از نظر یونسکو، پیشرفت مهارتهای فـردی، بـه منظور تحلیل و تفسیر پیامهای رسـانهای بـین مـخاطبان، تنها راهی اسـت کـه میتواند قدرت استفاده کنندگان از رسـانهها را در کـشورهای در حال توسعه افزایش دهد.کشورهای حوزۀ آمریکای لاتین، آفریقای جنوبی، آسیای شرقی و حـتی بـرخی کشورهای اروپایی و انگلیسی زبان که طـبعا تـحت تهاجم بـازنمایی رسـانهای و در مـعرض بیشتر گسست هویتی مـلی و فرهنگی بودند، از اواسط دهه۱۹۷۰ میلادی، موضوع سواد رسانهای را با هدف اصلی برطرف کردن نابرابری اطـلاعاتی بـا کشورهای غربی مد نظر قرار داده اند. نـکته راهـبردی و سـیاستگذارانۀ حائز اهمیت ایـن اسـت که کشورهای غربی، راهکار حفظ، استمرار و استحکام تفوق فرهنگ خود بر«دیگران» با حداقل آثار مـنفی بـر فـرهنگ «خودی» (غربی) را، ترویج هوشمندانه و آگاهانۀ فهم رسـانهای دانـستهاند؛ ایـن در حـالی اسـت کـه متاسفانه کشورهای در حال توسعه، هنوز نسبت به این اصل و این رویکرد پیشگام، اهتمام کافی و وافی ندارند. فهم رسانهای مانند فیلتری داوری کننده و حافظ هویت است که بـا بـرخورداری از آن، از انتخاب ساده رسانهای تا نقد متن و رسیدن به سطح عمیق آن یعنی؛ فهم و تفسیر زمینههای متن، این امکان برای مخاطب فراهم می آورد که در برابر هجوم سرسامآور القای پیامهای رسانهای، هـویت خـود را حفظ کند. از اینرو آن دسته از مخاطبان که دارای فهم رسانهای هستند، اجازه نمیدهند بازنمایی سوگیرانه نظام سلطهجویانه رسانهای، آنان را کنترل کند. آنان هـمچنین جـهان واقعی را همسان با تفسیرهای رسـانهای در نـظر نمیگیرند. چنین مخاطبانی، از حالت انفعالی به وضعیتی فعال، و از ناتوانی به توانمندیهای انتخابی و ارتباطی مبدل شده و کمتر تحت تأثیر القائات مستقیم و غیر مـستقیم رسانه ها و فرهنگی قرار میگیرند.
ارسال نظرات