حالا چه جنبش فمینیسم باشد و چه نحله منافقینی که خودشان نام «مجاهدین خلق» را برای خود برگزیدند؛ گروهکی که در ابتدای تشکیل هیچ زنی را در ساختار تشکیلاتی خود نمیپذیرفت، اما بعدها برای پیشبرد کارهای تشکیلاتیشان و راهاندازی خانههای تیمی، زنان را هم وارد گروهک خود کردند.
این جذب و ساماندهی هر چند با شعارهای برابری و حمایت از حقوق زنان بود، اما گروهک منافقین پس از جذب زنان در ساختار خود، بیش از هر نظام بردهداری زنان را مورد استثمار قرار داد تا جایی که در این تشکیلات علاوه بر گرفتن حق ازدواج از زنان و طلاقهای اجباری و گرفتن فرزندانشان، با خارج کردن رحم زنان و عقیمسازی آنان، حداقل حقوق انسانی را از زنان گرفتار در این تشکیلات سلب میکردند.
پادگان اشرف مقر اصلی منافقین در عراق اگر میتوانست دهان باز کند روایتهای تکاندهندهای را از جنایات منافقین علیه اعضای خود نقل میکرد. همچنان که برخی از اعضای جداشده این سازمان که توانسته بودند خود را از چنگال آنان نجات دهند هم برشهایی از واقعیت این فرقه را روایت کردهاند.
پس از تخلیه این پادگان در سال ۹۲، دبیر دوم سفارت به آمریکا در بغداد طی گزارشی مستند، بخشی از جنایات سرکرده گروه تروریستی مجاهدین در تسویهحسابهای خونین و کشتار همکاران خود، تجاوز به زنان حاضر در پادگان اشرف، مسمومسازی و اعدام دهها تن از اعضای بریده این گروه پرده برداشت. در بخشی از این گزارش آمده است: «رجوی روابط جنـسی گستردهای با افـراد نـظامی، سـیاسی و دفـتـری زن این گروه داشــته است و دستور عــقیمسـازی برخی از آنان را نیز صادر کرده بود. وی در این گزارش یادآور میشود کـه خـود شـاهـد دیــدن فیلـمهایی از اعترافات این زنـان بـوده است.»
نگاه رئیس سازمان مجاهدین خلق نسبت به خانواده تابعی از منافع شخصی و تشکیلاتی رهبری فرقه بود. در اوایل انقلاب ایدئولوژیک در سال ۱۳۶۴ به همه اطمینان خاطر داده شد که این طلاق و ازدواج فقط یک بار در عمر سازمان اتفاق افتاد و آن هم مختص رهبری است و کسی حق ندارد از آن تقلید کند، اما بعدها با پایین و بالارفتن رده هر یک از زنان یا شوهران، به خاطر اختلاف سطح مسئولیت آنها، باید زن از شوهر خود جدا میشد و به مـردی تعلق میگرفت که هم سطح رده و مسئولیت وی باشد.
در ازدواجهای درون تشکیلاتی زن یا دختر هیچ گونه حق انتخابی در رابطه با همسر، یعنی کسی که به عنوان شریک سالیان زندگی خود انتخاب میکرد، نداشت و باید زن با مردی که سازمان انتخاب کرده بود، ازدواج مـیکرد و در این باره حق هیچگونه انتخابی نداشت. در واقع زنان وسیله باجدهی به مردان شده بودند. بسیار اتفاق میافتاد که دختران جوان را به مردان مسن میدادند. درست مانند اهدای خواهر ۱۶ ساله موسی خیابانی به مهدی ابریشمچی ۴۰ ساله برای قدردانی از خدمات ابریشمچی که به نفع رجوی از همسر خود گذشته بود!
این فرقه در درون تشکیلات خود در ۲۶ مهر ماه سال ۱۳۶۸ طلاقهای ایدئولوژیک را به صورت اجباری مقرر کرد و همه اعضا متعهد شدند برای همیشه حق ازدواج را از خود سلب کنند و نقض این تعهد هزینه سنگینی در پی داشت. در واقع انقلاب ایدئولوژیک رجوی و مریم عضدانلو از ازدواج آغاز شد، اما انقلاب ایدئولوژیک اعضای مجاهدین باید از طلاق ایدئولوژیـک آغاز میشد!
سازمان مجاهدین خلق طی عملیات موسوم به قله آرمانی حداقل ۱۵۰ نفر از زنان عضو خود را عقیم کرده است. این عملیات به عاملیت نفیسه بادامچی یکی از پزشکان سازمان و به شکل خارج کردن رحم زنان سازمان اجرا میشد. برداشتن رحم زنان به زور و تحت تعلیمات فرقهای نوعی نقصعضو است که قابل درمان و جبران نیست. عقیم کردن زنان در تناقض با قوانین حقوق بشری است که سلامت زنان را مورد تأکید قرار میدهد.
ارسال نظرات