در برنامه دولت برای تولید کاغذ تحریر که از آن با عنوان خودکفایی یاد میشود، 4 کارخانه اصلی مدنظر است که عبارتند از شرکت چوب و کاغذ مازندران، گروه صنایع کاغذ پارس، شرکت کاغذ دیبای شوشتر و زاگرس فارس؛ این کارخانهها بهعنوان 4 قطب اصلی تولید کاغذ تحریر در کوتاهمدت در نظر گرفته شدهاند. هرچند کارخانههای دیگری نیز امکان تولید کاغذ تحریر را دارند، اما بهدلیل طولانی شدن روند بهرهبرداری در این کارخانهها در برنامه کوتاهمدت امکان استفاده از آنها وجود ندارد.
دولت دو سال پس از ورود به بحث تولید کاغذ آذرماه سال جاری رسیدن به تولید مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش برای تولید کتابهای درسی را در مراسمی در کارخانه چوب و کاغذ مازندران جشن گرفت و از آن با عنوان جشن خودکفایی کاغذ یاد کرد، موضوعی که البته مورد انتقاد برخی نیز قرار گرفت. کارشناسان بر این باورند که زمانی خودکفایی در تولید کاغذ تحریر معنا و مفهوم پیدا میکند که ما بتوانیم مطابق با نیاز واقعی کشور چیزی در حدود 200 هزار تن تولید داخل را رقم بزنیم، تولیدی که مداومت داشته باشد و با تغییر دولتها خللی در آن وارد نشود.
خبرگزاری تسنیم پیش از این در قالب گزارشهای خبری تحلیلی و گفتوگوی با کارشناسان حوزه تولید کاغذ، پیشنیازها و ضرورتهای رسیدن به خودکفایی در تولید کاغذ تحریر را بررسی کرده است، حالا پس از اتمام فاز نخست خودکفایی کاغذ که همان خودکفایی در تولید کاغذ مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش است، پیشنیازهای ورود به فاز دوم خودکفایی را که بهباور کارشناسان رساندن تولید به سقف نیاز واقعی کشور و بینیازی از واردات است، با حضور ابوالفضل روغنی گلپایگانی رئیس سندیکای تولیدکنندگان کاغذ و مقوا و مدیر سابق کارخانه کاغذ پارس، مدیر اسبق کارخانه چوب و کاغذ مازندران و عضو هیئت مدیره کارخانه کاغذ دیبای شوشتر، امید نیکنژاد مدیرعامل کارخانه چوب و کاغذ مازندران به بررسی نشسته است.
همچنین نادر شهامت مدیر کارخانه زاگرس فارس نیز بهدلیل بروز پارهای از مشکلات در کارخانه امکان حضور در این نشست را نیافت.
مشروح این نشست بهشرح ذیل است:
آقای روغنی، بهعنوان رئیس سندیکای تولیدکنندگان کاغذ بفرمایید؛ آیا بحث خودکفایی که یکی از کلیدواژههای اصلی دولت است، اساساً در ایران با وضعیتی که دچار آن هستیم، امکانپذیر است، اگر هست چقدر از مسیر را پیش رفتیم؟ برای اینکه کامل شود به چه چیزهایی نیاز داریم؟
کارخانه چوب و کاغذ مازندران که سالها مدیریت آن را بهعهده داشتم و به آن حساسیت دارم، پس از یک دوران طولانی رکود با آمدن آقای نیکنژاد از رکود خارج شد و هم کیفیت کار و تولید افزایش پیدا کرد و هم قابلیتهایی به واسطه حمایت دولت سیزدهم ایجاد شد که موجب یک پرش و به وجود آمدن شرایط خیلی خوب در چوب و کاغذ شد، کارخانه از وضعیت رکود بیرون آمد و بخش زیادی از کشور را در حوزه کاغذ تحریر تامین کرد.
اما موضوع خودکفایی یک مفهوم عام است؛ اینکه خوب است یا بد است و در چه حوزهای باید باشد و در چه حوزهای نباید باشد؟ نیازمند کار کارشناسی است، باید این سوال را داشته باشیم که کشور ما در چه بخشهایی میتواند خودکفا باشد و در چه بخشهایی نمیتواند. سازمان wto یک سازمان جهانی است که مزیت کشورها را بر اساس یک سری استانداردها و شاخصها تعیین میکند و به آنها پیشنهاد میدهد، در این حوزه میتوانید فعالیت کنید، به ایران گفته است، در حوزه نفت،گاز و صنابع پاییندستی و بالادستی و کشاورزی. یعنی در حوزه انرژیهای فسیلی و کشاورزی.
اما از سوی دیگر، کاغذ به عنوان یکی از کالاهای حساس از نظر علم اقتصاد در دنیا مطرح است و به لحاظ شاخصهای توسعه یافتگی در بخش فرهنگی مقوله مهمی است، انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی و ایدئولوژی است، بنابراین باید مسئولین کشور به آن توجه کنند. دولت سیزدهم در این بخش کارنامه موفقی دارد.
از شخص رئیس جمهور تا معاون اول و وزیر ارشاد دنبال این بودند که یک بحثی در زمینه حمایت از تولید کاغذ و آن هم کاغذ تحریر داخل کشور داشته باشند، که به نظر من به نحو مطلوب این حمایت را انجام دادند. اما اینکه اکنون چه وضعی داریم، باید بررسی شود.
