دوشنبه ؛ 17 آذر 1404

بازگشت به برنامه اف-۳۵؛ خلأ بازدارندگی ترکیه پُر می‌شود؟

بازگشت به برنامه اف-۳۵؛ خلأ بازدارندگی ترکیه پُر می‌شود؟
خرید اف-۳۵ گرچه نمادی از تقویت روابط ترکیه با آمریکا محسوب می‌شود اما در عمل نمی‌تواند جای خالی دفاع پدافندی این کشور را پر کند، زیرا در دنیای امروز، حتی برتری هوایی بدون توان پدافندی کافی، امنیت کشورها را تضمین نمی‌کند.
کد خبر : 20761

تبیین:

پس از سالها اختلاف میان ترکیه و آمریکا بر سر خرید جنگنده‌های اف-۳۵، به نظر می‌رسد که موانع موجود در مسیر این پروژه در حال رفع شدن است.

اخیراً تام باراک، سفیر آمریکا در آنکارا اعلام کرد که ترکیه در آستانه کنار گذاشتن سامانه دفاع موشکی روسی اس-۴۰۰ قرار دارد و در نتیجه، ظرف شش ماه آینده قادر خواهد بود جنگنده‌های رادارگریز اف-۳۵ را از آمریکا دریافت کند.

باراک تأکید کرد که ترکیه نقش مهمی در برنامه اف-۳۵ ایفا می‌کند و چهار فروند از این جنگنده‌ها هم‌اکنون در آشیانه آماده هستند اما ترکیه تاکنون دسترسی به آنها نداشته است. باراک همچنین اشاره کرد که در دیدار اخیر رجب طیب اردوغان و دونالد ترامپ، روسای جمهور ترکیه و آمریکا بیشتر اختلافات میان دو کشور از جمله مسئله اس-۴۰۰ حل شده است.

این سخنان نشان می‌دهد که راه برای بازگشت ترکیه به برنامه اف-۳۵ هموار شده و روابط نظامی آنکارا با واشینگتن در مسیر همکاری قرار گرفته است.

ریشهٔ ماجرا به سال ۲۰۱۷ بازمی‌گردد، زمانی که ترکیه پس از ناامیدی از دریافت سامانه پدافندی پاتریوت علی‌رغم سالها انتظار برای خرید این سیستم، نهایتاً به سمت خرید پدافند از روسیه رفت و توافق خریداری سامانهٔ دفاع موشکی اس-۴۰۰ را با مسکو امضا کرد. در این مدت با وجود فشارها و درخواستهای مکرر واشینگتن برای جایگزینی این معامله با سامانهٔ آمریکایی «پاتریوت»، ترکیه در پاییز ۲۰۱۹ این سامانهٔ پدافندی را تحویل گرفت.

استقرار اس-۴۰۰ در ترکیه تنش‌های شدیدی میان آنکارا و سایر اعضای ناتو ایجاد کرد و در نتیجه، ترکیه از برنامه توسعه جنگنده‌های اف-۳۵ کنار گذاشته شد و آمریکا نیز تحریم‌هایی علیه شرکت‌های نظامی ترکیه اعمال کرد. ترکیه درحال حاضر موشک‌ها، رادار و سایر تجهیزات اس-۴۰۰ را در اختیار دارد اما از آنها استفاده نمی‌کند. ناتو بارها اعلام کرده در صورتی که ترکیه اس-۴۰۰ را در کنار اف-۳۵ استفاده کند ممکن است روسیه به اطلاعات حساس دست پیدا کند.

دلیل اینکه آمریکا در شرایط کنونی حاضر به تعدیل مواضع خود شده و قصد دارد اف-۳۵ را به ترکیه تحویل دهد به عوامل مختلفی بازمی‌گردد.

