چهارشنبه ؛ 23 مهر 1404
فروپاشی و سقوط از درون

آینده رژیم صهیونی پس از جنگ

وضعیت رژیم پس از این جنگ با گذشته تفاوت بنیادی دارد؛ تل‌آویو اینک دولتی است در جستجوی هویت جدید که برای نخستین بار با تهدید فروپاشی از درون، نه از بیرون، روبرو شده است.
کد خبر : 20255

تبیین:

در حالی که با حضور ترامپ در سرزمین‌های اشغالی و برگزاری نشست شرم الشیخ، فرآیند اجرای توافق آتش‌بس در غزه مراحل اجرایی خود را کلید زد و اسرای زنده صهیونیستی با زندانیان فلسطینی مبادله شدند، نمایش حضور مقتدارنه رزمندگان حماس در خیابان‌های غزه در روز تبادل اسرا، بار دیگر توخالی بودن ادعاهای دولت نتانیاهو در نابودی توانمندی‌های حماس را  برای جهانیان و بویژه صهیونیست‌ها به نمایش گذاشت.

این شکست آشکار رژیم در جنگ دو ساله با غزه از دید تحلیلگران تبعاتی به دنبال دارد که گریبان جامعه صهیونیستی را حتی پس از جنگ نیز رها نخواهد کرد.

در این رابطه تارنمای خلیج اونلاین در گزارشی مدعی شد پس از طولانی‌ترین جنگ تاریخ رژیم صهیونی، دیگر بحث اصلی بر سر موازنه قوا یا تلفات نظامی نیست، بلکه پرسش بنیادی‌تری مطرح است: از هویت اصلی این رژیم چه چیزی باقی مانده است؟

جامعه‌ای که خود را "جزیره ثبات در خاورمیانه" می‌خواند، امروز شاهد لرزش پایه‌های سیاسی، نظامی و اقتصادی خود از درون است. این وضعیت، شکنندگی ساختاری را آشکار می‌کند که پروژه صهیونیستی برای دهه‌ها بر آن استوار بوده است.

اسرائیل امروز در دوراهی سرنوشت‌سازی قرار گرفته؛ جایی که شکاف‌های سیاسی با بحران بی‌سابقه اعتماد اجتماعی تلاقی می‌کند و نقش ارتش از نماد قدرت به نماد شکست تبدیل شده است.

در این شرایط، هشدارها درباره فروپاشی نظامی که زمانی تامین‌کننده امنیت، اقتصاد و پشتیبانی بین‌المللی بود، شدت گرفته است. این نظام اکنون در حال تبدیل به گردابی از آشفتگی و بی‌نظمی داخلی است.

اگرچه رهبران صهیونی می‌کوشند وانمود کنند که کنترل اوضاع را در دست دارند، اما نشانه‌ها حاکی از آن است که "روز پس از جنگ" به معنای بازگشت به شرایط پیشین نیست، بلکه آغاز مرحله‌ای جدید از فروپاشی ساختاری است.

رژیم پس از این جنگ با گذشته تفاوت بنیادی دارد؛ اینک دولتی است در جستجوی هویت جدید که برای نخستین بار با تهدید فروپاشی از درون، نه از بیرون، روبرو شده است.

در ادامه، سناریوهای محتمل برای رژیم صهیونی در روزهای پس از جنگ آورده شده است:

 

سناریوی اول: سقوط نتانیاهو و فروپاشی نظام سیاسی

با سقوط محبوبیت بنیامین نتانیاهو به پایین‌ترین سطح، شکاف‌های درون دولت راست‌گرا نیز عمیق‌تر شده است. تحلیل‌های سیاسی نشان می‌دهد که دوران حکمرانی نتانیاهو به پایان خود نزدیک می‌شود یا دست کم با تزلزلی بی‌سابقه روبرو خواهد شد.

«محمد خلفان الصوافی»، تحلیلگر اماراتی، معتقد است که موافقت حماس با طرح صلح ترامپ، هوشمندانه‌ترین اقدام این جنبش بود زیرا رژیم را در بن‌بست سیاسی کامل قرار داد. به گفته او، این موافقت میدان نبرد را از تقابل با حماس به جنگ داخلی در اردوگاه نتانیاهو کشاند؛ درگیری بین جناح‌های تندرو و میانه‌رو.

