طرح جنجالی ترامپ برای «مالکیت آمریکا بر غزه» و انتقال ساکنان آن به کشوری دیگر، یادآور تاریخچه سیاه ایالات متحده آمریکا در دخالتهای خارجی و نظامی در کشورهای مختلف و شکستهای مفتضحانه آن است.
اظهارات دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا مبنی بر حاکمیت کشورش بر نوار غزه و انتقال ساکنان آن به مکانی دیگر تحت عنوان پروژه «صلح» در منطقه، یادآور پروژههای خارجی متعدد ایالات متحده آمریکا طی سالهای گذشته است که با مداخله نظامی همراه بوده و همگی به شکست منجر شده است.برخلاف جنگ جهانی دوم که ایالات متحده وارد آن شد، واشنگتن در هر صحنهای که وارد شده، از ویتنام گرفته تا سوریه که خود ترامپ اعلام کرد قصد دارد نیروهایش را از آن خارج کند، موفق نبوده است.با این حال، ترامپ طی یک نشست مطبوعاتی با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اشغالگر، طرحی را اعلام کرد و خواستار اسکان ساکنان غزه در مصر و اردن یا هر کشور عربی دیگری شد. ترامپ تصریح کرد که ایالات متحده مسئولیت کنترل نوار غزه را بر عهده خواهد گرفت و انتظار دارد که کشورش مالکیت بلندمدتی بر آنجا داشته باشد تا مسئولیت بازسازی در این منطقه و تبدیل کردن آن به منطقه ساحلی تفریحی (ریویرای خاورمیانه) برعهده گیرد. این اظهارات ترامپ با پاسخ شدیداللحن کشورهای عربی از جمله مصر، اردن و عربستان سعودی همراه شد و آنها مخالفت شدید خود را با این طرح که آن را کوچ اجباری ساکنان نوار غزه دانستند، اعلام کردند. با این وجود رئیسجمهور آمریکا همچنان بر این امر، پافشاری میکند. به همین بهانه، روزنامه عربی۲۱، امروز با انتشار یادداشتی در این خصوص، تاریخچهای از دخالتهای خارجی و نظامی آمریکا در کشورهای مختلف طی دهههای متوالی و شکست مفتضحانه واشنگتن در پایان مداخلاتش ارائه کرد.
دخالت در ویتنامدر پی خسارات وارده به استعمار فرانسه در ویتنام، ایالات متحده در سالهای دهه پنجاه از قرن پیش، برای حمایت از دولت ویتنام جنوبی در برابر نیروهای کمونیست در شمال که حمایت اتحاد جماهیر شوروی و چین بودند، وارد شد.با آغاز سال۱۹۵۶، ایالات متحده، در دخالتی مستقیم و آشکار، صدها هزار نیروی خود را در ویتنام مستقر کرد، و مرتکب قتل عام گسترده غیرنظامیان و روستاییان ویتنامی طی بمبارانهای فشرده با استفاده از سلاحهای ممنوعه بین المللی شد.با وجود حضور نظامی گسترده آمریکا در ویتنام، مردم شمال این کشور، با کمک جنگجویان ویتکُنگ (نیروهای جبهه رهاییبخش ملی) ، وارد یک جنگ چریکی طاقتفرسا با نیروهای آمریکایی شدند و با کمک کمینهای جنگلی و شبکههای تونلی، تلفات و خسارات سنگینی به ارتش آمریکا تحمیل کردند و موجب شعلهور شدن اوضاع داخلی در ایالات متحده و برپا شدن تظاهراتهای ضد جنگ در آنجا شدند.در پی ضربات پیاپی ویتکنگ به نیروهای آمریکایی و دولت جنوب و کشته شدن بیش از ۶۰ هزار سرباز آمریکایی و مجروحیت صدها هزار نفر دیگر با جراحات مختلف و بیماریهای روانی در نتیجه جنگ، واشنگتن مجبور به مذاکره با شمالیها شد که به توافق صلح آمریکا با ویتنام در سال۱۹۳۷و عقبنشینی آمریکاییها از این کشور شد.در سال۱۹۷۵، شمالیها توانستند پس از خروج عجولانه و پر هرج و مرج دیپلماتهای آمریکایی از پشت بام سفارتشان، در صحنهای تاریخی، کنترل سایگون پایتخت کشورشان را به دست گیرند. آمریکا نیز به راحتی ایادی جنوبی خود را بدون حمایت یا چارهاندیشی برای خارج کردن آنها، رها کرد.
دخالت نظامی در سومالیدر پی درگیریهای داخلی در سومالی بین گروههای مسلح در سال۱۹۹۱، ایالات متحده به بهانه حمایت از غیرنظامیان و نظارت بر توزیع کمکهای بشردوستانه، وارد میدان شد.در دسامبر ۱۹۹۲، ایالات متحده از آغاز عملیاتی موسوم به «بازگرداندن امید» با ادعای کمک به قربانیان قحطی و بازگرداندن صلح به سومالی خبر داد.واشنگتن با ۲۸۰۰۰ سرباز به همراه دهها هزار سرباز از چندین کشور دیگر، وارد سومالی شدو امری که خشم مردم این کشور را برانگیخت و این اقدام را اشغال سرزمین خود به بهانههای بین المللی دانستند و به این ترتیب رویارویی با نیروهای آمریکایی و سایر کشورهای خارجی آغاز شد. اقدامی به شکست سخت عملیات آمریکا منجر شد و و ۱۵۱ نیروی حافظ صلح باقیمانده در این کشور نیز کشته شدند.در پی این ضربه بزرگ به ایالات متحده، بیل کلینتون، رئیس جمهور وقت آمریکا، خروج نیروهای خود از سومالی و فاصله گرفتن از پرونده سومالی را اعلام کرد. نیروهای آمریکایی به ارتکاب تخلفات، کشتار و تجاوز جنسی علیه سومالیاییها متهم شدند.