آقای روغنی، معمولاً گفته میشود؛ نیاز ما به کاغذ تحریر 350 هزار تن است، شما دو سال پیش گفتید این نیاز مرتفعتر شده و پایینتر آمده است، آیا برآورد دقیقی از اینکه نیاز واقعی ما به بحث کاغذ تحریر در داخل کشور چقدر است، وجود دارد؟ مسئولان معمولاً از رقمی بسیار کمتر از این یعنی 80 هزار تن بهعنوان نیاز کشور به کاغذ تحریر نام میبرند و گویی خودکفایی را بر این اساس پایهریزی کردهاند.
آمارهای رسمی کشورمان نشان میدهد که در 15 سال گذشته ما به طور متوسط بالای 300 هزار تن در سال واردات کاغذ تحریر داشتیم و این رقم گاهی تا 260 هزار تن پایین آمده و گاهی تا 400 هزار تن نیز بالا رفته است، اما آیا در کشور نیاز به این تناژ کاغذ تحریر داریم که پاسخ من این است که نه نیاز به این تناژ نداریم، پس چرا این میزان وارد میشود؟
دلیلش حمایتهای غیرکارشناسی است، ما ارز ارزانقیمت در اختیار واردکنندگان قرار میدادیم تا کاغذ بیاورند، بهجای کاغذ تحریر لمینت، کاغذ ساندویچ و ریپک وارد میشده و در نقاط دیگر مصرف میشده است،
بنابراین نیاز واقعی کشور بالای 300 هزار تن نیست. بهنظرم یک آنالیزی میتوانیم داشته باشیم بهنظر من 180 تا 200 هزار تن کاغذ اگر داخل کشور باشد، میتوانیم بگوییم توانستهایم تمام نیازهای واقعی کشور را برطرف کنیم و به خودکفایی برسیم. نیازهای واقعی و حقیقی کشور را عرض میکنم.
* بهنظر شما چقدر ممکن است با برنامهریزی فعلی به خودکفایی کامل در تولید کاغذ تحریر بر اساس همین 180 هزار تا 200 هزار تن نیاز دست پیدا کنیم؟
مهمترین کارکرد دولت سیزدهم این بود که از این ذخیره بسیار مهم یعنی چوب و کاغذ مازندران که نگین و الماسی زیر خاکستر بود و با تغییر مدیریت و آمدن آقای نیکنژاد و حمایتهای جدی دولت بهخصوص وزارت ارشاد بهرهبرداری شد.
سال گذشته 42 هزار تن کاغذ در مازندران تولید و بالای 70 تا 80 درصد نیاز آموزش و پرورش برطرف شد، امسال در جلسات کارگروهی که آقای مخبر تشکیل داد، یک تقسیم کاری شد که بر مبنای آن 50 هزار تن کارخانه مازندران، حدود 30 هزار تن دیبای شوشتر و پارس تولید کنند تا در مجموع 80 هزار تن کاغذ تولید شود. تا براساس آن چیزی که احساس میکنند، میتواند نیاز کشور را برطرف کند، این کار انجام شود. در همان جلسه من گفتم، کاغذ پارس امسال آمادگی ندارد، نمیتواند تولید کند. بنابراین یک 20 هزار تن به عهده دیبای شوشتر گذاشته شد.
کارخانه دیبای شوشتر آن زمان در مسیر تولید کاغذ تحریر نبود، کاغذ بستهبندی تولید میکرد، بنابراین گفته شد چنانچه دولت حمایت لازم انجام بدهد، میتواند در مدار تولید کاغذ تحریر قرار گیرد، بحثهای بسیاری شد و در جلسات متعدد قول و قرارهایی گذاشته شد. در نهایت مقرر شد، 70 هزار تن کاغذ تولید شود که 45 هزار تن آن به آموزش و پرورش برای برطرف کردن تمام نیاز کتابهای درسی داده شود و بخش دیگر در بازار نشر و در اختیار ناشران قرار بگیرد.
پیشبینی من این است که امسال بالای 60 هزار تن کاغذ تولید میشود. پس هنوز ما نیاز به واردات داریم، چون نمیتوانیم نیاز واقعی کشور را اکنون برطرف کنیم.
روزهای اولی که وزیر صمت و وزیر ارشاد با بنده بهعنوان رئیس سندیکا صحبت میکردند، گفتم حداقل یک زمانبندی دوساله مورد نیاز است تا شرکتها به مدار تولید برگردند، مازندران آماده است و حکم اسب زینکرده را دارد، میتواند تولید کند فقط باید حمایت بیشتری از آن داشته باشیم، اما درباره کاغذ پارس حتماً باید حمایتهای دیگری رخ دهد. کارخانه زاگرس نیازمند حمایتهایی از نوع دیگر است، دیبای شوشتر همینطور.
اما در مسئله کاغذ باید توجه داشته باشیم که ما در ایران ماشینآلاتی داریم که در بخش کاغذ تحریر میتوانند تا 200 هزار تن کاغذ تولید کنند، مجموعه کاغذ تبریز در شمال مجهز به ماشین مخصوص کاغذ تحریر است و ظرفیت تولید 60 هزار تن کاغذ را داراست، اما به هزار و یک دلیل که عدم حمایت و بهرهمندی واردات از ارزهای ارزانقیمت از جمله مهمترین آنهاست، از حیّز انتفاع ساقط شد و تولید کاغذ بستهبندی جایگزین آن شد.