الصوافی هشدار می‌دهد که شکست در خنثی‌سازی این طرح، با فشارهای داخلی از سوی مخالفان و تظاهرات خیابانی همراه خواهد شد و ائتلاف حاکم را در تنگنای شدیدی قرار می‌دهد. به باور او، نتانیاهو اکنون بین چکش جامعه‌بین‌الملل و سندان شرکای تندروی خود - ایتامار بن‌گویر و بیتسلال سموتریچ - گرفتار آمده است.

این تحلیل با واکنش‌های داخلی در اراضی اشغالی همخوانی دارد. پس از امضای توافق آتش‌بس، علاوه بر منتقدان قدیمی، گروه سومی پدیدار شد که این توافق را «آغاز پایان» کار دولت خواند و خواستار برگزاری انتخابات زودهنگام شد.

«آنا بارسکی»، روزنامه‌نگار اسرائیلی، در تحلیلی به نظرسنجی‌ای اشاره کرد که نشان می‌دهد حتی در پایگاه حزب لیکود نیز اکثریت خواهان پایان جنگ هستند. اما او هشدار می‌دهد که این توافق در زمان حساسی انجام شده و می‌تواند نقشه قدرت را در اسرائیل دگرگون کند.

خط قرمز شرکای ائتلافی دولت نیز موضوع دیگری است؛ احزاب تندرو مانند «قدرت یهود» و «صهیونیسم مذهبی» تحت رهبری بن‌گویر و اسموتریچ تهدید کرده‌اند در صورت تداوم حضور حماس پس از جنگ، دولت را ترک خواهند کرد.

«اوراهم بلوخ»، تحلیلگر دیگر صهیونیستی، تاکید می‌کند که اگرچه این احزاب اخیراً از تهدید علنی خودداری کرده‌اند، اما حمایت از هر توافقی که شامل عقب‌نشینی باشد برای آنها غیرممکن خواهد بود.

روزنامه «اسرائیل الیوم» نیز گزارش داده که این توافق مانند وارونه کردن «ساعت شنی» عمل کرده و با نزدیک شدن به فصل زمستانی کنیست، احتمال سقوط دولت و برگزاری انتخابات زودهنگام بین آوریل تا سپتامبر سال آینده بسیار افزایش یافته است. این در حالی است که نتانیاهو به دلایل عملیاتی و منطقه‌ای می‌کوشد دولت خود را تا اکتبر ۲۰۲۶ حفظ کند.

سناریوی دوم: انفجار اجتماعی و گسست داخلی

شواهد متعددی از ترک‌خوردگی ساختار اجتماعی اسرائیل حکایت دارد: آمار فزاینده مهاجرت معکوس، اعتراضات گروه‌های محروم و نارضایتی خانواده‌های اسرا.

اداره مرکزی آمار این رژیم در ۹ اکتبر با اصلاح آمار جمعیتی اعلام کرد که رقم ۱۰ میلیون نفری جمعیت این کشور، با کسری ۸۲ هزار نفری به دلیل مهاجرت معکوس مواجه شده است. این گزارش که در روزنامه یديعوت أحرونوت منتشر شد، نشان می‌دهد که بیشترین سهم از این مهاجرت را متخصصان - پزشکان، تکنسین‌ها و افراد ناامید از وضعیت کشور - تشکیل می‌دهند.

فرار مغزها و ناامیدی عمومی: یوناتان یاکوبوویچ، بنیانگذار مرکز سیاست مهاجرت، این پدیده را چنین تفسیر می‌کند: "این آمار نشان‌دهنده افرادی است که امید خود را از دست داده‌اند، قربانیان اضطراب جنگ هستند و اثبات می‌کند که زندگی در اسرائیل غیرقابل تحمل شده است."

کُتی شوهام، استاد فلسفه سیاسی دانشگاه تل‌آویو، نیز هشدار می‌دهد که استعدادهای درخشان در حوزه‌های فناوری، اقتصاد، پزشکی و فرهنگ در حال ترک کشور هستند. به گفته او، "محدودیت آزادی‌ها، سرکوب خلاقیت، تنش‌های مذهبی و مدنی، تهدید نهادهای آکادمیک و پیامدهای جنگ غزه، همگی این احساس را ایجاد کرده‌اند که زمان ترک کشور فرا رسیده است."

