راهبرون رفت از مشکلات کشور ترويج گفتمان بسيج است
نگاهی به روند فعالیت بسیج و دستاوردهایش در کشور نشان میدهد که به رغم تمامی موفقیتهای این تفکر همچنان برخی بسیج را صرفا یک سازمان نظامی با رویکرد سیاسی قلمداد میکنند.
نگاهی به روند فعالیت بسیج و دستاوردهایش در کشور نشان میدهد که به رغم تمامی موفقیتهای این تفکر همچنان برخی بسیج را صرفا یک سازمان نظامی با رویکرد سیاسی قلمداد میکنند. اتفاقی که به دنبال نادیده گرفتن موفقیت تفکر بسیجی در جامعه اسلامی و متعاقب آن حذف این فرهنگ از کشور است. واقعیت آن است که از همان زمانی که امام خمینی (ره) در ۵ آذر ۱۳۵۸ فرمان تشکیل بسیج مستضعفین را صادر کرد تا به همین امروز، همواره دشمنانی بوده اند که میکوشند این تفکر را در کشور با چالش جدی روبرو و آن را از صحنه مدیریتی کشور حذف کنند. دلیل این برنامهریزی نیز از آن جهت است که دشمنان، بسیج را تنها در یک قالب سازمانی تعریف کردهاند که عملکردش فقط در حوزههایی خاص همچون نظامی و در نهایت سیاسی است. این در حالی است که بسیج نه یک سازمان بلکه «تفکری» است که ورودش به هر نقطه و تفکر باعث پیروزی و موفقیت آن موقعیت شده است. همین موفقیتن تفکر بسیجی بوده که رهبرمعظم انقلاب همواره بر لزوم حاکمیت تفکر بسیجی بر اقدامات و عملکرد نهادها و دستگاههای مختلف کشور تاکید داشتهاند.
ضرورت تسری فرهنگ بسیجی در تمام سطوح مدیریتی
به عنوان نمونه این یک واقعیت غیر قابل انکار است که برخی از دستگاهها از جمله قوه مجریه طی سالهای گذشته به دلیل عدم به کارگیری تفکر بسیجی در برنامهها و اقداماتش، نتوانسته عملکردی موفق از خود در تمامی حوزهها نشان دهد و همین موضوع عاملی برای بروز برخی نارضایتیها شده است؛ بنابراین مرور بخشی از شاخصههای تفکر بسیجی به عنوان مولفههای اصلی گفتمان بسیج (که در ادامه مورد اشاره قرار میگیرد) و به کار بستن این شاخصهها در عملکرد دولت میتواند، کلیدی برای گشایش در فضای کنونی جامعه باشد.
اخلاص و لزوم ارتباط با خدا دو ویژگی بارز تفکر بسیجی
اولین شاخص در توصیف تفکر بسیجی، ارتباط ویژهای است که بین صاحب تفکر و خداوند متعال وجود دارد. بسیجی با خدامحوری آغاز میشود و روح و جوهره نگرش بسیجی با توحید و وحدانیت و ارتباط با خالق هستی آغاز میشود و کار و تلاش برای رضای اوست که معنا مییابد. از همین رو چنانچه مسئولان و دستگاههای دولتی و غیر دولتی، ارتباط با خدا را سرلوحه کار خود قرار دهد و در همه حال خداوند را ناظر بر اعمال خود بداند، قطعا به سمت اتخاذ تصمیماتی خداناپسدانه نخواهد رفت. شاخص دیگر برای شرح نگرش بسیجی و لزوم تجلی آن در دولت «اخلاص» است. بدین معنا که عمل جهادی و حضور بسیجیان در صحنه نه برای کسب قدرت و یا منافع شخصی و مادی و یا رضایت دیگران، بلکه تنها مبتنی بر انجام وظیفه و کسب رضای الهی صورت میگیرد. در این نگرش، اگر عملی مبتنی بر اخلاص صورت نگیرد، بیارزش بوده و پذیرفته نخواهد بود.
اطاعت از ولایت فقیه
اطاعت از ولایت فقیه و تبعیت پذیری از رهبری نظام یکی از شاخصترین ویژگیهای تفکر بسیجی است. بسیج تابع محض ولایت فقیه است و سعادت خود و جامعه را در پیروی از ولایت فقیه میداند. از این رو توجه به فرمانهایی که ناخدای جامعه اسلامی ارائه میدهد میتواند، کشور را به سر منزل مقصود برساند و عاملی برای خوش نامی دولتها نیز باشد.
