اثر عملیات طوفان الاقصی بر زوال اقتصاد اسرائیل

پایگاه رهنما:

همواره در طول تاریخ مهم‌ترین دغدغه حاکمان تثبیت امنیت و خنثی‌سازی احتمال تهاجم خارجی بوده است. در این راستا نظریه پردازهای بزرگی نظیر پل کندی در کتاب ظهور و سقوط قدرت‌های بزرگ امنیتی و امکان مقابله با تهاجم خارجی را مهم‌ترین شرط کامیابی اقتصادهای نوظهور می‌داند. در سوی مقابل، این اندیشمند اقتصاد سیاسی، کشورهایی که همواره درگیر بی‌ثباتی و مشکلات امنیتی، علی‌الخصوص کشورهایی که همواره با مسئله تهاجم خارجی مواجه هستند را در وضعیت امتناع توسعه می‌داند.

سرمایه ترسو است!

ترسو بودن سرمایه کنایه‌ای مشهور در میان فعالان اقتصادی است. به این معنا که سرمایه‌دار و سرمایه‎ گذار هیچگاه حاضر به سرمایه‌گذاری در محیط با ریسک فراوان نخواهد شد. فعالین اقتصادی همواره با دید بلندمدت به سرمایه‌گذاری می‌پردازند و این نگاه بلندمدت با مشاهده شرایط فعلی و کنار هم گذاشتن متغیرهای مختلف بدست خواهد آمد. آغاز عملیات نظامی حماس علیه رژیم صهیونیستی نه تنها بر معادلات درونی اقتصاد این رژیم بلکه بر معادلات اقتصادی کل منطقه اثر مستقیم گذاشت.

سقوط شاخص‌های کلان اقتصادی رژیم صهیونیستی

مهم‌ترین نشانه‌های ضربه‌پذیری اقتصاد اسرائیل سقوط شاخص‌های کلان اقتصادی این رژیم است. بنابر گزارش آناتول نرخ ارز این کشور به پایین‌ترین ارزش خود در ۸ سال گذشته رسیده است، این در حالی‌ست بانک مرکزی این رژیم از روز گذشته اقدام به مداخله ۴۵ میلیارد دلاری( ۳۰ میلیارد دلار فروش و ۱۵ میلیارد دلار سوآپ ارزی) کرده و با این حال بازهم روند نزولی ارزش پول ملی خروج سرمایه از این کشور ادامه دارد. همچنین شاخص بورس رژیم صهیونیستی در یک روز بیش از ۸ درصد ریزش را تجربه کرده. این رقم نیز از زمان جنگ ۳۳ روزه لبنان نیز بی‌سابقه بوده است. نکته قابل توجه دیگر اینکه مسئولان بورس این رژیم از احتمال تعطیلی این نهاد تا اطلاع ثانوی سخن گفته‌اند که نفس اعلام چنین خبری از زبان مسئولان خود رژیم بیانگر عمق وضعیت بحرانی اقتصاد این کشور است. در ساخت اقتصادی رژیم صهیونیستی بازار سرمایه علاوه بر فراهم شدن محیط سرمایه‌گذاری وظیفه تامین مالی بنگاه‌های تجاری و صنعتی را نیز بر عهده دارد که بیان خبر احتمال تعطیلی این نهاد، سیگنالی برای تعطیلی زنجیره‌وار بنگاه‌های اقتصادی این رژیم می‌باشد.

احتمال افزایش تصاعدی قیمت نفت

همچنین رژیم صهیونیستی از وارد کنندگان نفت خام است. از روز حمله حماس به این رژیم قیمت نفت بیش از ۵ درصد افزایش پیدا کرد و پیش‌بینی می‌شود این رقم با توجه به ادامه جنگ در روزهای آتی نیز افزایش پیدا کند. این مسئله بی شک بر تراز تجاری این رژیم فشار بیشتری را وارد خواهد کرد و در میان مدت می‌تواند روند نزولی نرخ ارز در این رژیم را نیز تشدید کند.  از سوی دیگر اصلی‌ترین متحد این رژیم، یعنی آمریکا به دلیل قرار گرفتن در شرایط سخت انقباضی امکان تحمل هیچگونه فشار هزینه از سمت قیمت نفت را ندارد، تا جایی که بسیاری  از تحلیلگران معتقدند نهادهای مالی آمریکا(وال استریت) در صورت وقوع شوک‌های نفتی بحرانی به مراتب بزرگ‌تر از بحران ۲۰۰۸ را تجربه خواهند کرد. افزایش قیمت نفت علاوه بر اینکه به طرف اسرائیلی فشار مضاعفی وارد می‌کند، می‌تواند منجر به تقویت جبهه حامی مقاومت از جمله ایران شود. تقویت کشورهای جبهه مقاومت بلاشک می‌تواند معادله جنگ را به نفع نیروهای مقاومت و به ضرر رژیم صهیونیستی تغییر دهد.

