- حنظله گوشی «نفتالی بِنِت» را هک کرد
- عکس / تصاویر دیده نشده از شهید رائد سعد
- بانک اهداف در جنگ شناختی
- کشتار دانشجویان در ۱۶ آذر و یک سند تاریخی از شکنجه مخالفان با «خرس» در دوره پهلوی!
- آیا نبرد حضرموت نقشه یمن را تغییر خواهد داد؟
- یادداشت ها / آیا پایان ماه عسل صهیونیستها در سوریه نزدیک است؟!
- قیام جوانان سوری | پیام عملیات «بیت جن» برای جولانی و صهیونیستها
- بسیج تمدنساز، نفس آخر استکبار
- دومین شب مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه(س) با حضور رهبر انقلاب
- انصارالله: جنگافروزی عربستان علیه یمن عواقب سنگینی دارد
- منظور: برنامه هفتم با کار کارشناسی کمسابقه تدوین شد/ بخش بزرگ برنامه قابل اجراست
- ۶۵۶ میلیون دلار صادرات با «مجوزهای رد شده» /بازهم پای کارتهای اجارهای در میان است؟
- نصراللهی، استاد ارتباطات: مستند عبری تسنیم آغاز عصر جدیدی از حرکت رسانهای ایران است
- ایران لولای ژئوپلیتیک جهان
- یادداشت / کد حیفا
شنبه ؛ 06 دی 1404 یادداشت روزنامههای پنجشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۳

کدام اشتباه، دشمن را دچار خطای محاسباتی کرد؟

ترورهای حقوق بشری سفارت آلمان در تهران!
مرتضی سیمیاری
دو روز پس از دستگیری عبدالمالک ریگی، بخش فارسی رادیو آلمان تعارفهای سیاسی را کنار گذاشت و عبدالستار دوشکی از عناصر همکار با گروهک تروریستی جندالله (شیطان) را روی خط آورد، همکار تروریستها به دویچهوله گفته بود که دستگیری ریگی روی شبکه ترورها اثر نخواهد گذاشت بهشرط آنکه دولتهای اروپایی از گروههای تازه سر درآورده، چون البدر سراوان و لشکر مالکی حمایت کنند.
عامل تروریستی به این شبکه رسانهای آلمانی گفته بود که اگر حمایتهای مالی و لجستیکی غرب به دست گروهکهای تجزیهطلب برسد آنها میتوانند خط ترور را به داخل شهرها نیز برسانند. آن روزها بهصورت روشن و واضح کشورهای غربی در تدارک آن بودند که فرمان ماشین ترور ریگی را در دست بگیرند و آن را به سمت اقدامات اجتماعی بچرخانند.
البته اجتماعی کردن ترورها نیاز به یک پیوستهای خاص داشت، برای همین دولت آلمان به نمایندگی از اروپاییها همزمان با دادن پالسهای روشن به جانشین ریگی یک گروه دانشجویی را نیز به برلین دعوت کرد تا با دیدن آموزشهای رسانهای سطح عملیاتهای جدید را پلکانی کند.
این تغییر شکل را دبیر کل یکی از احزاب تروریستی بلوچی مستقر در اروپا به خوبی توضیح داده و در نشست گروهکی در برلین درباره آن گفته بود که شکل عملیاتی ریگی را باید عوض کرد. این عضو ارشد شاخه تروریستی در آلمان گفته بود که برای هر عملیات تروریستی در سیستان و بلوچستان باید مسئله حقوق بشری تعریف کرد تا تحلیل «ترورهای حقوق بشری» جا بیفتد.
واژه «ترورهای حقوق بشری» از سال ۸۹ بهمرور در میان محافل ضدانقلاب جا افتاد تا جایی که یکی از گردانندگان اصلی کانون وکلای شیرین عبادی در مصاحبه با شبکه صدای امریکا ارگان خبری وزارت خارجه آن کشور ادعا کرد که همه گروهکهای مسلحی که علیه مردم ایران فعال هستند اقدام حقوق بشری انجام میدهند!
تبدیل جنایتکارانی، چون ریگی به فعال حقوق بشری و ترویج افرادی، چون یعقوب حرتسطری، سخنگوی گروهک تروریستی الاحوازیه در شبکههای فارسیزبان در خارج از کشور همان پیوستی بود که آلمانیها برایش کارگاه آموزشی برگزار کرده بودند. در آن زمان هدف محافل غربی آن بود که تروریستها جهش ژنتیکی داده و ارتقای سطح بدهند.