عمل مجاهدانه
مؤلفه دیگری که ماهیت تلاش و کوشش بسیجی را از دیگر تلاشها و فعالیتهای مشابه متمایز میسازد، آن است که تلاش بسیجی عملی جهادی است که برای مقابله با اقدامات دشمن و مهار ترفندهای آن صورت میگیرد. به واقع عمل بسیجی تلاشی بدون هدف نیست، بلکه مبارزهای است عملی برای مقابله با دشمن و دفاع از اسلام و آرمانهای انقلاب اسلامی. نکته مهم دیگر در این خصوص آن است که این عمل مجاهدانه باید دائمی باشد و تنها در یک موقعیت خاص و بنابر شرایطی صورت نگیرد. به عبارت بهتر این عمل موقت نیست و ساعت و زمان و دوره نمیشناسد و همیشگی و دائمی است. همچنین این عمل فراگیر است و گستره و مرز نمیشناسد و در هر جا و هر میدانی که برای دفاع از انقلاب اسلامی بدان نیاز باشد، باید صورت بگیرد. به عبارت دقیقتر ترجیهات شخصی و حزبی بر عمل مجاهدانه نباید تاثیر بگذارد.
پیشرو بودن و خط شکنی
ویژگی ممتاز دیگر تفکر بسیج پیشرو بودن است. جرات و جسارت حضور در عرصههایی که تا به حال کسی بدان وارد نشده است، تنها برای ارادههای بلندی ممکن است که دل در گرو ایمان الهی داشته و از غیر خدا ترسی ندارد. به عبارت دیگر تفکر بسیجی عافیتطلب و غیرمسئول در قبال جامعه نیست. بسیجی از کنار معضلات و نابسامانیها به سادگی نمیگذرد؛ بنابراین حلول این خصلت رفتاری در دولت میتواند گره از بسیاری از مشکلات بازکند.
آرمانخواهی توام با عملگرایی
تفکر بسیجی آرمانگراست و به دنبال تحقق آرمانهای الهی در جامعه است، اما نه آرمانگرایی که تنها در شعارگرایی تجلی کند. بلکه آرمانگرایی که برای دستیابی به اهداف و آرمانها با تدبیر و عقلانیت و توجه به مقتضیات زمان و ضرورتها و واقعیتهای جامعه، برای تحقق آرمانها برنامهریزی و تلاش میکند.
دشمن شناسی
دشمنشناسی، مولفه برجسته دیگری در نگرش بسیجی است. بسیجی از آنجا که جهانبینی خود را مبتنی بر آموزههای اسلام شکل داده است، به دشمن و ترفندهای او بیش از دیگران حساس است و با رصد دقیق صحنه متوجه دسیسههای دشمنان میشود.
نظم و انضباط
بیشک تحقق آرمانها بدون داشتن برنامهریزی و نظم و انضباط محقق نخواهد شد. البته از آنجا که تلاشگری معطوف به هدف است و برای تحقق آرمانها و دفاع ار ارزشها با همه توان وارد میدان میشود، در صورت رسیدن به بن بست، راههای متعددی را مرور و بررسی میکند، و با اولین مانع در جا نزده و کناره گیری نمیکند، اما این بدان معنا نیست که ملزم به رعایت نظم و قانون نیست.
شجاعت
گرچه شجاعت یک صفت اخلاقی است، ولی مهمترین نماد اخلاقی و رفتاری تفکر بسیجی است. فرد شجاع کسی است که دارای هویت دفاعی است و در راه حفظ ارزشها جرأت برخورد با عوامل دشمن را دارد. اگر شجاعت به عنوان یک فرهنگ عمومی در جامعه ما وجود داشته باشد و همه آحاد مردم صلابت و شهامت در راه دفاع از اسلام و ارزشهای دینی را داشته باشند، بدون شک کیان اسلامی از هر خطری مصون خواهد بود.
مردمی بودن
منظور از مردمیبودن در تفکر بسیج این است که آنان از متن ملت برخاسته و به صورت خودجوش و حرکت مردمی به عضویت این تشکیلات پیوستند و در جهت مصالح و آرمانهای نظام به پیروی از ولایت فقیه به انجام وظیفه پرداختند. حضور ردههای مقاومت بسیج در کلیه اقشار و اصناف و اقصی نقاط کشور و پذیرش و جذب آحاد مردم در سنین مختلف نماد واقعی مردمی بودن این تشکیلات است. تمامی آنچه گفته شد تنها گوشهای کوچک از هزاران صفت اخلاقی مثبت است که در تفکر بسیجی وجود دارد و امروز میتواند برای گذر کشور از شرایط کنونی به یک شرایط ایدهآل به کمک دولت بیایید. قطعا در این بین استفاده از مدیرانی که به این تفکر وابستگی دارند خود را ملزم به رعایت این اصول میدانند بسیار راهگشاست.
ارسال نظرات