در طول چهار دهه-ی انقلاب یکی از مسائل مهمی که از شروع انقلاب بین بعضی احزاب و رجال سیاسی کشور مورد مناقشه بوده موضوع رابطه یا عدم رابطه با آمریکاست.
پایگاه رهنما :
در طول چهار دهه-ی انقلاب یکی از مسائل مهمی که از شروع انقلاب بین بعضی احزاب و رجال سیاسی کشور مورد مناقشه بوده موضوع رابطه یا عدم رابطه با آمریکاست. امام راحل هر نوع رابطه با آمریکا را منع و بر اساس منطق و استدلال قرآنی و عقلی مردود میدانست، ولی از شروع انقلاب بودند کسانی که به دنبال تعدیل نظر امام و القاء این نکته بودند که بدون کمک آمریکا اداره مملکت امکان پذیر نیست دولت موقت را میتوان از پیشقراول این تفکر قلمداد کرد که برای ایجاد رابطه و یازش با آمریکا تلاشهای زیادی کرد، اما در منطق امام و مقام معظم رهبری نوع مواجهه نظام جمهوری اسلامی با دولت آمریکا کاملاً با بعضی رجال سیاسی کشور متفاوت است که به دلایل آن میتوان به شرح ذیل اشاره کرد:
۱. سابقه آمریکا: ملّت بزرگ ایران پروندهای ۶۵ ساله از سابقه دولت آمریکا پیش روی خود دارد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سقوط دولت مصدق تا بهمن ۵۷ و از بهمن ۵۷ تا کنون که بیش از شش دهه از آن میگذرد آنچه ملت ایران از آمریکا به خاطر دارد توهین، تحقیر، غارت و خیانت به منافع ملی کشور و کشتار و شکنجه جوانان این مملکت بوده است.
سقوط دولت مردمی مصدق، روی کار آوردن یک دیکتاتور بدون نظرخواهی از مردم، راه اندازی ساواک، آموزش شکنجه گران، کشتار ۱۵ خرداد، به چشم طعمه نگاه کردن به ملّت ایران، غارت منابع کشور، تصویب کاپیتولاسیون، و بعد از انقلاب طراحی چندین کودتا برای براندازی نظام، راه اندازی ۸ سال جنگ، حمایت از گروهکها، ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران، بمباران سکوهای نفتی کشور، ترور دانشمندان هسته ای، تحریم، ترور، فشارهای بین المللی در قالب بهانههای حقوق بشری و ... تنها بخش اندکی از پرونده سراسر خیانت دولت آمریکابر علیه ملت بزرگ ایران است؛ و امام هم با همین استدلال و ملاک قرار دادن سابقه عملکرد دولت آمریکا رابطه با این دولت را به صلاح مملکت و ملت ایران نمیدانست.
۲. پای بند نبودن دولت آمریکا طی یکصد سال گذشته نشان میدهد نه فقط در برابر ایران بلکه این دولت در برابر بسیاری از کشورهای دنیا به تعهدات خود پای بند نیوده و براحتی بعد از امضاء و قبول تعهد در برابر طرف مقابل دبه کرده و زیر حرف خود زده است که برجام تنها نمونهای از صدها عنوان بی اهمیتی دولتمردان آمریکائی به تعهدات بین المللی است.
۳. اکثر کشورهائی که با آمریکا رابطه دارند راضی نیستند.
یکی از ملاکهای مهم برای قضاوت در مورد رابطه با آمریکا بررسی وضعیت کشورهائی است که با آمریکا رابطه دارند دولتمردان این کشورها در مصاحبههای خود ضمن گلایه از دولت آمریکا به یک نکته اشاره کرده اند که آمریکا همه چیز را بر اساس منافع خود تعریف کرده و به حقوق دیگران تا آنجا که بتواند وقعی نمیفهمد؛ و اگر به نظر ملتها در منطقه غرب آسیا رجوع شود بعید است ملتی در این منطقه از حضور آمریکا در کشورش راضی یاشد.
۴. مقاومت:
یکی از راههای مقابله با هژمونی نظام سلطه تقویت جبهههای مقاومت است.
ولی نظام جمهوری اسلامی با این روش توانسته ۴۰ سال در برابر دولت استکباری آمریکا بایستد و در جبهههای متعدد دشمن را مغلوب کند چرا تن به سازش و تسلیم بدهد؟
دفاع مقدس جنگهای ۳۳ روزه،۲۱ روزه، ۸ روزه، ۵۱ روزه غزه، شکست داعش در عراق، شکست داعش در سوریه، پیروزی حزب الله در پارلمان لبنان، شکست توطئه آمریکا در رفراندوم کردستان عراق و ... نمونه هائی از شکست استکبار در منطقه غرب آسیاست. پس وقتی مقاومت جواب داده چرا باید بدنبال زمینه سازی برای سازش و تسلیم باشیم.
