15 دی 1397 - 15:42

تغییرات در کابینه سعودی؛ راهبرد یا تاکتیک فریب

پادشاه عربستان ششم دی ماه با صدور فرمانی، تغییرات گسترده‌ای را در کابینه این کشور ایجاد و برخی مقامات و شاهزادگان سعودی را نیز بر کنار کرد. در روند تغییر ساختار کابینه و شورای امور سیاسی و امنیتی عربستان، عادل الجبیر وزیر خارجه برکنار و ابراهیم العساف به عنوان جانشین وی انتخاب شد. العساف وزیر اقتصاد و دارایی عربستان بود که دو سال پیش در جریان اقدامات بن سلمان با عنوان مبارزه با فساد برکنار شد. الجبیر به عنوان وزیر مشاور در امور خارجه تعیین شد. در کل در تغییرات کابینه عربستان، مقامات جدیدی برای ریاست گارد ملی، اداره کل امنیت عمومی و وزارت اطلاع رسانی معرفی شدند. هرچند آل سعود سعی کرده است این تغییرات را امری عادی جلوه دهد، اما این مسئله دلایل مهمی دارد.
نویسنده :
حسن رشوند
کد خبر : 2060

پایگاه رهنما :

پادشاه عربستان ششم دی ماه با صدور فرمانی، تغییرات گسترده‌ای را در کابینه این کشور ایجاد و برخی مقامات و شاهزادگان سعودی را نیز بر کنار کرد. در روند تغییر ساختار کابینه و شورای امور سیاسی و امنیتی عربستان، عادل الجبیر وزیر خارجه برکنار و ابراهیم العساف به عنوان جانشین وی انتخاب شد. العساف وزیر اقتصاد و دارایی عربستان بود که دو سال پیش در جریان اقدامات بن سلمان با عنوان مبارزه با فساد برکنار شد. الجبیر به عنوان وزیر مشاور در امور خارجه تعیین شد. در کل در تغییرات کابینه عربستان، مقامات جدیدی برای ریاست گارد ملی، اداره کل امنیت عمومی و وزارت اطلاع رسانی معرفی شدند. هرچند آل سعود سعی کرده است این تغییرات را امری عادی جلوه دهد، اما این مسئله دلایل مهمی دارد.
کارنامه عربستان در دوران آل سلمان
از زمانی که سلمان بن عبدالعزیز به عنوان پادشاه عربستان معرفی شد محمد بن سلمان عملا اداره امور این کشور را در اختیار قرار دارد. در واقع آلزایمر و بیماری شدید ملک سلمان مانع از این شده که بر امور کشور مسلط باشد. محمد بن سلمان ولیعهد سعودی با عدول از سیاست سنتی عربستان یعنی «محافظه کارانه تدافعی» محور سیاست‌های منطقه‌ای خود را ایران قرارداد و سیاست «محافظه کارانه تهاجمی» را انتخاب کرد. در این مسیر برخی از کشور‌های عربی نیز که با این سیاست همراه نبودند از طرف عربستان تحت فشار قرار گرفتند. نتیجه این سیاست، شکست برای آل سعود بوده است؛ که از جمله این شکست‌ها می‌توان به شکست در برابر قطر و تسلیم نشدن این کشور کوچک حاشیه خلیج فارس در مقابل سیاست‌ها و فشار‌های ریاض، گرفتاری عربستان در باتلاق جنگ چهارساله یمن، بی نتیجه بودن فشار همه جانبه علیه ایران و شکست در برابر سیاست‌های منطقه‌ای ایران از عراق و سوریه گرفته تا لبنان، یمن و...، شکست در سیاست تغییر نظام در سوریه و قتل خاشقجی و مصوبه سنای آمریکا در محکومیت بن سلمان و درخواست از دولت ترامپ مبنی بر توقف فروش سلاح به عربستان اشاره کرد.
پنج هدف اصلی تغییرات کابینه سعودی
در واقع شکست سیاست‌های محمد بن سلمان در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی باعث شده است تا پادشاه عربستان به دنبال برخی تغییرات در داخل کابینه باشد. مهمترین اهداف پادشاه سعودی از تغییرات اخیر بدین قرار است:
هدف اول: برخی از کارشناسان معتقدند که تغییرات اخیر در کابینه سعودی ظاهری بوده و تنها با هدف فریب افکار عمومی صورت گرفته است. چرا که پس از قتل خاشقجی، بن سلمان به عنوان یک جنایتکار معرفی شده و به همین دلیل بن سلمان سعی دارد تا با تغییراتی در کابینه، خود را از این فشار‌های برهاند و به نوعی به ترمیم چهره خود بپردازد. این در حالی است که وی پیش از این، برخی مقامات اطلاعاتی را نیز برکنار کرده بود.
هدف دوم: نگاه دیگر نسبت به تغییرات اخیر در عربستان این است که پادشاه عربستان این اقدام را با هدف تثبیت قدرت ولیعهد انجام داده است. چرا که پس از ماجرای قتل خاشقجی مشروعیت و جایگاه بن سلمان بسیار کاهش یافته است. روزنامه نیویورک تایمز در این ارتباط، نوشت؛ علی‌رغم افرایش انتقاد‌های بین‌المللی از ولیعهد عربستان، پادشاه این کشور با ایجاد تغییرات در کابینه، اهرم‌های قدرت را در دستان پسرش تثبیت کرد.
هدف سوم: مسئله دیگر این است که پادشاه سعودی سعی دارد با استفاده از این تغییرات به نوعی اشتباهات بن سلمان را جبران کند چرا که آل سعود را در آستانه سقوط قرارداده است. در این ارتباط، روزنامه فایننشال تایمز در گزارشی تغییرات در کابینه عربستان سعودی را نشانه تمایل ملک سلمان، پادشاه این کشور به استفاده از افراد باتجربه برای جبران اشتباهات دوازده ماه گذشته ارزیابی کرد.