خروج سفیر آلمان از تهران به بهانه اجرای حکم یک تروریست از همین زاویه قابلتوجه است، بهویژه آنکه جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اروپا ایران را تهدید به اقدام متقابل کرده است. عریان شدن مواضع اروپا نشان داد که مسئله غرب با ایران دیگر ترویج «تروریسم سایبری» نبوده و آمادهسازیهای ادراکی جنبه عملی نیز به خود گرفته است.
پیش از این اروپاییها با هدایت امریکا در اغتشاشات سال ۱۴۰۱ در تدارک آن بودند که با خروج دستهجمعی و تخلیه سفارت با راهاندازی یک کارزار دیپلماتیک وارد مرحله «جنگ سفارتخانهها» شوند. در آن مقطع پیام روشن تهران درباره خروج از ایران به معنای پروازی با بلیتی بدون برگشت است، باعث شد غرب از این توطئه عقبنشینی کند و به سوی هدایت هستههای پنهان تشکیلاتی در قابل تبلیغاتی، اطلاعاتی و حتی عملیاتی برود.
در عرف سیاسی جنگ سفارتخانه زمانی آغاز میشود که منافذ نفوذ به داخل بهصورت کامل بستهشده و احتمال اثرگذاری از بیرون به حداقل خود رسیده باشد. تعمیم جنگ سفارتخانهها از سوی کشورهای اروپایی با سرکردگی آلمانیها علاوه بر سویه ارسال پیام در جهت حمایت از تروریسم، یکسویه ماجراجویانه دیگر نیز دارد. این روزها جلساتی توجیهی در سفارت امریکا در بیروت در حال برگزاری است که هدف آن بالا آوردن موجهای اجتماعی جدید در منطقه است.
هدف از این جلسات امریکایی آن است که مقاومت دچار انزوای درونی و در میانمدت تسلیم و خلع سلاح شود. مرکز مطالعات امنیت داخلی رژیم صهیونیستی که مسئول تهیه گزارشهای سالانه از چالشهای پیش روی تلآویو و تعیین سیاستهای آن است، در یکی از آخرین مقالات خود به این مسئله اشارهکرده است که گروههای مقاومت هنوز توان عملیاتی خود را نشان نداده و احتمال پیروزی در غزه نزدیک به صفر است. ازاینرو، باید فاز جنگ را عوض کرد. تغییر فضای جنگ به سود صهیونیستها در صدر برنامهها نیازمند پیشبرد سلسله عملیاتهای روانی پیچیده قبل از هرگونه اقدام تروریستی از طریق فعالیت تماموقت جنگ سایبری، دیپلماتیک و سیاسی (عملیات آونگی)، دارد. در این مقطع سفارت آلمان در تهران به بهانه مرگ یک تروریست کاتالیزور این تحرکات است.

اسرائیل؛ آلت قتاله آمریکا
سیدهادی سیدافقهی
بازیآمریکا درجریان تحولاتمنطقه برای همگان کاملاآشکار استکه ازیکسو ازهمه امکانات برایحمایت از رژیمصهیونیستی بهره میبرد و از سویی دیگر پیام میفرستد که خواهان کاهش تنش در منطقه و بهویژه جمهوری اسلامی ایران است؛ بنابراین باتوجه به تجاربی که سالها درمواجهه با آمریکا کسب کردیم، از جمله برجام وهمچنین درماجرای دروغگوییهای آنها در خصوص بحران غزه، باید بهخوبی متوجه فریب آنها باشیم و دچار خطای محاسباتی نشویم.
