماههای گذشته تلاش کرد از طریق ایجاد توافق میان گروههای کرد و دولت موقت جولانی برای ادغام نیروهای دموکراتیک در ارتش نوعی ثبات امنیتی نسبی در سوریه ایجاد کند. هدف اصلی این رویکرد آن بود که آمریکا بتواند بدون پرداخت هزینههای سیاسی و امنیتی از سوریه خارج شود و در عین حال منافع اقتصادی و راهبردی خود را حفظ کند. با این حال، این تلاشهای دیپلماتیک به دلیل تضاد منافع بازیگران به شکست انجامید و گروههای کرد حاضر نشدند به توافقی پایدار با دمشق یا آنکارا تن دهند.
بنابراین، اکنون با مطرح شدن دوباره تهدید داعش، تناقض در مواضع واشینگتن بیش از پیش برجسته شده است. مقامات آمریکایی از حمله به ۷۰ مقر داعش سخن میگویند، درحالی که طی سالهای گذشته مقامات ارشد کاخ سفید و به خصوص شخص ترامپ بارها ادعا کرده بودند که این گروه در سوریه و عراق به طور کامل نابود شده و دیگر تهدیدی برای منطقه محسوب نمیشود.
این چرخش ناگهانی در روایت رسمی، این پرسش را تقویت میکند که آیا داعش واقعاً دوباره احیا شده یا صرفاً به ابزاری برای توجیه تداوم حضور و مداخله آمریکا در سوریه تبدیل شده است؟
اگر ادعای واشینگتن درباره حضور فعال داعش در سوریه صحت داشته باشد، پس چرا در یکسال گذشته و زمانی که دولت جولانی بر سر کار بود، هیچ اقدام مؤثر و عملی برای مقابله با این گروه تروریستی انجام نداد. از اینرو، سکوت و انفعال آمریکا در این بازه زمانی، تردیدهای زیادی را درباره واقعی بودن تهدید داعش یا نحوه بهرهبرداری سیاسی از آن ایجاد کرده است.
چگونه ممکن است گروهی که به گفته مقامات آمریکایی تهدیدی جدی برای امنیت منطقه و جهان به شمار میرود، یکسال کامل بدون واکنش جدی از سوی دمشق و واشینگتن به فعالیتهای خود ادامه دهد و حتی توانایی نفوذ به خلوتگاه نظامیان آمریکایی را پیدا کند.
تناقض زمانی آشکارتر میشود که واشینگتن به طور ناگهانی اعلام میکند در عرض چند روز موفق شده است دهها مخفیگاه داعش را در مناطق مختلف سوریه شناسایی و هدف قرار دهد. اگر چنین ظرفیت اطلاعاتی و عملیاتی از ابتدا وجود داشت، چرا این توان در ماههای گذشته به کار گرفته نشد تا تهدیدات این گروهک به مرحله کشتن نظامیان آمریکایی نرسد؟
این مسئله نشان دهنده وجود تناقضات ساختاری در سیاستهای آمریکا در قبال سوریه و پرونده داعش است، تناقضی که میان ادعاهای امنیتی و عملکرد میدانی فاصلهای معنادار ایجاد کرده است. بنابراین، میتوان گفت ائتلاف موسوم به ضد داعش که طی یک دهه گذشته به صورت نمایشی فعال بوده و ارادهای برای مقابله واقعی با آن نداشته است.
این وضعیت این گمانه را تقویت میکند که داعش تنها زمانی به عنوان «تهدید» برجسته میشود که منافع مستقیم آمریکا بهویژه جان سربازانش به خطر بیفتد. در غیر این صورت، این گروه میتواند به ابزاری برای مدیریت بحران، توجیه حضور نظامی یا اعمال فشار سیاسی در معادلات سوریه تبدیل شود، رویکردی که بیش از پیش اعتبار ادعاهای واشینگتن را زیر سؤال میبرد.
پیام به دولت جولانی
حملات اخیر آمریکا به مقرهای داعش را میتوان فراتر از یک اقدام صرفاً امنیتی ارزیابی کرد. این حملات در واقع حامل پیامی روشن به دولت موقت سوریه نیز هست. پیام اصلی این است که واشینگتن، دولت جولانی را فاقد توان و ظرفیت لازم برای مهار تهدیدات امنیتی ناشی از گروههای تروریستی میداند و دیگر نمیتواند مسئولیت تأمین امنیت را به آن واگذار کند.
با اینکه رژیم جولانی به ائتلاف موسوم به ضد داعش پیوسته است اما برخلاف ادعاهای مطرحشده، از آن زمان نه تنها از قدرت داعش کاسته نشد بلکه این گروه تحرکات و عملیاتهای خود را افزایش داده است.
در هفتههای گذشته، عناصر داعش موفق شدند چندین حمله علیه نیروهای آمریکایی و حتی گروه تحریرالشام انجام دهند، موضوعی که نشان دهنده ضعف جدی ساختارهای امنیتی دولت موقت سوریه است. همین تحولات سبب شده تا دولت ترامپ با حملات مستقیم به مواضع داعش، عملاً این پیام را مخابره کند که جولانی دیگر شریک قابل اعتمادی برای واشینگتن محسوب نمیشود.
از اینرو، آمریکا برای تأمین امنیت نیروهای خود و حفاظت از میادین نفت و گاز اشغالشده در شمال و شرق سوریه ناچار است به صورت مستقل و بدون اتکا به دولت موقت سوریه عمل کند.
عملکرد یکسال گذشته جولانی نیز این بیاعتمادی را تشدید کرده است. او نشان داده که حتی در میان گروههای مسلح تحت فرمان خود نیز از نفوذ و کنترل کافی برخوردار نیست و در نتیجه توان حذف یا مهار تهدید داعش را ندارد. در چنین شرایطی، حملات آمریکا به داعش بیش از آنکه نشانه همکاری با دولت موقت باشد، بیانگر عبور تدریجی واشینگتن از جولانی و تردید عمیق نسبت به کارآمدی او در معادلات امنیتی سوریه است.
درمجموع، با بازگشت داعش چشمانداز ثبات در سوریه به شدت تیره شده است و این وضعیت، خروج امن و همزمان با تضمین منافع اقتصادی و امنیتی آمریکا را به معمایی پیچیده بدل کرده که نیاز فوری به بازنگری راهبردی واشینگتن را آشکار میکند.
ارسال نظرات