سقوط در «ائتلاف سیاه‌»!

به وضوح می‌توان نتیجه گرفت که هجوم تروریست‌ها با اطلاع و اشراف ارتش آمریکا صورت گرفته است. تروریست‌ها در همان ساعات اولیه هجوم به صراحت اعلام کردند که اسرائیل را به رسمیت می‌شناسند.
کد خبر : 18027

تبیین:

حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- « ائتلاف سفید » - شما بخوانید «‌ائتلاف سیاه» یکی از ترفندها و راه‌کارهای دشمن در برپایی جنگ‌ها و طراحی توطئه‌هاست. بهره‌گیری از این ترفند سابقه‌ای طولانی دارد تا آنجا که مشرکان در صدر اسلام و در برپایی «‌جنگ احزاب‌» از همین ترفند استفاده کرده و سپاه انبوهی را برای مقابله با اسلام نوپای آن روز فراهم آورده بودند.

این ترفند بر این اساس طراحی شده است که اگر قرار باشد چند گروه و یا چند حزب برای انجام یک حرکت با یکدیگر ائتلاف کنند، نقاط مشترک برای انجام ائتلاف باید تا آنجا که ممکن است، اندک و کم‌شمار باشد. چرا که ائتلاف روی چند نقطه مشترک بسیار سخت و تقریبا ناممکن است و به عبارت دیگر، هرچه شعاع دایره ائتلاف (نقاط مشترک‌) بیشتر باشد، تعداد ائتلاف‌کنندگان کمتر خواهد بود.

از این روی برای طراحی یک ائتلاف پُرشمار، گروه‌های ائتلاف‌کننده باید از بسیاری اختلاف‌نظرها چشم‌پوشی کنند و فقط روی یک یا دو نقطه که در همه آنها مشترک است، متمرکز شوند.

ریچارد ‌هاووس، مسئول شورای روابط خارجی آمریکا، از این ائتلاف با عنوان «‌ائتلاف سفید»! یاد می‌کند، چرا که گروه‌های شرکت‌کننده برای رسیدن به یک ائتلاف فراگیر، بسیاری از اختلافات میان خود را موقتاً نادیده گرفته و اصطلاحاً سفید کرده‌اند.

از این ترفند در فتنه آمریکایی اسرائیلی ۸۸ استفاده شده بود و همه گروه‌های مخالف نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران (به اصطلاح رایج آن روزها از سروش تا گوگوش‌) به میدان آورده شده بودند. حالا بخوانید!

۲- هنوز ۲ ساعت از آتش‌بس میان رژیم صهیونیستی و حزب‌الله لبنان نگذشته بود که نزدیک به بیست هزار تروریست از مرزهای شمالی سوریه که تحت کنترل دولت ترکیه است و آمریکا بیش از ۲۰ پایگاه نظامی در آن منطقه دارد، به درون خاک سوریه سرازیر شده و با انواع تسلیحات مدرن -عمدتاً ساخت آمریکا و اسرائیل- دست به شورش، قتل عام و تخریب منازل و زیر ساخت‌ها زدند. تروریست‌ها که نام «‌تحریرالشام / آزادکننده شام»! را بر آنها نهاده بودند، مجموعه‌ای از ملیت‌های مختلف، تاجیک، ازبک، اویغور، ترکستان (بخش‌هایی از قفقاز)، اردن و شماری نیز از سوریه و... بودند.

۳- سازماندهی این تعداد تروریست از ملیت‌های مختلف و آموزش آنها برای یک هجوم برق‌آسا و غافلگیرکننده، دست‌کم به ۲ تا ۳ ماه طراحی و برنامه‌ریزی قبلی نیاز دارد و این برنامه‌ریزی در توان و حد و اندازه گروه‌های تروریستی، مخصوصاً از نوع تکفیری آن نیست و بی‌تردید باید از سوی یک یا چند دولت انجام گرفته باشد.