کاغذ زاگرس میتواند به مدار تولید بیاید. کاغذ پارس و دیبای شوشتر هم میتوانند به میدان تولید بیایند و شیر میدان تولید یعنی مازندران هم میتواند به ظرفیت اسمی خود برسد، بنابراین خودکفایی در کاغذ تحریر در داخل امکان پذیر است و میتوانیم به آن برسیم.
* آقای نیکنژاد، کارخانه کاغذ مازندران بهعنوان یکی از گزینههای اصلی روی میز دولت برای بحث کاغذ تحریر است، تولید تحریر در این کارخانه از 3 گزینه دیگر بهدلیل فراهم بودن بیشتر زیرساختها از مدتها پیش آغاز شده و تا یک مسیری پیش رفته است، برای سال جاری نیز تعهد تولید 50 هزار تن را دادهاید، درباره وضعیت کنونی تولید در این کارخانه بفرمایید؛ در چه مسیری قرار دارید و چهزمانی این 50 هزار تن تکمیل میشود؟
تأکیداتی که در دو سال اخیر بر بحث تولید کاغذ وجود داشته انگیزهای برای مجموعههای تولیدی خصوصاً مجموعه چوب و کاغذ مازندران شده است، از سال 1400 با توجه به تغییراتی که رخ داد و توجهها به حوزه تولید کاغذ چاپ و تحریر بود، سعی کردیم همسو با برنامههای دولت به این حوزه ورود کنیم و یکی دو کار بزرگ در این یکی دو سال اتفاق افتاد.
اقدام اول تولید کاغذ مورد نیاز کتابهای درسی دانشآموزان بود که اقدام بزرگی بود، طبعاً جناب آقای روغنی هم تایید میکنند کارخانه مازندران از ابتدا برای تامین نیاز کتابهای درسی با توجه به نوع کاغذی که تولیدی می کنیم بود.
سال 1400 آغاز فعالیت پس از چند سال وقفه زده شد؛ در سال 1401 تقریبا 70 درصد کاغذ مورد نیاز کتابهای درسی دانش آموزان کشور را که حدود 30 هزار تن بود، تولید کردیم، برای اولین بار پس از سالها حدود 42 هزار تن کاغذ چاپ و تحریر در مجموعه کارخانه کاغذ مازندران تولید شد و به بازار نشر کشور عرضه شد.
امسال هم با توجه به برنامههایی که دیده شده؛ قرار بود 100 درصد کاغذ مورد نیاز کتابهای درسی دانش آموزان در داخل تولید شود. بیش از 85 تا 90 درصد را مازندران متعهد شده و مابقی را مجموعه پارس و دیبای شوشتر تقبل کرده است. عمل به تعهد در برنامه ماست و تا امروز 36 هزار تن کاغذ چاپ و تحریر در کارخانه مازندران تولید شده است.
از این میان 20 هزار تن برای آموزش و پرورش ارسال شد و حدود 15 هزار تن برای تنظیم بازار نشر کشور در اختیار ناشران و موسسات کمک آموزشی و کسانی که در بازار کاغذ مصرف میکنند، قرار گرفته است.
سرنوشت اختصاص ارز برای واردات مواد اولیه هنوز مشخص نیست
ورود کاغذ ایرانی کارخانه مازندران و کارخانجات دیگر به بازار موجب ایجاد ثبات قیمتها نیز شده است، در یک مقطعی قیمت کاغذ تا یک میلیون و 700 هزار تومان نیز رسیده بود؛ اما اکنون ثباتی که در بازار کاغذ مشاهده میکنیم، به واسطه ورود کاغذ تولید کارخانههای داخلی است. البته به جهت ثبات بیشتر قرار بود، ارز 28 هزار و 500 تومانی نیز برای واردات مواد اولیه اختصاص پیدا کند که هنوز مشخص نیست چه میزان این اتفاق افتاده است.
برنامه ما تا پایان سال شامل تولید 50 هزار تن کاغذ تحریر است و انشاالله به این برنامه دست پیدا خواهیم کرد و بخش اعظم آن ارسالی برای آموزش و پرورش است و بخش دیگر در حوزه نشر کشور و تنظیم بازار نشر کشور تخصیص پیدا میکند.
* چوب و کاغذ مازندران در بحث تولید داخل در دو سال گذشته بهنوعی سدشکن بوده است و با وجود همه مشکلاتی که وجود داشت از جمله قطعی برق در تابستان و مشکلات در تأمین چوب از جنگل و مواد اولیه، توانست فاز نخست خودکفایی یعنی تولید کاغذ مورد نیاز برای آموزش و پرورش را محقق سازد، برای ورود به فاز دوم خودکفایی قاعدتاً این انتظار وجود دارد که به ظرفیت اسمی تولید نزدیک شویم، ظرفیت اسمی تولید تحریر در کارخانه مازندران 85 تا 90 هزار تن است، برای ورود به فاز دوم خودکفایی چه پیشنیازهایی مورد نیاز است؟
در امر تولید کاغذ در کشور نکته مهم مداومت بر تولید است، استراتژی دولت سیزدهم حمایت از تولید کاغذ برای رسیدن به خودکفایی است، شاید تعاریف مختلفی از خودکفایی وجود داشته باشد، خودکفایی در زمینه کاغذ چاپ و تحریر، کاغذ نشر یا کاغذ آموزش و پرورش.
