دوقطبی شدن و دوقطبیسازی، از آن دست اصطلاحاتی است که در یک سال اخیر زیاد آن را شنیدهایم؛ به طور خاص، این عبارت را شنیدهایم که دشمن در برخی موضوعات و مسائل به دنبال دوقطبی کردن جامعه است؛ به تعبیر سادهتر، دشمن میخواهد مردم را دوپاره یا چندپاره کند و آنها را رو در روی هم قرار دهد.
از جمله مسائل و موضوعاتی که دشمن با بهرهگیری از آن میخواهد جامعه را دوقطبی کند، مساله «حجاب و عفاف» است. واقعیت هم همین است؛ با آنکه حجاب از واجبات شرعی و ضامن استحکام بنای خانواده و سلامت اجتماع است و با وجود آنکه مردم ایران غالبا متدین و پایبند حدود شرعی و اخلاقی هستند، اما خاصیت موضوع حجاب و عفاف از یک طرف و نوع عملیات روانی دشمن از طرف دیگر، به گونهای است که همین مسئله بدیهی را هم به ابزاری برای دوقطبیسازی جامعه و قرار دادن مردم در مقابل همدیگر، تبدیل میکند. به عنوان مثال، امپراطوری رسانهای دشمنان و بدخواهان این مردم، اینطور جا میاندازند که اگر کسی نسبت به هنجارشکنی اخلاقی و زیر پا گذاشتن عرف و اخلاق عمومی جامعه در موضوع پوشش تذکر بدهد و دغدغهمند باشد، در کار دیگران دخالت کرده و سرک کشیده و همزمان با این خط تبلیغی منحرفکننده، با ترفندهای پیدا و پنهان برخی افراد متدین را هم تحریک میکنند تا درمواجهه با مسئله بدپوششی، رفتار ناصواب از خود بروز دهند و در نتیجه، فضای عمومی کف جامعه، آکنده از تردید، کینه و بددلی نسبت به همدیگر میشود.
در چنین شرایطی، وظیفه دستگاههای فرهنگی و تبلیغی، به ویژه رسانههای عمومی – از رسانه ملی گرفته تا خبرگزاریها و روزنامهها و مجلات پرمخاطب – این است که مراقب باشند تا در رابطه با مسئله حجاب و عفاف به گونهای طرح مسئله نکنند که به قول معروف، اقشار و سلایق مردم را نسبت به همدیگر بدبین کرده و به جان هم بیندازند و در نتیجه پازل دشمن را تکمیل کنند. به عنوان مثال، اصرار ناشیانه و مستقیم بر طرح مسئله حجاب و بیحجابی در صفحه اول روزنامه با تیترها و عکسهای مهیج، یا تکرار افراطگونه مسائل چالشی در حوزه حجاب و عفاف – مثلا لایحه حجاب و عفاف – در سرخط خبری و تصویری برخی رسانهها، پیش از آنکه ماهیت موضوع هنوز روشن و پخته شده باشد و تکرار کلیدواژههایی مثل جریمه و زندان، نتیجهای جز هیجانی کردن فضای عمومی جامعه و سوق دادن افراد به رفتارهای هیجانی ندارد.
* جامعه ایرانی، دغدغه اخلاق دارد
حامد محمدی کارشناس مسائل فرهنگی در این باره میگوید: «حجاب و عفاف، بیش و پیش از آنکه یک مسئله انتظامی و قضایی باشد، اساسا یک مسئله فرهنگی و اجتماعی است که به مرور زمان و به قول معروف نرم و زیرپوستی، دچار تحولات منفی شده است؛ در نقطه مقابل، اصلاح جامعه در این حوزه هم باید با رویکرد فرهنگی و با صبر و تدبیر انجام شود تا با گذر زمان به نتیجه مطلوب و متعالی برسد».
وی ادامه میدهد: «درک این مسئله وقتی راحتتر میشود که بدانیم جامعه ایرانی یک جامعه دینی و باورمند به ارزشهای اخلاقی است و در چنین جامعهای، حتی بانوانی هم که دقت خوبی در رعایت حجاب ندارند، عمیقا دلبسته ارزشهای الهی و پایبند حدود شرعی و اخلاقی هستند، اما بنا به هر دلیلی، یا از سر عادت و غفلت، یا از سر ناراحتی و لجاجت و یا بدلیل ترس از برخی فضاهای غالب فامیلی و دوستانه، شلحجاب شدهاند؛ بنابراین وقتی برای این جامعه هدف، مسئله به خوبی و با روشهای دقیق و اقناعی مطرح شود، حتما مورد پذیرش آنها قرار خواهد گرفت، اما همین بانوان وقتی ببینند، در رسانههای عمومی بجای تبیین دلسوزانه و جذاب اهمیت حجاب، دائما حرف از جریمه و کمپین برخورد و ... میشود، طبیعی است که آنها هم ب جای تأمل در نتیجه بدحجابی، درگیر واکنشهای هیجانی میشوند و این پازلی است که دشمن طراحی میکند و باید مراقب باشیم تا در دام آن نیفتیم». حامد حسین عسکری
در اهمیت مسئله حجاب و عفاف و لزوم مراقبت از مرزهای اخلاقی جامعه هیچ تردیدی نیست، اما مراقب باشیم تا ناخواسته مسئله را پیچیدهتر نکنیم.
ارسال نظرات