10 ارديبهشت 1403 - 07:24

بهانه‌ای به نام حجاب

با مروری بر این حوادث به جرأت می‌توان گفت کمتر مسئله‌ای مانند ناهنجاری بدحجابی و بی‌حجابی، به چالشی جدی برای دستگاه‌های فرهنگی و سیاست‌گذار کشور تبدیل شده باشد
کد خبر : 16398

تبیین: 

انقلاب اسلامی در تاریخ چهل و اندی ساله خود بار‌ها و بار‌ها دستخوش حوادث و تنش‌های اجتماعی، سیاسی و حتی فرهنگی قرار گرفته که گاه به مدد تدبیر هوشمندانه و اراده همگانی از این بزنگاه‌ها به سلامت عبور کرده و گاه بر اثر خالی بودن میدان از عنصر بصیرت و میدان‌دار، آثار این معضلات تا مدت‌ها بر پیکره نظام و شهروندانش به جا مانده است.

• طرح نور و مسئله حجاب
با مروری بر این حوادث به جرأت می‌توان گفت کمتر مسئله‌ای مانند ناهنجاری بدحجابی و بی‌حجابی، به چالشی جدی برای دستگاه‌های فرهنگی و سیاست‌گذار کشور تبدیل شده باشد؛ از همان اسفندماه سال ۵۷ که امام خمینی (ره) برای نخستین بار در جمع طلاب استان قم از ضرورت رعایت حجاب اسلامی توسط بانوان سخن گفتند، دوگانه اجبار یا اقناع، آزادی انتخاب یا اطاعت از قانون و مسائلی از این دست در اصل موضوع حجاب و حدود اختیارات نهاد‌های مسئول در این زمینه بر سر زبان‌ها افتاد تا همین چند روز پیش یعنی شنبه ۲۵ فروردین‌ماه ۱۴۰۳ که اجرای طرح «نور» به عنوان راهبرد دستوری در راستای مقابله با ناهنجاری حجاب یا به بیان بهتر «بحران حجاب» شکل عملیاتی به خود گرفت.
این بار هم مثل تمام سی و اندی سالی که به تشخیص نهاد‌هایی همچون شورای عالی قضایی کشور، شورای‌عالی انقلاب فرهنگی، ستاد احیای امربه‌معروف و نهی از منکر و ... بخش اصلی مأموریت مبارزه با منکرات و بدحجابی به انتظامی کشور محول گردید، باز هم اصل قضیه به محاق رفت و آنچه نقل محافل رسمی و غیررسمی قرار گرفت، ماهیت مجریان طرح بود. علیرغم آنکه فراجا در همین مدت کوتاه از اجرای طرح با انتشار بیانیه‌های چندگانه، مکرر اعلام داشت که در هیچ حالتی به دنبال پرونده‌سازی برای موضوعات هنجاری و ارزشی نیست و در برخورد قانونی با هنجارشکنان، رعایت دقت و حساسیت را اولویت قرار خواهد داد، اما صاحبان منبر و تریبون در رسانه‌های اجتماعی و شبکه‌های مجازی بار دیگر خود را موظف به اظهارنظر عالمانه در این موضوع دانستند؛ از پست‌ها و توئیت‌های معنادار «جلیل محبی» دبیر سابق ستاد امربه‌معروف و نهی از منکر که اجرای طرح نور را به مثابه بازگشت دوباره گشت ارشاد و یک اقدام منتسب به دولت و جدا از لایحه حجاب و عفاف قلمداد کرد و روزنامه اطلاعات به عنوان رسانه رسمی و باسابقه کشور که با عباراتی، چون «در شرایطی که بیش از همه به حمایت سرمایه اجتماعی در شرایط جنگی نیازمندیم، اصرار بر افزایش گشت‌های خیابانی عفاف و حجاب نداشته باشیم»، حال شرایط فعلی کشور را برای اجرای طرح‌های خیابانی حجاب و عفاف مساعد ندانست تا فعالان رسانه‌ای، چهره‌های دانشگاهی و حتی به اصطلاح راستگرایان و نواصولگرایان که بعضا با ادله‌ای همچون پاس گل به دشمن، اقدامی برخلاف سیاست‌های نظام، عدم ثمردهی بگیروببند‌های اجتماعی و به تبع آن تقابل بیشتر بدنه جامعه با اصحاب قدرت، کاهش انسجام اجتماعی، از دست رفتن سرمایه‌های عمومی و ... تیغ تیز انتقاد را به روی طرح کشیده و به الحان مختلف از تبعات حضور گشت‌های مبارزه با ناهنجاری اخلاقی در جامعه سخن‌ها رانده‌اند.