نیکنژاد: نمیتوانیم به ظرفیت اسمی تولید کاغذ تحریر در مازندران برسیم
اما ما در کارخانه کاغذ مازندران نکتهای که پیگیر بوده و هستیم، این است که چگونه میتوان به ظرفیت اسمی تولید رسید، ظرفیت اسمی ما در حوزه کاغذ چاپ و تحریر 90 هزار تن است ولی عملا امکان رسیدن به این ظرفیت اسمی فراهم نیست، حتی اگر همه مشکلات ناشی از کمبود مواد اولیه، محدودیتهای انرژی و... را نیز کنار بگذاریم، با وضعیت ماشینآلات، قطعات و لوازم پوششی مورد نیاز که تحریم است و عدم آبگرید و اورهال دستگاهها عملا نمیتوان به این ظرفیت اسمی رسید.
ظرفیت عملیاتی تولید در مازندران تا 70هزار تن است
حداکثر ظرفیتی که همکاران صنعت ما با توجه به واقعیتها و محدودیتهای موجود میتوانند تولید کنند، 70 هزار تن است و بیشتر از 70 هزار تن از کارخانه کاغذ مازندران نباید انتظار تولید کاغذ داشت.
ما اکنون 50 هزار تن تولید را در برنامه داریم و هنوز یک ظرفیت 20 هزار تنی با ظرفیت عملیاتی فاصله داریم، که باید پر شود، این فاصله 20 هزار تن رقم اندکی نیست و میتواند بخشی از نیاز کشور را مرتفع کند، اما بزرگترین مشکلی که در برابر تولید این 20 هزار تن وجود دارد، اول محدودیت انرژی و دوم تامین مواد اولیه است.
در تابستان دو سال گدشته از ظرفیت 29 مگاواتی، مصرف ما حول و حوش 18 تا 19 مگاوات بوده است یعنی عملاً یک خط ما از مدار خارج است.
وقتی این نکته را در نظر داشته باشیم که اگرچه تولید کاغذ تحریر سودده نیست، ولی برای استقلال کشور باید هزینه داد، این هزینه، هزینهایاست که ما به عنوان تولید کننده برای استقلال کشور میدهیم، طبیعتا دولت با توجه به برنامهریزی که دارد به این نکته هم توجه دارد، که ما به عنوان یک شرکت دولتی باید بتوانیم مجموعه بنگاه اقتصادی خود را نیزاداره کنیم، پس ناچار هستیم محصول دیگری هم تولید کنیم که سودده باشد و بتواند هزنیهها را تامین کند.وقتی که محدودیت انرژی داریم و ناچاراً از یک خط استفاده میکنیم و تعهد به دولت و آموزش و پرورش هم دادهایم، مجبور میشویم خط دو را که کاغذ صنعتی تولید میکند، خاموش کنیم، این ما را در تامین اقتصادی شرکت دچار مشکل میکند.
بحث دوم بحث تأمین مواد اولیه است، طرح تنفس جنگل و منع برداشت چوب از چنگل از نیمه دوم دهه 90 آغاز شد و تاکنون ادامه دارد، متأسفانه در سالهای گذشته همیشه بهرهبرداری از جنگل بیشتر از احیای آن انجام شده است، وقتی کارخانهای که بهدلیل نوع مواد اولیه در نزدیکی جنگل و در شمال کشور راهاندازی میشود، یکدفعه با قطع مواد اولیه سازگار با ماشینآلاتش مواجه میشود، قطعاً اتفاقات خوبی را شاهد نخواهد بود. حذف مواد اولیه مورد نیاز
کارخانه مازندران که از اواخر سال 95 و سال 96 شروع شد و چندسالی گریبان این کارخانه را گرفت، موجب شد کارخانه از مسیری که برایش در نظر گرفته شده بود، دور شود.
کاغذ مازندران نمیتواند حتی یک کیلوگرم از چوب جنگلهای شمال استفاده کند/ دست دیگران باز است
هماکنون شرکت چوب و کاغذ مازندران در حالی که برداشتهای قاچاق چوب از جنگل توسط دیگران انجام میشود و یا مزایدههای مختلف برای برداشت چوب برگزار میشود و شرکتهای تولیدکننده مبلمان و .... با قیمتهای بالاتر این مزایدهها را برنده میشوند، امکان دسترسی به چوب را ندارد. منظور من نه برداشت درختانی که ایستاده در جنگل هستند و مشکلی ندارند، بلکه چوبهای شکست و افتاده است. چرا ما نمیتوانیم یک کیلو از این چوب آلات استفاده کنیم؟ در حالیکه مبلغ قابل توجهی نیز از سازمان جنگلها طلبکار هستیم.
همه ساختار دولت در خودکفایی کاغذ به میدان نیامدهاند
اگر ساختار دولت در یک بخشی بر خودکفایی تاکید دارد، همه بخشها باید با یکدیگر دست به دست هم دهند، نمیشود که وزارت ارشاد به میدان بیاید، معاون اول رئیس جمهور به میدان بیاید و یک بخشی دیگر نیاید و کمک نکند. این تقاضای ماست اگر بخواهیم به آن ظرفیت عملی و اسمی 70 هزار تن برای سال آینده برسیم، باید این موانع برطرف شود.
رقمی که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برای رسیدن به خودکفایی مطرح کرد، با ظرفیت مازندران، دیبای شوشتر و ... قابل انجام است.
