اگر بخواهیم تلخیص مفهوم واژ ه. بصیرت را از قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام، اندیشه امام راحل و مقام معظم رهبری بیرون بکشیم به این تعریف میرسیم؛ که بصیرت یعنی: فهم به موقع وعمل به موقع برای داشتن بصیرت، تلاش لازم است.
پایگاه رهنما :
بصیرت! چرا؟ و چگونه؟
اگر بخواهیم تلخیص مفهوم واژ ه. بصیرت را از قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام، اندیشه امام راحل و مقام معظم رهبری بیرون بکشیم به این تعریف میرسیم؛ که بصیرت یعنی: فهم به موقع وعمل به موقع برای داشتن بصیرت، تلاش لازم است. بصیرت قدرت سیاسی گرانقدری است که بدون زحمت بدست نمیآید. اما وقتی بدست آمد. صاحب خود را از بسیاری خطرات انحراف و گردنههای دشوار سیاسی عبور خواهد داد. از جمله الزامات بصیرت، شناخت زمان، تاریخ، دشمن، نفاق داخلی و خارجی، و احزاب و اشخاص است؛ که ابتداء فرد. با شناخت این موارد و سپس بررسی ارتباط بین آنها به حقایقی شگرف دست مییابد که درک آن برای کسیکه این راه را طی نکرده دشوار است. با توجه به در پیش بودن ایام الله ۹ دی که بنام «روز بصیرت و بیعت امت با ولایت» نامگذاری شده در این مقاله به اختصار به فوائد بصیرت و عوارض بی بصیرتی اشاره میگردد.۱
الف:فوائد بصیرت.
۱- اتخاذ تصمیم درست. همه انسانها چه زن باشند و چه مرد، دوست دارند در لحظههای حیاتی و مهم زندگی خود بتوانند تصمیم درست بگیرند؛ و بصیر بودن چنین امکانی را در اختیار آنها قرار میدهد.
۲- دادن مشورت درست به دیگران. بدیهی است مشورت گرفتن از انسانهای بی بصیرت حماقت است. زیرا به قول معروف: خفته. خفته. را کی کند بیدار. ولی اگر کسی با انسانهای بصیر مشورت کند. بدلیل داشتن آگاهی و شناخت لازم، او را به بهترین گزینه ممکن رهنمون خواهند شد.
۳- تشخیص درست شرایط جامعه و کشور. بدیهی برای زندگی آبرومندانه در یک کشور درک شرایط آن جامعه وکشور. امری لازم است.
۴- انتخاب صحیح. برای رسیدن به یک انتخاب درست و عاقلانه بصیرت لازم است.
۵- داشتن آرامش روحی و اطمینان قلبی. شخص بصیر بی قرار و نا آرام نیست و استرس ندارد. واین بزرگترین خاصیت بصیرت است.
۶- ارتقاء شخصیت فردی و موقعیت اجتماعی. همه انسانها در یک جامعه به افراد با بصیرت احترام قائلند؛ و آنها را شخصیتهای موجه و فرهیخته میدانند.
۷- هدایت مطالبات مردمی به سمت درست. بدیهی است اگر در جامعهای افراد با بصیرت زیاد شدند. مطالبات بحق مردم به آشوب و اغتشاش وتخریب اموال عمومی منجر نخواهد شد؛ و به سمت مطالبه گری قاطع و هوشمندانه از مسئولین هدایت خواهد گردید.
۸- حضور در صحنه و همراهی با رهبران دینی جامعه. بدون تردید. یکی از دلایل پراکندگی مردم از اطراف امامان معصوم و رهبران دینی جامعه در طول تاریخ بی بصیرتی مردم بوده است.
۹- عاقبت به خیری. انسان بی بصیرت ممکن است سالها بیراهه برود. وهر گز هم نتواند راه درست را تشخیص دهد بدیهی است سر نوشت چنین انسانی جز ندامت و پشیمانی نخواهد بود. ولی انسان بصیر بدلیل تشخیص و انتخاب و مشورت درست و اصولی عاقبت به خیر میشود.
۱۰- تشخیص جبهه حق در شرایط همسان. یکی از درد سرها و دشوار های بزرگ در مسیر انسانهای حق طلب در طول تاریخ شناخت پرچم جبهه حق وحضور در اردوگاه سربازان جبهه حق بوده است؛ که این مهم، بدون بصیرت امکان پذیر نیست. چراکه در مقابل علی (ع) معاویه هم صحابه پیغمبر است و او هم نماز میخواند و سربازان جبهه معاویه هم همه مسلمانند و با خود قرآن همراه دارند و مدعی هستند؛ که در راه حق میجنگند. یعنی تمام شاخصهای جبهه علی (ع) را معاویه هم دارد. اکنون کدام طرف باید ایستاد؟ یا در جنگ جمل که فتنه از بیت پیامبر برخاست. ام المومنین در برابر امام المومنین ایستاد! بدون بصیرت چگونه میتوان فهمید. کدام طرف باید ایستاد.