آمار هشداردهنده مهاجرت: آمارها نگرانی‌ها را تأیید می‌کنند:

  • بین مارس ۲۰۲۳ تا مارس ۲۰۲۵، تعداد اسرائیلی‌های مقیم خارج ۲۴٪ افزایش یافته است
  • در نیمه اول سال ۲۰۲۴، ۴۸۰۰ صهیونیست درخواست خاتمه اقامت داده‌اند
  • این رقم دو و نیم برابر آمار مشابه در سال ۲۰۲۲ است

تبعیض نژادی درون‌جامعه‌ای: این جنگ تناقضات عمیق درون جامعه اسرائیلی را نیز آشکار کرده است. یهودیان شرقی (سفاردی‌ها) که بخش اصلی‌ای از جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند، در عرصه‌های فرهنگی، علمی، اقتصادی و حقوقی نمایندگی مناسبی ندارند.

در مقابل، یهودیان غربی (اشکنازی‌ها) بر اکثر منابع و موقعیت‌های مهم کشور تسلط دارند. این وضعیت به گونه‌ای است که حتی روزنامه یديعوت أحرونوت در سپتامبر گذشته از وجود "تبعیض نژادی حتی در میان خود یهودیان" گزارش داد.

این روزنامه معتقد است که سفاردی‌ها در سرزمین‌های اشغالی تحت سیاست‌های تبعیض‌آمیز قرار دارند، تا حدی که متهم به برانگیختن «ابلیس نژادی» شده‌اند.

سناریوی سوم: بحران در ارتش و از دست دادن بازدارندگی

آوی اشکنازی، نویسنده صهیونی، در مقاله‌ای که در ۸ اکتبر در روزنامه «معاریو» منتشر شد، به روایت از دست رفتن بازدارندگی ارتش پرداخت.

اشکنازی معتقد است که اسرائیل روایت خود را تا لحظه فروپاشی باور داشت اما حادثه ۷ اکتبر بزرگ‌ترین تحقیر نظامی این رژیم از زمان تأسیس بود، مشابه شوک سال ۱۹۷۳، اما این بار از سوی یک گروه و نه ارتش یک کشور.

اشکنازی زمینه‌های شکست را برمی‌شمارد: عقیدتی، اطلاعاتی، اجتماعی، سیاسی، فروپاشی تیپ غزه در دقایق اولیه، تسلط مبارزان فلسطینی بر شهرهای مرزی، تاخیر ارتش در درک این غافلگیری، در مقابل رهبری و کنترل محکم حماس، و ساختار سازمانی شبیه به ارتش کشورها، همراه با تونل‌ها و ارتباطات پیشرفته.

او می‌افزاید: «اسرائیل به برتری تکنولوژیک خود — از موشک‌های گنبد آهنین تا جنگنده‌های مدرن — می‌بالید، اما از امر عمیق‌تری غافل بود: نقص در ذهنیت و آسیب در رابطه بین رهبری و جامعه».

سناریوی چهارم: انزوای بین‌المللی

در ۷ اکتبر، روزنامه آمریکایی «وال استریت ژورنال» گزارش داد که اسرائیل با گذشت دو سال از جنگ در غزه، بیش از هر زمان دیگری منزوی شده است.

این مطلب در گزارشی به پیامدهای نسل‌کشی رژیم در غزه پرداخت و نوشت که جنگ بر غزه، خشم افکار عمومی جهانی را برانگیخته که این امر آینده اسرائیل را در درازمدت تهدید می‌کند. این گزارش خاطرنشان کرد که حملات به غزه، رژیم را به طور فزاینده‌ای از نظر سیاسی منزوی می‌کند و خطر از دست دادن حمایت غرب در درازمدت وجود دارد.