* منظورتان 80 هزار تنی است که وزیر فرهنگ و ارشاد مطرح میکند یا 180 هزار تنی که آقای روغنی بهعنوان نیاز اصلی کشور مطرح کرد؟
منظور من 80 هزار تن است، اما برای دستیابی به 180 هزار تن طبیعتاً باید کارخانجاتی مثل زاگرس و... نیز به مدار بیایند. ظرفیت عملیاتی ما در مازندران مشخص است، اگر بحث محدودیت انرژی در کارخانه کاغذ مازندران و بحث تامین مواد اولیه مرتفع شود، طبیعتا ما میتوانیم بخش اعظمی از نیاز در حوزه چاپ و نشر کشور را برطرف کنیم.
کاغذ مازندران در کیفیت با کاغذ بالک رقابت میکند
خوشبختانه کیفیت کاغذ مازندران نیز افزایش پیدا کرده است و تقریباً با کاغذ بالک رقابت میکند؛ بهگفته دوستانی که استفاده کردند، در ماشینآلات حوزه چاپ بهتر از بالک جواب میدهد. البته گاهی ناشران گلایههایی را از کاغذ ایرانی مطرح میکنند، ما هیچ وقت ادعا نمیکنیم که میتوانیم کاغذی تولید کنیم که با آن براکنس 90 درصد و کاغذ گلاسهای که چاپ پذیری خیلی خوبی برای ناشران دارد، رقابت میکنیم. ما در حد خودمان نیاز کشور را با این کاغذ برطرف میکنیم.
اثبات این ادعای من آمارهایی است که به هر حال هم شرکت چاپ و نشر و هم شرکت افست به واسطه یکی دو سالی که از ما کاغذ میگیرند،
ما بیشترین حجم تولید محصول (نه صرفا کاغذ تحریر) در کارخانه مازندران در سالها و سنوات اخیر سالهای 91 و 92 داشتیم که بالاتر از ظرفیت اسمی در دو خط تولید شد.
در همان سالهایی که ما بالاترین میزان تولید در کارخانه مازندران در دو خط را داشتیم که بالاتر از ظرفیت اسمی حتی به 185 تن رسیده بود، میزان تولید تحریر ما تحریر قابل استفاده در بازار 38 هزار و 500 تن بوده است.
سال 1401 بیشترین حجم تولید کاغذ تحریر در مازندران به ثبت رسید
با اینکه سال 1401 ما 110 هزار تن تولید کل داشتیم، 41 هزار و 700 تن کاغذ تحریر تولید داشتیم. در زمانی که کارخانه کاغذ مازندران در اوج خود در تولید بود، مواد اولیه قابل استفاده در ساختارش بود، یعنی راش و ممرزی که قابلیت استفاده دارد، در اختیار داشت، باز بالاترین میزان تولید تحریر 38 هزار تن بود.
اما در سال 1401 که نهایت تولید 110 هزار تن بود، یعنی 70 هزار تن زیر بالاترین رقمی که تولید شده است، ما 41 هزار و 700 تن تحریر تولید کردهایم.
از سوی دیگر بالاترین میزان کاغذ ارسالی ما به آموزش و پرورش یعنی شرکت افست و چاپ تحریر در همان سال 14 هزار تن بود. سال گذشته طبق تعهد 30 هزار تن بود. 27 هزار و 800 تن را در سال انجام دادیم و یک مقدار هم در سال بعد انجام شد.
21درصد بازگشتی بهدلیل نقص را به 6درصد رساندیم
در همان زمان که بالاترین میزان تولید اتفاق میافتاد و چوب آلات ما چوبآلاتی بود که برای این صنعت تعریف شده بود، 21 درصد از تولید 38 هزار تنی کاغذ (بازگشتی) ریجکتی بود. یعنی 79 درصد کاغذ مورد قبول(اکسپتی) داشتیم.
سال 1402 با همت متخصصان در حالیکه چوب مورد استفاده از گونههای باغی، گز، انواع مرکبات و مقدار اندکی هم از واردات بود، 6 درصد ریجکتی داشتیم، یعنی 94 درصد کاغذ تولید شده قابل پذیرش و بدون مشکل بود، این نشان میدهد که هرچه مداومت در تولید بیشتر باشد، طبیعتا کیفیت نیز افزایش پیدا میکند.
سالهایی بود که ما تحویل بهموقع نداشتیم، در سالهای 97 و 98 با عدم تحویل بهموقع روبهرو بودیم که این مشکلات اکنون برطرف شده است. وجود سوراخ در محمولهها که به 95 درصد رسیده بود، یکی از مشکلاتی بود که کاغذ مازندران داشت، که حالا برطرف شده است. وجود پرز در کاغذ بهصورت 100 درصد حل شده است، چاپپذیری نامناسب بهصورت 100 درصدی حل شده است.
پس این تأکید دولت بر خودکفایی کاغذ اگر استمرار داشته باشد دو اتفاق خواهد افتاد؛ اول میزان تولید افزایش پیدا خواهد کرد و دوم که مهمتر از آن هست این است که کیفیت کاغذ تولیدی افزایش پیدا میکند.
ما قابلیت این را داریم؛ هم روی درجه روشنی کاغذ کار کنیم هم کاغذهای مناسب دفتر مشق تولید کنیم، سال گذشته با یکی از برندها همکاری داشتیم و دفترچههای اقتصادی تولید کردیم.