• تخریب ممنوع!
فعالان و نهاد‌هایی که با شانه خالی کردن از مسئولیت اجتماعی خود و با غفلت عامدانه یا جاهلانه در باب مسئله‌ای که نه بر اساس خواست و سلیقه نهاد‌های فرهنگی و سیاسی که بر اساس نص صریح آیات و قانون رسمی کشور، واجب شرعی است و برای برپا شدن این واجب شرعی به حکم «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَی وَفُرَادَى ...» باید اراده جمعی در صحنه واقعی جامعه حاضر شود، این بار نیز به جای همت جمعی در گشودن گره یک معضل اجتماعی، با تعابیری همچون لشکرکشی خیابانی و ... تیر اتهام را به سمت سربازان این میدان و مجریان طرح نشانه رفتند و به بلند کردن فریاد انتقاد از بلندگو‌های رسانه‌های مجازی بسنده کردند و به یک‌باره شبکه‌های اجتماعی با سیلی از هشتگ‌های «گشت ارشاد»، «حجاب» و ... مواجه شد، کرده‌اند، آن هم درست در روز‌هایی که فضای مجازی می‌توانست به‌واسطه قدرت‌نمایی تاریخی سپاه پاسداران در حمله به مواضع نظامی رزیم صهیونیستی، بیش از آنچه که بود و هست، عرصه بلند کردن نام ایران به عنوان تغییر دهنده موازنه قدرت در منطقه و جهان باشد.
اکنون سخن از درست و غلط انتخاب پلیس به عنوان مجری طرح و بازگشت دوباره گشت ارشاد نیست که کارشناسان و نهاد‌های مسئول موظف به تبیین این مسئله هستند، اگرچه انتظامی در روز‌هایی که داغدار همرزمان شهید خود در دورترین نقاط مرزی این آب و خاک هستند و در غیاب سؤال‌برانگیز نهاد‌های فرهنگی و دستگاه‌های مسئول، یک‌تنه بار تمام هجمه‌ها را به دوش می‌کشد و حتی مسئله، حجاب نیست که باید اعتراف کرد حجاب بهانه است، اما آنچه محل بحث است؛ مسئله‌ای به نام مدیریت فضای مجازی و باید و نباید تولید و انتشار محتوا در این فضاست؛ این نخستین بار نیست که یک معضل و یا ناهنجاری اجتماعی دستمایه لشکرکشی منتقدان از فضای جامعه به شبکه‌های اجتماعی و درگیری مستقیم‌تر با ذهن و فکر مخاطبان و در نتیجه بسیج قبیله‌های اجتماعی علیه نظام مستقر جامعه می‌شود.

• چالش حکمرانی فضای دیجیتال
آنچه مسلم است اینکه از سال‌های دهه ۹۰ به بعد و به واسطه رشد و گسترش دسترسی عمومی به اینترنت، ما نیز به مانند دیگر کشور‌ها به نوعی مبتلا به حکمرانی فضای دیجیتال شده‌ایم و در دنیای پیچیده تحت حاکمیت این حاکمان با مولفه‌های متعددش، آنچه حرف اول را می‌زند؛ رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی هستند که با تولید و انتشار محتوا مطابق خواست گردانندگان اصلی این رسانه‌ها نقشی غیرقابل کتمان در کمرنگ کردن حاکمیت کشور، شیشه‌ای نمودن مرز‌های ملی و تضعیف امنیت ملی ایفا می‌کنند و شاید بتوان گفت مهم‌ترین عامل گستره این اثرگذاری، پررنگ بودن استراتژی سلبی در مقابل استراتژی ایجابی است و اتفاقا متهم اصلی غالب بودن این استراتژی، اهمال و عقب‌ماندگی رسانه‌های کلیدی و جریان ساز هستند.
همان‌گونه که «ضیایی‌پرور» استاد ارتباطات دانشگاه تصریح کرده است «ما در استراتژی سلبی تا بالاترین سطح پیش روی کرده‌ایم» و متأسفانه در بزنگاه‌هایی به مانند پررنگ شدن مسئله حجاب در کشور به استراتژی سلبی و پیش گرفتن اقداماتی، چون فیلترینگ و ... روی آورده‌ایم و به جایی رسیده‌ایم که بر اساس اعلام مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، رتبه ۱ فیلترینگ اینترنت را از آن خود کرده‌ایم، در حالی که گنجینه‌ای از تولید محتوای سالم و ایجابی در اختیار داریم و تنها یک عزم ملی و تدبیر هوشمندانه می‌طلبد تا زمینه‌ای باشد برای سالم‌سازی فضای مجازی.
به اعتبار نظر «عبدالحسین کلانتری» معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، در شرایطی که پلتفرم‌ها به ابزاری برای حکمرانی جهانی تبدیل شده و ظرفیت حکمرانی دولت‌ها را کاهش داده‌اند، در صورت مدیریت مناسب فضای مجازی و فهم دقیق این تحول عمیق، می‌توان امیدوار بود که جامعه و کشور از این پیچ تاریخی به سلامت عبور کند.

ارسال نظرات