منطق ژئوپلتیکی تحویل اف-35 به ترکیه

در شرایط کنونی، طرح آمریکا برای ازسرگیری روند تحویل جنگنده‌های اف-35 به ترکیه را می‌توان در چارچوب ملاحظات ژئوپلیتیکی گسترده‌تر این کشور در سه حوزه‌ اصلی «شرق مدیترانه، غرب آسیا و ساختار امنیتی ناتو» تحلیل کرد.

در شرق مدیترانه آمریکا به یونان رقیب تاریخی ترکیه اف-۳۵ داده و حضور نظامی خود را در پایگاه‌های یونانی تقویت کرده است. این اقدام، اگر بدون در نظر گرفتن موازنه با ترکیه باشد می‌تواند احساس ناامنی یا بی‌عدالتی راهبردی در آنکارا ایجاد کند. از نگاه واشینگتن، ایجاد توازن نسبی میان دو متحد در ناتو ضروری است تا تنشهای موجود به سمت بحرانهای غیرقابل کنترل کشیده نشود و همکاری‌های امنیتی در مدیترانه شرقی آسیب نبیند.

در غرب آسیا نیز آمریکا به برخی شرکای نزدیک خود مانند رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی اف-35 تحویل داده است. این روند، اگرچه شبکه امنیتی آمریکا در منطقه را تقویت می‌کند اما اگر ترکیه در این معادله احساس کند که کنار گذاشته شده، ممکن است به سوی بازیگران رقیب مانند روسیه یا چین گرایش بیشتری پیدا کند. از اینرو، واشنگتن علاقه‌مند است که ترکیه را در «دایره دوستان» حفظ کرده و از فاصله گرفتن استراتژیک آن جلوگیری کند.

سوم، از منظر ناتو، ترکیه نقش کلیدی در کنترل دسترسی روسیه به دریای مدیترانه، مدیریت امنیت دریای سیاه و نقاط حساس پیرامونی دارد. از اینرو، اعطای اف-۳۵ به آنکارا می‌تواند این کشور را بیشتر در ساختار امنیتی غرب ادغام کند و انگیزه آن را برای هماهنگی با سیاستهای آمریکا و ناتو را افزایش دهد. بنابراین تصمیم واشینگتن صرفاً یک معامله نظامی نیست بلکه تلاشی برای حفظ موازنه ژئوپلیتیکی، جلوگیری از واگرایی ترکیه و تقویت انسجام ناتو در شرایط تحولات پیچیده منطقه‌ای است.

اف-35 اهداف ترکیه را محقق نمی‌کند

هرچند دولتمردان ترکیه بر این باورند که خرید اف-۳۵ می‌تواند موازنه هوایی را در غرب آسیا به سود آنکارا تغییر دهد اما واقعیت‌های ژئوپلیتیکی و خطوط قرمز راهبردی آمریکا نشان می‌دهد که این تصور بیش از آنکه بر پایه محاسبات دقیق باشد نوعی خوش‌بینی سیاسی است.

سیاست منطقه‌ای واشینگتن طی دهه‌های گذشته همواره بر یک اصل بنیادین تأکید داشته است که هیچ متحدی در غرب آسیا نباید به سطحی از توان هوایی دست یابد که برتری نظامی اسرائیل را تهدید کند. این اصل، ستون ثابت سیاست نظامی آمریکا در منطقه بوده و اکنون نیز تغییری نکرده است.

بر مبنای این اصل راهبردی، مدل جنگنده‌هایی که احتمالاً به ترکیه می‌دهد، مشابه نسخه‌هایی است که آمریکا به عربستان سعودی خواهد داد، یعنی نسخه‌های محدودتر و با قابلیت‌های کمتر نسبت به آنچه در اختیار تل‌آویو قرار دارد. این تفاوت فنی و عملیاتی به ‌طور ساختاری اجازه نمی‌دهد که آنکارا حتی با ورود اف-۳۵ به ناوگان هوایی خود، برتری هوایی رژیم صهیونیستی را به چالش بکشد. به عبارت دیگر، موازنه هوایی منطقه همچنان در چارچوب قواعد مورد نظر آمریکا حفظ خواهد شد.

