11 آذر 1397 - 16:50
به مناسبت ۲۵ ربیع‌الاول سالروز صلح مدبرانه امام حسن (ع)

بررسی صلح امام‌حسن(ع) و عدم تطبیق آن با شرایط کنونی جامعه

در مورد صلح امام حسن (علیه السلام) صحبت‌ها و نظرات مختلفی بیان شده است، و حتی عده‌ای این کار ایشان را مذمت کرده و باعث خاری مومنین می‌دانستند.
نویسنده :
علی وثوقی گاریزی
کد خبر : 1850

در مورد صلح امام حسن (علیه السلام) صحبت‌ها و نظرات مختلفی بیان شده است، و حتی عده‌ای این کار ایشان را مذمت کرده و باعث خاری مومنین می‌دانستند. در این مقاله به مناسبت بیست و پنجم ربیع الاول سالروز صلح مدبرانه و شجاعانه ایشان سعی داریم با استناد به متون تاریخی موثق و مورد اطمینان، این مسئله را مورد برسی قرار دهیم و در ادامه با شرایط کنونی جامعه اسلامی نیز تطبیق بدهیم با توجه به اینکه یک جریان سیاسی در داخل کشور تلاش می‌کند شرایط موجود کشور را مهیا برای سازش با غرب عنوان می‌کنند و مقاومت در برابر زیاده خواهی‌های غرب را هزینه زا توصیف می‌کنند!

بیعت یا صلح

بعضی بر این گمان هستند که حضرت مجتبی (ع) با معاویه بیعت کرده و خلافت او را به رسمیت شناخته و تایید کرده است، با اینکه این مسئله به کلی مردود می‌باشد و هیچ گونه صحت تاریخی ندارد، و به تعبیر شیخ مفید در ارشاد «گگ هدنه بوده» (به معنای آتش بس نه تایید و دوستی)، چرا که امام (ع) هیچ اطمینانی به معاویه نداشتند و صلح را حیله و نیرنگ او می‌دانستند.

چرا امام حسن (علیه السلام) صلح را پذیرفتند؟

درباره چرایی این موضوع دو علت اصلی وجود دارد یکی دنیا محوری‌یاران و دیگری دسیسه‌های معاویه، که به اختصار بیان می‌کنیم:

دنیا محوری افراد

از شخص امام حسن (ع) درباره چرایی صلح پرسیده شد، ایشان در جواب فرمودند: «شما در جنگ صفین با پدرم در حالی که دین شما جلوی دنیای شما بود شرکت کردید، ولی امروز صلح کردید در حالی که دنیای شما جلوتر از دین شماست.» بله، دنیا محور شدن یاران علت اصلی این صلح شد، و این موضوع مصادیق بسیاری دارد، از جمله:

الف. - خیانت سران قبایل

زمانی که به جای رضای الهی منفعت شخصی در نظر گرفته شود، دیگر امام و غیر امام نمی‌شناسد، هر شخصی که بر سر راه این منافع باشد را کنار خواهد زد حتی اگر پسر پیامبر خدا باشد. بسیاری از اهل کوفه برای معاویه نامه نوشتند و حمایت خود را از او اعلان کردند و گفتند که ما با تو هستیم و اگر بخواهی حسن را گرفته و دست بسته به نزد تو خواهیم آورد، سپس به خیمه امام هجوم آوردند و ایشان را مجروح کردند.

ب- پیوستن به معاویه

زمانی که ترس و رخوت و سستی بر گروهی وارد شود، تنها چیزی که باعث مقاومت این افراد در برابر دشمن می‌باشد، ایمان واقعی و قلب تسلیم شده در مقابل امام و، ولی زمانشان است، و اگر ایمان نباشد، هر کاری برای نجات خود انجام می‌دهند. در زمان امام مجتبی (ع)، از لشگریان امام، فوج فوج افراد به سوی لشگر معاویه فرار می‌کردند و به او پیوسته و تسلیم می‌شدند، این‌ها همان افرادی بودند که با رضایت با امام بیعت کردند و ایشان با بیعت با این افراد به جنگ با معاویه برخواسته بودند، ولی سرانجام خود را تسلیم او کرده و بیعت شکنی کردند.

