نهم دی ماه، روز بصیرت، بیش از هر رویداد دیگری با فتنه تلخ پس انتخابات ریاست جمهوری دهم گره خورده است. روزهای سیاه فتنهای که به نام جنبش سبز بر ملت ایران گذشت و همه دشمنان ایران و جمهوری اسلامی ایران برای دستیابی به اهداف شوم خود متحد شدند. اما این ملت بزرگ ایران بود که سرافرازانه از این امتحان عبور کرد، اما این عبور بدون مجهز بودن به بصیرت غیر ممکن بود.
دورانی که رهبر معظم انقلاب از آن به عنوان یکی از مقاطع مهم رشد تاریخی ملت ایران یاد میکند و در تفسیر آن میفرمایند: «این معنایش فقط این نیست که حالا همه فهمیدند ملت ایران قوی است؛ بلکه معنای مهمتر آن این است که با این حرکت، با این قدرت بر عبور از فتنه و محنت، این ملت یک وضع جدیدی پیدا کرد؛ یک توانائی تازهای در او به وجود آمد.»
· بصیرت نور افکن است
همانگونه که در کلام امام خامنهای(مدظله العالی) نیز به آن اشاره شده است، بصیرت داشتن و تشخیص حق از باطل تنها به آن بزنگاه تاریخی منحصر نیست. به تعبیر رهبر معظم انقلاب «بصیرت، نورافکن است؛ بصیرت، قبلهنما و قطبنماست... در یک فضای تاریک، بصیرت روشنگر است. بصیرت راه را به ما نشان می دهد.» بصیرت عامل جلوگیری از «گمراهی» است: «بصیرت یعنی گم نکردن راه، اشتباه نکردن راه، دچار بیراههها و کجراههها نشدن، تأثیر نپذیرفتن از وسوسه خناسان و اشتباه نکردن کار و هدف.» و هر ملتی که به این سلاح مجهز شد هرگز مسیر خیر و صلاح را گم نخواهد کرد. چه این غبار آلود شدن فضا در سال 88 باشد و با میدان داری فتنهگرانی به بهانه انتخابات ، چه سال 1401 باشد و جبهه رسانهای دشمن چون لاشخورها جمع شوند و به دنبال منافع و مقاصد شوم خود باشند و چه حادثههای دیگری که در پیش روی ما قرار دارند.
به تعبیر دیگر باید گفت عالم، عرصهی درگیری و مبارزه «جبههی حق» علیه «جبههی باطل» است. در این صحنه درگیریِ حساس و سرنوشتساز، انسان بیبصیرت در واقع «کور» است. «نداشتن بصیرت مثل نداشتن چشم است؛ راه را انسان نمیبیند. بله، عزم هم دارید، اراده هم دارید، اما نمیدانید کجا باید بروید.»
در این رویارویی اگر «بصیر» نباشیم در «تشخیص جبههها» به خطا میرویم: «بنده بارها این جبهههای سیاسی و صحنههای سیاسی را مثال می زنم به جبههی جنگ. اگر شما تو جبههی جنگ نظامی، هندسه زمین در اختیارتان نباشد، احتمال خطاهای بزرگ هست... عرصهی سیاسی عیناً همینجور است. اگر بصیرت نداشته باشید، دوست را نشناسید، دشمن را نشناسید، یکوقت میبینید آتش توپخانه تبلیغات شما و گفت و شنود شما و عمل شما به طرف قسمتی است که آنجا دوستان مجتمعند، نه دشمنان.»
بدون بصیرت بزرگترین اشتباهات «در تشخیص جبههی حق از باطل» رُخ میدهد: «در ماجرای دفاع از دین، از همهچیز بیشتر، برای انسان، بصیرت لازم است. بیبصیرت ها فریب میخورند. بیبصیرتها در جبههی باطل قرار میگیرند؛ بدون اینکه خود بدانند.» «اشتباه های کوچک، قابل بخشش است. آن اشتباهی که قابل بخشش نیست، این است که کسی جبهه حق را با جبهه باطل اشتباه کند و نتواند آن را بشناسد.»
با بصیرت است که انسان فهم صحیحی از «حقایق» پیدا میکند: «بصیرت این است که انسان بداند، حقایق را درک کند، جایگاه خودش را، جایگاه کشورش را، جایگاه ملّتش را، جایگاه منطق انقلاب را، جایگاه آن خط مستقیم و صراط مستقیمی که امام در کشور ترسیم کرد؛ جایگاه اینها را بداند؛ این، بصیرت است.»