در جریان سفر هیأت ایرانی به نیویورک که بعد از شهادت شهید هنیه صورت گرفت، پیامهایی از سوی مقامات آمریکایی ارسال شد، مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی از اقدامات تلافیجویانه خودداری کند، چون هیأتهایی از حماس و رژیمصهیونیستی در حال مذاکره برای آتشبس هستند. نکته قابل تأمل اینکه نهتنها مذاکرات آتشبس با کارشکنیهای صهیونیستها به نتیجه نرسید، بلکه متعاقب آن برخی مقامات ارشد حزبا... لبنان از جمله سیدحسن نصرا... هم به شهادت رسیدند؛ بنابراین رویه آمریکاست که وقتی رژیمصهیونیستی به اقدامات جنایتکارانه خود در منطقه ادامه میدهد، به حمایت از این رژیم میپردازد و این جنایت را دفاع مینامد، اما اگر در واکنش به این تجاوزات، ایران، حزبا... و حماس اقدام به پاسخگویی کنند، مقامات آمریکایی محور مقاومت را به ناامنکردن منطقه متهم میکنند. در چنین شرایطی است که دلالان و همپیمانان ناتو و کشورهای غربی به راه میافتند و با ارسال پیامهای گوناگون جمهوری اسلامی را به خویشتنداری فرامیخوانند و در مقابل هیچ واکنشی در قبال جنایات رژیمصهیونیستی از خود بروز نمیدهند. از این رو به هیچوجه نباید بازی آمریکا را جدی گرفت و به این پیامها دل خوش کرد. رویه مناسب و منطقی همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند، این است که به هیچوجه نباید دچار خطای محاسباتی شد، چون هرگونه کوتاهی در این زمینه باعث خواهد شد که بازدارندگی در اختیار رژیمصهیونیستی قرار گیرد. در عین حال واکنش ایران نیز حتما باید حسابشده و به دور از شتابزدگی باشد، چون سکوت و بیعلمی در قبال هرگونه جنایتی که از سوی اسرائیل صورت بگیرد، حتما باعث جسارت و وقاحت هرچه بیشتر این رژیم خواهدشد. آنچه درصحنه واقعی میدان اتفاق میافتد، این است که هرگونه اقدامی که ازسوی رژیمصهیونیستی صورت گیرد، حتما از پشتیبانی آمریکا برخوردار است. حتی در حمله اخیر اسرائیل هم کاملا دست پیدا و آشکار ایالات متحده هویدا بود. هدف دیگر آمریکا از ارسال اینگونه پیامها به ایران به واسطه دلالان خود مهیا کردن امکان و فرصت برای رژیمصهیونیستی بهمنظور نابود کردن حماس و حزبا... است؛ بنابراین به هیچوجه جمهوری اسلامی نباید این مجال را برای آمریکا و اعوان و انصارش فراهم کند تا به واسطه آلت قتاله خود اسرائیل موفق به سرکوب محور مقاومت شود.

شمارش معکوس انتخابات آمریکا
ابوالفضل فاتح
با توجه به تجاری سازی سیاست توسط ترامپ، به نظر می رسد، در صورت برنده شدن ترامپ در انتخابات آمریکا باید جهان و «جهانی شدن» شاهد تغییر علنی ماهیت سیاست در آمریکا به یک «ابر بنگاه اقتصادی» باشد که همه چیز حول محور «ابر سرمایه داران جهان» با رهبری سیاسی – نظامی دونالد ترامپ و سلطه ی اقتصاد دیجیتالی ایلان ماسک ها و جف بیزوس ها وبازیگری کارتل ها و تراست های بن سلمان ها و شیخ زائدها و امثال آن خواهد بود و به نوعی با فراملی شدن پیوند سرمایه داران و نقش آفرینی آنها در آینده اقتصاد و سیاست بین الملل در ذیل قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی آمریکا به ویژه در رقابت با چین مواجه خواهیم شد.
نام ها و برندها در کمپین های انتخاباتی نقش آفرینی ویژه ی خود را دارند. هریس می توانست با داشتن پشتوانه معترضان جنگ غزه، امروز شرایط دیگری داشته باشد. اما عملا بایدن و او راهی را رفتند که منجر به ناامیدی جنبش های پیشرو شد. این روزها برنی سندر چهره ی شاخص منتقد اسرائیل برای قانع کردن طرفداران فلسطین و باراک اوباما برای قانع کردن رنگین پوستان و بیل گیتس برای حمایت مالی از دموکرات ها به صحنه آمده اند. باراک اوباما، صریحترین و شدیدترین انتقادات را متوجه ترامپ کرده است و برنی سندرز می کوشد که بی تصمیم ها را قانع سازد که گرچه بایدن و هریس در مدیریت جنگ غزه، راه نادرستی را رفته اند، اما ترامپ از آنها بسیار بدتر و فاجعه بار تر است.
روز یکشنبه، «تونی هینچکلیف» کمدین حامی ترامپ، «پورتوریکو» را « جزیره ای شناور از زباله» نامید. ساکنان پورتوریکو، حق رای در انتخابات ریاست جمهوری را ندارند. با این همه آن دسته از مردم پورتوریکو که در آمریکا زندگی می کنند (حدود هشت و نیم ملیون)، می توانند در انتخابات رای بدهند.
کمپین ترامپ سعی کرده است خود را از اظهارات نژاد پرستانه و توهین آمیز «هینچکلیف» دور نگه دارد، اما در رقابتی که بسیار نزدیک است، چنین اظهارات جنجالی، می تواند بسیار گران تمام شود.
