در میان شکافی که بیش از چهار دهه به طول انجامیده ، تلاشهای دیپلماتیک اخیر برای بهبود روابط بین مصر وایران آشکار شده است. در طول سال گذشته گزارشهای رسانههای متعددی به تلاشهای دو کشور برای دستیابی به نزدیکی و آب شدن یخ های این دو کشور اشاره کرده اند بدون آن که این تلاشها تا به امروز نتایج ملموسی داشته باشند.
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در مرداد سال گذشته میلادی گفته بود: «مصر کشوری مهم در جهان اسلام است و ما روابط طبیعی و رو به رشد تهران و قاهره را به نفع دو کشور، دو ملت و منطقه میدانیم». با این وجود، او گفت که هیچ مذاکره مستقیمی با مصر صورت نگرفته است.
در چند ماه گذشته به نظر میرسد که شتاب بیشتری در این مورد وجود داشته است. یک نماینده مجلس شورای اسلامی ایران گفته بود که مذاکرات ایران و مصر در عراق در حال انجام است و وعده از سرگیری روابط دوجانبه در آینده نزدیک را داد. دو ماه پس از آن یک دیپلمات ایرانی اظهار داشت که تهران و قاهره در تلاش هستند تا روابط خود را به سطح سفیر ارتقا دهند.
با این وجود، قویترین و در سطح بالاترین پیام تاکنون از سوی رهبر معظم انقلاب اعلام شد که اشاره فرمودند ایران برای بهبود روابط دیپلماتیک با مصر آماده است. اظهارنظر ایشان در دیدار با سلطان عمان این تصور را ایجاد کرد که مسقط میتواند نقشی محوری در مذاکرات بین تهران و قاهره ایفا کند.
تمام این تحولات حاکی از پیشرفت چشمگیر در تلاش برای عادی سازی روابط ایران و مصر است. با این وجود، مصر هرگونه بحث در مورد عادیسازی رابطه با ایران را رد کرده است. این میتواند نشان دهد که قاهره در حال آزمودن وضعیت با کشورهای حوزه خلیج فارس به ویژه عربستان و امارات است.
تلاش دو کشور برای نقش منطقهای خود
روابط دیپلماتیک دو کشور در پی انقلاب اسلامی ایران قطع شد. بحثهای کنونی پیرامون عادی سازی بالقوه رابطه در چارچوب تنش زدایی بی سابقه روابط در خاورمیانه با مشارکت چندین بازیگر منطقهای که در چند سال گذشته روابط را عادی کرده اند از جمله مصر با قطر و ترکیه و ایران با عربستان سعودی و امارات معنا پیدا میکند. مذاکرات عادی سازی رابطه بین مصر و ایران را باید در چارچوب پویایی درون خلیج فارس و روابط مصر و خلیج فارس نگریست.
قاهره به طور سنتی از تنشهای ایران و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برای ارتقای نقش منطقهای خود بهره برده است و خود را به عنوان نگهبان منطقهای کشورهای شورای همکاری خلیج فارس معرفی کرده است. بنابراین، قاهره به طور مداوم از عادی سازی روابط خود با تهران خودداری ورزیده و در ازای آن انتظار دستاوردهایی از جمله دریافت حمایت مالی دارد. در پاسخ به این وضعیت ، ایران از موقعیت خود برای ایفای نقش بزرگتری در مورد مسئله فلسطین و جلب حمایت مردم عرب استفاده کرده است. با این وجود، پویایی و تحرکات منطقهای در سالیان اخیر به طور قابل توجهی تغییر کرده است. جنگ یمن به حکام خلیج فارس نشان داد که حمایت مصر بیشتر شعاری است تا محتوایی. عربستان سعودی و امارات متحده عربی تمایلی به ادامه حمایت مالی از رژیم مصر مانند دهه گذشته ندارند. این امر دولت مصر را تحت فشار قرار داده است. بنابراین ، این وضعیت آن کشور را برای یافتن جایگزینهایی از جمله عادی سازی با کشورهایی مانند ترکیه و احتمالا ایران تحت فشار قرار داده است
به همین ترتیب، عادی سازی روابط ایران و عربستان سعودی و امارات استراتژی سنتی قاهره را مختل کرد. لذا مصر انگیزه خود را برای حفظ تنش با ایران از دست داد. علاوه بر این، بسیاری از کشورهای منطقه پیش بینی میکنند که آمریکا در نهایت توافقی با ایران در مورد برنامه هستهایاش منعقد خواهد کرد که احتمالا منافع بازیگران منطقه را نادیده میگیرد. به این ترتیب آنان دلیل کمی برای ادامه خصومتها با تهران با هدف جلوگیری از عوارض آینده در دوران پس از توافق آمریکا و ایران میبینند.