این گزارش اشاره کرد که خشم علیه رژیم صهیونی از جهان اسلام به اروپا و ایالات متحده گسترش یافته و اکنون بخش فزاینده‌ای از جامعه آمریکا با حمایت واشنگتن از تل آویو مخالف هستند. این گزارش توضیح داد که کاهش تدریجی حمایت بین‌المللی که این رژیم در گذشته از آن برخوردار بود، بر شهرت نتانیاهو و جانشینان او تأثیر منفی خواهد گذاشت.

این گزارش حاکی است که انتظار می‌رود حمایت نسل جدید از غزه، از دانشگاه‌های آمریکا تا دبیرستان‌های اروپایی، عاملی تعیین‌کننده در شکل‌دهی به تفکر سیاسی آینده آنان باشد.

سناریوی پنجم: فروپاشی اقتصادی که ثبات داخلی را تهدید می‌کند

الف) زیان‌های عظیم: بر اساس گزارشی که شبکه «بی‌بی‌سی» بریتانیا در ۱۰ اکتبر منتشر کرد، اقتصاد رژیم متحمل خسارات بزرگی در بخش‌های کشاورزی، ساختمان و گردشگری شده و هزینه‌های نظامی در طول دو سال نزدیک به ۶۳ میلیارد دلار برآورد شده است که شامل دستمزد ذخیره‌ها، مهمات و سیستم‌های دفاعی می‌شود. برآوردها نشان می‌دهد اندازه اقتصاد ۵۸۰ میلیارد دلاری رژیم، ۷٪ کوچک‌تر از حالتی است که اگر جنگ رخ نمی‌داد، می‌بود.

کسری بودجه به شدت افزایش یافته و با استقراض بی‌سابقه همراه بوده است؛ «بانک اسرائیل» پیش‌بینی کرده است که با کسری بودجه به ترتیب ۴.۹٪ و ۴.۲٪، بدهی عمومی در سال ۲۰۲۵ به ۷۰٪ و در سال ۲۰۲۶ به ۷۱٪ از تولید ناخالص داخلی برسد

بزرگی این شکاف وقتی بهتر درک می‌شود که آن را با پیش‌بینی کسری ۰.۹٪ برای سال ۲۰۲۳ قبل از جنگ — که به دلیل جنگ به ۴.۱٪ رسید — مقایسه کنیم. در همین حال، کاهش رتبه اعتباری در سال ۲۰۲۴ باعث افزایش هزینه بدهی شده است.

ب) فرار سرمایه‌گذاری: در ماه میلادی اوت (2025)، بازارهای مالی رژیم شاهد موج بی‌سابقه‌ای از فرار سرمایه‌های خارجی بودند که منجر به کاهش شدید شاخص‌های بورس و متحمل شدن خسارات سنگین به اقتصاد شد.

بر اساس داده‌های منتشر شده توسط واحد تحقیقات بورس تل آویو، برای اولین بار در این سال، سرمایه‌گذاران خارجی به طور قابل توجهی از مواجهه خود با بازار سهام اسرائیل کاسته و بین اواسط ژوئن تا پایان ژوئیه ۲۰۲۵، دو میلیارد شِکِل (۵۸۹ میلیون دلار) سهام فروختند.

به گزارش «یديعوت أحرونوت» در این ماه، وضعیت نگرانی فزاینده در میان سرمایه‌گذاران بین‌المللی به دلیل ترس از تداوم تنش‌های ژئوپلیتیکی و کاهش ثبات منطقه‌ای، بسیاری از نهادهای مالی و صندوق‌های سرمایه‌گذاری را وادار به خروج دارایی‌های خود از بازار اسرائیل کرده است.

در این زمینه، عودی نیر، رئیس واحد تحقیقات بورس تل آویو، به «یديعوت أحرونوت» گفت: «خارجی‌ها تا زمان آغاز جنگ نیروی محرک رشد بازار بودند، چرا که بیش از ۱۰.۵ میلیارد شِکِل — عمدتاً در سهام بانک‌ها و شرکت‌های دفاعی — سرمایه‌گذاری کردند، اما پس از آغاز جنگ شروع به عقب‌نشینی کنند.»

مؤسسه «مودیز» در جولای ۲۰۲۵ به «اسرائیل» رتبه اعتباری Baa1 با چشم‌انداز منفی داد و به افزایش ریسک‌های ژئوپلیتیکی و افزایش بدهی عمومی به حدود ۷۵٪ از تولید ناخالص داخلی اشاره نمود.

