با توجه به حمایت معنادار مردم از اعتراضات کنونی، بعید نیست به شعار فرگزیت (خروج فرانسه از اتحادیه اروپا) بیاندیشند و همان راهی را بروند که مردم انگلیس رفتند!
پایگاه رهنما؛
بروز اعتراضات مردمی در فرانسه یکی از تحولات مهم قاره سبز در روزهای اخیر بوده است. این تظاهرات که از ۱۷ نوامبرشروع شده، نام جلیقه زردها را به خود گرفته و در شهرهای بزرگ فرانسه بخصوص پاریس در جریان است. هسته اولیه این اعتراضات به بهانه افزایش مالیات بر سوخت شکل گرفته است. در خصوص چرایی نامیدن این اعتراضات به جلیقه زردها باید گفت، طبق قوانین فرانسه، در هر خودرویی باید یک جلیقه زرد رنگی وجود داشته باشد تا درصورت بروز مشکلی، سرنشینان با استفاده از آن دیگران را از مشکل خود با خبر کنند. حالا معترضان با پوشیدن شبرنگهای زرد، اعتراض و مخالفت خود را نسبت به سیاستهای دولت (امانوئل ماکرون) اعلام کردند.
اصولاً هر جنبشی برای رسمیت یافتن به یک پایگاه اجتماعی و هدف نیازدارد؛ این موضوع در مورد جلیقه زردها نیز صدق میکند، طبقه متوسط فرانسه که در نوع خود بزرگترین طبقه اجتماعی در این کشور به شمار میرود در اعتراض به سیاستهای نئولیبرال دولت در خیابانها حاضر شدند. کشاورزان، کارگران و حتی گروههای دانشجویی از جمله معترضان اصلی سیاستهای اقتصادی دولت مکرون به شمار میروند که با توجه به روند موجود به نظر میرسد، تظاهرات دنباله داری را شاهد باشیم.
برای اثبات این ادعا که این تظاهرات ادامه دار خواهد بود یا نه؟، آمارهای قابل توجهی وجود دارد. آمارهای منتشر شده نشان میدهد بالغ بر ۷۰ درصد مردم فرانسه موافق این اعتراضات هستند و به انحای مختلف از آن حمایت میکنند. جالبتر آنکه ۵۰ درصد رأی دهندگان به ماکرون در طول انتخابات گذشته، از این اعتراضات حمایت میکنند و به عضویت این جنبش درآمده اند.
در مصاحبهای که یکی از سران جنبش جلیقه زردها با یکی از رسانههای اروپایی صورت داده، انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه را بازخوانی میکند و یادآور شده که «آن انقلاب در اعتراض به سیاستهای مالیاتی وضع شده بر آرد صورت گرفت و اکنون هم با وقوع اتفاقاتی مشابه به وقایع آن دوران، امکان شکلگیری انقلاب دیگری در فرانسه دور از تصور نیست.»
بی تردید شخص امانوئل ماکرون و سیاستهای اقتصادی وی نقش برجستهای در شکل گیری این اعتراضات داشته اند؛ چراکه ماکرون یکی از مدافعان و مجریان سیاستهای اقتصادی نئولیبرال در فرانسه است و تلاش میکند ساختارهای اقتصادی این کشور را به سمت سیاستهای غربی رهنمون سازد. علاوه بر این، کیفیت مواجهه ماکرون با معترضان در خیابان در قالب مشت آهنین معنا مییابد. سرکوب جدی اعتراضات، بازداشت و مجروح کردن هزاران نفر، موج اعتراض مسالمت آمیز مردم را به خشونت کشانده است. این رفتارهاگویای آن است که سیاستهای ماکرون بخشی از پازل سیاستی است که او مصرانه درپی اجرای آن است.
امانوئل ماکرون با تابلوی «تغییر» وارد کارزار انتخاباتی شد و طبعاً طبقه متوسط منتظر بروز شرایطی متفاوت نسبت به گذشته بودند که با سیاستهای اتخاذ شده، به نظر میرسد متوجه شدند که اوهم انگیزهای برای تغییر سیاستها ندارد واز این منظر تمایزی بین ماکرون و اولاند و سارکوزی قائل نیستند؛ بنابراین در دوره بعدی انتخابات ریاست جمهوری فرانسه باید منتظر حضور فرد ساختار شکنی همچون ترامپ، بود. برای نمونه مارین لوپن (رقیب ماکرون در انتخابات گذشته) از حزب ملی فرانسه با تمام شرایط ویژهای که در انتخابات قبلی فرانسه حاکم بود حدود ۳۵ درصد آرا را به خود اختصاص داد و پیش بینی میشود این حزب که برچسب ملی گرایی در فرانسه را به همراه خود دارد، در روند آینده با اقبال مواجه شود. چرا که نبض تحولات کنونی در فرانسه نشان میدهد غربگرایی همچون گذشته فروغی ندارد و جامعه مخالفت خود با فرایند سیاستهای کلی حاکم بر ساختار کشور را به اشکال مختلف که محسوسترین آن حضور در خیابان است، نشان میدهند.
در خلال این تحولات، مردم فرانسه بیش از هر زمان دیگری به نسخه اجرا شده خروج از اتحادیه اروپا فکر میکنند که هم نوعان خود در بریتانیا تجربه کرده اند؛ بنابراین با توجه به حمایت معنادار مردم از اعتراضات کنونی، بعید نیست به شعار فرگزیت (خروج فرانسه از اتحادیه اروپا) بیاندیشند و همان راهی را بروند که مردم انگلیس رفتند!
ارسال نظرات