همکاری ژئوپلیتیکی بهترین راهبرد در عادی سازی روابط با مصر
نکته مهم دیگر اینکه تهران قصد دارد از پیشرفت خود در روابط با عربستان سعودی برای کسب امتیازات منطقهای استفاده کند. ناظران سیاسی معتقدند رقابت ایران با عربستان مانع تلاشهای تهران برای تسخیر قلوب و اذهان افکار عمومی در منطقه و جلب حمایت عمومی در سراسر جهان اسلام شده است. این روابط یک مانع قابل توجه را از بین میبرد و به تهران اجازه میدهد تا مصر را به عنوان شریک بالقوه بعدی عادی سازی و احتمالا اردن را نیز هدف قرار دهد.
عادیسازی روابط بین مصر و ترکیه انگیزه بیشتری برای جمهوری اسلامی فراهم میسازد تا دسترسی خود به قاهره را تسریع بخشد. تهران همواره این نگرانی را داشته که محور ترکیه – مصر – کشورهای عربی حوزه خلیج فارس بتواند نفوذ منطقهای اش را کاهش دهد. فراتر از آن، رابطه نزدیکتر با مصر میتواند به تهران در مقابله با تلاشهای آمریکا و رژیم صهیونیستی به منظور منزوی کردن ایران و نشان دادن آن کشور به عنوان یک بازیگر «یاغی» کمک کند. عادیسازی روابط میتواند شهرت ایران را در جهان عرب ارتقا بخشد و درها را برای افزایش همکاریهای ژئوپلیتیکی باز کند.
علاوه بر همکاری های ژئوپلیتیکی، قاهره و تهران با چالشهای مالی روبرو هستند که تمایل آنان را برای ارزیابی مجدد روابط افزایش میدهد. در میان مشکلات عظیم اقتصادی و تورم بی سابقه، مصر وامها و سیاست های پولی صندوق بین المللی پول و اجبارهای بین المللی را با توجه به اصلاحات اجباری پذیرفته است. اما ایران زیر بار این سیاست های دیکته شده نرفته و با تحریمهای آمریکا دست و پنجه نرم می کند و جالب اینکه ایران با وجود همه تحریم ها و عدم تبعیت از سیاست های صندوق بین المللی پول و بانک جهانی شرایط اقتصادی و توسعه یافتگی جمهوری اسلامی بهتر از مصر است.
عادی سازی رابطه بین این دو کشور میتواند راههایی را برای همکاریهای اقتصادی مهم باز کند. با این وجود، با توجه به آنکه ایران میتواند منافع اقتصادی و ژئوپولیتیکی بیشتری از عادیسازی رابطه به دست آورد، قاهره احتمالاً بهای بالایی را طلب میکند و بدنبال آن است که از مذاکرات به عنوان کارتی برای افزایش بیشتر ارزش خود نزد رژیم صهیونیستی و آمریکاییها استفاده کند.
تقویت ثبات منطقهای و همکاری اقتصادی مشوقهای قانع کنندهای برای مصر و ایران به منظور دنبال کردن روابط نزدیکتر است. ماههای آینده برای تعیین این که آیا دو کشور میتوانند بر موانع غلبه کنند و فصل جدیدی را آغاز کنند یا خیر، برهه زمانی بسیار مهمی خواهد بود.
ارسال نظرات