بازار سکه و ارز تحت تاثیر ۳ گزاره؛ حجم بالای نقدینگی، سوداگری و تورم انتظاری است. در اصل این ۳ ضلع میتواند در صورت مدیریت نشدن صفهای تقاضا را در بازار تشکیل دهد.
بازار سکه و ارز تحت تاثیر ۳ گزاره؛ حجم بالای نقدینگی، سوداگری و تورم انتظاری است. در اصل این ۳ ضلع میتواند در صورت مدیریت نشدن صفهای تقاضا را در بازار تشکیل دهد. در کنار یکدیگر قرار گرفتن این سه ضلع میتواند فاجعه دلار ۱۹ هزار تومانی مهرماه را به ارمغان بیاورد. بزرگترین سیاستگذار پولی کشور یعنی بانک مرکزی باید تمام تلاش خود را برای جلوگیری از تشکیل این مثلث بکند. اتفاقی که از نیمه مهرماه در بازار ارز و طلا رخ داد کنترل ۲ ضلع این مثلث یعنی سوداگری و تورم انتظاری بود.
برخورد با سوداگران
اگر گزارشهای نیروی انتظامی را در این بازه زمانی کنار یکدیگر قرار دهیم بیش از ۲۰۰ دلال دستگیر شدهاند. پیش از این هم با شروع جهش قیمت ارز در بهمنماه سال ۹۶ نزدیک به ۳۵۰ نفر دستگیر شده بودند. با وجود اینکه جو بازار ارز بشدت در روزهای اخیر امنیتی است، اما حداقل این موضوع توانسته است موضوع سوداگری را کنترل کند. باید توجه داشت که دلالان به تنهایی نمیتوانند قیمت ارز را در بازار افزایش دهند، اما توانایی این را دارند که گاهی روند طبیعی عرضه و تقاضای بازار را بر هم زنند و مانع کاهشی شدن آن شوند. نکته دیگر نفس عمل سفتهبازی و دلالی است که تنها در صورت بر هم ریخته شدن بازار سودده است. این یعنی اگر یک بازار تکنرخی یا دونرخی منسجم وجود داشته باشد اساسا دلال در آن جایگاهی ندارد. این موضوع باعث میشود دلالها هیچگاه مدافع آرامش بازار نباشند. فضای پرریسک و هیجانزده در کنار محدودیت برای عرضه بهترین محل برای رشد دلالان و سود آنها است.
کنترل تورم انتظاری
دومین اتفاقی که در مهرماه سال جاری رخ داد بازگشت قیمت دلار ظرف یک بازه زمانی ۵ روزه از کانال ۱۹۳۰۰ به ۱۴۷۰۰ بود (از چهارشنبه ۴ مهر تا دوشنبه ۹ مهر) بود و اتفاق مهمتری که در ادامه رخ داد باثبات ماندن این موضوع بود. این یعنی قیمت دلار تا انتهای مهر و آبان هیچگاه از سد ۱۵۲۰۰ تومان عبور نکرد و در اکثر مواقع در کانال ۱۴ هزار تومان بود. این اتفاقات در کنار تبلیغات گستردهای که در رسانهها صورت گرفت موجی از امید به انتظار کاهش قیمت را برای کاهش هرچه بیشتر قیمت ارز به سمت مردم پمپاژ کرد. همین حس امید باعث از بین رفتن تورم انتظاری بود. تورم انتظاری که هر چند سال یکبار گریبان اقتصاد ایران را میگیرد و این بار سراغ بازار سکه و ارز رفته بود؛ در بیان ساده حس ترس از گرانی در روزهای آینده است. این یعنی وقتی از خواب بیدار میشویم منتظر شنیدن یک قیمت افزایشی جدید دلار باشیم. این موضوع به صورت عمیق در تابستان سال جاری رخ داده بود، مردم به صورت میانگین عادت کرده بودند هر هفته قیمت دلار ۵۰۰ تومان افزایش پیدا کند و اگر این موضوع اتفاق نمیافتاد تعجب میکردند. این موضوع غیر از تاثیر روانی منفیای که روی شهروندان داشت، باعث میشد اگر آنها هم فروشنده بودند افزایش قیمت را روی کالا و خدمات خود لحاظ کنند. باید توجه داشته باشید تورم انتظاری اتفاقی است که هنوز رخ نداده و یک گام از تورم جلوتر است و باعث میشود در بازار، تورم کاذب رخ دهد، در این شرایط تمام عرضهکنندگان از ترس ضرر احتمالی و رخ نداده، کالای خود را با قیمتی بیشتر از تورم به فروش میرسانند. دومین مثلث افزایش قیمت ارز و سکه در حالی کنترل شد که حالا حتی مردم انتظار روزافزون کاهش قیمت هم دارند که این موضوع میتواند یک دستاورد بزرگ برای تیم جدید مستقر در بانک مرکزی باشد.
نقدینگی را دریابید!
آنطور که از آمار بانک مرکزی بر میآید تا انتهای شهریور سال جاری حجم نقدینگی در اقتصاد ایران به هزار و ۶۷۲ هزار میلیارد تومان رسیده است. این رقم نسبت به اسفندماه سال گذشته ۳/۹ و نسبت به شهریورماه سال گذشته ۳/۲۰ درصد افزایش یافته است. این یعنی هنوز غول نقدینگی آمادگی این را دارد که وارد بازار طلا و ارز شود. به نظر میرسد بانک مرکزی هم برنامهای برای کنترل ضلع سوم افزایش قیمت ارز ندارد. حتی در مواردی بر افزایش آن دامن زده است. بانک مرکزی در ماههای اخیر گاهی اوقات به اسم شکستن قیمت ارز توسط عوامل خود ارز با قیمت کمتر در بازار تزریق کرد. این اتفاق به ۲ دلیل شایسته انتقاد است؛ اول حجم نسبتا زیاد ارز عرضه شده و دوم نبود نظارت بر نحوه توزیع ارز است. نباید فراموش کنیم بخشی از افزایش ۲۰ درصدی نقدینگی ظرف یک سال اخیر مدیون چوب حراج زدنهای گاه و بیگاه سکه و ارز توسط مدیران سابق بانک مرکزی است. بانک مرکزی و اعضای شورای پول و اعتبار هرچه زودتر باید محلی برای سرریز شدن این حجم نقدینگی پیدا کنند. شاید در شرایط کنونی افزایش سود سپرده بانکی، چاپ اوراق مشارکت و ایجاد بسترهای رونق گرفتن صنعت مسکن بتواند بخشی از این حجم نقدینگی را کنترل کند. قطعا مهار توأمان مثلث افزایش نرخ ارز یعنی نقدینگی، تورم انتظاری و سوداگری تاثیر بسیاری در بازار میگذارد و این امیدواری را به وجود میآورد که میتوان به ساماندهی و آرامش بازار کمک کرد. سوداگری و تورم انتظاری تا حدودی مهار شده و حالا نوبت مهار نقدینگی است؛ کاری که سالهای سال منتظر آن هستیم، اما هنوز اقدام مقتضی و مکفی صورت نگرفته است.
ارسال نظرات