قابل ذکر آن که طبق آخرین آمار منتشره در گاردین، حدود ۴۷۲۰۰۰ از ساکنان پنسیلوانیا، پورتوریکویی هستند. اگر در روزهای آینده چرخش آراء پنسیلوانیا به اندازه کافی به نفع ترامپ نباشد، آنگاه چه بسا همین سه کلمه ی توهین آمیز کمدین طرفدار ترامپ که پورتوریکو را «جزیره ای شناور از زباله» نامید، به قیمت باخت ریاست جمهوری او تمام شود.

باور به دیالکتیک
این جهان جنگ است چون کل بنگری/ ذرهذره همچو دین یا کافری
جنگ فعلی، جنگ طبعی، جنگ قول/ در میان جزوها حربی است هول
صرفنظر از قشر دانشجو، بهویژه آنهایی که به کار اجتماعی و سیاسی راه دارند و به کلمه دیالکتیک علاقه دارند، آهستهآهسته دانشجویان قدیمی و حتی برخی طلاب حوزوی هم، اگرچه ممکن است به ظاهر کلمه علاقه نداشته باشند، اما به دلایل متعدد و شواهد واضح به مفهوم آن یعنی تضاد بسیار علاقهمند هستند و اصلا احساس میکنند که همه زندگی باید در تضاد باشد و دانسته یا نادانسته نهتنها کمکی به ازبینبردن تضادها ندارند، بلکه به آنها دامن میزنند. شاید عقیده دارند که از پس تضادها، حقیقت نمایان و جایگزین آن میشود، چیزی شبیه گفته مارکس درباره تبدیل کمیتها به کیفیت. مثل آنکه کمیت آب در نقطهای از حرارت به بخار تبدیل میشود.
اما مگر میشود همه تضادها را دوست داشته باشند و دیالکتیک همه جای جامعه را گرفته باشد و هیچکس درصدد رفع تضادها یا احیانا نرمکردن تضادها نباشد. البته کموبیش میتوان در مواردی آن را یافت، مثل ریاست جمهور محترم که تضادها را میخواهد به وفاق تبدیل کند و البته امتیازدهی را وفاق میخواند، ولی خود در ریل فروهشتگر تضاد حرکت میکند و عملا نمیتواند یا نمیخواهد کاری کند.
میخواهید چند مورد از تضادها را ذکر کنم: تا سیه روی شود آنکه در او غش باشد. تضادها هم از جنس مادی است و هم معنوی! البته در مثالها ریز و درشت وجود دارد ولی همگی را میتوان از یک جنس بهشمار آورد. مثلا ارز برای نیازهای تولیدی کارخانجات نمیدهیم ولی میگوییم نداریم و با همان ارز اتومبیل وارد میکنیم. از کسر بودجه رنج میبریم و آن را باعث تورم و... میدانیم ولی بودجه را انبساطی با رشد 40 درصد مینویسیم، از آلودگی هوا رنج میبریم و هیچ فکری برای اتومبیلهای موجود و در دست ساخت نمیکنیم، با نداشتن ارز بنزین وارد میکنیم ولی جلوی قاچاق و خروج بنزین و گازوئیل را نمیگیریم (یا نمیتوانیم بگیریم).
شبکههای اینترنتی را فیلتر میکنیم ولی همه ازجمله برخی مسئولان با فیلترشکن از آنها استفاده میکنند و پست میگذارند. از بازسازینشدن روستاها و بافتهای فرسوده سخن میگوییم ولی در شهرها مظاهر تجملی را رشد میدهیم. از رشد جمعیت سخن میگوییم ولی امکان ازدواج را روزبهروز سختتر میکنیم. از رشد فرهنگ و آموزش و تربیت بچهها میگوییم ولی بودجه مدارس دولتی را قطع میکنیم و اصلا به امر تربیت توجهی نمیکنیم.
از جوانگرایی میگوییم ولی پیرمردها را به کارهای اصلی کشور میگماریم. از توجه به حملونقل عمومی و ریلی میگوییم ولی آنها را در بدترین شرایط نگه میداریم.

چرا جنگ، جنگ وجودی است؟
سیدرضا علمی حسینی

قدرت ملی!
۱- قدرت ملی در اتحاد و وفاق ملی تجلی پیدا میکند.
