پشت پرده یک برنامه خطرناک

تبیین:

هدف از تولید این برنامه به تصویر کشیدن جایگاه زنان عنوان شده است. اما در واقع داستان شکل دیگری رقم می خورد.پمپاژ ذلت و حقارت در خصوص مقام والا و شامخ زنان ایرانی تبدیل به یک رویه در شبکه های ماهواره ای ضد انقلاب شده است.

از همان ساعات آغازین این برنامه شاهد آن هستیم که زنان تنها دغدغه شان پیرایش و عرضه خود  به قیمت ماندن در طول این برنامه است و همین امر موجب می شود تا از همان ساعت اولیه برنامه شاهد انگزنی، دروغگویی و تهمت میان شرکت کنندگان به یکدیگر باشیم.به عبارت بهتر، جسم و روان  زن ایرانی در اینجا مورد تمسخر و کژتابی از سوی کسانی قرار می گیرد که مدعی زندگی بهتر برای زنان و حفظ حریم و حرمت آن هستند! اتفاقا در این برنامه تنها مقوله ای که نمود ندارد، حرمت حداقلی مقام زن است.

عوامل این برنامه بارها اعلام کرده اند که هدف از تولید آن دیده شدن زن ایرانی و بازگرداندن جایگاه اجتماعی زنان است اما سوال اینجا است که آیا واقعا زن ایرانی، زنی است که بدور از شئون اخلاقی و فرهنگی با استاده از تبرج، دورویی، تهمت و افترا جایگاه خود را حفظ کند؟آیا مقام ذاتی زن را مدعیان دروغین آزادی این گونه می خواهند حفظ کنند؟!!

این برنامه برآمده از افکار افرادیست  که به دنبال تبلیغ زندگی بی قید و بند مردان و زنان به نام آزادی  بوده و  تنها نماد زنانگی  را خودآرایی و برهنگی می دانند .هدف این برنامه در یک کلام، جذب مخاطب به هر قیمت ممکن است!

حتی در این برنامه شاهد آن هستیم که شرکت کنندگان به راحتی به یکدیگر انگ دروغگویی و دزدی می زنند و عوامل ساخت نیز تشویق کننده این نمایش فریبنده هستند. حال این موضوع مطرح می شود که چطور ممکن است چنین برنامه

بی اخلاقی تولید می شود اما آنهایی که خود را تا چندی پیش حامی زن، زندگی و آزادی می دانند لب دوخته و مهر سکوت برلبهایشان زده  و این نمایش تحقیر آمیز را نادیده گرفته اند.

جریان های مغرضی که جایگاه زن ایرانی با هویت اسلامی و سابقه طولانی فرهنگی را بسیار نگران کننده عنوان می کنند و با کمک عوامل بیگانه  به دنبال احقاق دروغین  حقوق زنان در ایران هستند و حتی اشک تمساح برای پیش برد اهداف خود می ریزند ،چه فکر می کنند که هیچ واکنشی به این نمایش بی اخلاق نشان نمی دهند و گویی همه این مسائل تکه های پازلی است که باید در کنار هم قرار گیرد تا سناریوی آنها پیش رود.

زن از دوران باستان تاکنون در ایران جایگاه والایی داشته و اسلام نیز همواره به نقش و جایگاه زنان تاکید بسیاری داشته است تاحدی که حضرت امام خمینی(ره) معتقد بودند مرد از دامان زن به معراج می رسد .شاهد این جمله  مادران و همسرانی هستند که فرزندانی تربیت نموده اند  که در زمان هجوم دشمن به کشور تا پای جان برای ایران ایستاده اند و شهدای گرانقدرمان را تقدیم این آب و خاک مقدس کرده اند. جوانانی که در عرصه های مختلف علمی، آموزشی و هنری می درخشند در دامان زنان با هویت تمدنی و دینی  این مرز و بوم تربیت شده اند.

فرامتنی به نام فمینیسم !