جنگ افغانستاندر پی حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، ایالات متحده که القاعده را مسئول آن اعلام کرد، از طالبان که بر افغانستان حکومت میکرد، خواست که اسامه بن لادن سرکرده القاعده را تحویل دهد که با مخالفت طالبان مواجه شد و به همین بهانه، آمریکا جنگی وحشیانه علیه افغانستان برای سرنگونی طالبان را کلید زد.ایالات متحده که میخواست از قدرت آتش برای تحت کنترل درآوردن سریع افغانستان استفاده کند، شهرها را با بمب افکنها بمباران کرد و در عرض چند هفته، در میانه عقبنشینی سریع نیروهای طالبان از شهرهای اصلی به سمت کوهها و روستاهای ناهموار، توانست وارد این کشور شود.آمریکا با کمک شبهنظامیانی از برخی اقوام افغانی مخالف طالبان، حکومتی به ریاست حامد کرزی ایجاد کرد و یک ارتش محلی برای مبارزه با طالبان تشکیل داد.اما اینبار نیز ایالات متحده وارد باتلاقی مشابه ویتنام شد. زیرا عقبنشینیهای طالبان، با هدف به راه انداختن یک جنگ فرسایشی و جنگ چریکی از کوههایی بود که به خوبی بر جغرافیای آن تسلط داشت.فساد حکومتی که ایالات متحده برای افغانستان به ارمغان آورده بود و موجب شد که این حکومت در ازای باقی ماندن در قدرت، منابع افغانستان را هدر دهد و با دریافت ضربات سنگین از طالبان در شهرها و مناطق مختلف طی سالهای متوالی، در نهایت فروپاشیده شود.
طالبان در پایان دوره اول ترامپ با ایالات متحده وارد مذاکره شدند و توافق نامه صلحی را برای خروج آمریکا امضا کردند و پس از آن در سال۲۰۲۱، خروج آمریکا از افغانستان به شکلی آشفته آغاز شد و همزمان با ان حمله سریعی از سوی طالبان به شهرهای بزرگ صورت گرفت و پس از سقوط شهرهای بزرگ، آن دسته از نیروهای افغان که با ایالات متحده همکاری میکردند از مواضع و پایگاههای نظامی بزرگ فرار کردند.در ۱۵ آگوست نیز کابل به دست طالبان افتاد و بالگردهای آمریکا در وضعیتی پر هرج و مرج، اقدام به خارج کردن کلیه دیپلماتهای آمریکایی و خارجی از از این کشور کردند و اشرف غنی، رئیسجمهور وقت افغانستان نیز به تنهایی سوار بر یک بالگرد رژیم در حال سقوطش را رها کرد.
جنگ عراقدر سال 2003، ایالات متحده مدعی شد که عراق دارای تسلیحات کشتار جمعی است، باوجود آنکه بغداد درها را به روی ناظران بینالمللی برای بازرسی سایتهای نظامی خود باز کرد تا تأیید کنند که چنین سلاحهایی در اختیار ندارد، ایالات متحده در تلاش بود تا جهان را برای آغاز حمله خود به این کشور مجاب کند و به این تجاوز مشروعیت ببخشد. ایالات متحده از طریق کالین پاول وزیر دفاع وقت خود، مدارک نادرستی مبنی بر برخوردای بغداد از سلاحهای بیولوژیکی ارائه کرد تا به قطعنامه شورای امنیت برای حمله دست یابد، اما جهانیان همه این ادعا را رد کردند. اما در نهایت آمریکا به عراق حمله کرد و رژیم صدام را سرنگون کرد.پس از سرنگونی این رژیم و کنترل کشور، پل برمر حاکم غیرنظامی آمریکایی عراق، در یکی از بدترین تصمیمگیریها، ارتش عراق را منحل کرد. امری که به هرج و مرج گسترده در این کشور منجر شد. وی ارتش جدیدی را بر پایه قومیتگرایی و طائفهگری تشکیل داد. ایالات متحده در ادامه اختلافات طائفهای و قومیتی را در کشور عمیقتر کرد که بعدها به اختلافات قومیتی و فرقهای سیاسی منتهی شد.
در دوران اشغالگری آمریکا در عراق، گروههای مقاومت عراقی متعددی ظهور کردند و در ادامه تروریستهای القاعده و بعداً داعش وارد صحنه شدند و جنگ چریکی علیه نیروهای آمریکایی آغاز شد و در این میان، خسارات سنگینی به آمریکا وارد شد. در سال 2008، پس از تشکیل دولت به ریاست نوری المالکی، جورج بوش پسر رئیسجمهور وقت آمریکا، توافق عقبنشینی نیروهای آمریکایی از عراق در سال 2011 را امضا کرد و سپس دولت باراک اوباما، اغلب نیروهای نظامی آمریکایی را از عراق بیرون کشید و تنها پایگاه عینالاسد و شماری از نیروهای نظامی خود را به عنوان محافظ سفارتخانه آمریکا در بغداد حفظ کرد.
ارسال نظرات