اتحاد و وفاق ملی درسایه امنیت ملی به دست میآید. یک صدایی حاکمیت در برابر تجاوزات آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه و حمایت مقتدرانه از جبهه مقاومت در طول سالهای پس از انقلاب اسلامی کمسابقه است.
سرویسهای جاسوسی و امنیتی دشمن در تدارک یک فتنه جدید به بهانهای جدید، ناامید و بهشدت عصبانی هستند.ماشین جنگی رسانهای دشمن بهگلنشسته است. جنایات بیسابقه رژیم صهیونیستی در لبنان و غزه جلوی هر نوع مانوری علیه جمهوری اسلامی را گرفته است.
۲- فعالیت فشرده و چشمگیر وزارت خارجه و جناب آقای دکتر عراقچی به سمتوسویی حرکت میکند که یک ائتلاف جهانی علیه آمریکا و رژیم صهیونیستی شکل بگیرد. مواضع روسیه و چین و برخی کشورها در شورای امنیت سازمان ملل حکایت از چنین رویکردی دارد.
کشورهای اسلامی بهویژه کشورهای اسلامی و دیگر دولتهای جهان ، حمله اسرائیل به ایران را محکوم کردند وحق ایران برای پاسخ مقتضی را طبق قوانین بینالملل یادآور شدند.
دیپلماسی و میدان در دولت آقای پزشکیان یک صدا و هماهنگ عمل میکنند و دوروی سکه مقابله نظام مقدس جمهوری اسلامی با دشمنان ایران و اسلام است.
۳- مردم ،نیروهای نظامی و انتظامی ،احزاب و گروهها با پرهیز از کوچکانگاری اقدامات نظامی رژیم صهیونیستی و نیز پرهیز از بزرگنمایی کنشها و واکنشهای آمریکا و اروپا و سگ زنجیری آنها در منطقه یعنی رژیم صهیونیستی ، به یک واقعنگری راجع به تحولات پس از ضربه ۷ اکتبر و طوفانالاقصی رسیدهاند.
رهبری معظم انقلاب با حریت، شجاعت، تدبیر و با رشادت و آمادگی کامل دست به ماشه در میدان نظامی و دیپلماسی حضور دارد و تصویری از اقتدار و امنیت ملی را در مرعی و منظر جهانیان به نمایش گذاشته است.
مهارت رهبری در مدیریت بحرانآفرینی دشمن در منطقه مورد ستایش طرفداران جمهوری اسلامی در منطقه و جهان و موجب خوشحالی آنهاست.
۴- امام خامنهای در دیدار خانواده شهدای امنیت فرمودند : «جنگ، قواعد و قوانین و حدودی دارد اینگونه نیست که در جنگها همه حدود زیر پا گذاشته شود. اما باند جنایتکار حاکم بر سرزمینهای اشغالی همه حدود و قواعد را زیر پاله کرده است.»
مستی ناشی از خونخوارگی ، جنایت و کشتار بیرحمانه کودکان ، زنان و مردم بیگناه در لبنان ، غزه و کرانه باختری به رژیم صهیونیستی این فرصت را نداده که ببیند در چه وادی گام نهاده است! رژیم با این کار خود یک رویه را پایهگذاری کرده است که نتیجهای جز با خاک یکسان شدن تلآویو، حیفا ودیگر تروریستهایی که در شهرکهای صهیونیستی غاصبانه به حیات خود ادامه میدهند ، باقی نگذاشته است!
امروز جهان شاهد آن است کسانی که به بهانه واهی هلوکاست در جنگ جهانی دوم، هلوکاستی وحشتناکتر از آنکه مدعی بودند در منطقه بهطور واقعی راه انداختهاند. این هلوکاست وجدان بشریت را حتی در خاک آمریکا و اروپا آزار میدهد. لذا برای مقابله با آن و اقدام از طرف کسانی که مظلوم واقع شدهاند را مشروع جلوه میدهد. صهیونیستها باید منتظر روزهای دردناکی باشند.
۵- ملت ما امروز در حال فهماندن قدرت ملی به دشمنان اسلام و ایران است.
پدافند ملی در شرارت اخیر رژیم صهیونیستی به نمایندگی از ملت نشان داد آسمان ایران نفوذناپذیر است.
رژیم صهیونیستی بهزودی پاسخ شرارت خود را خواهد دید. ملت ایران محکم در برابر جبهه شرارت در منطقه و جهان ایستاده است.
تاریخ ایران و جهان این روزها را بهعنوان روزهای تجلی قدرت ملی ایرانیان ثبت خواهد کرد.

ارسال نظرات