چهارشنبه ؛ 21 آبان 1404
تبیین:
پیروزی ممدانی از منظر سیاسی، تبلور یک فرآیند اجتماعی طولانیمدت است که طی آن، طبقات متوسط و پایین جامعه آمریکا ـ بهویژه در کلانشهرهایی با تنوع قومی و فرهنگی بالا مانند نیویورک ــ به تدریج از سیاستمداران سنتی فاصله گرفتهاند. در حالی که ترامپ و تیم او هنوز در حال بازتولید گفتمان ملیگرایی اقتصادی و مهاجرستیزانه خود هستند، ممدانی و همراهانش موفق شدند گفتمانی تازه بنا کنند: گفتمانی عدالتمحور و اجتماع محور که زیر پوست سیاست آمریکا جریان یافته و حالا به سطح آمده است.
جمهوریخواهان این هشدار را بهخوبی درک کردهاند. آنان میدانند که اگر همین موج اتحاد دموکراتها حفظ و تقویت شود، در انتخابات میاندورهای کنگره در سال ۲۰۲۶ (یا به تعبیر آنها «سال تصمیم») احتمال از دست رفتن اکثریت جمهوریخواه کاملاً جدی است. در آن صورت، نهفقط طرحهای کلیدی دولت ترامپ با مانع روبهرو خواهد شد، بلکه اکنون بسیاری از استراتژیستهای حزب نگراناند این روند در نهایت به شکست بزرگتری در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۸ بینجامد. چهرههایی مانند رن دیسانتیس و نیکی هیلی که خود را گزینههای بالقوه برای آینده میدانند، بهدرستی دریافت کردهاند که «ژن پیروزی ترامپ» دیگر تضمینکننده موفقیت نیست، زیرا معادله اجتماعی و آرایش طبقاتی رأیدهندگان در حال دگرگونی است.
وحشت صاحبان قدرت پنهان و آشکار در آمریکا از آینده، صرفاً ترس از ممدانی نیست؛ بلکه نگرانی از شکلگیری فرهنگ جدیدی از سیاستورزی در جامعه آمریکاست. نسلی از رأیدهندگان جوان و مهاجر اکنون وارد عرصه شدهاند که نه با عناوین حزبی بلکه با مفاهیم عدالت، برابری و شفافیت سیاسی تعریف میشوند. این نسل کمتر از رسانههای سنتی تأثیر میپذیرد، شبکههای اجتماعی را به عنوان میدان مبارزه میبیند و به رهبرانی اعتماد میکند که صادق و مردمی جلوه کنند ــ ویژگیای که شخصیتی مانند زهران ممدانی آن را بهخوبی نمایندگی میکند.
در واکنش به این شکست ، ترامپ تلاش کرده است از اختیارات فدرالی خود ــ آنچه قانون اساسی به رئیسجمهور اعطا کرده ــ برای کنترل و فشار بر نیویورک بهره گیرد. از قطع بخشی از بودجههای فدرال تا اعمال محدودیتهای اداری، نشانههایی دیده میشود که دولت به دنبال سختتر کردن شرایط برای مدیریت ممدانی است. اما این رویکرد خطرناک، بهجای تضعیف شهردار جدید نیویورک ، میتواند دامنه محبوبیتش را افزایش دهد؛ زیرا افکار عمومی آمریکا هرگاه احساس کند قدرت مرکزی در برابر اراده محلی ایستاده است، معمولاً جانب دومی را میگیرد.
آنچه امروز جمهوریخواهان و حتی برخی دموکراتها را هراسان ساخته، معطوف به یک انتخابات محلی نیست، بلکه حس فروپاشی نوعی «قطعیت سیاسی» است. ترامپ در سال ۲۰۲۴ با وعده بازگرداندن عظمت آمریکا به قدرت رسید، اما سه سال بعد، تصویر خیابانهای نیویورک با شهرداری مسلمان و اصلاحطلب، بیش از هر چیز یادآور این حقیقت است که ملت آمریکا بار دیگر در حال بازتعریف خود است. مفهوم «عظمت» دیگر در شعارهای ملیگرایانه نمیگنجد؛ مردم میخواهند عدالت و برابری را لمس کنند، نه بشنوند.
ارسال نظرات