بن سلمان میخواهد به اتکای به قدرت هستهای پاکستان و به مدد دلارهای نفتی راه نرفته صدام را به پایان برساند
پایگاه رهنما؛
مقدمه
آل سعود،بعد از رسوایی که در ماجرای جمال خاشقجی به بارآورد،حالا عزم هسته ای شدن کرده است. کاهش وابستگی به نفت و تامین بخشی از نیاز به برق، تا سال2030،بهانه هایی است که دستیابی به سلاح هسته ای را توجیه می کند.در قالب چشم انداز 2030 که بخشی از آن به موضوع فناوری هسته ای مربوط می شود،قرار است عربستان تا موعد چشم انداز2030، 16 راکتور هسته ای بسازد.هر چند اظهارات بن سلمان به گونه ای است که دستیابی به فناوری هسته ای بخشی از چشم انداز2030 است ولی با توجه به کیش شخصیتی او،این حرص و ولع بن سلمان برای اتمیزه شدن فقط منحصر به بهره گیری صلح آمیز نخواهد بود و تسلیحات هسته ای نیز در دایره آن قرار می گیرد.بی میلی ریاض در پذیرش پروتکل الحاقی مبنی بر تعهد برای عدمانجام غنیسازی هستهای،نگرانی جامعه بین المللی را به خاطر پنهان کاری هسته ای سعودی ها برانگیخته است.
سیاهه وحشی گری و جنایات بن سلمان در دوران صدارت چند ساله او اعم از زجر کش کردن خاشقجی و کشتار ملت مظلوم یمن در ردای ولیعهدی نشان می دهد که او برای رسیدن به اهدافش به هیچچیز پایبند نیست.این جوان خام بعد از تکه تکه کردن جسد خاشقجی،حالا به دنبال رسیدن به فناوری است که اگر به سلاح هسته ای ختم شود،تبعات سنگینی برای منطقه و حتی جهان خواهد داشت.تصور دستیابی بن سلمان به سلاح هسته ای به مراتب از دستیابی صدام به کلاهک های هسته ای ترسناک تر است؛موج رعب و وحشت هسته ای شدن ریاض،به ساحل رژیم صهیونیستی رسیده و آنها نگران دستیابی عربستان به انرژی هسته ای اند.
انتشار اسنادِ نماینده سابق عربستان در سازمان ملل(1994) خیز ریاض برای هسته ای شدن را نشان می دهد.بر پایه این اسناد، عربستانسعودی پنجمیلیارد دلار از خزانهاش را به صدامحسین داده بود تا به ریاض یک سلاح هستهای بدهد. بین سالهای 1985 تا 1990 تا زمانی که صدام به کویت حمله کرد، پرداختها به شرطی انجام شد که اگر این پروژه موفق شود، برخی از بمبها به زرادخانه سعودی منتقل شود.
سرمایه گذاری در پروژه اوسیراک عراق
به روایت تاریخ،پس از شکست سنگین اعراب از اسرائیل در سال 1975،سعودی ها بیش از هر زمان دیگری در اندیشه دستیابی به فناوری هسته ای و بمب اتم،بودند.اما به دلیل اینکه عربستان جرأت،دانش و نیروی لازم برای پیاده کردن این ایده را نداشت به سرمایه گذاری در پروژه هستهای عراق روی آورد.کمک 260 میلیارد دلاری عربستان در ساخت رآکتور اتمی عراق با نام اوسیراک و معروف به تموز در زمان حکومت صدام،در همین راستا بود.اگر چه اعطای بمب اتم از سوی صدام در حد یک آرزو برای سعودی ها باقی ماند؛چون این نیروگاه در جریان جنگ هشت ساله(سپتامبر1980)،آماج جنگنده های نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران شد،یک سال بعد رژیم صهیونیستی با حمله به تأسیسات هسته ای آن را نابود کرد و بازمانده آن را آمریکا در جنگ خلیج فارس ویران کرد.