· راه دست یافتن به بصیرت
اما پرسش مهم این است که چگونه میتوان به بصیرت دست یافت؟
رهبر معظم انقلاب در سخنانشان به دقت به این پاسخ سوال دادند، ایشان راههای تحصیل بصیرت را اینگونه برمیشمرند.
شرط اول دست یافتن به بصیرت، داشتن «نگاه توحیدی» است، باید تلاشِ منطبق با این نگاه را در دستور کار قرار دهیم: «نگاه توحیدی لایه زیرین بصیرت است. انسان در انتخاب جهانبینی و فهم اساسی مفاهیم توحیدی، با نگاه توحیدی به جهان طبیعت، یک بصیرتی پیدا میکند. فرق بین نگاه توحیدی و نگاه مادی در این است: با نگاه توحیدی، این جهان یک مجموعهی نظاممند است، یک مجموعهی قانونمدار است... این، پایهی اساسی معرفت است؛ پایهی اساسی بصیرت است. این بصیرت خیلی چیز لازمی است؛ این را باید ما در خودمان تأمین کنیم.»
امام خامنهای(مدظله العالی) درباره دومین شرط بصیرت ساز دیگر برای هر انسان مومن را تدبر در امور برمیشمردند و میفرمایند: «انسان در حوادثی که پیرامون او می گذرد و در حوادثی که پیش روی اوست و به او ارتباط پیدا می کند، تدبّر کند؛ سعی کند از حوادث به شکل عامیانه و سطحی عبور نکند؛ به تعبیر امیرالمؤمنین، اعتبار کند: «رحم الله امرء تفکّر فاعتبر»؛ فکر کند و بر اساس این فکر، اعتبار کند. یعنی با تدبّر، مسائل را بسنجد -«و اعتبر فأبصر»- با این سنجش، بصیرت پیدا کند. حوادث را درست نگاه کردن، درست سنجیدن، در آنها تدبّر کردن، در انسان بصیرت ایجاد می کند؛ یعنی بینائی ایجاد می کند و انسان چشمش به حقیقت باز می شود.»
«اخلاص» یکی دیگر از عوامل بصیرتساز که رهبر معظم انقلاب به آن اشاره میکنند: «هرچه مخلصانهتر عمل کنید، خدای متعال بصیرت شما را بیشتر می کند. «اَللهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ اِلَی النُّور»؛ خدا ولیّ شماست. هرچه به خدا نزدیکتر شوید، بصیرت شما بیشتر خواهد شد و حقایق را بیشتر میبینید. نور که بود، انسان میتواند واقعیّات و حقایق را مشاهده کند. وقتی نور نباشد، انسان واقعیّات را هم نمیتواند ببیند.»
علاوه بر اینها برای دستیابی به بصیرت باید به حوادث و قضایا «نگاه کلان» داشت: «باید نگاه کلان و جامع داشته باشیم؛ این نگاه کلان، به ما معرفت و بصیرتى را عطا می کند که اوّلاً موقعیت خودمان را، جایگاه خودمان را، ایستگاه خودمان را در وضع کنونى بازیابى کنیم و بفهمیم در چه وضعى قرار داریم؛ بعد هم به ما تعلیم می دهد که براى آینده چه باید بکنیم.»
· گوهر گران بهای بصیرت
البته در این مسیر میتوان از «مطالعهی آثار خوب» و «گفتگو با انسانهای مورد اعتماد» نیز بهره برد: «بیبصیرتی را بخصوص شما جوان ها با خواندن آثار خوب، با تأمل، با گفتگو با انسان های مورد اعتماد و پخته، نه گفتگوی تقلیدی -که هر چه گفت، شما قبول کنید. نه، این را من نمی خواهم- از بین ببرید.»
نکتهی پایانی اینکه «بصیرت» مانند هر گوهر گرانبهای دیگری احتیاج به حفظ و صیانت دارد. فقط با «حفظ ایمان و تقوا و دلِ نورانی» میتوان بصیرت را «حفظ» کرد: «آنچه که بصیرت و بینش انسان را در قضایای مختلف و در حوادث گوناگون و زیر غبار تبلیغات جنجالآمیز دشمنان، تضمین و حفظ میکند، دل مؤمن و پاک و نورانی است... دلی که از ایمان برخوردار است و منشأ تقوا در اندیشه و عمل است، با تبلیغات دشمنان گمراه نمیشود.»
ارسال نظرات