تروریست‌ها از مرزهای جنوب ترکیه و شمال سوریه وارد شده‌اند که عبور این انبوه ۲۰ هزار نفری نمی‌تواند بدون اطلاع و همکاری دولت اردوغان باشد. در مرزهای شمالی سوریه نزدیک به ۲۰ پایگاه نظامی آمریکا مستقر است و به وضوح می‌توان نتیجه گرفت که هجوم تروریست‌ها با اطلاع و اشراف ارتش آمریکا صورت گرفته است.

تروریست‌ها در همان ساعات اولیه هجوم به صراحت اعلام کردند که اسرائیل را به رسمیت می‌شناسند و حتی از دوستی با رژیم صهیونیستی سخن گفتند! اگرچه بدون این اظهارات نیز به وضوح می‌توان دید که مواضع تروریست‌ها با مواضع بارها اعلام شده صهیونیست‌ها درباره مقاومت و سوریه انطباق کامل دارد. تعداد قابل‌توجهی از تروریست‌ها نیز از جنوب سوریه و مرزهای شمالی اردن وارد شده بودند. به بیان دیگر دولت پادشاهی اردن نیز در این لشکرکشی سهیم بوده است.

۴- نکات فوق که فقط بخشی از شواهد و قرائن موجود است کمترین تردیدی باقی نمی‌گذارد که دولت بشار اسد در حمله مشترک آمریکا، اسرائیل، ترکیه و اردن سقوط کرده است و تروریست‌ها فقط ماموریت اجرای دستورات دیکته شده را داشته‌اند.

بدیهی است که در این میان، نمی‌توان و نباید برخی دیگر از عوامل مؤثر -و یا شتاب‌دهنده- داخلی در دولت سوریه را نادیده گرفت. ارتش سوریه از عناصر زاویه‌دار و حتی همسو با دشمن، پالایش نشده بود.

خدای مهربان بر درجات شهید همدانی بیفزاید که در دور قبلی آشوب‌ها وقتی کم‌تحرکی ارتش را مشاهده کرد به بشار اسد توصیه کرد که مردم را مسلح کن و این اقدام هوشمندانه مانع از سقوط دولت شد. اعتماد به وعده و وعید برخی از دولت‌ها و قدرت‌های خارجی و عهدشکنی آنها را می‌توان یکی دیگر از عوامل مؤثر در سقوط سریع دولت بشار اسد تلقی کرد. سوریه از توان و شرایط اقتصادی مطلوبی برخوردار نبود. به عنوان مثال حقوق ماهیانه نیروهای نظامی با هزینه زندگی عادی آنها تناسبی نداشت و...

۵- در این نکات حکیمانه رهبر معظم انقلاب دقت کنید؛

حضرت ایشان در خرداد ماه سال جاری (یعنی ۶ ماه قبل از رخداد اخیر) در ملاقات با آقای بشار اسد خطاب به ایشان هشدار داده و فرموده بودند: «غربی‌ها و دنباله‌های آنها در منطقه قصد داشتند با جنگ علیه سوریه، نظام سیاسی این کشور را ساقط و سوریه را از معادلات منطقه حذف کنند اما موفق نشدند و اینک نیز قصد دارند با شیوه‌های دیگر و از جمله وعده‌هایی که هیچ‌گاه به آنها عمل نخواهند کرد، سوریه را از معادلات منطقه خارج کنند». هشدار نسبت به « وعده‌هایی که هیچ‌گاه به آنها عمل نخواهند کرد».

