يکشنبه ؛ 04 خرداد 1404
03 خرداد 1404 - 11:05

از جنگ ستارگان ریگان تا گنبد طلایی ترامپ؛ آیا بازی تکرار می‌شود؟

اگرچه پروژه‌ی «گنبد طلایی» در نگاه اول شبیه رؤیایی جاه‌طلبانه و غیرواقعی به‌نظر می‌رسد، اما می‌تواند بازی‌ای چندلایه باشد؛ هم برای مصرف داخلی، هم برای جنگ روانی بین‌المللی.
کد خبر : 19016

تبیین:

در حالی‌که سایه تهدیدهای امنیتی در فضای جهانی پررنگ‌تر شده، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا اعلام کرده است که قصد دارد پیشرفته‌ترین سپر دفاع موشکی جهان را برای آمریکا بسازد؛ پروژه‌ای با عنوان نمادین «گنبد طلایی» که شباهت آشکاری به سامانه‌ی «گنبد آهنین» رژیم صهیونیستی دارد، اما در مقیاسی به‌مراتب بزرگ‌تر که شامل شبکه وسیعی از ماهواره‌ها برای شناسایی، ردیابی و انهدام موشک‌ها می‌شود.

گنبد طلایی ترامپ؛ بلندپروازی یا ابزار بازدارندگی؟

ترامپ مدعی شده که این سامانه‌ دفاعی با هزینه‌ای سنگین اما «ضروری» قرار است آمریکا را در برابر تهدیدهای موشکی – به‌ویژه از سوی قدرت‌هایی مانند چین، روسیه، و حتی کره شمالی – محافظت کند. او در سخنان خود بر لزوم مقابله با موشک‌های بالستیک و حتی هایپرسونیک تأکید کرده؛ موشک‌هایی که با سرعت و مانورپذیری بالا، مقابله با آن‌ها به‌مراتب دشوارتر از موشک‌های متعارف است. او گفته که انتظار دارد این سیستم تا پایان دوره ریاست‌جمهوری‌اش در ژانویه ۲۰۲۹ عملیاتی شود.

اما پرسش اینجاست: آیا چنین سامانه‌ای با توجه به وسعت جغرافیایی ایالات متحده و هزینه‌های هنگفت لازم، از نظر فنی و اقتصادی امکان‌پذیر است؟

چالش‌های فنی و اقتصادی گنبد طلایی

پوشش سرزمینی: گنبد آهنین اسرائیل سامانه‌ای تاکتیکی برای رهگیری راکت‌ها و موشک‌های کوتاه‌برد در محدوده‌ای نسبتاً کوچک طراحی شده است. تعمیم چنین سامانه‌ای به کشوری به وسعت آمریکا، به‌ویژه برای مقابله با موشک‌های فراصوت، مستلزم ساخت و استقرار هزاران سکوی رهگیری و رادارهای پیشرفته است.

به گفته ترامپ این برنامه ایالت‌های آلاسکا، فلوریدا، جورجیا و ایندیانا را دربر خواهد گرفت. وی افزود که دولت کانادا نیز برای شرکت در این برنامه ابراز علاقه کرده است.

در حال حاضر، هیچ سامانه‌ی کاملاً مؤثری برای رهگیری موشک‌های هایپرسونیک (با سرعتی بیش از ۵ ماخ و توان مانور بالا) وجود ندارد. تلاش‌هایی در پنتاگون و نهادهای دفاعی آمریکا در حال انجام است، اما این فناوری هنوز در مرحله تحقیق و توسعه است.

هزینه‌ها: حتی در مقیاس اسرائیل، هزینه‌ی هر رهگیری با گنبد آهنین قابل‌توجه است. تخمین زده می‌شود ایجاد یک گنبد طلایی جهانی، با فناوری‌هایی فراتر از آنچه امروز وجود دارد، صدها میلیارد دلار هزینه در بر خواهد داشت. بودجه اولیه در نظر گرفته شده برای طرح 25 میلیارد دلار است و هزینه نهایی پس از تکمیل پروژه به ۱۷۵ میلیارد دلار خواهد رسید.

با این حال میان کاخ سفید و کنگره در مورد هزینه های این طرح اشتراک نظر وجود ندارد. دفتر بودجه کنگره (CBO) در تحلیل خود از هزینه های طرح ارقامی بسیار بالاتر از برآورد ترامپ را اعلام کرده است.
در این باره گزارش CBO معتقد است که سیستم دفاع موشکی پیشنهادی ترامپ به دلیل تهدیدات پیچیده‌تر «نیازمند قابلیت SBI گسترده‌تری نسبت به سیستم‌های بررسی شده در مطالعات قبلی است که هزینه ها را بالاتر می‌برد.

بر اساس این تخمین کم‌هزینه‌ترین گزینه ۱۶۱ میلیارد دلار است و می‌توان انتظار داشت که هزینه‌ها تا ۵۴۲ میلیارد دلار هم برسد. این در شرایطی است که آمریکا با چالش‌های بودجه‌ای داخلی و بدهی ملی فزاینده مواجه است.

