🔹حمله اخیر صهیونیستها به قطر با چراغ سبز ترامپ، حقایقی روشن برای ما دارد.
🔸نخست، آمریکا بار دیگر ثابت کرد که مذاکره برای او روی دیگر جنگ است. صهیونی-آمریکاییها با زبان صلح لبخند میزنند تا با دست موشک بپاشند. همانها که در غزه کودکان گرسنه را به بهانه صف غذا به خاک و خون کشیدند، رهبران حماس را نیز زیر نام صلح هدف گرفتند؛ همانها که در حین مذاکره با ایران بیپروا به خاک ما تجاوز کردند.
🔹دوم، به قطر بنگرید! این کشور در آمریکاییشدن چیزی کم نگذاشت: بزرگترین پایگاه آمریکا در منطقه را تقدیم کرد، میلیاردها دلار خرج توسعهاش کرد، در عملیاتهای آمریکا پشتیبانی انجام داد، تسلیحات مدرن خرید و حتی «کاخ پرنده» چندصدمیلیون دلاری به ترامپ هدیه داد. اما چه شد؟ باز هم آماج حمله شد.
🔸سوم، تجربه قطر فریاد میزند که مشروعیت ملی و پشتوانه مردمی سپر واقعی امنیت است. کشوری که به مردم و منطقهاش تکیه کند استوار میماند نه کشوری که امنیت و توسعهاش گروگان آمریکاییهاست. خلاصه اینکه ظاهرگراها و خودحقیرپندارها ببینند که ملاک پیشرفت، آسمانخراشهای شیشهای نیست بلکه ریشههای عمیق در دل مردم و خوداتکایی راهبردی است.
🔹چهارم، این حمله پرده از بیاعتباری ضمانتهای بینالمللی برداشت. قطر با آنهمه قرارداد و رابطه، در لحظه خطر هیچ حمایتی ندید. این یعنی امضاهای آمریکا و غرب جز کاغذی بیارزش چیزی نیست.
🔸پنجم، اگر کشوری توان بازدارندگی و قدرت پاسخ نداشته باشد، در لحظه تجاوز تنها تماشاگر است. قطر نه توانست پیشبینی کند، نه توانست مانع شود و نه توانست پاسخ دهد. نداشتن قدرت واقعی یعنی محکومشدن به سکوت و نظارهگری؛ تجاوز را میبینی، اما دستت بسته است.
🔹اینها همه یک پیام روشن دارد: تنها راه ما اقتدار بومی، استقلال راهبردی و تکیه بر مردم است. هرچه جز این، سرابی بیش نیست.
نویسنده: محسن مهدیان
ارسال نظرات