حضرت آقا در آبان ماه ۱۳۹۶ و بعد از قلع و قمع داعش در پیامی خطاب به شهید بزرگوار، سردار سلیمانی عزیز می‌فرمایند: «‌اینجانب صمیمانه به شما تبریک می‌گویم و با این حال تأکید می‌کنم که از کید دشمن غفلت نشود. آن‌هایی که با سرمایه‌گذاری سنگین، این توطئه‌ شوم را تدارک دیده بودند آرام نخواهند نشست، سعی خواهند کرد آن را در بخشی دیگر از این منطقه و یا به‌شکلی دیگر دوباره به جریان افکنند. حفظ انگیزه، حفظ هوشیاری، حفظ وحدت، زدودن هر پسماند خطرناک، کار فرهنگی بصیرت‌افزا و خلاصه، آمادگی‌های همه‌جانبه نباید فراموش شود. شما را و همه‌ برادران مجاهد از کشورهای عراق و سوریه و دیگران را به خدای بزرگ می‌سپارم و به همه‌ شما سلام و دعا می‌کنم‌».

سردار شهید و پس از شهادت ایشان، سردار قاآنی عزیز، این هشدار را به مخاطبان آن گوشزد کرده و بر این مراقبت تاکید کرده بودند ولی متاسفانه جناب بشار اسد علی‌رغم هشدارهای شهید سلیمانی و سردار قاآنی در یک یا دو مورد از هشدار آن عزیزان غفلت کرد.

۶- این روزها، آمریکا و اسرائیل و ترکیه و اردن و چند دولت دست‌نشانده عربی در خوشحالی و ذوق‌زدگی از سقوط دولت سوریه که پایگاه مؤثری برای جبهه مقاومت بود، با دُمشان گردو می‌شکنند و شماری از پادوهای داخلی آنها نیز در این خوشحالی، زلف‌های خود را به دُم آنها گره زده‌اند! و این همه در حالی است که سقوط دمشق همه ماجرا نیست. جبهه مقاومت از آغاز تاکنون به پرچمداری ایران اسلامی و رهبری امام خمینی و امام خامنه‌ای، عقبه‌های سخت و نفس‌گیری که ماجرای اخیر بسیار کوچک‌تر از آنها است را با موفقیت پشت سر گذاشته است و امروزه به قطب قدرتمندی نه فقط در منطقه بلکه در عرصه بین‌الملل تبدیل شده است.

ستون‌های این جبهه همچنان با اقتداری مثال‌زدنی پا برجاست و به گزارش مؤسسه آمریکایی «‌هری تیژ» به تسخیر قلب‌ها نه فقط در میان ملت‌های مسلمان، بلکه در اقصی نقاط جهان مشغول است. سقوط دمشق اگر چه رخدادی تاسف‌آور و ناخوشایند است ولی بدیهی است که پایان ماجرا نیست و این قصه سر دراز دارد. و باید از قول خدا خطاب به ذوق‌زدگان گفت «‌فَلْیَضْحَکُوا قَلِیلًا وَلْیَبْکُوا کَثِیرًا»‌... پس باید از خنده‌هایتان بکاهید و [‌به خاطر آنچه در پیش دارید] بسیار گریه کنید.

۷- جنگ بدر که با پیروزی بزرگ مسلمانان همراه بود در سال دوم هجرت اتفاق افتاد. جنگ احد که با شکست جبهه اسلام روبه‌رو شد در سال سوم هجرت رخ داده بود. برخی از مسلمانان بعد از شکست در جنگ احد، زانوی غم به دامن گرفته بودند. خداوند متعال خطاب به آنها فرموده بود: «إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَتِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَیَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَدَاءَ وَاللهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ‌... اگر (در اُحد) به شما آسیبی رسید، به دشمنان شما نیز (در بدر) آسیب رسید (پس مقاومت کنید). این روزگار را با (اختلاف احوال) میان خلایق می‌گردانیم تا خداوند مقام اهل ایمان را معلوم کند و از شما مؤمنان (آن را که ثابت است) گواهِ دیگران گیرد. و خدا ستمکاران را دوست ندارد» - ۱۴۰ آل‌عمران.

پس از آن در سال هشتم هجرت فتح مکه اتفاق افتاد که بزرگ‌ترین پیروزی مسلمانان بود و فراگیری اسلام را به دنبال داشت.

منبع: کیهان

ارسال نظرات