احتمال می‌رود برای عملیاتی شدن یک سیستم پدافندی در برابر تهدید موشک‌های پیشرفته هایپرسونیک هدایت‌پذیر، «گنبد طلایی»ترامپ احتمالاً از فناوری‌های نوظهور مانند هوش مصنوعی (AI) و لیزرهای پرتوان (HELWS) نیز بهره خواهد برد. این فناوری‌ها می‌توانند هزینه‌های طرح و زمان اجرا را به شدت بالاتر ببرند. آمریکا از دهه ۲۰۱۰ روی فناوری لیزرهای پرتوان (High-Energy Laser Weapon System) سرمایه‌گذاری کرده است که البته کارشناسان این فناوری را دارای محدودیت‌های مهمی مانند محدودیت آب و هوایی، نیاز به انرژی عظیم (نیاز به راکتورهای پرتوان یا ابرخازن‌ها) و محدوده اثر کوتاه‌تر از موشک‌های رهگیر می‌دانند.

جنگ ستارگان ریگان؛ روایتی از بازدارندگی روانی

ایده‌ی ترامپ شباهت بسیاری به پروژه‌ی «ابتکار دفاع استراتژیک» (SDI) مشهور به جنگ ستارگان دارد که در دهه ۱۹۸۰ توسط رونالد ریگان ارائه شد. آن برنامه نیز با هدف ساخت سامانه‌ای برای رهگیری موشک‌های هسته‌ای شوروی در فضا طراحی شده بود، با استفاده از لیزرهای مداری، ماهواره‌های دفاعی و فناوری‌های علمی تخیلی‌ که در صنعت فیلم‌سازی آمریکا (هالیوود) به نمایش درمی‌آمد تا افکار عمومی را تحت تأثیر قرار دهد.

اگرچه این پروژه به‌دلیل پیچیدگی‌های فنی، هزینه‌های نجومی و مخالفت‌های داخلی و بین‌المللی هرگز عملیاتی نشد، اما تأثیر روانی و تبلیغاتی آن بر شوروی بسیار گسترده بود. تحلیل‌گران معتقدند همین فشارهای روانی و اقتصادی باعث شد شوروی منابع عظیمی را صرف رقابت نظامی کند، که در نهایت به فروپاشی اقتصادی و ایدئولوژیک آن انجامید. موضوعی که به نظر می‌رسد اکنون برای مقابله با چین مجدداً در دستور کار قرار گرفته است.

ترامپ در سخنان خود حتی این موضوع را کتمان نکرد و گفت "ما در حال تکمیل کاری هستیم که رئیس‌جمهور ریگان ۴۰ سال پیش آغاز کرد. این سیستم امنیتی بی‌سابقه، تهدیدات موشکی علیه خاک آمریکا را برای همیشه پایان خواهد داد."

آیا تاریخ در حال تکرار است؟

برخی تحلیل‌گران معتقدند پروژه‌ی گنبد طلایی ترامپ ممکن است بیش از آن‌که برنامه‌ای واقعی برای دفاع موشکی باشد، ابزاری برای جنگ روانی و افزایش هزینه‌های نظامی رقبا باشد؛ مشابه همان رویکردی که ریگان در جنگ سرد دنبال کرد. در جهانی که رقابت چین و آمریکا هر روز گسترده‌تر می‌شود، سوق دادن پکن و مسکو به یک مسابقه‌ی تسلیحاتی پرهزینه می‌تواند بخشی از استراتژی بازدارندگی واشنگتن باشد.

با این حال، تفاوت‌هایی کلیدی نیز وجود دارد: چین و روسیه امروز به لحاظ اقتصادی و تکنولوژیک انعطاف‌پذیرتر از شوروی هستند و همچنین تجربه بیشتری در دور زدن تحریم‌ها و فشارهای غرب دارند. همچنین، جامعه آمریکا امروز کمتر آماده پذیرش هزینه‌های نجومی نظامی است، به‌ویژه با وجود بحران‌های داخلی اقتصادی، آموزشی و بهداشتی.

نتیجه‌گیری:

اگرچه پروژه‌ی «گنبد طلایی» در نگاه اول شبیه رؤیایی جاه‌طلبانه و غیرواقعی به‌نظر می‌رسد، اما می‌تواند بازی‌ای چندلایه باشد؛ هم برای مصرف داخلی، هم برای جنگ روانی بین‌المللی. پرسش اصلی اینجاست که آیا جهان بار دیگر وارد یک مسابقه تسلیحاتی فرسایشی خواهد شد؟ یا تجربه جنگ سرد و فروپاشی شوروی، این بار بازیگران را به عقلانیت استراتژیک بیشتری وادار خواهد کرد؟

منبع: الوقت

ارسال نظرات