این روزها فمینیسم نه در قالب یک نگاه و مکتب انتقادی بلکه در چارچوب یک رویکرد عملیاتی از سوی بازیگران غربی در حال ترویج است! نسخه‌های سنتی و نوینی که فمینیست‌ها در راستای تاثیرگذاری بر افکار عمومی دنیا طراحی کرده‌اند، اکنون تبدیل به دستورالعمل‌های اجرایی خطرناک دستگاه‌های فرهنگی، امنیتی و سیاست خارجی برخی دولت‌های غربی، خصوصا بازیگران اروپایی شده است.در این معادله، غرب نسخه ایده‌آل‌گرایانه فمینیست‌‌های افراطی را برای کشورهای مسلمان و غیرغربی و نسخه ضعیف‌شده و حداقلی آن را برای شهروندان خود ترویج می‌کند! همان‌گونه که مشاهده می‌شود، دستگاه‌های فکری غرب نسبت به فمینیسم نیز نگاه ابزاری و گزینشی دارند، دقیقا به مانند ماهیت موضوع زنان و نیازهای فردی و اجتماعی آنها!

باید توجه داشت که در سیاستگذاری‌های عمومی، راهبردی و حتی مقطعی، نمی‌توان ارتباط مقولات فرهنگی، امنیتی و سیاسی را نادیده انگاشت. تفسیر تحرکات فمینیستی اخیر غرب، باید در بطن همین اتصال راهبردی شکل گیرد. به عبارتی گویاتر، نمی‌توان فمینیسم را صرفا یک اندیشه یا مکتب انتقادی تلقی کرد و نسبت به آن نگاهی علمی و آکادمیک داشت. ابعاد فرهنگی، امنیتی و حتی اقتصادی این نگاه باید به صورت همزمان و در ارتباط با یکدیگر، مورد بررسی نهادهای مربوطه کشور قرار گیرد تا بتوان درک جامعی از نقشه طراحی‌شده و خطرناک غرب داشت.

هجمه‌های هدفمند دولت‌ها و پارلمان‌های اروپایی در حمایت القایی و دروغین از زنان کشورمان طی ماه‌های اخیر، خروجی واحد یک نقشه جامع ضدایرانی در اتاق‌های فکر نهادهای مختلف غربی است. قطعا ماهیت، موضوعیت و اجزای این نقشه ضدفرهنگی و ضدایرانی باید مورد واکاوی و رصد مستمر و دقیق قرار گیرد. گرچه در ابعاد رسانه‌ای و تبلیغاتی، بازیگران غربی درصدد تزئین مولفه‌های فمینیستی و تبدیل آنها از یک «ضدارزش» به «ارزش» و از یک «توهم» به یک «عینیت» هستند اما این آدرس‌ها و نشانه‌های غلط نباید ما را از تمرکز بر اصل این ماجرا و تبعات آن بازدارد.

​​​​​​​در مواجهه با رویکرد فمینیستی غرب در قبال جوامع مسلمان و به صورت خاص جامعه ایرانی، راهکارهایی وجود دارد که باید نسبت به آنها توجه کرد:

نخستین گام، مربوط به رصد و تحلیل دقیق رویکرد فمینیستی غرب و شناسایی گلوگاه‌ها و نقاط تاثیرگذار این نقشه کلان است. در این خصوص باید رویکرد فمینیستی دشمنان نظام جمهوری اسلامی را ناظر به هر دو جنبه تئوریک و عملیاتی و با استناد به جوانب فرامتنی و متنی، مورد بررسی مستمر و دقیق قرار داد تا تصویر روشنی از این صحنه در کشور ایجاد شود.

دومین گام، نگاه عملیاتی و اجرایی نسبت به ظرفیت‌های قانونی گسترده‌ای است که در حوزه زنان و ارتقای جایگاه اجتماعی آنها وجود دارد. در این‌خصوص، دستگاه‌های گوناگون ابلاغیه‌ها و مصوبات گوناگونی را به تصویب رسانده‌اند اما در اجرایی ساختن برخی از آنها هنوز اقدامات جدی و لازم صورت نگرفته است.