از 200هزار تن چوب مورد نیاز تنها توانستیم 15هزار تن وارد کنیم
* آقای نیکنژاد، مشکل دسترسی به چوب مرغوب با واردات حل نخواهد شد؟
ما در سال 200 هزار تن چوب مصرف میکنیم، سال قبل چه میزان چوب وارد شده و امسال چقدر توانستیم چوب وارد کنیم؟ تاکنون 15 هزار تن چوب وارد کشور شده است، یعنی کمتر از 10 درصد. استفاده از چوب خارجی باتوجه به کیفیت، مصرف آب اکسیژنه کمتر، ارائه خمیر چیپس مناسبتر، ضریب تبدیل بالاتر و مقرون به صرفه بودن به لحاظ کمتر مصرف کردن خمیر کاغذ به صرفه است. اما ما ظرفیتهایی در کشور داریم که اگر دستگاه دست به دست هم بدهند این ظرفیتها آزاد میشود.
اخیرا شنیدم کارگروه کاغذ کشور یک مصوبهای داشته که از طریق وزارت جهاد کشاورزی، سازمان جنگلها را مجاب کند به برداشت چوب از چنگل توسط کارخانه مازندران و شنیدم در برنامه هفتم برداشت چوبهای شکسته و افتاده تصویب شده است.
سازمان جنگلها بدهی خود به کارخانه را پرداخت کند
ما یک طلب بسیار سنگین از سازمان جنگلها و مراتع داریم و چند سال است برای گرفتن این طلب خویشتنداری کردیم و خواستیم از مسیر درست این طلب را پیگیری کنیم چون تعاملاتی داریم چون 188 هزار هکتار از جنگلهای شمال را همکاران ما در شرکت چوب و کاغذ مازندران محافظ هستند، بهدنبال این نیستیم که باری بر دوش دستگاههای حافظ محیط زیست باشیم.
ترک تشریفات مناقصه چوبهای شکسته و افتاده در جنگل بهنفع تولید تحریر
این مطالبه قابل پرداخت است، شکسته و افتادههایی که به اشخاص میدهید و در مناقصه بفروش میرسانید، افرادی که چوب را در جایی استفاده میکنند که برای کشور نیاز حیاتی نیست، بیایید با قیمت کارشناسی خارج از مناقصه و ترک تشریفات به کارخانه بدهید، ما هزینه آن را نیز پرداخت میکنیم. چون ما توان اینکه در مناقصه شرکت کنیم و با سایرین رقابت کنیم بهدلایل متعدد نداریم، ما یک شرکت دولتی هستیم، شرکتهای دیگر شاید برایشان مقرون به صرفه باشد با قیمت بالاتر از قیمت کارشناسی قیمتگذاری کنند، اما برای ما مقرون به صرفه نیست.
تقاضای من این است که دولت سازمان جنگلها را مجاب کند که با ترک تشریفات برای تولید کاغذ، چوبهایی شکسته و افتاده، برداشتهایی که در طول طرحهای عمرانی، جادهسازی و... وجود دارد را به ما اختصاص دهد. اکنون سازمان جنگلها به عنوان یک منبع درآمدی این چوبها را به مناقصه میگذارد.
اگر چنین شود، حدود 60 درصد نیاز ما تامین خواهد شد. از سوی دیگر کیفیت چوبها نیز مناسب است، طبیعتا بر کیفیت کاغذ اثر میگذارد.
واردات خمیر کاغذ با ارز دولتی هنوز روی کاغذ مانده و عملیاتی نشده است
درباره خمیر کاغذ نیز باید یک نکتهای را بگویم، واردات خمیر کاغذ مصوبه کارگروه شده و در تالار اول رفته است، ولی این موضوع هنوز روی کاغذ مانده و عملیاتی نشده است، هنوز یک کیلو خمیر نتوانستیم با دلار 28 هزار و پانصد تومانی وارد کنیم، کما اینکه با دلار تالار دوم یعنی ارز نیمایی 40 هزار تومانی هم نتوانستیم. چون ممکن است نهاد نظارتی از ما ایراد بگیرد که مشمول مصوبه 28 هزار و 500 تومانی هستید چرا ارز نیمایی گرفتید؟
واردات خمیر کاغذ در اختلاف بین صمت و بانک مرکزی گرفتار است
اکنون ما در اختلاف بین وزارت صمت و بانک مرکزی ماندهایم و بلاتکلیف هستیم. چند پیشنهاد خارجی با قیمت خیلی مناسب گرفتیم که اگر این اتفاق بیفتد شاید روی قیمت کاغذ هم تاثیر بگذارد. بازار کاغذ را تحت تاثیر قرار بدهد و این هم هنوز عملیاتی نشده است. علی رغم تاکیدی که معاون اول رئیس جمهوری دارند ولی هنوز در اختلاف بین وزارت صمت و بانک مرکزی مانده است، اگر این موضوع حل شود، بخشی از دغدغه ما مرتفع خواهد شد.
