در بسیاری از کشورهای جهان، قرقهای شکار به عنوان یکی از ابزارهای مؤثر حفاظت از محیط زیست و تنوع زیستی شناخته میشوند؛ مناطقی که با مدیریت خصوصی یا مشارکت جامعه محلی اداره میشوند و هدف از آن نه تخریب، بلکه احیای حیاتوحش است. این قرقها برخلاف تصور عمومی، صرفاً محل شکار نیستند، بلکه به الگویی بدل شدهاند برای تلفیق منافع اقتصادی، فرهنگی و زیستمحیطی در یک چارچوب کارآمد و قابل پایش. در این الگو، بومیان و ذینفعان محلی نهتنها کنار گذاشته نمیشوند بلکه در دل فرآیند حفاظت جای میگیرند.
تجربه کشورهای مختلف از جمله نامیبیا، آفریقای جنوبی، زیمبابوه و حتی ایالات متحده آمریکا نشان میدهد که دولتها بهتنهایی توان کافی برای صیانت از حیاتوحش ندارند. به همین دلیل، استفاده از ظرفیت بخش خصوصی و جوامع بومی در قالب قرقهای شکار، به یک ضرورت تبدیل شده است. گونههایی نظیر کرگدن سیاه در نامیبیا، شیر و زرافه در کنیا و گونههای آهو و بز کوهی در کشورهای آسیایی، از جمله موفقیتهای این الگو در بازگرداندن حیات به زیستگاههای در حال نابودی هستند. این دستاوردها زمانی ممکن میشود که جامعه محلی، خود را ذینفع این فرآیند بداند. وقتی بومیان احساس میکنند که از محل حفاظت منتفع میشوند چه از راه اشتغال، چه از طریق گردشگری یا مدیریت منابع خود به محافظان طبیعت تبدیل میشوند. حتی شکارچیان سابق، با ورود به چرخه رسمی مدیریت و پایش، از تهدید به فرصت بدل میشوند.
شکارچیان سابق و بومیان در صف حفاظت
نمونه موفق این رویکرد در کشور ما، قرق علیآباد چهلگزی در استان یزد است. منطقهای که تا چند سال پیش شاهد کاهش محسوس جمعیت حیاتوحش بود، اما امروز به محلی برای زادآوری و افزایش جمعیت گونههایی مانند کل، بز، قوچ و میش تبدیل شده است. این قرق نهتنها با مشارکت جامعه بومی و شکارچیان سابق اداره میشود، بلکه هماکنون چندین نفر از ساکنان محلی بهطور مستقیم در حفاظت، پایش و آموزش محیط زیستی فعالاند.
در همین راستا مصطفی منصوری یکی از قرقبانان علیآباد چهلگزی که از روستاهای اطراف قرق برای حفاظت پیش قدم شده میگوید: بنده از سال ۱۳۹۶ در قرق مشغول حافظت شدم که در این مدت درگیری خاصی با شکارچیان نداشتهایم. آنها وقتی میبینند حفاظت با تمام قوا در حال انجام است به منطقه نزدیک نمیشوند. ما همچنین به طور مرتب با محیطبانان در ارتباط هستیم.
وی بیان کرد: خوشبختانه در این مدت افزایش خوبی در جمعیت حیات وحش به ویژه کل و بز داشتیم. همچنین گونههای وحشی از جمله پلنگ ایرانی، کفتار و گرگ را نیز در منطقه مشاهده کردهایم. ما تعرضی با محلیان نداریم و خود اینها کمک حال ما کردند.
دیگر قرقبان این منطقه میگوید که روزگاری عمو و پدرش جزو شکارچیان منطقه بودند، اما از سال ۱۳۹۲ همگی به سمت قرقبانی و محیطبانی میروند و این مسیر باعث علاقهمندی وی به حفاظت از حیات وحش شده است.
همچنین به گفته حسن اکبری مدیرکل محیط زیست یزد، یکی از اصلیترین یاوران محیط زیست یزد در دستگیری شکارچیان غیرمجاز نیز شخصی است که خودش جزو شکارچیان معروف این منطقه بوده است.
کاهش شکار در منطقه از چشم بومیان نیز دور نمانده و یکی از چوپانان منطقه میگوید: پیشتر شکارچیان حیات وحش منطقه را میزدند (شکار میکردند)، اما اکنون به واسطه افزایش حفاظت چنین اتفاقی را شاهد نیستیم. قرقهای شکار، به دنبال سود یا عشق به طبیعت؟
در حالی که برخی منتقدان معتقدند طرح قرقهای اختصاصی عمدتاً با هدف کسب سود اجرا میشود، باید توجه داشت که سودآوری واقعی این مدل حفاظت تنها در صورتی محقق میشود که شرایط جذب شکارچیان خارجی یا توسعه اکوتوریسم مهیا باشد؛ یعنی زمانی که زیرساختهای گردشگری، امنیت، خدمات تخصصی و مجوزهای بینالمللی فراهم باشند. در غیر این صورت، با اتکا به بازار داخلی و بدون گردشگر یا شکارچی خارجی، درآمدزایی آنچنان قابل اتکایی نخواهد بود. از این رو، اگر هدف صرفاً حفاظت و توسعه زیستگاههاست، راهکارهای مؤثرتری با پشتوانههای دولتی، بودجههای مشخص، و مشارکت مستقیم جوامع محلی نیز وجود دارد که شاید نسبت به قرق، پایدارتر و منصفانهتر باشد.
به این منظور، اعظم حبیبیپور معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست میگوید: استان یزد س قرق مصوب دارد و در حال حاضر شش منطقه دیگر نیز در نوبت واگذاری به قرقهای خصوصی هستند که از ابتدا تا انتهای این فرآیند توسط ادارهکل انجام میشود و سپس به متقاضی تحویل داده میشود. استقبال از این مناطق به این دلیل است که افراد علاقهمند به طبیعت، حاضرند هزینه کنند و در مقابل درآمدی نیز کسب کنند. برخلاف تصور رایج، انگیزه اصلی اغلب این فعالان صرفاً اقتصادی نیست؛ زیرا اگر دنبال منافع صرف بودند، به سراغ صنایع سودآورتری مانند فولاد و کاشی میرفتند که تسهیلات و حمایتهای بیشتری دریافت میکنند و سختگیری کمتری نیز بر کار آنها انجام میشد.
ارسال نظرات