ج) بحران اعتماد در مسکن: در اواسط تابستان (ماه اوت میلادی) روزنامه اقتصادی اسرائیلی «ذا مارکر» نسبت به وضعیت نگران‌کننده‎ در بخش مسکن رژیم پرده برداشت جایی که از اکتبر ۲۰۲۳ شاهد فرار گسترده سرمایه بوده است، چرا که سرمایه‌گذاران ثروتمند از خرید آپارتمان دست کشیده‌اند و در شش ماه گذشته ده‌ها هزار واحد — به ویژه در تل آویو — به فروش رسیده است.

این روزنامه توضیح داد که «سرمایه‌گذاران اکنون متقاعد شده‌اند که ده سال آینده شاهد یک روند نزولی طولانی در قیمت‌های مسکن خواهد بود»، که میلیون‌ها دلار را از بخش مسکن به سمت بورس سوق داده است.
این روزنامه همچنین خاطرنشان کرد که این تغییر در رفتار سرمایه‌گذاران، نشانگر از دست رفتن عمیق اعتماد است و توانایی دولت برای تثبیت بازارها را تضعیف می‌کند.

د) بیکاری فزاینده: بر اساس ارقام رسمی، نرخ بیکاری گسترده از ۴.۲٪ معادل ۱۹۶ هزار نفر در اردیبهشت ماه 1404 (می 2025) به ۱۰.۱٪ ۴۶۵معادل هزار نفر در خرداد ماه (ژوئن ۲۰۲۵) () جهش کرده است که نمایانگر بیش از نیم میلیون فرد خارج از بازار کار فعال است.

علاوه بر جهش در بیکاری، کاهش شدیدی در نرخ اشتغال از ۶۰.۸٪ در می به ۵۶.۸٪ در ژوئن گذشته مشاهده شده است، به این معنی که تقریباً ۲۹۲ هزار نفر تنها در طول یک ماه عملاً کار خود را متوقف کرده‌اند.

ه) اقتصادی بدون افق

روزنامه عبری «ذا مارکر» در ماه اوت (مرداد) فاش کرد که ۲۳ اقتصاددان برجسته از دانشگاه‌های آمریکا و اروپا — از جمله ۱۰ برنده جایزه نوبل اقتصاد — در نامه‌ای سرگشاده به نتانیاهو هشدار دادند که «سیاست‌ها در بخش غزه به پیامدهای فاجعه‌بار اقتصادی منجر خواهد شد».

این نامه هشدار می‌دهد که اگر روند فعلی ادامه یابد «اسرائیل بهای اقتصادی گزافی خواهد پرداخت» و تأکید کرد که خطرات محدود به فشارهای موقت نیست، بلکه کل ساختار اقتصاد اسرائیل را تهدید به تضعیف می‌کند.

نویسندگان این نامه سرگشاده معتقدند کهکشورهای غربی ممکن است به سمت اعمال «اقدامات شخصی» علیه مقامات دولتی، از جمله مسدود کردن دارایی‌ها در اروپا، کانادا و استرالیا و مصادره املاک و حساب‌های بانکی، گرایش پیدا کنند.
این گزارش به نقل مستقیم از یکی از اقتصاددانان مشارکت‌کننده آورده است: «اگر تصمیم‌گیرندگان مستقیماً پاسخگو نباشند، نسل‌های آینده شهروندان اسرائیلی هستند که هزینه را خواهند پرداخت».

این روزنامه اقتصادی همچنین این نگرانی‌ها را با تحولات جاری در اقتصاد جهانی مرتبط دانست و اشاره کرد که «وضعیت در اسرائیل در مقایسه با تجربیات قبلی، مانند سیاست‌های تعرفه‌ای در دوران ترامپ، شکننده‌تر است»، زیرا جنگ همزمان اعتماد داخلی و زیرساخت اقتصادی را تضعیف می‌کند و توانایی اقتصاد اسرائیل را برای جذب شوک‌ها به شدت محدود می‌سازد.

منبع: الوقت

ارسال نظرات