ب: عوارض بی بصیرتی
۱- کاهش طرفداران و سربازان جبهه حق. اگر افراد یک جامعه بی بصیرت باشند. بدون تردید به موقع به یاری رهبران دینی خود نخواهند شتافت و رهبران دینی اگر اسیر یا شهید نشوند در گوشه زندانهای مستکبران محبوس و در غربت و گمنامی جان میسپارند؛ و تاریخ پر است از این عبرتهای تلخ.
۲- سیاهی لشگر فتنه. بی بصیرتی در یک جامعه. باعث جولان فتنه گران و افزایش شمار آنان و قدرت یافتن فتنه و سیاهی لشگر فتنه گران خواهد شد.
۳- نرمش اجباری رهبران دینی. اگر جامعه بی بصیرت شد. مسئول جامعه اسلامی حتی اگر علی (ع) هم باشد مجبور به نرمش قهرمانانه و گاهی کوتاه آمدن در برابر دشمن است. زیرا قرار نیست علی (ع) به تنهائی کار را پیش ببرد بلکه قرار بر همراهی امت با علی برای مبارزه با دشمن است. آیا علی (ع) خودش ۲۵ سال خانه نشینی را انتخاب کرد؟ یا بی بصیرتی امت او را به این ورطه کشاند. آیا امام حسن (ع) خودش راضی به صلح با معاویه بود؟ یا به اجبار شرایط موجود تن به صلح داد؟
۴- افزایش شک و تردید در جامعه. جامعه بی بصیرت یا کم بصیرت. بدون تردید دچار شبهههای مبهم؛ و تردید و دو دلی و چکنم چکنمهای مزمن و طاقت فرسا خواهد شد؛ و تنها علاج جامعه دچار تردید شده، داشتن بصیرت برای دستیابی به پاسخهای محکم و قانع کنند ه. است.
۵- استرس مستمر. یکی از عوارض قطعی بی بصیرتی داشتن استرس دائمی در افراد آن جامعه است؛ که دائم زندگی شان در بی قراری درونی سپری میشود؛ و با یک کشمکش درونی خسته کننده مواجهند.
۶- انتخاب غلط. انسانهای بی بصیرت در انتخابشان دچار اشتباه میشوند؛ و تردیدی وجود ندارد که بخش عمدهای از مشکلات جامعه اسلامی با انتخاب درست مدیران کارامد و انقلابی توسط مردم قابل حل خواهد بود. همانگونه که قطعا بخش عمدهای از مشگلات امروز در کشور، متاثر از انتخاب غلط بخشی از جامعه با تاثیر پذیری از جنگ رسانهای دشمن در هر چهار مورد [ ریاست جمهوری – شوراهای شهر و روستا – خبرگان رهبری – پارلمان]انتخابات در کشور است. این بصیرت است که به انسانها کمک میکند تا بتوانند، بین دوگزینهی خوب و خوبتر، بدور از هیجان وتعصبهای کور حزبی و جناحی گزینه خوبتر را انتخاب کنند.
۷- دادن مشورت اشتباه. بی بصیرتی عارضهای نیست که فقط خود انسان بی بصیرت را دچار مشگل کند بلکه او در دادن مشورت به دیگران هم بدلیل نداشتن بصیرت آدرس غلط میدهد؛ و آنها راهم دچار مشگل میکند.
۸- تحقیر شخصیت انسان وپائین آمدن موقعیت اجتماعی او. انسان بی بصیرت در پیشگاه انسانهای صاحب نظر محبوب نیست بلکه منفور است؛ و مردم بجای اینکه او را واقعا بزرگ بدارند. حقیرش میپندارند و گاهی به خاطر حماقتش بر او ترحم میکنند.
۹- ضرر بزرگ. در به فنا رفتن عمر انسان. انسان بی بصیرت ممکن است بدلیل انتخاب راه غلط و رفتن مسیر اشتباه سالهای سال از عمر گرانمایه خود را به بطالت بگذراند. کم نیستند حتی انسانهای با سوادی که دهها سال زیر پرچم حزبی یا گروهی سینه زدند و تا آخر عمر هم نفهمیدند که اهداف این گروه غلط و راهشان باطل بود.
۱۰- افزایش بی تفاوتی در جامعه. یکی از عوارض بی بصیرتی افزایش انسانهای بی تفاوت در جامعه است. کسانی که حکومت علی (ع) با معاویه برایشان فرقی ندارد و همه چیز را با شکمهایشان میسنجند. حق و باطل در نظرشان یکسان است و تنها خواسته آنها از حکومت فراهم ساختن رفاه برای حرکت حیوانی در مثلث. آشپز خانه، اطاق خواب، و توالت است. تا عمر خود را سپری کنند و زمین را از لوث وجودشان پاک سازند. والسلام
ارسال نظرات