بعد ازاینکه عربستان از طریق عراق به هدف خود یعنی هسته ای شدن نرسید،با سفرهای مخفی و البته بدون جا گذاشتن ردی از خود به سراغ چین رفتند و اقدام به خرید چند موشک بالستیک دانگفنگ-3 کردند، که قابلیت حمل یک کلاهک دوتنی را داشتند!تا در صورت یافتن یا ساخت کلاهک هسته ای بتوانند از آن بهره ببرند.
علاقه مفرط عربستان به پاکستان!
در همین سال ها و درگرماگرم عطش سعودی ها برای هسته ای شدن،پاکستان به دلیل سرعت بالا در دستیابی به فناوری نظامی- هسته ای با تحریم های سنگین غرب مواجه شده بود؛همین موضوع فرصت خوبی برای عربستان بود تا در ازای اعطای کمک های مالی(نفت رایگان یا ارزان) به پاکستان فقیر و و البته زیر فشار تحریم،از دستیابی این کشور به سلاح هسته ای منتفع شود.
پس از آنکه نخستین آزمایش اتمی پاکستان و اعلام دستیابی به سلاح هستهای،رسانه ای شد، سلطان بن عبدالعزیز آل سعود(وزیر دفاع وقت عربستان سعودی)، از مرکز تحقیقات هستهای پاکستان بازدید کرد و این مهر تاییدی بر بده و بستان ریاض و اسلام آباد بود و این روابط تا برهه کنونی نیز ادامه دارد؛کمک های مالی و علاقه مفرط ریاض به پاکستان همه را به این صرافت انداخته که عربستان به سلاح های هسته ای پاکستان چشم دوخته است.هر چند این موضوع از سوی مقامات پاکستانی انکار شده ولی در سال 2013 ملک عبدالله، پادشاه وقت عربستان» ادعا کرد عربستان سعودی در پروژههای سلاحهای هستهای پاکستان سرمایهگذاری مالی کرده است تا در ازای آن از پاکستان سلاح اتمی تحویل بگیرد و از این سلاحها در برابر تهدیدهای نظامی احتمالی دیگر کشورهای منطقه استفاده کند.همچنین، رئیس سابق سازمان اطلاعات ارتش اسرائیل(آموس یالدین) در اکتبر2013 در این باره می گوید:« عربستان درگذشته پول سلاحهای اتمیاش را حساب کرده و فقط برای تحویل نیاز به مراجعه به پاکستان دارد.»
محمدبنسلمان، ولیعهد سعودی در 15 مارس 2018، در یک مصاحبه تلویزیونی با شبکه «سیبیاس» در ایالات متحده آمریکا ادعا کرد اگر ایران در ساخت جنگافزار هستهای به توفیق دست پیدا کند، آنهاهم بهسرعت بمب هستهای به دست خواهند آورد.حالا با توجه به سطح روابط ریاض- اسلام آباد به نظر می رسد پاکستان محتمل ترین گزینه برای خرید سلاح هسته ای است.این موضوع با روی کارآمدن عمران خان(نخست وزیر) در پاکستان قوت گرفته است؛به نحوی که پس از سفر او به عربستان،ریاض 12 میلیارد(9میلیارد به صورت صادران نفت+3میلیارد وجوعات نقدی) دلار تسهیلات به پاکستان اعطا کرد.این حاتم بخشی 12 میلیاردی بن سلمان به عمران خان بی دلیل نیست.
نتیجه گیری
با این اوصاف،به نظر می رسد بن سلمان اگر چه در چشم انداز 2030 در بیشتر حوزه ها،توفیقی نداشته اما در پروژه هسته ای شدن،مصمم است.در حقیقت،بن سلمان قدم در مسیری گذاشته که چند دهه گذشته،صدام با ساخت تأسیسات هسته ای رفت؛هر چند صدام حسین،موفق به فناوری سلاح هسته ای نشد.اما بن سلمان می خواهد به اتکای به قدرت هسته ای پاکستان و به مدد دلارهای نفتی این راه را به پایان برساند.شاید بی دلیل نباشد که او را صدام جدید معرفی می کنند! شاید اگر صدام امروز زنده بود،به ساحت بن سلمان ادای احترام می کرد!چرا که عربستان سعودی در پنج دهه گذشته،جاه طلبِ جنایتکاری به مانند بن سلمان به خود ندیده است.
ارسال نظرات