۵. منطق آمریکا منطق زور است
یکی از واقعیت هائی که امروز مورد اذعان بسیاری از دانشمندان بزرگ دنیاست گفتمان قلدرمأیانه و زورگوئی آمریکاست. آمریکائیها همواره با تکیه بر تهدید و میلیتاریسمکار خود را پیش برده اند و اگر در موارد نادری تن به تسلیم در برابر منطق قانون داده اند قطعاً از روی اجبار بوده و چارهای جزء آن نداشته اند بدیهی است هرگونه مذاکره با چنین کشوری دور از عقلانیت خواهد بود.
۶. آمریکا همه چیز را با منافع خود میسنجد
یکی دیگر از واقعیتهای مشهود در سیاست ورزی دولتمردان آمریکائی عدم پای بندی آنها به اخلاق و ارزشهای انسانی و احترام متقابل است. هرچند کشورهای دنیا در مراودات بین المللی منافع خود را در نظر گرفته و بر اساس آن عمل میکنند، ولی این به مفهوم نادیده گرفتن حقوقو سایر ملتها و پا گذاشتن روی اخلاق و ارزشهای انسانی نیست، اما دولتمردان آمریکائی از هردو جناح جمهوری خواه و دموکرات نشان داده اند اگر پای منافع آنها در میان باشد به راحتی روی تمام اصول و اررزشهای انسانی و حقوق بشری پا میگذارند و آنرا نادیده میگیرند.
۷. نگاه آمریکا به ایران
یکی دیگر از واقعیتهای موجود در عملکرد دولتمردان آمریکایی نسبت به ایران چه در زمان رژیم گذشته و چه بعد از انقلاب نگاه ارباب رعیتی آنها به ایران است هرچند در رژیم پهلوی به دلیل اینکه شاه گماشته آمریکا در منطقه و مجری سیاستهای منطقهای ایالات متحده بود احترام ظاهری برایش قائل بودند، اما اسناد به جه مانده از دوران سلطنت پهلوی نشان میدهد شاه ایران در نگاه آمریکاییها یک نوکر دست نشانده بیشتر نبوده است.
این نگاه بعد از پیروزی نظام جمهوری اسلامی در بهمن ۵۷ نه تنها تغییری نکرده بلکه به مراتب بدتر شده است چرا که اگر شاه سودی برای آمریکا داشت جمهوری اسلامی تمام منافع آمریکا را در ایران و حتی در منطقه به چالش کشیده است بعضیها از روشنفکران وابسته داخلی گمان میکنند دلیل دشمنی ایران با آمریکا مثلاً بخاطر این است که آمریکا دولت زورگوئی است، اما واقعیت این است که طی ۴۰ سال گذشته دولت آمریکا جمهوری اسلامی را به رسمیت نشناخته که با آن گفتگو کند و اگر مواردی در دولت موقت یا دولت اصلاحات و مذاکرات اخیر که در دولتهای یازدهم و دوازدهم اتفاق افتاده است باز هم به آمریکائیها با همان نگاه ارباب رعیتی پشت مذاکره نشسته اند و به دنبال مذاکره با – احترام متقابل نموده اند.
۸. نتیجه اینکه واقعیتهای موجود از بررسی جامعه جهانی نشان میدهد قدرت سخت و نرم آمریکا رو به افول است موضوعی که در سخنرانی ۱۲ آبان مقام معظم رهبری هم در دیدار دانش آموزان و دانشجویان با معظم له به آن اشاره شد شواهد و قرائن نشان میدهد دوران یکه تازی و عربده کشی ایالات متحده علیه ملتهای جهان به خصوص غرب آسیا به سر آمده و این دولت دیگر آن هیمنه گذشته را ندارد امروز به برکت روشنگریها و مقاومت جمهوری اسلامی نه تنها ملتها بلکه دولتها هم از آمریکا نمیترسند و مخالفتهای جامعه جهانی یا بسیاری از تصمیمات رؤسای جمهوریهای آمریکا مؤید این حقیقت است که امروز بیداری ملتها به معنای واقعی در حال تحقق است و بسیاری از دولتها هم باور کرده اند که میتوان در برابر قلدرهای جهانی ایستاد و همین باور است که روز به روز هژمونی آمریکا را به چالش کشیده و دولتمردان آمریکائی را عصبانی کرده که گاهی کارشان به یاوه گوئی کشیده شده است.
باشد که با ایستادگی ملت بزرگ ایران در برابر این دولت مستکبر وعده امام راحل تحقق یابد و ملتهای منطقه با مقاومت در برابر نظام سلطه خود را از دام این شیطان جهانخوار برهانند.
ارسال نظرات