مشکلات برطرف نشود حداکثر 50هزار تن تولید داریم/ برطرف شود 70هزار تن
* اشاره کردید که چه پیشنیازها و موانعی برای ورود به فاز دوم خودکفایی وجود دارد، مشکلاتی که اگرچه حل شدنی است، اما سالهاست باقی مانده و خبری از حل آنها نیست، اگر وضعیت حمایت در همین حد باقی بماند، یعنی ما شاهد این نباشیم که برداشت جوب از جنگل محقق شود، بحث انرژی تسهیل شود، وضعیت تولید در مازندران در سال آینده چطور خواهد بود؟
چوب و کاغذ مازندران بخشی از پازل خودکفایی در کشور است، ما به سهم خودمان آنچه که گفتیم را عمل کردیم، برای سال آینده اگر محدودیت انرژی مثل سال قبل و سال ماقبل آن باشد، طبیعتاً حداکثر توانی که ما داریم، همان 50 هزار تن است. بحث چوبآلات و مواد اولیه به کنار، مهمترین بحث ما بحث محدودیتهای انرژی است که اگر حل نشود، ما بیشتر از 50 هزار تن برای سال بعد نمیتوانیم تولید کنیم، ولی اگر فکری برای محدودیت انرژی شود حتما من قول می دهم بین 65 تا 70 هزار تن برای سال آینده تولید خواهیم داشت. کما اینکه امسال هم بیشتر از 50 هزار تن تولید خواهیم کرد، اگرچه تعهد ما 50 هزار تنی بود ، اما به دلیل نیاز کشور بیش از آن عمل خواهیم کرد.
وعده وزیر نیرو برای تأمین انرژی و عدم قطعی برق در تابستان
* مذاکراتی با دولت برای رفع این محدودیتهای انرژی داشتید؟
وزیر نیرو بازدیدی از مازندران و کارخانه داشتند، قولهایی به ما دادند که نمیدانم آیا برای سال آینده عملیاتی خواهد شد یا خیر. بحث محدودیت برق برای ما جدی است، علاوه بر اینکه در تابستان قطعی برق داریم، سال گذشته در زمستان هم یک ماه قطعی برق داشتیم، قطعی گاز را میشود با سوختهای جایگزین به نوعی حل کرد، البته هزینهاش برای مجموعه تولیدی بالاتر خواهد بود، چون هزینه حمل و نقل سوخت جایگزین اصافه میشود و به دستگاهها نیز آسیب میرسد.
اما بدون برق هیچ کاری نمی شود کرد، امیدوارم قولی که وزارت نیرو برای سال آینده داد، محقق شود، اگر این اتفاق در زمینه رفع محدودیت انرژی اتفاق بیفتد، سال بعد بین 65 تا 70 هزار تن ما تولید کاغذ را خواهیم داشت.
* تولید این 65 تا 70 هزار تن کاغذ برای سال آینده مزیت اقتصادی نیز برای کارخانه خواهد داشت یا به مانند سنوات اخیر با روحیه جهادی به تولید خواهید پرداخت؟
بهنظرم این تولید بیشتر ناشی از روحیه جهادی است، تا مزیت اقتصادی. اگر قرار باشد که به مزیت اقتصادی بیندیشیم، بهجای کاغذ تحریر باید توانمان را روی تولید محصولات دیگر بگذاریم که حاشیه سود بالاتری دارد. ما میتوانیم کاغذ کرافت با گرماژ پایین روی خط یک یعنی همین خطی که کاغذ تحریر تولید میکند، با حاشیه سود بالاتر تولید کنیم. کاغذ روتوگراور 60 گرم که اصلا در بازار وجود ندارد با حاشیه سود خوب تولید کنیم. بنابراین روی خط یک قابلیتی وجود دارد که کاغذی غیر از کاغذ تحریر محصولاتی با گرماژ پایینتر که در کشور نیز قابلیت تولید آن وجود ندارد، (زیر 50 گرم) تولید کنیم که در بستهبندی مورد استفاده قرار میگیرد.
کاغذ تحریر یک محصول اقتصادی برای ما نیست اما نیاز کشور است
من بارها گفتم، اگر دید اقتصادی داشته باشیم کاغذ تحریر یک محصول اقتصادی برای ما نیست، اگر به نیاز کشور توجه کنیم کاغذ تحریر نیازی برای کشور است که باید به تولید آن پرداخت.
ما به عنوان شرکتی که سهامدارش با دولت مرتبط است، تعهدی به دولت داریم، بنابراین شاید بتوان بدون نگاه اقتصادی به تولید پرداخت، اما نمیتوان از شرکت خصوصی نیز این انتظار را داشت. فضا برای شرکتهای خصوصی که با سرمایههای شخصی به تولید تحریر میپردازند، باید به گونهای فراهم شود که این تولید برایشان بصرفد، هم به لحاظ قیمت هم به لحاظ حمایت. ما به نوعی به خودمان روی محصولات دیگر این فشار را وارد می کنیم که کاغذ تحریر را با توجه به برنامه دولت و تاکیداتی که مقام معظم رهبری داشتند، تولید کنیم، اما روی خطی که کاغذ تحریر میزنیم محصولات دیگری با توجه به نوع ماشینآلات میتوان تولید کرد که سودآور باشد و طبیعتاً اگر بحث حمایتی نبود و خودکفایی و استقلال در کاغذ تحریر مطرح نبود، برنامهریزی به سمت تولید محصولی غیر از کاغذ تحریر میرفت.
* جناب روغنی، شما هم رئیس سندیکای تولیدکنندگان هستید و هم مدتی را در همه کارخانههای فعال زمان حاضر در بحث تولید کاغذ مدیر بودید، اخیرا هم در کارخانه کاغذ پارس و دیبای شوشتر فعالیت داشتید، چند هفتهای است که کاغذ دیبای شوشتر به دلیل عدم تامین تسهیلات تعطیل شده است، وضعیت کارخانههایی مثل زاگرس فارس و دیبای شوشتر که دو قطب دیگر تولید تحریر در کشور هستند و دولت حساب زیادی روی آنها باز کرده است، چیست؟
دولت سیزدهم تلاشهای بسیاری برای خودکفایی کاغذ از خود نشان داد، اما یکی دو نکته را باید در این زمینه مورد توجه قرار دهیم، اول اینکه دیبای شوشتر یک شرکت تقریبا 36-37 ساله است، اما 2 تا 3 سال بیشتر نیست که در مدار تولید آمده است.