ت- شایعه پراکنی‌های دشمن

یکی از مهمترین حربه‌های دشمن برای سست کردن اراده افراد، شایعه‌پراکنی‌های دروغین برای ایجاد فاصله و شکاف بین صفوف مسلمین است، تا با این شگرد بتواند ضربه‌های ناجوانمردانه خود را به سپاه اسلام وارد کند. در جامعه کنونی نیز این موضوع بسیار گسترش پیدا کرده و دشمن با ابزار‌های بسیاری که دارد به شایعه‌پراکنی می‌پردازد. در زمانی که امام حسن (ع) در مدائن مجروح بودند، عده‌ای از طرف معاویه به ملاقات امام آمدند و با ایشان صحبت کردند و بعد از صحبت با ایشان در بین مردم شایعه کردند که امام (ع) به نفع معاویه موافقت به کناره‌گیری کرده است؛ این دسیسه معاویه باعث شورش در اردوگاه و بین افراد امام شد. علل دیگری در انجام صلح توسط امام حسن دخیل بوده است، اما مهمترین دلیل این صلح دنیا طلبی و فساد یاران ایشان بوده است، صدای فریاد جماعت بلند شد که می‌گفتند: «البقیه البقیه»، یعنی: بر باقیمانده مردم ترحم کنید، در این جا بود که امام مجبور شدند که به خاطر جان تعداد اندکی که باقی بودند و تنهایی خویشتن، صلح را بپذیرند.

تحریف تاریخ اسلام و سیره اهل بیت

از صدر اسلام و زمان پیامبر اکرم (ص) تا به الان دشمنان برای از بین بردن معارف اسلامی و حقیقت اسلام، شروع به تحریف وقایع مهم تاریخی کردند، تا مردم را از واقعیاتی که در ادوار مختلف تاریخ اسلام رخ داده است دور نگه دارند و بتوانند در زمان مناسب به اهداف خود برسند. قیام امام حسین (ع) که از مهمترین وقایع تاریخ اسلام می‌باشد یکی از مسائلی است که از همان زمانی شهادت اباعبدالله (ع) مورد هجوم دشمنان قرار گرفته و تلاش می‌کردند که آن را تحریف کرده و بگویند امام برای خلافت و متامع دنیایی بر خلیفه زمان خود خروج کرده و به جنگ برخواسته است. یکی از مسائلی مهم دیگری که مورد توجه دشمنان قرار گرفته و عده‌ای از افراد خودی نیز خواسته یا ناخواسته دست به تحریف آن می‌زنند صلح امام حسن (ع) می‌باشد. این افراد برای اهداف شخصی، صلح ایشان را با ذهنیت خودشان تفسیر می‌کنند.
عده‌ای صلح امام حسن را دستاویز خود قرار داده و شرایط کنونی جامعه ما را با زمان امام مقایسه می‌کنند و بر این باورند که، همان طوری که ایشان در موقعیتی که در عصر خود داشتند و شرایطی که برایشان به وجود آمد، مجبور به صلح شدند، ما نیز در با وجود اوضاع بسیار نامناسب اقتصادی خود و دیگر تحریم‌هایی که از طرف دشمنان به تحمیل شده است، باید دوباره به پای میز مذاکره برویم و با دشمنان انقلاب اسلامی مصالحه کنیم. در جواب این افراد باید گفت، اوضاع فعلی با شرایط زمان امام مجتبی (ع) قابل مقایسه نمی‌باشد، چرا که امام در آن موقع اکثریت افراد خود را از دست داده بودند و عده قلیلی از یاران واقعی ایشان باقی بودند و مردم از اطراف ایشان متفرق شده و به سمت معاویه گرایش پیدا کرده بودند، در این شرایط امام مجتبی (ع) چاره دیگری نداشتند جز قبول صلح، که آن هم با شرایطی بود که امام قرار داده بودند نه معاویه، یعنی در اوج عزتمندی و صلابت صلح کردند. اما در زمان حاضر که ۴۰ سال است که از انقلاب اسلامی می‌گذرد، دشمنان ما نتوانستند چراغ این انقلاب را خاموش کنند. آن‌ها با هر ابزاری که داشتند استفاده کرده تا بتوانند که ضربه بر پیکره این نظام وارد کنند، ولی نتوانستند. اوضاع نامناسب اقتصادی ما، علت اصلی که دارد بی‌کفایتی مدیران و مسئولین اجرایی ماست که با داشتن پتانسیل‌های بسیار داخلی هنوز هم نتوانستند کشور را سامان دهند.

انرژی هسته ای، فناوری موشکی، تولیدات غیر نفتی و بسیاری از ظرفیت‌هایی که در کشور ما وجود دارد از چشم مسئولین دور مانده و می‌گویند تحریم‌ها نمی‌گذارد. در صورتی که تحریم‌ها در بسیاری از مسائل ما اثر قابل توجهی نگذاشته است؛ لذا از این ابزار می‌خواهند استفاده کنند و کشور را زیر بار مذاکره ننگین دیگری مانند برجام ببرند تا شانه‌های خودشان را از زیر بار این مسئولیت خالی کنند. بار دیگر خاطر نشان می‌شود که، امام حسن (ع) در اوج تنهایی و نبود یاران کافی و با وجود اوضاع نابسامان آن زمان دست به صلحی زدند که شروط آن را خودشان قرار دادند و یک عمل عزت‌مندانه و شجاعانه را انجام دادند.

ارسال نظرات