هدف چهارم: از زمانی که «محمد بن سلمان» به عنوان ولیعهد سعودی معرفی شد، گزارش‌های زیادی منتشر شده بود مبنی بر اینکه او در حال حاضر عملا جای پادشاه را گرفته و سلمان به حاشیه رانده شده است. با این حال، از زمان قتل خاشقجی و معرفی بن سلمان به عنوان قاتل اصلی، سعودی‌ها تلاش کرده‌اند تا سلمان را به عنوان نفر اول واقعی کشور به تصویر بکشند. بلومبرگ در این مورد تاکید دارد: «به نظر می‌رسد تلاش شده از نظر جهان خارج این طور به نظر برسد که شاه سلمان دارد نقش بیشتری ایفا می‌کند، فارغ از اینکه آیا واقعا او نقش بیشتری بر عهده گرفته یا نه. اما این قطعا به جهان خارج اینطور القا می‌کند که شاه سلمان حتما نقش پررنگ‌تری در حکومت بر عهده گرفته است.»
هدف پنجم: شاید بتوان یکی از دلایل برکناری الجبیر و انتخاب ابراهیم العساف به عنوان وزیر خارجه عربستان در حالی که ۲۰ سال وزیر امور اقتصادی بوده را این مسئله دانست که بن سلمان به دنبال بهبود وجهه عربستان در عرصه کسب و کار و اقتصاد باشد. چرا که سرمایه‌گذاران خارجی پس از قتل خاشقجی و دستگیری گسترده سرمایه‌گذاران و شاهزاده‌های سعودی در مهرماه ۹۶ در حال ترک عربستان هستند. از زمانی که العساف در کنفرانس دواوس در ریاض شرکت کرد پادشاه عربستان به این نتیجه رسید که العساف بهترین گزینه برای چالش جدید یعنی بی اعتمادی سرمایه گذاران خارجی به عربستان است و او تنها کسی است که می‌تواند تجار و بازرگانان را به عربستان بازگرداند.
سقوط وزیر خارجه جنگ طلب
عادل الجبیر به عنوان یک سیاستمدار افراطی در منطقه شناخته می‌شود که به ضدیت با ایران معروف است. وی در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی در چند پرونده مهم از جمله مقابله با ایران ناکام بوده و همین امر زمنیه را برای برکناری وی مهیا کرد. الجبیر در مورد قتل خاشقجی تا مدت‌ها سکوت کرد و نتوانست این مسئله را در سطح جهانی مدیریت کند، در مورد محاصره قطر نیز عملکرد الجبیر موفق نبوده و عربستان بازنده این مسئله شد، در جنگ یمن هم عادال الجبیر نتوانست در عرصه جهانی از بن سلمان دفاع کند و در نهایت مهمترین شکست عادل الجبیر در مورد ایران بود. عادل الجبیر در هر مناسبتی تلاش می‌کرد که ایران را دشمن اصلی کشور‌های عربی مطرح کند و ایران‌هراسی را در دستور کار خود قرار داده بود و روزی نبود که از ایران و سیاست‌های ایران در منطقه انتقاد نکند و ایران را به دخالت در امور کشور‌های عربی متهم نکند، ولی در مقابل بیشتر کشور‌های عربی سعی کردند که خط‌مشی مستقلی را نسبت به سیاست‌های عربستان در قبال ایران در پیش بگیرند که در این زمینه می‌توان به عمان و کویت و حتی قطر اشاره کرد که با عدم پیروی از سیاست‌های عربستان در مناسبات خود با ایران روابط خود را با تهران را گسترش دادند. این مسئله باعث شکست سیاست‌های بن سلمان در منطقه و در نهایت باعث برکناری الجبیر شد. در واقع بن سلمان با قربانی کردن الجبیر سعی داشت که وی را عامل تمام اشتباهات و شکست‌های عربستان در عرصه‌های مختلف معرفی کند تا بدین طریق بتواند خود را از اتهامات مختلف تبرئه کند؛ بنابراین می‌توان نتیجه گرفت؛ تغییرات گسترده در کابینه سعودی بیش از آنکه در راه اصلاح امور باشد، تلاشی برای فریب افکار عمومی و نجات محمد بن‌سلمان از بحران‌های کنونی است. در کل می‌توان گفت؛ شاه سعودی با این تغییرات، حامل دو پیام داخلی و خارجی است؛ پیام داخلی این است که قصد دارد در عرصه داخلی اختلافات بین شاهزادگان سعودی را بکاهد و تا حد امکان بتواند آن را مهار کند که به‌دلیل یکه‌تازی محمد بن سلمان ولیعهد به اوج خود رسیده بود. پیام خارجی آن، تلاش عربستان برای ایجاد تغییرات یا به‌تعبیری دیگر تعدیل سیاست‌های منطقه‌ای این کشور است که به‌دلیل سیاست‌های تهاجمی این کشور، خسارت‌های جبران‌ناپذیری متوجه آل‌سعود کرده است. اما واقعیت این است که هرچند شکست‌های مختلف آل سعود را وادار و مجبور به این تغییرات کرده است، اما قدرت همچنان در دست بن سلمان تثبیت شده و این تغییرات ظاهری است و نباید انتظار تغییرات رفتاری اساسی در عربستان را داشت چرا که سیستم سیاسی عربستان به این صورت است که قدرت واقعی در دست پادشاه و ولیعهد است و تغییرات در بخش‌های دیگر چندان تاثیرگذار نیستند.

ارسال نظرات