بر هم خوردن برنامه‌های توسعه‌ای اسرائیل

یکی دیگر از ضررهای جبران ناپذیری که باعث شد رژیم صهیونیستی، به تعبیر رهبر معظم انقلاب، شکستی ترمیم ناپذیر را تجربه کند بی اعتمادی سرمایه‌گذاران خارجی به آینده ثبات و امنیت این کشور است. مکررا در روزهای اخیر شاهد این خبر بودیم که میزان تلفات رژیم صهیونیستی در طول تمام دوران تشکیل این رژیم جعلی بی سابقه بوده است. این اتفاق دقیقا در زمانی رخ داد که این رژیم در حال پایه‌ریزی برنامه‌های متعدد توسعه اقتصادی بود. یکی از مهم‌‎ترین این برنامه‌ها تبدیل این رژیم به هاب صادراتی گاز از منطقه غرب آسیا به کل اروپا بود. به گزارش روز نیویورک تایمز اگر تا امروز احتمال نسبی برای این اتفاق وجود داشت، از امروز به بعد اروپایی‌ها به هیچ عنوان تأمین گاز خود را به یک منطقه جنگ خیز دیگر وابسته نخواهند کرد. از این رو یکی از برنامه‌های مهم توسعه رژیم صهیونیستی که می‌توانست هم عواید اقتصادی و هم عواید امنیتی بسیار زیادی برای این رژیم داشته باشد از روز حمله حماس منتفی شد.

مسئله دیگر توافق کشورهای عضور G۲۰  برای راه‌اندازی کریدور رد_مد جهت مقابله با برنامه‌ راه ابریشم چین است که عملیات طوفان الاقصی این برنامه را نیز تحت شعاع خود قرار داد. در این برنامه قرار بود که هندوستان به عنوان یکی از قطب‌های مهم صادراتی آینده دنیا از مسیر عربستان تا حیفا، واقع در رژیم صهیونیستی، به اروپا متصل شود. همچنین این برنامه قرار بود زمینه‌ای تجاری برای عادی سازی روابط سیاسی میان کشورهای عرب حوزه خلیج فارس را فراهم کند. با وجود حمله رعدآسا و غیر قابل پیش بینی حماس، بسیار بعید است که سرمایه‌گذاری در این کریدور انجام شود. چرا که توان بر هم زدن امنیت کل منطقه تحت تسلط رژیم صهیونیستی تا قبل از این برای غربی‌ها غیر قابل باور بود. اما امروز این امر نه تنها باور پذیر شده بلکه پیش‌بینی‌هایی مبتنی بر وجود نفوذی‌های بسیار بیشتری در اراضی تحت کنترل اسرائیل وجود دارد. از این رو گره زدن اقتصاد کشورها به کریدورهای مواصلاتی از اسرائیل می‌تواند یک نقطه ضدامنیتی برای خود کشورهای غربی نیز تلقی شود.

جمع‌بندی

رسیدن به نقطه غیر قابل بازگشت و غیر قابل ترمیم، بهترین تفسیر برای شرایط کنونی اقتصاد رژیم صهیونیستی می‌باشد. علاوه بر سقوط شاخص‌های کلان اقتصادی، تمام برنامه‌های توسعه‌ای این رژیم بر باد رفته و آنها در وضعیت عدم چشم‌انداز قرار دارند. از سوی دیگر ایجاد ترس و دلهره در میان ساکنان اراضی اشغالی حتما بر شاخص‌های جمعیتی این رژیم نظیر مهاجرت نیز تأثیر خواهد گذاشت. مجموع این شرایط آینده سیاهی برای اقتصاد این رژیم رقم زده که سردمداران آن حتی اگر بتوانند بر مسئله جنگ فائق آیند مسئله اقتصاد باتلاق آینده این رژیم خواهد بود.