بیشتر بخوانید
رانتی که ارز 28 هزار تومانی برای کاغذ دارد/ سقف واردات برخی از محصولات کمتر از نیاز بازار است
ماجرای تعطیلی دیبای شوشتر چه بود؟
دیبای شوشتر در حوزه تولید کاغذ بستهبندی فعالیت میکرد، تولید خوبی هم داشت و شرکت اداره میشد، اما به لحاظ تکلیفی که دولت برای آن گذاشت، طبیعتا تغییر استراتژی تولید یک مقدار هزینه بر و زمان بر است و برای شرکت ایجاد هزینه میکند. در کارگروه دولت محترم قرار را بر این گذاشت که 300 میلیارد هزینه ورود شرکت به بحث تحریر را تسهیلات به کارخانه بدهد، که هم سرمایه در گردش باشد، هم برای واردات خمیر و هم برای تغییر رفتار تولید. که خوب به هزار و یک دلیل انجام نشد. بحث ثبت سفارش خمیر نیز همانطور که آقای نیکنژاد مطرح کرد، روی زمین ماند و همه دولت این همراهی را نکرد و مشکلات جدی به وجود آمد.
شرکت دیبای شوشتر نیز نزدیک به شاید 6 ماه است که کاغذ تحریر تولید میکند بالاخره تجربه ای که در چوب و کاغذ مازندران برای تولید کاغذ تحریر از پیش وجود دارد، حکم اسب زین کرده است، بلافاصله به تولید میرسد. اما دیبای شوشتر نیازمند فعالیت بیشتر و ایجاد زمینه است، باید بارها تجربه کند تا بتواند یک کاغذ تحریر مطلوب به وجود بیاورد و به کاغذ خوب و مطلوبی هم رسیده است.هم با آموزش و پرورش و هم با ناشران کشور قرارداد دارد، اما بانک ملی یکدفعه اعلام کرد که ما این وام را نمیتوانیم بدهیم.
از سوی دیگر شرکت دیبای شوشتر در این 6 ماه برای تولید کاغذ چاپ و تحریر آزمون و خطای بزرگی کرد که زیانهایی نیز برایش به همراه داشت. بانک هم به تعهدش عمل نکرد و اکنون حرف مالک، سهامدار و دوستان در هیئت مدیره این است که دولت تکلیف کرد ما تولید کاغذ تحریر داشته باشیم، اما تسهیلاتی که قرار بود به ما بدهید را نمیدهید، اشکالی ندارد ما برمیگردیم به مسیر قبلی اما مصوبهتان را باطل کنید که فردا ما جوابگو نباشیم که به دولت قول و تعهدی دادیم، اما عمل نکردیم.
در جلسه کارگروه کاغذ نیز من گفتم که اگر میخواهند کاغذ پارس در خصوص کاغذ تحریر تولیدی داشته باشد، اولا حداقل 6 تا 8 ماه زمان نیاز داریم که این خط را بخوابانیم و آبگرید کنیم و به سمت کاغذ تحریر تنظیم کنیم، آن هم منابع مالی برای کار میخواهد که این دو کار انجام نشد. در کاغذ پارس و دیبای شوشتر تنگناهای اینگونه به وجود آمده است.
ورود زاگرس به مدار تولید نیازمند فراهمکردن هزینه پیشرفت 30درصد باقیمانده کارخانه است
در خصوص زاگرس هم در آن آمار خودکفایی که دولت و وزیر ارشاد هم مطرح فرمودند، کاغذ زاگرس یکی از گزینههاست، یک برنامه تولید 40 هزار تن برای آن پیش بینی شده است، ولی کارخانه زاگرس یک پروژه پیشرفت حدود 70 درصدی است، 30 درصد باقی مانده است، در کارگروه مصوب شد که تسهیلات برای تولید کاغذ تحریر بدهند. چون تنها کارخانهای که سیستم پساب صنعتی دارد، مازندران است و مابقی ندارند و باید این سیستم را ایجاد کنند، در نتیجه این موضوع نیازمند هزینه علاوه است.
کاغذ تحریر یا مکانیکی است، یا شیمیایی، یک سیستم تصویه پساب بسیار سنگین نیاز دارد که هزینه بسیاری نیز میطلبد، دولت این پول را نداده است، بخش کوچکی بانک صنعت و معدن داده است، اگر ما همین امروز هم پروژه را آغاز کنیم که زده شده است، مقدمات رسیدن خط 3 به تولید که بناست کاغذ تحریر تولید کند، با شدّت و حدّت و حضور نیروهای کارشناس شروع شده و کار را ادامه میدهند، اما زمانبندی تولید آن بعید است زودتر از 10 ماه آینده باشد، بعید است، البته عدد بالاتر است که کمتر نیست.
پس دولت باید تأمین مالی کند و حمایت خودش را ادامه بدهد تا بتواند این شرکت در مدار تولید قرار بگیرد، یک شرکت هم هست در خراسان که خیلی قابل گفتگو فعلاً نیست و 3 هزار تن بیشتر تولید ندارد.
ادامه دارد... .
ارسال نظرات