در منطقه مدیترانه نیز شرایط به نفع ترکیه نخواهد بود. زیرا در یک دهه اخیر ائتلاف فزاینده‌ای میان رژیم صهیونیستی، یونان و قبرس شکل گرفته که روابطشان با ترکیه رقابتی و حتی خصمانه است. این محور سه‌گانه نه تنها از حمایت سیاسی غرب برخوردار است بلکه در حوزه انرژی شرق مدیترانه نیز منافع مشترکی دارد. آنها برنامه‌های مشخصی برای استخراج منابع انرژی و تبدیل شدن به مسیرهای جایگزین در بازار اروپا ترسیم کرده‌اند و طبیعی است که واشینگتن در چنین ساختاری مایل نیست توان نظامی ترکیه را به سطحی برساند که این ائتلاف را مختل کند یا معادلات تأمین انرژی برای غرب را در معرض تهدید قرار دهد.

از اینرو، با اینکه دریافت اف-۳۵ ممکن است برای ترکیه به ‌صورت نمادین یک موفقیت سیاسی به نظر برسد، ولی در واقعیت نه موازنه هوایی خاورمیانه را تغییر می‌دهد و نه تعادل قدرت در شرق مدیترانه را برهم می‌زند. آنچه آمریکا در اختیار این شریک ناتویی قرار می‌دهد تنها به‌ اندازه‌ای است که ترکیه را راضی نگه دارد و هرگز به سطحی نخواهد رسید که بتواند موازنه‌های راهبردی واشینگتن و متحدانش را دچار چالش کند.

ترکیه به‌ عنوان عضو باسابقه ناتو و میزبان سلاح‌های هسته‌ای آمریکا در پایگاه اینجرلیک سالها تصور می‌کرد که به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی و نقش نظامی مهمی که ایفا می‌کند از جایگاه ویژه در میان کشورهای غربی برخوردار است. با این حال، تجربه‌های چند دهه اخیر نشان داد که این تصور با واقعیت سیاستهای واشینگتن و متحدان اروپایی همخوانی ندارد. آمریکا و ناتو هرگز ترکیه را شریک قابل اعتماد تلقی نکرده‌اند و همواره با دیده تردید به تصمیمات مستقل آنکارا می‌نگرند به خصوص پس از تقویت همکاری نظامی با روسیه.

نمونه بارز عدم اعتماد به ترکیه در بحران سوریه بود و با اینکه این کشور نقش محوری در حمایت از گروه‌های تروریستی تحت حمایت غرب بازی می‌کرد ولی با این حال درخواستهای کلیدی‌ آنکارا مانند ایجاد منطقه پرواز ممنوع یا حمایت عملی برای مهار بحران، از سوی واشینگتن نادیده گرفته شد. در موضوع گروههای کرد سوریه نیز غرب به‌ جای همراهی با نگرانی‌های امنیتی ترکیه، اغلب در سوی مخالف آنکارا قرار گرفت و از کردها به‌ عنوان شرکای میدانی حمایت کرد.

در ادامه، با افزایش تنش‌ها در غرب آسیا و اروپا، آنکارا تلاش کرد به سامانه‌های دفاع هوایی پیشرفته دست یابد، اما آمریکا در این زمینه نه تنها همکاری قابل توجهی انجام نداد بلکه با تعلل و اعمال محدودیت‌ها، ترکیه را به سمت خرید سامانه اس-۴۰۰ روسیه سوق داد. در اختلافات شرق مدیترانه نیز ناتو عمدتاً جانب یونان را گرفته است. مجموع این اقدامات نشان می‌دهد که آنکارا نمی‌تواند برای تقویت توان دفاعی و امنیتی خود صرفاً به حمایت غرب تکیه کند، زیرا اولویت‌های راهبردی واشینگتن و ناتو لزوماً با منافع ترکیه همراستا نیستند.

رقابت برای کسب رهبری در جهان اسلام

یکی از مسائل کلیدی در سیاست دفاعی ترکیه، رقابت شدیدی است که میان کشورهای اسلامی برای دستیابی به جایگاه برتر نظامی منطقه شکل گرفته و آنکارا می‌کوشد از سایر رقبای منطقه‌ای خود عقب نماند.

امارات و عربستان سعودی که در بسیاری از مواضع راهبردی همسو هستند، با خرید جنگنده‌های پیشرفته از آمریکا و مجهز شدن به سامانه‌های پدافندی مدرن مانند پاتریوت، جایگاه خود را در معادلات نظامی غرب آسیا به‌طور قابل توجهی ارتقا داده‌اند. حتی عربستان با امضای توافقنامه امنیتی با واشینگتن موقعیت راهبردی خود را در سیاست منطقه‌ای کاخ سفید تثبیت کرده و امارات نیز در مسیر خرید اف-۳۵ است تا توان دفاعی و نفوذ منطقه‌ای خود را تقویت کند.

در نقطه مقابل، ترکیه همراه با قطر که جبهه حمایت از اخوان المسلمین را در منطقه نمایندگی می‌کند، در تلاشند بنیه دفاعی خود را تقویت کنند. قطر اخیراً با آمریکا توافقنامه‌ای امنیتی امضا کرده تا در صورت تعرض، از حمایت نظامی واشینگتن برخوردار شود. در چنین شرایطی، ترکیه که احساس می‌کند نسبت به سایر رقبا در وضعیت ضعف قرار دارد، با خرید جنگنده‌های اف-۳۵ درصدد است هم جایگاه راهبردی خود را تثبیت کند و هم نفوذ و وزن اردوگاه اخوانی را در مقابل عربستان و امارات تقویت نماید.

 

اف-35 جای خالی اس400 را پر می‌کند؟

با توجه به موارد فوق، برخلاف تصور حاکمان آنکارا، خرید نسخه ضعیف شده اف-۳۵ ممکن است نتواند منافع ترکیه را تأمین کند. زیرا رقبایی همچون عربستان و رژیم صهیونیستی علاوه‌بر دسترسی به تسلیحات هوایی پیشرفته، به سامانه‌های پدافندی مدرن نیز مجهز شده‌اند و از این نظر از ترکیه یک سر و گردن بالاتر هستند. بنابراین، موازنه برتری هوایی که دولت اردوغان با خرید اف-۳۵ در پی آن است تحقق نخواهد یافت. در نتیجه، ترکیه ممکن است در موقعیتی قرار گیرد که «از اینجا رانده و از آنجا مانده» شود.

سامانه اس-۴۰۰ یکی از پیشرفته‌ترین سیستم‌های پدافندی جهان محسوب می‌شود که قادر است انواع اهداف هوایی از جمله جنگنده‌ها، پهپادها و موشکهای بالستیک را رهگیری و هدف قرار دهد. این سامانه توانایی شناسایی و ردیابی همزمان صدها هدف را دارد و به‌ عنوان یک ابزار بازدارنده مؤثر در برابر حملات هوایی و موشکی، جایگاه استراتژیک ویژه‌ای برای کشورهای دارنده آن ایجاد می‌کند.

با این حساب، سامانه اس-۴۰۰ با قابلیتهای ویژه خود می‌توانست ضعف هوایی ترکیه را در مواجهه با تهدیدات خارجی و حتی در برابر اف-۳۵ رقبا تا حدی جبران کند اما کنار گذاشتن این سامانه و تکیه صرف بر اف-۳۵ اهداف راهبردی آنکارا را برآورده نخواهد کرد. از اینرو، خرید اف-۳۵ گرچه نمادی از نزدیکی ترکیه به آمریکا محسوب می‌شود اما در عمل نمی‌تواند جای خالی دفاع پدافندی این کشور را پر کند، زیرا در دنیای امروز، حتی برتری هوایی بدون توان پدافندی کافی، امنیت کشورها را تضمین نمی‌کند.

منبع: الوقت

ارسال نظرات